کاشان نیوز-علی خالویی: در خبرها از قول اسماعیل بایبوردی، فرماندار شهرستان آران و بیدگل، آمده: «از محل اجرای طرحهای مبارزه با بیابانزایی کشور، ۴۰۰ میلیارد ریال، برای اجرا در شهرستان آران و بیدگل اختصاص یافت».
در ادامه همین خبر به نقل از خبرگزاری صداوسیما، مرکز اصفهان؛ اجرای «مالچ پاشی»، «بذرکاری»، «نهالکاری» و «قلمه کاری» با ایجاد ۱۲۰ هزار هکتار «جنگل دست کاشت تاغ» و دیگر گونههای بیابانی از فعالیتهای بیابانزدایی در این شهرستان است.
سیمای مرکز اصفهان از قول فرماندار دقیقاً نیاورده است، این لیست پروژههای اشاره شده در بالا، پروژههای اجرا شده قبلی است، یا قرار است در دستور کار سال جاری، اجرایی شوند.
اطلاع دقیقی از آشنایت فرماندار با اقلیم منطقه و میزان اطلاع ایشان از برآیند موفقیت پروژههای منابع طبیعی که در ارتباط مستقیم با اقلیم، آبوخاک، دما و باد منطقه است، نیستم.
۴۰ میلیارد ریال، یا ۱۵۰ میلیون دلار از اعتبارات «صندوق ذخیره ارزی»، رقم قابلتوجهی است و ازآنجاکه فرماندار، وکیل مردم و امین بیتالمال، جهت حسن هزینه کرد و خرج دقیق اعتبارات حقالناسی اینچنینی است تا به بهترین شکل ممکن پروژههای دولتی را به سرانجامی مطلوب برساند.
موضوع سخنم در ارتباط با موفقیت و درصد رضایتمندی مردم (که اربابان دولتاند)، از پروژهها، تنها به یکی از پرچالشترین آنهاست که بهشدت، جامعه کنشگران حوزه محیطزیست با آن درگیر است:
«مالچ پاشی و مالچهای نفتی!»
چیزی حدود سه دهه فعالیت مالچ پاشی و صرف هزینههای بیتالمال در «نوار ریگبلند» که یکی از ذخایر باارزش جانوری و گیاهی و اکوتوریسم و طبیعتگردی این منطقه است، دارای مطالعات زیستمحیطی بوده است. آیا سازمان جنگلها خود را موظف مینماید بهمنظور رعایت حقوق زیستمحیطی و احترام به طبیعت بکر این منطقه، در کاربست مجدد «مالچهای نفتی» مطالعات زیستمحیطی اینگونه مالچها را رعایت نماید؟
آیا بعد از گذشت یک دهه از اتمام آخرین بخش از «پروژههای مالچ پاشی نفتی»، سازمان مربوطه هیچگاه از عملکرد خودارزیابی و آگاهسازی عمومی نموده است که این نوع پروژهها آیا چقدر در «زندگی مردم»، «حیاتوحش»، «گیاهان» و مناطق شهری و صنعتی «تأثیرات مثبت و یا منفی» داشتهاند؟
«پروژههای مالچهای نفتی» در جنوب کشور در حال حاضر در حال اجراست و بهشدت توسط کنشگران حوزه محیطزیست مورد نقد و نقّادی است! زمان کاربست «مالچهای نفتی» سپری شده و اثرات زیانبار آن آشکار و مشخص شده است!
امیدوارم که در لیست پروژههای بیابانزدایی آران و بیدگل این پروژه حذف گردیده باشد و هدف خبر ارائه عملکرد سالهای قبل بوده باشد.
۱: «گونههای اندمیک خزندگانی» چون: «بزمجه ایرانی»، «اسکینکِ مارِ شکل مرنجاب»، «ارمیاسِ مرنجاب» میهمان دشتهای زیبای «مرنجاب» و «ریگ بلند» و «سیازگه» و «دشت عروس» دیگر نخواهند بود.
۲: گونههای گیاهی منحصربهفردی چون: تنوع گونههای مهم شورپسندها، ماسهپسندها و درختچههای ماسهای، همچون «افدراها»، «استیپاها»، «آتریپلکسها»، «نسیها»، «نترها» و «دمگاویها» «اُشنانها» «کلبیتها»، «قیچها» و … دهها نوع گونه باارزش «گیاهی دارویی» که میتواند ارزش اقتصادی بالای برای اهالی آن شهرستان باشد، در معرض خطر نابودی،قرار میگیرند.
۳: دیگر عوارض منحصربهفرد ژئومورفولوژی تپههای ماسه بیابانی، همچون: «نِبکاها»، «سیفها»، «بَرخانها»، «بَرخانوئیدها»، «ریپل مارکهای»، «نبکاها» و «رِبدوهای» شهرستان آران و بیدگل دیگر میزبان اوقات فراقت شهروندانش و میزبان گردشگران هموطنان جهت تولید ثروت برای اهالی این شهر، نخواهد بود.
وقت آن است از وجود دهها نوع «مالچهای زیستتخریبپذیر» ساخت مهندسین و دانشمندان داخلی کشورمان استفاده نموده و به «مالچهای نفتی»، آنهم برای آینده فرزندانمان یکبار برای همیشه نه بگویم.
قریب به سه دهه از کاربست مالچهای نفتی که در بیابانهای آن شهرستان استفاده شده، میگذرد؛ در جایجای تپههای ماسهای، اگر قدمی بگذارید، آثار تخریب شده آن مالچها که در اثر بادرفت و بهمرورزمان تحلیل رفته یا تخریب شده؛ باقیمانده است! آیا با خود اندیشیدهاید آثار مابقی مالچهای نفتی کجاست؟ بله مابقی مالچهای که دیگر نیست و آنهایی که هنوز بهصورت لکهای، آنهم بهصورت بسیار زیاد در ریگبلند رؤیت میشود را باید در ریههای مردمان، حیوانات اهلی و حیاتوحش این منطقه جستجو کرد!
و سخن آخر اینکه وظیفه همه شهروندان است مقاله دکتر یمانی، استاد دانشگاه، مطالعه موردی ریگبلند را یکبار دیگر برای همیشه بخوانیم و نظریات محققین را درباره «پروژه مالچ پاشی نفتی» (موردی ریگ بلند) خوب مطالعه نموده و به خاطر بسپاریم و به دولتمردان دشت کاشانمان، گوشزد مطالب آن را بنماییم.
آنچه ایشان میآورد: «… اقدامات انجام شده و مالچ پاشی توده بندریگ طی سه دهه گذشته و تقبل هزینههای بسیار سنگین، بیهوده بوده است…». چراییاش را از مقاله مذکور جویا شویم.
آقای توحیدی بیدگلی. بالاخره این طرح در منطقه اجرا می شود یا نه.//// خبر جدید ندارید
دوست عزیز ۴۰ میلیارد تومان کاملا درست است. با ۴۰ میلیون تومان [حذف توسط مدیر سایت]......
چهارصد میلیارد ریال درست نیست. چهارصد میلیون ریال یعنی چهل میلیون تومان، که اون هم فقط برای برای جلسات و مقدمه هزینه خواهدشد