کاشان نیوز: گفتگوی حاضر با کارگردان و نویسنده تئاتر «مرده ماهیها» ها قبل از اجرای این نمایش انجام شده است، بررسی میدانی، بازخورد اجتماعی و فرهنگی و استقبال شهروندان را نیز امیدواریم در گفتگوی دیگری منتشر کنیم.
- آقای عباس جمالی لطفاً یک روند کوتاه از اینکه چطور شد «مرده ماهیها» را برای اجرا انتخاب کردید بگویید.
- ما تقریباً از فروردین امسال با این پیشنهاد روبرو شدیم که کارکنیم. البتّه من در این چند سالی که در تهران مشغول بودم همیشه دغدغهی این را داشتم که یک کاری در کاشان انجام بدهم، ولی فرصت آن پیش نمیآمد. دوستان گفتند، من دو سال پیش یک work shop داشتم، از بچههای work shop و بچههایی که جدید ثبتنام کردند یک تست گرفتم. عوامل شکل گرفتند و ما از اواخر فروردین و اوایل اردیبهشت با هفتهای یک جلسه شروع به کارکردیم. از نگارخانه آزادی، تالار ارشاد شروع کردیم، بعد خود تالار ارشاد. من طبق طراحیهایی که به شکل کارگاهی پیش آمد به این نتیجه رسیدم که این را نمیشود در سالنهای موجود کاشان اجرا کرد، جایی نیست. اولین روزی که من آمدم و وارد حیاط خانهی تئاتر کاشان شدم تصمیم گرفتم در همین حیاط اینجا اجرا کنم.
- اینجا را تغییر دادید؟
- بله.
- برای همین تئاتر تغییر دادید یا برنامهای کلی بود؟
- نه برای همین تئاتر. ولی دوستان خانهی تئاتر گفتند که میخواهند انشاءالله آن را نگاهدارند، ولی چقدر توانایی داشته باشند نمیدانم.
- انتخاب مرده ماهیها دلیل خاصی داشت؟
- مرده ماهیها یک بازخوانی دوری از نمایشنامهی هملت شکسپیر است که صفرتا صد آن را خود من به شکل کارگاهی نوشتم. اقتباس نه شاید بازخوانی واژهی بهتری باشد، بازخوانی دوری از هملت است.
- شما چه مدّتی است که دارید تمرین میکنید؟
- اگر work shop را هم بهحساب تمرین بگذاریم تا حدودی هشت، نه ماه میشود. البتّه جلسات آن مداوم نبوده است، هفتهای یک جلسه بوده است، ولی حدود دو ماه است که تقریباً اکثر روزها دارد تمرین میشود.
- با توجّه به سابقهای که تئاتر در کاشان دارد، فکر میکنید بازخورد خوبی داشته باشد؟
- حقیقت این است وارد یک مسیری شدهایم که همه چیز آن یک مقداری برای ما مبهم است، مخصوصاً به شیوهای که ما داریم پیش میرویم. چه در تمرینات و چه در ارائهی کار. به خاطر همین به ارائهی آن هم داریم به صورت خیلی حرفهای نگاه میکنیم. یک مقدار این مسیر برای ما مبهم است، امّا افق خود من روشن است.
بالأخره کاشان هم تغییر کرده است، پوستانداخته است. ولی به دلیل عدم مدیریت درست فرهنگی در شهر همیشه با توقّف روبرو بودهایم نه تداوم. اگر جریانهای فرهنگی و هنری که از اواخر دههی ۷۰ بود تا به امروز به صورت مداوم در شهر ادامه پیدا میکرد، امروز کار مجموعه بسیار راحتتر بود؛ و در تئاتر هم ما در این چندساله با توقّفهای شدیدی روبرو بودیم، این کار ما را یک مقداری سختتر میکند.
- برای ارائهی آن به ادارهی ارشاد و گرفتن تأییدیهها که مشکلی نداشتید؟
- نه؛ ما در تابستان یک بازبینی رفتیم، البتّه تاریخ دقیق آن را به خاطر ندارم. فعلاً که مشکلی نبوده است. تعامل ما بد نبوده است، ما تا به امروز از سمت ادارهی ارشاد سنگاندازی نداشتیم، تعامل شکل گرفت. ولی حمایتی هم نداشتیم، حمایت آنچنانی که بگوییم کمک ویژهای، کمک خاصی… نه به شخص بنده، بلکه حدود ۵۰ نفر جوانی که دارند شبانهروز تلاش میکنند، یک مکانی را ساختند، یک سالن تئاتری آن هم در یک بافت سنّتی اضافهشده است. بالأخره تلاش شبانهروزی خود بچهها بوده است، ولی حمایت ویژهای از سمت ادارهی ارشاد نشده است که بگوییم حمایت ویژه بوده است.
- کلیّهی عوامل و بازیگران همه کاشانی هستند؟
- بله همه از کاشان هستند.
– از کاشان و توابع کاشان؟
– بله کاشان و روستاهای کاشان.
– چند وقت پیش در شورای شهر، در کمیسیون فرهنگی بودید، در آنجا به نتیجهی ملموسی رسیدید؟
– من هم در کمیسیون فرهنگی گفتم ایدهی ما این نیست که بیاییم کمکی از شما بگیریم یا دست دراز کنیم، خود من همیشه مخالف این ایده بودم. بلکه ما دنبال یک تعامل هستیم برای اینکه این جریان تداوم پیدا کند. در آن جلسه که برخورد خوبی شد. بعد هم اگر اشتباه نکنم آقای حاج قدیری رئیس کمیسیون فرهنگی با آقای حیدریان رئیس شورا یک روز آمدند تئاتر را هم دیدند. از طرف روابط عمومی شهرداری هم کمک خوبی شد و سیستم صوتی خوبی به ما دادند.
- بهطورکلی یک سؤال بپرسم شاید با مرده ماهیها در ارتباط نباشد، فکر میکنید تأثیر تئاتر در شهر چه میتواند باشد؟ چقدر میتواند در رشد فرهنگی کمک کند؟
- خیلی؛ یعنی وقتی انسانهایی در همه جای جهان گرد هم میآیند و به دیدن یک اثر فرهنگی مشغول میشوند، آن اثر فرهنگی تأثیری در آنها دارد، آن انسانها وارد فاز جدید و برخورد متفاوتی با پدیدههای اطراف خود میشوند. این پدیدهها میتواند روابط بسیار کوچک آنها در خانواده باشد تا روابط اجتماعی، سیاسی، شهروندی. بالأخره انسانی که مدام به دیدن تئاتر میآید با انسانی که به صورت مداوم به دیدن تئاتر نمیآید بیشک تفاوت دارد، یعنی متفاوت است و این انسان حتماً شهروند بهتری است، حتماً در کنشهای ریز خانوادگی و اجتماعی و سیاسی خود هوشمندتر و آگاهتر است. بیشک همانطور است.
- برای این کاری که انجام دادهاید تابهحال چه مقدار هزینه کردهاید؟ مایل هستید در مورد آن صحبت کنید؟
- در مورد رقم آن فعلاً حرفی نمیشود زد ولی خیلی هزینه شده و هزینهها هم همه به صورت چک بوده که باید یک بخشهایی از آن پرداخت شود. یک سری افراد فرهنگی شهر به ما کمک کردند، کمک ویژه هم کردند. ولی فارغ از کمکهای ویژهای که شده، ما هنوز هم باید یک مبالغی را از طریق فروش بلیت به دست بیاوریم. در حقیقت خود ما هم دوست داشتیم پنل ما اینطور باشد. با اینکه سخت است و ابهام دارد، دوست نداشتیم خیلی دست خود را دراز کنیم، چه جلوی نهاد دولتی و چه جلوی نهادهای غیردولتی. دوست داشتیم بهحساب تماشاگر بگذاریم، ببینیم تماشاگر چقدر حامی ما خواهد بود… ریسک آن، فشار آن، استرس آن خیلی بالا است، به دلیل اینکه هزینهای که دادهشده باید برگردد. یک سری کمکها شده و یک بخشی از آن برمیگردد، ولی بالأخره حدود ۷۰ درصد کار از هزینهی فروش بلیت به دست میآید. با اینکه شخص خود من و بقیّهی دوستان که همراه ما هستند میدانند استرس آن خیلی زیاد است، ولی ترجیح دادیم به این شکل باشد.
– نمایشنامه از خود شما است، کارگردانی را هم خود شما به عهده گرفتهاید؟
– بله طراحی و کارگردانی.
– عواملی که در کاشان با آنها همکاری میکنید، بچههای تئاتر، چطور با آنها ارتباط برقرار کردید؟
– خوب بود. ما روز اوّل که آمدیم اعلام کردیم در باز است و من هم همیشه به تئاتر به چشم تجربه نگاه میکنم، میخواهیم یک تجربهی مشترک باهم داشته باشیم. حقیقتاً من مایل بودم که نسل جدیدتر بیایند که آمدند. ما در کار خود سه یا چهار نفر را داریم که از نسل گذشتهی تئاتر هستند، ولی بیش از ۹۰ درصد بچهها برای نسل جدید هستند. من خیلی از این مسئله لذّت میبرم، به دلیل اینکه آمادهتر هستند، ذهن آنها بازتر و پذیرش آنها بیشتر است. اصولاً من چون کارگاهی کار میکنم همه چیز بر سر تمرین شکل میگیرد، فکر میکنم بخش عمدهای از آن سر تمرین شکل میگیرد، حتّی در متن، در کارگردانی، در طراحی؛ یعنی ایدهها همه مشترک است، کارگردان به معنای متکلّموحده نیست.
– بازیگرها را چطور و بر چه اساسی انتخاب کردید؟
– در Work shop که داشتیم آمدند، خوشبختانه ریزش کمی در Work shop نداشتیم و همه سرحال بودند تا امروز دوام آوردند. بچههایی که واقعاً علاقهمند بودند آمدند و خیلی هم خوب و پرانرژی هستند. من حقیقتاً ۷۰ درصد به این کار فکر میکنم، ۳۰ درصد به تداوم این جریان فکر میکنم.
– پیشبینی شما از درآمد مالی چیست؟ فکر میکنید میتواند ۷۰ درصد را جبران کند؟
– این کار با فضای خیلی مبهمی روبرو است، ولی من حساب کردم تماشاگر میآید. برای اینکه تا اینجا تماشاگری که داشتیم به صورت مهمان بودند که از تمرینات دیدن میکردند، هر کس رفته تبلیغ کرده است. یکی خودِ کار است، یکی هم اینکه من فکر میکنم کاشان پوستانداخته است. ولی این باعث نمیشود که ما با اطمینان جلو برویم، ابهام دارد، یعنی استرس و فشار وجود دارد.
– کاری وجود دارد که نهادهای فرهنگی کاشان باید انجام بدهند و منظور کاری است که اگر انجام بدهند در بهتر شدن کار شما یا تئاتر کاشان موثّر است؟
– من از نوجوانی دانشآموختهی کانون اندیشه جوان سپهری هستم که مجموعهای از هنرها در کنار هم بالیدهاند، همیشه به صورت خودآگاه و ناخودآگاه معتقد هستم که همهی هنرها در کنار هم میبالند و همهی عناصر فرهنگی باید در کنار هم قرار بگیرند تا یک مجموعهای تداوم پیدا کند. من فکر میکنم وقتی یک تئاتر، یک گالری، یک کنسرت موسیقی برگزار میشود، یک نمایش فیلم انجام میشود، همهی ما باید حمایت کنیم. یک مثالی بود میگفتند همان تعداد افرادی که از سالن تئاتر بیرون میآیند، همانهایی هستند که به سالن سینما میروند، مثال معروفی بود. کاری به این مثال قدیمی ندارم، ولی یک چیز خوبی پشت این مثال وجود دارد، اینکه مجموعهای از افراد خواهان تداوم کار فرهنگی و هنری در شهر هستند و حاضر هستند در همهجا حضور پیدا کنند برای اینکه کار رسانهای، کار فرهنگی، کار هنری تداوم پیدا کند مهم است.
این نمایش یکی از اتفاقات مهم که هست، ۵۰ جوان دورهم جمع شدهاند یک سالن ساختهاند. الآن چند سال است از انقلاب میگذرد؟ چند سالن ساختهشده است؟
– آمدهاند یک سالن ساختهاند، ۵۰ جوان ۹ ماه کنار هم بودهاند. کجا سالن ساختهاند؟ در یک بافت سنّتی ساختهاند، توانستهاند با بافت سنّتی تعامل کنند. بافت سنّتی که روبروی آن مسجد است، کنار آن همسایه وجود دارد. بعد دارند یک تئاتر مدرن روی صحنه اجرا میکنند. همهی این ویژگیها را که کنار هم بگذارید، چه رویداد فرهنگی مهمتر از این اتّفاق در این شهر دارد اتّفاق میافتد؟
وقتی رویکرد دوستان فرهنگی، رویکرد دوستان رسانهای این است… رسانه است که تعیین تکلیف میکند، یعنی رسانه به من میگوید به کجا نگاه کن، کجا را به جاهای دیگر ترجیح بده. ولی این همت در دوستان رسانهای ما وجود نداشت.
– الآن در انتهای ماه هشتم هستید؟
– بله.
– در این نه ماه خیلی از خبرها وجود داشته، طرح زده شد، سالن ساخته شد، بازیگر دعوت شد. یک کار مدرن قرار است انجام شود، زمان برای اجرای آن در نظر گرفتهشده و سایر اتفاقات پروسه. به چه شکل خبررسانی میشد؟
– در فضای مجازی. امکان ندارد کسی در کاشان در فضای مجازی فعّال بوده باشد، چه در اینستاگرام، چه در تلگرام، از خبرهای ما ناآگاه باشد؛ یعنی ما فضای مجازی کاشان را کاملاً پوشش دادیم، از نظر خبری هم شما نگاه کنید، برای اولین مرتبه در کاشان فرماندار یک شهر به دیدن یک تئاتر میآید.
بالأخره به ایشان اطّلاع داده بودند که یک تئاتر با این شرایط وجود دارد، ایشان تصمیم گرفته بیاید. در هم به سوی همه باز است، ایشان تشریف آوردند. من میگویم اشکال از ما نیست، مسئلهی من این است که رسانههای ما نمیگویند در تئاتر چه خبر است؟ در شعر، در داستان، در سینمای ما چه خبر است؟ آگاه نیستیم. الآن چند رمان خوب از کاشان چاپشده، سراسر کشور نشرهای خوب هم کارکردهاند، چقدر در رسانهها کار شده است؟ چقدر خبر آن تیتر یک شده است؟ این خیلی بد است، در حال حاضر این انتقاد به کل مجموعهی رسانهای کاشان وارد است که حمایت لازم را نکردهاند.
من بر اساس شرایط و اصول روزنامهنگاری به شما ثابت میکنم که این تئاتر جزء اتّفاقهای مهم شهر است، جزء اتّفاقهای مهم فرهنگی یک دههی اخیر شهر است. چرا این اتّفاق نمیافتد؟ به نظر من… من هم یک جاهایی اطراف خود را خوب ندیدهام، میخواهم بگویم یک نقد کلی است، یک بخشی به رسانهها و یک بخشی به عموم است.
– از روز اوّل تعداد بازیگرها ثابت نبود؟ مشخص نشده بود؟
– نه همه چیز به شکل کارگاهی بود.
– فکر نمیکنید استفاده از افرادی که در تئاتر در بعد ملّی تجربه داشتند، اگر در این کار دخالت میکردند یک نوع تبادل تجربه انجام میشد؟ کیفیت تئاتر کاشان را ارتقاء میداد و بالا میبرد؟
– در این پنلی که من برای خود گذاشتم این بود که اوّل بتوانیم یک اجرا با خود بچهها کار کنیم. بتوانیم بچهها را در سیر کارگاهی به رشد برسانیم، یعنی همهی ما به یک رشد برسیم. باید ببینیم اولین گام خود را با چه کیفیتی برمیداریم که دومین گام را با کیفیت بهتری برداریم. واقعیت این است که برای خود من به دلیل شرایط کاری در تهران، دوست داشتم خیلی از بازیگرهای معروف را بیاورم برای این کار بازی کنند، ولی چیزی که وجود دارد این است که نخواستم. خواستم اوّل با خود بچهها کاری انجام بدهیم. من به کارهای مشترک فکر میکنم، نه تنها کار مشترک با ایران بلکه کار مشترک با کشورهای دیگر، یعنی نه تهران، بلکه با کشورهای دیگر. ولی یک چیز طولانی مدّت است، باید اوّل به گروه برسیم، معمولاً در این کارها خیلی مهم است. الآن خدا را شکر ما در این نُه ماه توانستیم تا حدودی به یک گروه منسجم برسیم.
دیدگاه شما