کاشان نیوز-سعیدغلامیان: در وانفسای فعالیتهای بی قاعده سیاسی که تمامی ارکان جامعه و نهادهای آن را در نوردیده و تحت تاثیر خود قرار داده است و با نزدیک شدن به انتخابات شورای شهر هرچه بیشتر و آشکارتر میشود و متاسفانه از حدود اخلاق فراتر رفته و با توسل به لطایف الحیل سعی در اشغال فضای فرهنگی، هنری، ورزشی و… میشود از آنجا که دانشگاه نیز به عنوان بخشی از جامعه است طبعاً بشدت متأثر از این فضا بوده و در این شرایط قرار میگیرد، لیکن اجرای اپرای قمار عاشقانه فرصت مغتنمی بود که بهمثابه زنگ تفریحی شیرین بهحساب میامد.
در اجرای اپرا از بازیگران خوشصدا گرفته تا نوازندگان و آهنگسازی و موسیقی تا گریم و طراحی صحنه و لباس و … و فقط دانشجویان دانشگاه کاشان مشارکت داشتند که این امتیازی بود برای این اپرا که نقایص اندک و فنی را به اغماض و چشمپوشی تماشاچی میخواند.
انتخاب موضوع که به دردی عمیق در روح انسانی مرتبط است و درک آن ایمانی است که تمامی ناملایمات زندگی مادی را قابل تحمل میکند نیز امتیاز قابل توجهی برای یک نهاده مدرن امروزی به نام اپرا بود. اگر چه نمایش عروسکی ملاقات شمس و مولانا با هنرمندی همایون شجریان و هنرمند برجسته کاشانی، محمد معتمدی شناختی از قبل برای بیننده این اپرا فراهم کرده بود لیکن، تغییراتی که این اپرا با آن نمایش عروسکی داشت قابل توجه و در خور تأمل بود که با فضای اجرا، امکانات و شرایط دیگر برای این اپرا نمره قابل قبولی را فراهم میکند.
ملاقات شمس و مولانا که نقطه عطف زندگی و سرچشمه تحول در مولانا بود و به شعر عارفانه و عرفان در ادبیات پارسی روحی نو بخشید حسن انتخاب دست اندرکاران این اپرا را نشان داد.
سالن آزادی دانشگاه کاشان نیز بعد از مدتها از ۲۰ تا ۲۲ آذرماه سه شب پر حضور را به مدد دانشجویان هنرمند این دانشگاه تجربه کرد.
شاید بی وجه نباشد که ضمن یادی هم از «اپرای بهار»، اولین اپرای اجراشده در کاشان که با اقبال بسیار پرشور شهروندان کاشانی روبرو شد از اینکه این علاقهمندی و استقبال در کاشان نادیده گرفتهشد و نمونه دیگری را شاهد نبودیم باید از هنرمندان و متصدیان تئاتر و موسیقی گلهمند باشیم.
در شب سوم اجرا برای اطلاع از چندوچون و کم و کیف کار با امیرمحمد بامداد، نویسنده و کارگردان اپرای قمار عاشقانه گفتگوی کوتاهی انجام دادیم؛
- آقای بامداد این چندمین اجرای اپرا بود؟
این سومین و آخرین اجرای اپرا در دانشگاه کاشان بود.
- استقبال از برنامه را چطور برآورد میکنید؟
دور از انتظار نبود اما استقبال بسیار خوبی شد، امشب به خصوص استقبال بیشتر از شبهای گذشته بود به حدی که در سالن آزادی دانشگاه کاشان ناچار شدیم تعدادی صندلی در سالن بگذاریم و عدهای هم سرپا ایستاده بودند؛ یعنی تعداد تماشاچی امشب در سالن ۳۰۰ نفره شاید بالغ بر ۵۰۰ نفر بودند.
- چطور شد که به فکر قمار عاشقانه و ملاقات شمس و مولانا افتادید.
من از نوجوانی بسیار به دنبال حقیقت و واقعیت بودم و در این مسیر اشعار مولانا و حافظ بسیار بر من تأثیر داشت از طرفی هم ارادت من به حضرت مولانا به این سبب بود که زندگی را در تکاپو، حرکت و شاد تصویر میکند.به همین جهت تصمیم گرفتم دستمایه این اپرا را ملاقات مولانا و شمس قرار دهم.
- از کی تصمیم به نوشتن این اپرا گرفتید؟
حدود ۱۰ ما پیش شروع به نگارش کردم و در یک نشست دوستانه با جناب سجادی این کار کلید خورد، من سه ماه به دنبال ابیات مناسب بودم.
حدوداً سه ماه هم به دنبال کتابها و منابع تفسیر معتبر که بتوانم یک اثر اقتباسی ارائه بدهم جستجو کردیم و بعد به بررسی نسخههای متعدد و مختلف از دیوان شمس و مثنوی معنوی پرداختم تا اختلاف ابیات را هم بررسی کرده باشیم. بعدازاین هم یک گام فراتر گذاشته و به کتابخانهها رفته و به بررسی کتب خطی پرداخته و حتی به متونی که پسر مولانا در ابتدا نامه نوشته مراجعه کردیم تا روایتی جدید عرضه کنیم و درواقع از اواخر تابستان ما یک متن نهایی داشتیم که بر روی آن شروع بکار کردیم و بیش از یکصد جلسه هم تمرین کردیم برای رساندن کار به اجرا.
- دانشگاه چقدر در این زمینه به شما کمک کرد؟
دانشگاه همینکه این فرصت را برای ما فراهم کرد تا آزمون و خطا داشته باشیم بهترین کمک بود. همینکه فرصت رشد را به یک دانشجو میدهند این کمک مؤثری است.
اما از طرفی هم انتظاراتی از دانشگاه هست که شاید زیادهخواهی باشد، انتظارات مالی و کمک و حمایتهایی که نیاز به آن آشکار است و ما هم مشکلاتی داشتیم که به لطف خداوند و به مدد حضرت مولانا این مشکلات هم برطرف شد. مسئولین دانشگاه هم به ما کمک کردند.
اما بر سر گفتن سالن برای تمرین به مشکلاتی برخوردیم که البته بازدارنده نبودند که کار را مختل کنند، مسئولین لطف کردند و حضور ایشان در کنار ما بسیار ارزشمند بود. مابعد از سه چهار سال توانستیم سالن آزادی را با این حجم از مخاطب پرکنیم، تئاتر در این سالن آنچنان رونق نداشت اما با این اپرا حضور پررنگ و جالبتوجهی را شاهد بودیم.
- چقدر در این فضای سیاسی این کار شما مورد استقبال واقع شد؟
وقتی صحبت از هنر میکنیم، درواقع با بخش عظیمی از جامعه که به سیاست جاری زندگی میکنند روبرو هستیم، بالطبع ما بیشتر بر فرهنگ تمرکز کردیم و سعی کردیم همه اقشار جامعه جذب کنیم و نشان دادیم که تنها قشر خاصی تعلق به این فضای هنری ندارند و خوشبختانه تفکرهای مختلفی در سالن حاضر شدند و من با کمک یک گروه خوب و بسیار صادق توانستم افراد را از اقشار متعدد به سالن بیاورم فارغ از دیدگاههای سیاسیشان.
جناب بامداد، چه نمرهای به خودتان میدهید، من به دوستانم نمره فوقالعادهای میدهم، من به همت گروهی که پشت من بودند کار برجستهای در این شرایط سنی کردیم اما نمره اصلی را به مخاطبی میدهم که با عشق ما را تشویق کردند و کسانی که مکرر به ما میگفتند ما با دین این کار عاشق مولانا شدیم. تقدیر و امتیاز بالا برای آنهاست. رسالتی که بر دوش ماست ترویج فرهنگ و هنر حال به وسیله تئاتر یا اپرا یا موسیقی است و در حد وسع خودمان تلاش میکنیم و خود را لایق نمره و امتیاز نمیدانیم.
من در هنگام نمایش دیدم که پرده در ابتدای نمایش کنار نمیرفت و مشکل دیگر هم دستگاههای کنترل نور و صدا بود که در داخل سالن قرارگرفته بود، مشکلاتی از این دست هم داشتید.
ببینید، مشکلی اصلی در کاشان که مختص به دانشگاه هم نیست این است که سالن مناسبی برای اجرای موسیقی و تئاتر نداریم و حال که صحبت از اپرا میکنیم یعنی تلفیقی از تئاتر، موسیقی و ادبیات که بالطبع سالنی نیاز داریم که در شرایط فنی خاص باشد اما متأسفانه از این دست مشکلات زیاد داشتیم و حتی در آخرین شب ما مجبور شدیم پرده را دستی کنار بزنیم؛ و باید به اینها توجه شود که در حین نمایش ذهن بازیگر و مخاطب را درگیر نکند.
سالن آزادی شاید برای اجرای یک جنگ شادی مناسب باشد، اما برای پاسخگویی به استعداد موجود برای یک تئاتر، یک اپرا یا یک کنسرت این سالن مناسب نیست.
- برای آینده چه برنامهای دارید؟
البته از فردا با همین گروه به کار جدیدی فکر خواهیم کرد و امیدواریم بتوانیم همین کار را به جشنوارههای تخصصی هم ببریم.
برای شما آرزوی موفقیت میکنم.
دیدگاه شما