کاشان نیوز – مجید رفیعی: پنجمین جلسه کنشگران اجتماعی چهارشنبهشب دهم شهریورماه با موضوع «بررسی تحلیل محتوای فضای مجازی و ارائه راهکار برای آسیبهای فضای مجازی با حضور جمعی از اصحاب رسانه و فعالین اجتماعی در فضای باز فرهنگسرای فیض برگزار شد.
میثم عباسیمقدم:
وقتی ایدهای از ذهن یک نفر خارج شده و به ذهن چند نفر برسد حتماً فراگیر خواهد شد و هیچچیز نخواهد توانست جلوی آن را سد کند. بحثهای مختلف و انتقادی در جامعه مطرح شده و میشود. در مواجهه با سیل انتقادات و منفیبافیهایی که آدمها همیشه خریدار آن هستند این پرسش اساسی مطرح میشود که آیا ما بنا داریم جامعه را بر پایهای از انتقاد و امواج منفی بنا کنیم یا باید راهی دیگر پیدا کرد. در این صورت شایسته است به این پرسش پاسخ بدهیم که از کجا شروع کنیم و چگونه اثرگذاری خود را توسعه بدهیم. بر اساس تحقیقات دانشمندان حوزه موفقیت آنها به این نتیجه رسیدهاند که تنها راه نجات جامعه ساخت «باور» است. باور «موفقیت»، باور «پیروزی»، باور «سلامتی»، «باور خوشبختی» و…و فضای مجازی بهترین فرصت برای پرورش و توسعه باورهای خوب است. باید از این ظرفیت برای موفقیت همشهریان در شهر و منطقه استفاده کنیم.
همه قبول داریم که شرایط جامعه مطلوب نیست ولی با انتقاد همه چیزی خوب نخواهد شد و باید در کنار انتقاد راهکار هم ارائه داد. همه کشورهای توسعهیافته از «واقعبینی» به سمت «خوشبینی» رسیدهاند. موقعی جامعه اصلاح میشود که مردم در آن جامعه به «خوشبینی» برسند. ولی الآن شرایط اینگونه نیست. همه ما به دنبال انتقاد بدون ارائه راهکار هستیم.
اگر خاطرتان باشد چندی پیش روزنامهای به نام حوادث منتشر شد و بهشدت مورد استقبال مردم قرار گرفت ولی دولت جلوی انتشار آن را گرفت و باور داشت که این روزنامه برای جامعه مناسب نیست و اثر مثبت بهجای نمیگذارد. بر اساس تحقیقات، ذهن ۹۹ درصد افراد جوامع کشورهای توسعهنیافته دنبال خبرهای منفی هستند و خبرهای منفی را جذب میکنند و بهصورت ناخودآگاه در مقابل خبر مثبت واکنش خاصی انجام نمیدهند.
اجازه بدهید مثالی بزنم. چند روز پیش یک موتورسوار زیر تریلی رفت و جان داد. همه خبرگزاریها منتشر کردند. صفحات مجازی هم آن را بازنشر کردند. یک پرسش مطرح میشود. این خبری چه فایدهای جز ایجاد ترس و ناامید و وحشت برای مخاطب ایجاد میکند؟ چاره در اتحاد است. همه باید یک دل شویم و برای کاهش خبرهای منفی و ترویج افکار و اخبار مثبت و امیدبخش و مطلوب ضمن ارائه راهکار همه تلاش خود را بهکارگیریم.
بیایید همۀ ما یک تعهد به جامعه بدهیم. به مردم بدهیم. افکار و اخبار منفی را کنار زده و با اخبار مثبت و امیدبخش ارتعاش ناشی از افکار خوب و اخبار مثبت را صدچندان کنیم تا حال جامعه و مردم و همشهریان خوب شود. حال همه ما خوب شود.
علیاصغر احمدیان:
رسانههای عمومی تااندازهای خود را سانسور کرده و تولید و عرضه محتوا با وسواس بیشتری انجام میگیرد. این در حالی است که اکنون هر شهروند یک رسانه است و با ایجاد صفحه تولید، عرضه و بازنشر محتوا در فضای مجازی بر جامعه خود اثرگذار است. ازاینرو شایسته است صفحات شخصی اثرگذار نیز در این طرح دیده و مورد ارزیابی قرار گیرد.
سعید غلامیان:
نظریهای تحت عنوان «اثر پروانهای» میگوید اگر پروانهای در آفریقای جنوبی پر بزند در سیبری میتواند تغییرات بزرگی ایجاد کند. بر این اساس همه ما حتی در مقیاسی کوچک نیز قادر به اثرگذاری هستیم و باید در حد وسع خودمان برای پیشبرد جامعه تلاش کنیم.
در خصوص موضوعی که در مورد عدم همراهی دیگر فعالان مدنی از رسانه گفته شد اجازه بدهید شعر معروف «مارتین نیمولر» را با هم مرور کنیم. مستحضرید که فریدریش، کشیش پروتستان ضد نازیسم بود که به خاطر مقاومت در برابر هیتلر و گفتار کوتاه شعرگونهاش که بهاشتباه به برتولت برشت نسبت میدهند و مدام دستکاری و کموزیاد میشود، شهرت جهانی دارد. وی میگوید: «اول سراغ کمونیستها آمدند، سکوت کردم چون کمونیست نبودم. بعد سراغ سوسیالیستها آمدند، سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم. بعد سراغ یهودیها آمدند، سکوت کردم چون یهودی نبودم. سراغ خودم که آمدند، دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید.» اگر ما از منافع و حقوق یکدیگر حمایت و دفاع نکنیم در واقع زمانی میرسد که از حقوق خودمان نیز نخواهیم دفاع کنیم.
الآن شرایط بهگونهای است هر جا و راجع به هر چیز صحبت کنیم انگ سیاسی میخورد و پس از چندی یکدفعه خود را وسط میدان سیاست مییابیم.
از سال ۷۶ کموبیش در رسانه کاشان فعالیت کردهام و بهموازات آن ضمن اینکه رسانههای مختلف را رصد کردهام و با اصحاب رسانه ارتباط برقرار کردهام. درمجموع به این نتیجه رسیدهام که رسانه در کاشان نتوانسته است آنگونه که باید و میتواند اثرگذار شود.
آیا رسانه بد گفته است یا گوش شنوایی وجود نداشته است؟ نمیدانم.
در صحبتهایی که دوستان مطرح کردند بحث «اعتماد عمومی» مطرح شد و اینکه اگر به آن توجه نشود جامعه را به «فروپاشی» خواهد کشاند! من از شما میپرسم، جامعه در کدام حوزه به سمت فروپاشی نرفته است؟
به قول میرزا محمدخان لواسانی که بازهم بهاشتباه به مولانا نسبت دادهاند که میفرماید: «من گنگ خوابدیده و عالم تمام کر، من عاجزم زگفتن و خلق از شنیدنش» من قادر نیستم همه آنچه در ذهنم میگذرد را بیان کنم. به دلیل محدودیتی که از آن به خط قرمز تعبیر میکنند!
اما آنچه مسلم است هرکدام جزیرهای برای خودمان هستیم. در کاشان چند رسانه داریم؟ رسانههای متعددی وجود دارد. هرکدام برای خودمان یک رسانه داریم. همدیگر را هم قبول نداریم. همپوشانی هم نداریم. آیا این فروپاشی نیست؟ به قولی دوستی که میگفت جامعه ما از فروپاشی عبور کرده و به فراپاشی رسیده است! چرا به اینجا رسیدهایم؟
اینکه جلسه بگیریم و صحبت کنیم خیلی خوب است. بهخصوص اینکه شرایط ناشی از شیوع کرونا فاصلهها را خیلی زیاد کرد و دیدارهای رودرو را کاهش داده است؛ این جلسه مغتنم است. ولی نتیجه چه خواهد شد؟ من بهعنوان یک رسانهای از عملکرد خودم راضی نیستم. چون ازیکطرف گرفتار سانسوری نظاممند شدهایم و از سوی دیگر به دلیل همان سانسور نظاممند خودسانسوری نیز بر آن افزون شده است.
چه خوب است در این اوضاع و احوال فکری به حال رسانههای محلی شود. به این بیندیشیم که چگونه میتوان رسانههای محلی را نیز تقویت کرد. البته فراموش نکنیم کار رسانه «انتقاد» است و نباید خود را مقید به «بهبه و چهچه» مسئولین محدود کند.
معضلی که در این صورت پیش میآید چنانچه رسانه انتقاد کند برچسب غیرانقلابی و سیاه نمایی زده میشود تا با فرد یا افرادی که به «انقلابی» شناخته شده است روبروی همدیگر قرار گیرند. به همین خاطر است فضای مجازی تبدیل به رودرویی بیحاصل شده است که وقت افراد صرف توهین و فحش و ناسزا به همدیگر شده است و به همین خاطر یأس و ناامیدی جامعه را فرا میگیرد.
به اعتقاد من حق مردم هست که از همۀ اخبار جامعه مطلع شوند و اگر قسمت اعظم آن «منفی» و «انتقادی» است تقصیر رسانه چیست؟ وقتی جامعه منشأ اتفاقات بد شده است، رسانه چکار کند؟ آیا اخبار اتفاقات را منتشر نکند؟
علیرضا دیمکار:
یکی از جدیترین ایرادی به جمعهای موسوم به کنشگران اجتماعی وارد است و این هم ناشی از تجربههای گذشته است سوءاستفادههای احتمالی افراد یا گروهها یا سازمانها ازاینگونه جلسات و جمعهای اجتماعی است. سابقه آن در یک دهه گذشته وجود دارد.
فعالیتهایی برای حفظ و حراست از آثار تاریخی شروع شد تا جایی که جمع هزار نفری و زنجیره انسانی برای حفظ سیلک تشکیل شد ولی درنهایت هیچ اتفاقات خوبی برای حفظ سیلک انجام نشد. فردی که به حریم سیلک تجاوز کرده بود کار خود را پیش برد و افرادی که به دنبال ایجاد و راهاندازی اینگونه کنشهای اجتماعی بودند از آن بهرهبرداری شخصی و گروهی کردند.
در چهار سال گذشته نیز جمع دیگری شکل گرفت و درنهایت افراد خود را به قیمت بسیار اندک فروخته و خود در مقابل جمع قرار گرفتند. وقتی خوشیها آنی میشود افراد به جمع و کارهای گروهی پشت پا زده و حتی علیه رفقای خود موضع میگیرند.
محمدرضا عسگری
هر وقت فاصله بین مردم و مسئولین کم شود امیدی به بهبودی شرایط خواهد بود. الآن مخاطب چیزی از رسانهها میخواهد که شاید مطلوب نظر بخشی از جامعه فرهیخته و نخبه نباشد. مخاطب این را پیام را میخواهد هرچند پیام بد و غیرمفید باشد. مردم دنبال خبر منفی هستند و حتی اگر رسانه خبر خوب بدهد مخاطب نمیپسندد.
مهدی عرشی
آیا تاکنون بررسی شده است اخبار منفی از کجا میآید؟ بخشی از اخبار منفی از مخاطبین و شهروند خبرنگار است ولی بخش دیگر که شامل «آتشسوزی» و «تصادف» و «دعوا» و «دزدی» و «زندان» و «اعدام» و اینگونه موارد است از طریق مبادی رسمی به رسانه رسیده است.
اخبار منفی را روابط عمومی سازمانها و دستگاههای دولتی برای رسانه ارسال میکند. وقتی سراغ خبر خوب گرفته میشود؛ چه کسی باید آن را تولید کند؟ کدام سازمان باید اخبار خوب تولید کند؟ از طرف دیگر شما چه خبری را «خوب» و کدام را «بد» تلقی میکنید؟
اجازه بدهید با ذکر یک مثال توضیح بدهم. خبری منتشر شد که یک زندانی ۵۵ ساله در کاشان آزاد شده است. این فرد دو سال به خاطر ۱۰ میلیون تومان زندان بوده که اخیراً با کمک خیرین این مبلغ تأمین شده و آزاد شده است. آیا این خبر خوب است که زندانی آزاد شده است؟ یا بد و قبیح است که فردی به خاطر ۱۰ میلیون تومان دو سال زندان بوده است؟
و البته یادمان باشد که مردم کاشان به دنبال اخبار حوادث هستند. اکثر روابط عمومیها که اینگونه اخبار را برای رسانهها و فضای مجازی ارسال میکنند بیش از آنکه به تبعات آن توجه داشته باشند دنبال تکثیر نام خود و سازمان خود در رسانه و افکار عمومی هستند. البته رسانههای رسمی مانند نشریات مکتوب و خبرگزاریها کمتر انتشار اخبار منفی مبادرت میکنند ولی فضای مجازی این بستر را در اختیار تولیدکننده خبر و منتشرکننده آن گذاشته است تا بدون هرگونه چارچوب مشخص اقدام به انتشار اخبار نماید.
پرسش دیگری در این خصوص مطرح است! مسئولیت تولید محتوا با چه فرد یا سازمانی است؟ اکثر منابع و امکانات و اعتبارات در اختیار خبرگزاریهای دولتی و صداوسیماست و آنوقت همۀ انتظارات تولید محتوا از رسانههایی است که روی پای خود ایستادهاند و هیچگونه تأمین منابع مالی ندارند و رسانه خصوصی در صورتی میتواند روی پای خود بایستد که مخاطب داشته باشد و مخاطب هم به دنبال اخبار منفی است و این چرخه به همین صورت ادامه پیدا میکند.
مهدیار زمزم
ما باید درزمینهٔ رسانه به مفهوم برساختگرایی توجه کنیم. این مفهوم به این نکته اشاره دارد که انسان نمیتواند بهعین واقعیت و تمامی آن دسترسی داشته باشد؛ بنابراین بایستی در آنچه بدیهی و غیرقابلانکار میدانیم تجدیدنظر کنیم. باید موضعی انتقادی و تکثرگرایانِ نسبت به باورهایی داشته باشیم که واقعی تلقیشان میکنیم. ما با خود واقعیت سروکار نداریم؛ بلکه با حقیقتها روبهروییم. در این رویکرد، معرفت امری برساخته و محصول تعاملات اجتماعی است نه امری یگانه، غیرقابل تغییر و خارج از وجود انسانی ما.
بهطورمعمول وقتی از برساخت سخن میگوییم به این معناست که آن چیز را نمیتوان صرفاً «یافت» یا «کشف» کرد؛ بلکه امری «ساختهشده» است که برخی افراد آن را بهصورت آگاهانه در نقطه خاصی از زمان پدید آوردهاند. درنتیجه «ساختن» یا «برساخت» در مقابل «یافتن» یا «کشف» قرار میگیرد؛ ولی گفتن اینکه آن چیز برساختهای اجتماعی است، به معنای این است که جامعه یا اجتماعی خاص، آن را ساختهاند.
برساختگرایی اجتماعی تأکید میکند باید آن دسته از شیوههای درک جهان ازجمله درک خودمان را که بدیهی تلقی کردهایم به دیده انتقادی بنگریم. شاید بدیهی به نظر برسد که وقتی به جهان مینگریم، فارغ از هر چونوچرا و مسئلهای ماهیت آن را درمییابیم و یا دانش متعارف ما مبتنی بر مشاهده عینی و بیطرفانهمان از جهان است. برساختگرایی اجتماعی میخواهد به این دسته از دیدگاههای خودمان نگاهی انتقادی بیندازیم و آنها را به پرسش بگیریم؛ بنابراین رویکرد برساختگرا در تقابل با رویکردهایی قرار میگیرد که در علم سنتی از آنها با عنوان اثباتگرایی و تجربهگرایی یاد میشود.
برساختگرایی اجتماعی هشدار میدهد که پیوسته ظنین باشیم به پیشفرضهایمان دراینباره که جهان چگونه به نظر میرسد. این بدین معناست که مقولههایی که با آنها جهان را درک میکنیم لزوماً تقسیمبندیهایی واقعی نیستند. این مفهوم جامعهشناختی در عالم رسانه در قالب بازتاب و بازنمایی بیان میشود. بازتاب معتقد است رسانه یا هر دستگاه و شیوه ارتباطی واقعیت را منعکس میکند و رویکرد بازنمایی باور دارد که واقعیت بهطور پیوسته خواسته و ناخواسته دچار دخل و تصرف میشود.
با این مقدمه میخواهم عرض کنم، من معمولاً از نظرات موافق و مخالف راجع به موضوعی ناراحت نمیشوم. هرکسی در جامعه و بهخصوص در رسانه حق دارد راجع به موضوعی از جایگاه مخالف یا موافق نظر بدهد و صحبت کند. آنچه مرا آشفته و حساس میکند، نوع مواجهه با یک موضوع و واکنشهای موجود نسبت به یک پدیده است. نوع مواجهه به موضوع باید از چارچوب مشخص و قابلقبولی تبعیت کند. اهمیت این موضوع برای اصحاب رسانه بیشتر میشود.
اگر رسانه بخواهد افکار عمومی را همراه خود کند و از حمایت آن برخوردار شود ناچار است که مواجهه خود را با موضوع برگرفته از چارچوبهایی قرار دهد که منطبق بر اصول منطقی و عقلانی است؛ اگرنه، نخواهد توانست به شناختی قابلقبول از موضوع برسد.
توجه به چارچوبهای کارشناسی، قانونی و عرفی و اجتماعی هرکدام از موضعی قابل توجیه است و هرکدام مطلق تام و تمام نیست.
اجازه بدهید منظور خود را با ذکر مثال توضیح بدهم. مثلاً در پروژه راهب که جنب خانه بروجردیها بنا شد یکی ممکن است از موضع تاریخی به موضوع نگاه کند و تحلیل خود را بگوید و بنویسد، دیگری از موضع توسعه و یکی دیگر از موضع قانون و همینطور از منظرهای مختلف موردتوجه قرار گیرد. تا این جای کار اشکالی دیده نمیشود ولی مشکل زمانی به وجود میآید که ما زاویه نگاه خود را تام و تمام دانسته و اعتباری برای دیگر نظرات قائل نشویم و آن را به طرق مختلف نادرست یا مغرضانه یا … تلقی کنیم یا برای طرح دیدگاههایمان مبانی قوی نداشته باشیم.
دیدگاه شما