کاشان نیوز: در کاشان عدم هماهنگی بین مدیران، و نبود یک رسانه حرفه‌ای دو ضعف و نقص اساسی است که اگر چه در محافل خاص خبری مطرح است اما در بین مسئولان کاشان چندان جالب توجه و با اهمیت تلقی نشده است. در این گفتگو دیدگاه نماینده کاشان و آران و بیدگل را همراه با مطالبی دیگر می‌خوانید؛

جناب منصوری به نظر می‌رسد در شهر کاشان حضور شما کمرنگ شده است که این خواسته کسانی است که خیالاتی برای انتخابات آینده مجلس دارند. چرا؟
خب فضا تاکنون تخریبی نبوده است و فضای کاری بوده است منهم به کارم مشغول بوده‌ام، سال ۹۴ می‌تواند و ممکن است سالی تخریب آغاز شود که من هم با توجه به ورود به سال چهارم نمایندگی‌ام با ارائه یک ویژه‌نامه در نسل فردا سعی کردم یک نیمچه گزارش کاری ارائه دهم تا کسانی که به دنبال بدگویی هستند خیلی نتوانند حرف بزنند من موضوعات کلی را بیان کرده‌ام و منتها مصاحبه‌ای که با شما داریم ممکن است بتواند اطلاع‌رسانی بهتری به مردم کاشان بکنید. در مورد آن گزارش کاری هم اگر کسی توانست کارهای انجام شده و مباحث مطرح شده را تکذیب کند من پاسخگو خواهم بود.

انتخاب روزنامه نسل فردا برای ارائه کارنامه شما مقداری حساسیت‌برانگیز است، زیرا نسل فردا مخصوص اصفهان است و در مباحث محلی هم کاشان روی اصفهان حساس است، اما این برمی‌گردد به یک نقص که ما در کاشان روزنامه نداریم، این یک ضعف نیست؟
ما می‌توانیم در دو قسمت به موضوع بپردازیم، یکی اینکه نقدی است بر ما که چرا در کاشان روزنامه نداریم، من خودم یک دوهفته‌نامه درخواست کرده‌ام و وزیر ارشاد هم دستورش را داده است ولی روزنامه با دوهفته‌نامه و ماهنامه و گاهنامه متفاوت است. به نظر می‌آید که در خود کاشان باید دست‌به‌دست هم بدهیم و یک روزنامه را ایجاد کنیم.
روزنامه بودجه می‌خواهد و تا جا بیافتد در منطقه فرهنگی کاشان که از کاشان و آران و بیدگل و نراق و نطنز و دلیجان و نراق و… که اسمش را گذاشته‌اید منطقه فرهنگی کاشان حداقل چهار تا پنج هزار نسخه طلب می‌کند   وشش ماه وقت می‌خواهد تا جا بیافتد، بودجه نیاز دارد ضمن اینکه مردم  با توجه به قیمت روزنامه ها یک روزنامه می‌خرند و این باید آن‌قدر جذاب باشد که جایگزین روزنامه‌ای باشد که الآن می‌خرند.

مشکلات را همه می‌دانند اما کسرشان کاشان است که یک روزنامه نداشته باشد، مسئله مهم این است که نیاز است و باید راه‌حلی پیدا کرد که این دغدغه حل شود.
من برای یک دوهفته‌نامه شاید بتوانم مبلغی را فراهم کنم اما برای روزنامه توان مالی قوی‌تری را می‌خواهد…

آیا کسانی هستند که در کاشان این نیاز را احساس کنند؟ شما با کسانی مانند فرماندار، شهردار و … نشسته‌اید تا برای این موضوع فکری بکنید؟
نه باکسی ننشسته‌ایم، شهرداری یک برنامه کاشانه را با صداوسیمای اصفهان قرارداد بسته که شاید با بررسی‌هایی که کرده‌اند فکر کرده‌اند که اثرات خودش را دارد؛ اما من به‌شخصه روزنامه را تأثیرگذارتر می‌دانم و اگر از من نظرخواهی می‌کردند به‌جای کاشانه که هفتگی است و یک واقعیتی هم هست که خیلی هم مردم شبکه اصفهان را نمی‌بینند، شاید اگر پولی که گذاشته‌اند می‌شد برای شروع کار روزنامه و هزینه یک سال از آن استفاده کرد.

بحث مهمی که به‌تازگی داشته‌ایم سفر رئیس‌جمهور به اصفهان بود، از طرفی کاشان یکی از شهرهای مهم استان و کشور است سؤال این است که چرا در سفر رئیس‌جمهور به استان حضور معاون اول به دلیل همین اهمیت به کاشان نیامد؟
خب اصولاً معاون اول همراه رئیس‌جمهور سفر نمی‌کند، قبل از حضور وزیر این بحث در تهران نیز مطرح شد و من به این برنامه اعتراض کردم و تأکید کردم که تمامی رئیس‌جمهورهای پیشین سفری اختصاصی به کاشان داشته‌اند، لازم است که آقای روحانی به‌طور اختصاصی به کاشان سفر کند.
در جلسه تهران خاطرنشان شد که بعد از سفرهای استانی چند شهر ویژه در لیست بازدیدهای اختصاصی رئیس‌جمهور قرار دارد که کاشان در صدر آن است؛ که انشا الله در سال آینده انجام شود.

آیا واقعیت دارد که شما جلسه شورای اداری استان را ترک کردید؟ دلیل آنچه بود؟
بله شاید بتوان گفت عدم حضور من در شورای اداری به‌منزله اعتراض بنده به برآورده نشدن انتظار دیدار خود رئیس‌جمهور از کاشان بود که مورد تعجب و توجه شورای اداری استان قرار گرفت و تعبیر به قهر سیاسی بنده شد.

بحث استان شدن کاشان به کجا کشید؟
همان‌طور که وزیر اطلاعات در حضور اخیر خود  در دیدار مردمی شهرستان در مسجد صفاری بیان کرد ما در جهت استان شدن کاشان با نمایندگان چند شهر مثل نطنز، بادرود و دلیجان جهت جمع‌کردن شهر‌ها در زیرمجموعه «استان کاشان» کنار هم‌صحبت کردیم و به‌موازات آن نیز لایحه وزارت کشور در راستای لزوم ارتقا تقسیمات کشوری که در دستور کار این وزارت است پیگیر شدیم، در تقسیمات کشوری طرح جامعی است که مؤلفه‌های بخش، شهر و استان تعریف می‌شود که در یک سال و نیم گذشته هیچ ارتقایی در این زمینه نداشته‌ایم.
در زمان آقای احمدی نژاد من رفتم تا با ایشان درزمینهٔ استان شدن صحبت کنم که ایشان اصلاً حاضر نشد در این مورد صحبت کند، حتی حاضر نشد یک کلمه هم در این مورد صحبت کند،  جلساتی با آقای روحانی داشته‌ایم که ایشان پاسخ روشنی نداده‌ و با زیرکی عبور کرده‌اند و تعبیر من این است که ایشان پاسخ صریح خود را به بعد از تقسیمات کشوری موکول کرده‌اند. ما باید اراده هایمان را جمع کنیم وافراد ذی نفوذی که در تمام مناسب هستند را باید جمع کنیم  و برویم سراغ دولت و هر جور شده این موضوع را جمع کنیم،  ما در مجلس خیلی مشکل نخواهیم داشت و مشکل ما در هیئت دولت است.

با اخباری که در مورد شایعه انتزاع آران و بیدگل از کاشان و پیوستن آن به قم  منتشر می‌شود آیا این مسئله قابلیت استان شدن کاشان را زیر سؤال نمی‌برد؟
این امر گرچه منع قانونی ندارد اما آران و بیدگل به دلیل وجود دریاچه نمک (قم) و معادن منیزیم و لیتیوم موردتوجه استان قم است، به‌طور منطقی هر شهر دوست دارد نزدیک‌ترین فاصله را با مرکز استان داشته باشد اما برای آران و بیدگل کاشان بیش از قم مطلوب است به دلیل مسافت شهرستان‌ها، عجین بودن فرهنگ، سازگاری محیط و روابط نزدیک باعث می‌شود که آران و بیدگل کاشان را ترجیح دهد، نشانه آن رأی قابل‌توجه انتخاب من به نمایندگی مجلس با ۱۲ هزار رأی مردم کاشان است.
البته حوادث و اشتباهاتی که به تحریک احساسات مردم آران و بیدگل منجر شد که متأسفانه به‌صورت غیرواقع بود زمینه را برای این فکر بیشتر فراهم کرده است، اشتباهاتی همانند نوشتن طومار در روز قدس یا تحریک افراد نسبت به نماینده مجلس.
تأکید می‌کنم تا زمانی که من نماینده مردم شهرستان آران و بیدگل با ۹۷ درصد رأی هستم، از الحاق آران و بیدگل به استان قم جلوگیری خواهم کرد دلیل آن را به صلاح نبودن این کار برای آران و بیدگل و کاشان می‌دانم و معتقدم ایجاد حس پدرانه و احترام‌آمیز بین شهرستان‌ها با کاشان لازمه استان شدن آن است.

از شایعات الحاق قلّه دومیر «مشهد اردهال» به استان مرکزی چه خبر؟ در دلیجان همایشی برگزار کرده و دومیر را متعلق به استان مرکزی دانسته‌اند، در حالی که حتی در خود استان مرکزی هم این ادعا را باطل میدانند و از طرفی مراتع آنجا در اسناد ملی به نام کاشان ثبت شده است.
شنیدن این شایعه ما را به فکر واداشت که آن را در وزارت کشور پیگیری کنیم، بعید نیست که اگر در این زمینه دقت به خرج ندهیم استان مرکزی دنبال امر را گرفته و امکان جدا شدن آن را تسریع کند.

سهم نماینده شهر در تعیین مدیران به چه اندازه است؟
در قانون نماینده وظیفه‌ای در اعمال‌نظر خود در عزل و نصب‌ها ندارد اما گاهی به دلیل فشار افکار عمومی و صلاحیت شهر نماینده مجبور به نظر دهی یا تأثیر در این انتصابات می‌شود.
در جلساتی که با استاندار داشتم تأکید بر بومی بودن فرماندار داشتم در نصب روسای ادارات درصورتی‌که نظر مدیرکل و فرماندار بر شخصی باشد اگر وی را درگیر بازی‌های سیاسی ندیدم منعی نیز برای مدیریت نمی‌بینم.

در مورد مدیران غیر بومی مانند اداره منابع طبیعی که باعث شده همکاران ایشان هم از خارج از کاشان انتخاب شوند چه؟
در نصب مدیریت منابع طبیعی که مورد سؤال بسیاری از دوستان است چون فرماندار و مدیرکل موافق بودند و من در مورد اینکه نگاهی سیاسی پشت این انتخاب نیست ایشان را تائید کردم. اگر ما در کاشان برای این اداره کسی را می‌داشتیم که شایستگی را داشت من تلاش میکردم که آن شخص منصوب شود.

گفته میشود انتقال آقای خداپرستان به کاشان به دلیل خاصی بوده

درسته یک مسائلی بوده اما به دلیل اینکه مدیر اداره منابع طبیعی کاشان بازنشست شده بود و بهر صورت مدیر کل با فرماندار هماهنگ شده بودند و منهم با مدیر کل منابع طبیعی استان صحبت کردم که اما چون  دو گزینه بیشتر نداشتیم یا باید رئیس اداره اردستان می‌آمد کاشان یا از اداره آران و بیدگل. اگر در خود مجموعه کاشان کسی بود ما می‌رفتیم سراغ ایشان.

ما در کاشان کسانی را داریم که این شایستگی را دارند، چرا باید از اردستان یا آران و بیدگل باشند؟

همینطور است که شما میگویید اما امکان ندارد برای اداره ای مثل آموزش و پرورش از اداره دارایی یا بلعکس مدیر انتخاب کنیم، باید در خود مجموعه این شخص باشد، و اگر از این منظر بخواهیم نقد و نگاه کنیم باید دو کار باید شکل بگیرد باید ببینیم در کاشان یک بانک اطلاعاتی منابع انسانی داریم یا نه؟ آیا ما سعی کرده‌ایم برای آینده نیروی انسانی تربیت کنیم؟ در هر دو مورد پاسخ خیر است! علت آن چیست، تمامی کسانی که فرماندار یا نماینده شده اند بیشتر با دید جناحی روی کار آمده‌اند وبا خودشان گفته‌اند که جناح ما تعیین خواهد کردو متاسفانه این آفت گریبان کاشان را هم گرفته. به نظر می‌رسد مسئولین کاشان برای اینکه از درگیری جناح‌ها جلوگیری کنند مجبورند که از خارج از کاشان نیرو بیاورند. ما نیاز داریم که برای هر انتخابی که باید انجام دهیم ده گزینه داشته باشیم، ما به دلیل عدم دسترسی به بانک منابع انسانی و عدم شناخت منسجم نیروهای کارآمد نمی‌توانیم به شایسته‌سالاری در انتصابات دست بزنیم. نباید عیب را فقط گردن فرماندار یا نماینده یا … انداخت تا بانک اطلاعاتی راه اندازی نشود امکان انتخاب جامع وجود ندارد.

من در بدو ورود به نمایندگی هم دست به ایجاد کارگروه‌هایی کردم که ماسفانه چون هزینه آن را ندیده بودم، مشکل مالی آمد سراغ ما و الان در صدد راه اندازی یک سایت هستیم که هر کس از خانه‌اش بتواند کارهای را با هزینه کمتری انجام دهد.

شما الان انتقادی را مطرح می‌کنید که قسمتی از آن به خود شما بعنوان یک مسئول در کاشانی برمی‌گردد، ایجاد این بانک اطلاعاتی وظیفه من و دیگر شهروندان نیست، مثال دیگر این موضوع هم ما در جلسه‌ای که در فرمانداری در حضور فرماندار داشتیم دیدم، آقای فرماندار هم نظر شما را در مورد مشابه دارد، ایشان میگوید مطبوعات چقدر در مسیر توسعه کاشان گام برداشته است؟ اما کدام مطبوعات، کدام رسانه؟ یک نماینده مطبوعات مکتوب کاشان با قید ضمانت منتظر دادگاه است با شکایت آقا فرماندار و دو سایت اطلاع رسانی رسمی کاشان هم که یک از آنها کاشان نیوز است با هزینه شخصی و ۴ -۵ داوطلب و علاقمند بدون هچگونه درآمدی بصورت نیم بند فعالیت می‌کند که هر لحظه ممکن است تعطیل شود، ویژه‌نامه‌های رنگارنگ با مجوز موسسات تبلیغاتی دارند اندک شارژ مالی که ممکن است به سیستم رسانه‌های خبری تزریق شوند را به یغما می‌برند، همه توقع دارند که مدیر و مسئول باشند و مردم همه کارها را انجام دهند… شما هم انتقاد می‌کنید که بانک اطلاعات اشخاص را نداریم، خوب چه کسی باید اقدام کند؟ شما، فرماندار، شهردار، شورای شهر…

حرف شما درست است من خودم گفتم که گناه را نباید گردن کسی بیاندازیم ، شما می‌توانید در کاشان نیوز این را مطرح کنید…

ما آنقدر در این موارد موضوعات را گفته‌ایم و انتقاد کرده‌ایم که از همه طرف داریم متهم به سیاه نمایی می‌شویم، حتی بعض همکاران مقرب بعض دستگاه‌ها هم نقد را بر نمی‌تابند و بلافاصله ما را فلان و بهمان لقب میدهند.

نه ما میخواهیم مشکل کاشان را حل کنیم، شما درخواست کنید که اشخاص اطلاعات خود و دیگرانی را که می‌شناسند را برای شما ارسال کنندتا در مواقع ضروری بتوانیم از آنها استفاده کنیم.

شما در نشست خبری سال گذشته گفتید که پی‌گیر روشنایی اتوبان امیرکبیر از قم به کاشان و روکش آسفالت آن هستید، اما اتوبان امیرکبیر هنوز تاریک است، روشنایی و روکش آسفالت آنجا به کجا رسیده است؟
آن را فراموش نکرده‌ام. به ما قول دادند که عملیات روکش آسفالت اتوبان و تأمین روشنایی آن اردیبهشت ۹۳ آغاز شود، وارد یک سیکل مکاتباتی شدیم، آقای وزیر دستور داد، خانم عطایی هم که مسئول بازنشستگی کشوری بود دستور لازم را داد و آقای مصطفوی آمد و جلسات را برگزار کردیم، اول گفتند ۴ ملیارد تومان لازم دارد بعد گفتند ده ملیارد تومان نیاز دارد، چون ما دو بحث را دنبال می‌کردیم، هم آسفالت و هم روشنایی را. بعد گفتند که ما نقاط حادثه خیز را آغاز می‌کنیم، تا یک ماه قبل که با فرماندار رفتیم تهران و قرار شد که آنها از نقاط حادثه خیز شروع کنند، فرماندار گفت من شرکتی را سراغ دارم که آن شرکت حاضر است در ازای افزایش مقداری از عوارض کل روشنایی این مجموعه را اجرا کند.

یعنی عوارض اتوبان را برای انجام روشنایی افزایش دهند؟
بله، دریافت خدمات بیشتر در مقابل پرداخت عوارض بیشتر. ما خودمان هم پذیرفتیم.

اینجا هم که از جیب مردم خرج کرده‌اند!
ببینید چون صندوق بازنشستگی می‌خواهد کار اقتصادی بکند صحبتش این بود که به ازاء ده ملیارد تومان که باید خرج کنیم باید با درصدی درآمد برای صندوق همراه باشد، ما با علم به اینکه این اتوبان تنها محل عبور و مرور کاشانی‌ها نیست و شهرهای زیادی از آن استفاده میکنند و جاده‌ای حیاتی است، قابل‌تأمل و بررسی است، ما در حال پیگیری و به ثمر نشاندن راهکاری هستیم که به روشنایی بخشیدن به این اتوبان ختم شود. صحبت بر این شد که شما اگر خدمات خوب ارائه دهید مردم هم برای پرداخت مشکلی ندارند. مشکل در اینجاست که خدمت خوب ارائه نشود اما عوارض زیاد گرفته شود.

بعد از این صحبت ما در بلوار قطب راوندی هم دیدیم که بجای روشن تر شدن چراغ‌ها را کم نور تر کرده و آنجا هم بطرف تاریک تر شدن رفت!
ما یک مشکلی اداره برق کاشان دارد که بد نیست گفتگویی با ایشان  انجام دهید. ما بخاطر این که کارخانجاتی که مجوز داده شده نتوانسته بودند افتتاح کنند ترانس های خاص و ویژه ای آوردند و یکی از آنها هم در دانشگاه کاشان زده شد ولیکن موقتاً توانستیم برق صنایع کاشان را تامین کنیم. ازآنجایی‌که کارخانه‌های عظیم صنعتی در این بلوار واقع‌شده‌اند و برای راه‌اندازی خود نیاز به برق‌دارند و عدم تأمین برق آن‌ها به ورشکستگی مالی آن‌ها منجر خواهد شد لازم شد که هم با وزارت نیرو جلساتی داشته باشیم هم با بخش خصوصی که بتواند برق این منطقه که اتوبان را هم شامل می‌شود را تأمین کند. ما مشکل تأمین نیروی برق این اتوبان و نیز راه ورودی به کاشان در بلوار راوند را هم داریم.

برای همین آقای فرماندار به مبحث استفاده ازLED روی آورد و در حضور شرکتی که قرار شد کار کند من هم بودم، این شرکت جلو فرمانداری را مجانی بعنوان نمونه و پایلوت روشنایی نصب کردند و گفتند که ما این نور را برای اتوبان هم تامین میکنیم. مزیت LED این است که فشار کمتری به سیستم برق میاورد.

ما آنچه که دارمی خیلی با هم تعادل ندارد. ما یا باید برویم سراغ کسانی که در بخش خصوصی نیروگاه برق احداث کنند یا از دولت بخواهیم، دولت در این ممورد شرایط اش خیلی خوب نیست.

سرمایه گذاری در زمینه برق بادی و آفتابی که انرژی پاک هم نام گرفته و دنیا به همان طرف می‌رود را چرا ما تشویق نمی‌کنیم؟ کاشان مستعد این زمینه‌ها است اما کسی به فکر نیست.

این مقوله در عین ضرورت و درستی نیاز به سرمایه گذار خصوصی دارد، باید افرادی را بیاوریم که این کار را انجام دهند، در کاشان وقتی فرش ماشینی سود خوبی به سرمایه گذار می‌دهد او ترغیب نمی‌شود که به سمت و سوی سرمایه گذاری دیگری برود که علاوه بر بازدهی طولانی تر گرفتار دولت و مردم و …باشد، در کاشان خیلی رغبت نمی کنند که بسوی کار دیگری بروند در کاشان توجه سرمایه گذاران به سوی فرش و فولاد است…

من محور بحث را اندکی عوض کنم، در جلسه ای یک جوان مشکاتی از شما سوال کرد که چرا شما جک استراو را به کاشان نیاوردید؟

خوب اگر کاشانی‌ها بخواهند ایشان را به کاشان می‌آورم، تابستان آینده تصمیم دارد با خانواده به ایران بیاید، دعوت میکنیم به کاشان هم بیایید… .

حضور یک شخصی مانند جک استراو که در مجامع جهانی شهرت دارد و حضور او می‌تواند کاشان را در آستانه خبری قرار داده و توریست‌ها را تشویق به سفر به کاشان نماید، حال که می‌شد از این رفت و آمد بهره‌ای نصیب کاشان کرد چرا اقدام نکردید؟
من اشخاص فراوانی مانند سوئیسی‌ها، سنگاپوری‌ها، رئیس مجلس سنگاپور، کشورهای مختلفی را به کاشان آوردم، اما بحث جک استراو موضوع خاصی بود، روی استراو حساسیت خاصی وجود دارد، شما میدانید که جک استراو سه وزارتخانه را در انگلستان چرخانده، وزارت دادگستری، وزارت کشور و وزیر امور خارجه بوده، ریش سفید حزب کارگر است، در تعیین نخست وزیر  در حزب کارگر تاثیرگذار است، بنابراین سفرش به هر شهری در دنیا بازتاب خاص خودش را دارد. در سفر مسئولان خارجی، یا می‌روند شیراز یا اصفهان، من کاشان را هم مطرح کردم، از گروههای پارلمانی شروع شد…

شما رئیس گروه دوستی ایران و انگلستان هستید، از جک استراو شما دعوت کرده بودید اما چرا به کاشان و به موطن خودتان نیامد؟
واقعیت این است که گاهی شما دعوت می‌کنید اگر توهینی به او بشود بازتاب آن هم آثار مخربی و منفی خوهد داشت، وقتی چنین احساسی وجود دارد به نظر می‌رسد چنین شخصی نیاید بهتر است، بلاخره ما چرا باید کاری بکنیم که بعداً نتوانیم جمع و جورش کنیم.

همین چند وقت پیش سوئیسی‌ها آمدند و بازدید کردن از کاشان و رفتند و مقاله هم نوشتند و گفتند که سفر ما خیل خوب بود و از کاشان تعریف کردند ولی گفتند که فقط ما نمی‌دانیم چرا ما را به یک کارخانه سیمان بردند، دلیلی نداشت که وقت ما را تلف کنند، البته ما هم قصد این کار را نداشتیم و اتفاقی شد. در مسیر ناگهان قرار شد به کارخانه سیمان برویم که قسمتی از سهام آن هم متعلق به سوئیسی‌هاست.

این مصاحبه زمانی درخواست شد که اتفاقاتی در مجلس افتاد و گفته شد که درگیری فیزیکی با آقای مطهری اتقاق افتاده و …البته چون زمان زیادی از آن موضوع گذشته خیلی به آن نمی‌پردازمی اما می‌خواهیم نظر شما درباره آنچه در مجلس در زمان صحبت‌های مطهری اتفاق افتاد را بدانیم.
گاه بحث موافق یا مخالف با محتوای سخن آقای مطهری است، هر نماینده‌ای نطقی را آماده میکند و از پشت تریبون مطالبش را بیان می‌کند، هرکدام از ما باید خود را جای او بگذاریم و ببینیم اگر جای او بودیم همان حرف‌ها را میزدیم یا نه؟ و یک  موقع هم هست که این شخص که مشغول نطق است دیدگاه من هم مطابق با دیدگاه او نیست و اگر من جای او بودم این حرف‌ها را نمی‌زدم آیا مجاز هستم که نطق او را قطع کنم یا نه؟ ما یک قانون اساسی داریم و یک آیین‌نامه داخلی مجلس و یک اخلاق داریم. همه اینها را باید با هم جمع کنیم.
کاش می‌توانستیم آیین‌نامه و قانون کشور و اخلاق رادر کنار هم رعایت کنیم اما من تنها به همین مورد بسنده می‌کنم که من با اتفاقات موافق نبودم و اگر دست من بود همهٔ اتفاقات آن روز را از حافظه‌ مجلس پاک می‌کردم همهٔ آنچه نه‌تنها در شأن مجلس نبود بلکه مردم حق‌دارند به خاطر همهٔ آنچه اتفاق افتاد ما نمایندگان مجلس را مواخذه کنند. تنها جمله ای که می توانم بگویم این است که آن روز شأن مجلس رعایت نشد و کاش این اتفاق نمی افتاد.

خب از آنجا که موضوع قابل پیگیری بیشتری نیست ما هم ادامه نمی‌دهیم.

در خاتمه سخن خاصی مد نظر شما هست؟
من دو پیشنهاد دارم که کاشان نیوز با توجه به تأثیری که در جامعه دارد می‌تواند آن را در جهت رشد شهر به کار گیرد:
۱. جهت تهیه‌ لیست بانک منابع انسانی کارآمد از مخاطبان بسیار خود که بیشتر هم خواص هستند، از ایشان بخواهید با معرفی خود یا کسانی که می‌شناسند و اعلام رزومه کاری در هر زمینه‌ای به ما در این جمع‌آوری اطلاعات انسانی کمک کنند.
۲. کارنامه ۳ ساله فعالیت‌های بنیادی نمایندگی شهر در روزنامه نسل فردا به مناسبت ۲۲ بهمن چاپ‌شده که پیشنهاد می‌دهیم فایل این کارنامه را روی سایت قرار بدهید و از همین‌جا اعلام می‌کنیم هرگونه تکذیبی از طرف خوانندگان درزمینهٔ انجام این پروژه را باجان و دل می‌پذیریم و هر ابهامی در این زمینه را پاسخگو خواهیم بود.