کاشان نیوز: از قرارداد شهرداری با یک موسسه خصوصی ۵ ماه میگذرد، قراردادی که در فضایی پرابهام و بدون اطلاعرسانی عمومی و رعایت تشریفات مناقصه و مزایده تنظیم شده است و نشان از تلاش برای برکشیدن مدیریت ۴ ساله این دوره از شهرداری کاشان دارد و زمان تحویل آن اردیبهشت ۱۴۰۰ است که هنوز از آن خبری منتشر نشده!
شهرداری میخواهد اثبات کند کاشان را به آستانه تحول برده است آنهم با پولی که در این وانفسای اقتصادی بهعنوان عوارض از شهروندان گرفته است.
«کاشان در آستانه تحول» نام مجموعهای مکتوب و الکترونیک اعم از تصویر، ویدئو و محتوای مکتوب با مبلغی بیش از ۲۰۰ میلیون تومان است که وظیفه اثبات ادعای فوق را دارد.
اما آیا شهرداری که تحت مدیریت سعید ابریشمی راد در ۴ سال امور کاشان را به عهده داشت کاشان را به آستانه تحول برده است؟
آیا مفهوم تحول آن است که شهر کاشان هنوز هست؟! وقتی شهرداری قرار است شهری را تحویل دهد که در رفاه و تأمین اهداف شهرنشینی شهروندانش با زمانی که آن را تحویل گرفت تغییر و تأثیر مثبتی دیده نمیشود در آستانه چه تحولی قرار گرفته است؟
شهرداری که حتی نتوانست یک متر مسیر دوچرخهسواری در کاشان ایجاد کند و هنوز در گوشه و کنار این شهر ایستگاههای تحویل دوچرخه که بودجه شهر را هدر داد به شهروندان نیشخند میزنند و خاک میخورند مدعی چه تحولی است؟! اوضاع نابسامان بناهای تاریخی و ساخت و ساز حکایتی دردناک و جداگانه دارد!
بزرگترین پروژه شهرداری زیرگذری است که از ابتدای آن آسایش شهروندان اطراف این پروژه را در نظر گرفته بود و تنها تلاش داشت که پروژه را به نام این دوره شهرداری به پیش ببرد با صرف هزینهای که به قیمت گرانتر شدن زمین و مسکن و زندگی در کاشان بود هرگز اقدامی برجسته تلقی نخواهد شد.
پروژهای که میدانی پر رفتوآمد در مدخل شهر کاشان را از شروع کار در تاریکی و فقدان امنیت برای ساکنان و عابران فرو برد و صدها اصله درخت را نابود کرد. سایهای که این پروژه بر کنارگذر کاشان انداخت و ادغام کنارگذر کاشان و آران و بیدگل را در سکوت رقم زد غیرقابل انکار است.
عدم توجه به امنیت عبور و مرور شهروندانی که از میدان زجاجی تا رودخانه حیدر رفتوآمدشان با خطرات و خسارات فراوانی همراه شده از بزرگترین نقاط ضعف این پروژه بوده و هست.
مسلماً نگارنده را با لبه تیز اتهام مخالفت با این پروژه خواهند نواخت اما این نوشته بهقصد مخالفت با این پروژه نبوده و نیست و سابقه کاشان نیوز در حمایت از این پروژه پیشاپیش این اتهامات را نقش بر آب میکند اما تصمیم به اجرای یک پروژه به هر قیمتی، نمیتواند منافع شهروندان را تأمین کند. بلکه دیدن شرایط زندگی روزمره شهروندان است که شهرداری را نسبت به دورههای قبل برجسته میکند. نکتهای که شهردار نشان داد برای آن طرح و برنامهای نداشته است.
و اما امضای قراردادی با مبلغی بیش از ۲۰۰ میلیون تومان برای انتشار یک مجموعه مستند نگاری نکته مهم دیگری است که نشان از عدم شناخت افکار عمومی و نقش رسانه دارد.
اگر شهردار قصد اطلاعرسانی و گزارش عملکرد داشت چرا از رسانه محلی کاشان استفاده نکرد؟ از آن مهمتر، چرا اصحاب رسانه حاضر به همراهی با وی نشدند؟ اتهاماتی که گاهوبیگاه از شب خبرنگار و انکار خبرنگاران گرفته تا مغز فندقی خواندن خبرنگاران در جلسات خصوصی توسط همسر شهردار! تا اخراج خبرنگاران و توهین و منع ایشان از حضور در شورای شهر در دیگر دورهها بیسابقه است که متاسفانه اخیراً در سکوت و همراهی استاندار به فرمانداری هم کشیده شده!
شورای شهر و شهرداری در این دوره به نتیجه دلخواه خود که برکشیدن نامی تحت عنوان همدلی بودند نشدند بلکه باعث شدند افکار عمومی نسبت به عملکرد پشت پرده شهرداری و تعامل ناصحیح با اقتدار سنتی حاکم بر شریانهای اصلی اقتصادی که منافع شهر را قربانی نام و عنوان خود کردند ابراز بیاعتمادی کنند. مدعیان همدلی هم که به حداقل دسترسی نهادهای مالی خود قانع بودند از این بدنامی بینصیب نماندند و به وعده اصحاب قدرت برای نگهداشتن شهردار در رأس شهرداری دل خوش داشتهاند.
سعی در بدنام کردن رسانه و عدم استفاده از آن و ناکارآمد کردن رسانه در این دوره از شهرداری ازجمله بزرگترین خطاهای استراتژیک اعضای گروه همدلی بود که شهرداری هم به آن دامن زد.
اصلاحطلبانی که در دامن همدلی افتادند نیز در این بدنامی شریک شدند و همگی سعی کردند رسانه را با دلایلی بیاساس متهم کنند که چون رپرتاژی نصیبشان نشده از همراهی با مدیران شهری خودداری کردهاند؛ اما مگر میتوان تمامی اصحاب رسانه را با چنین استدلال ضعیفی متهم به این اتهام سخیف نمود؟
این گناه بزرگ و نابخشودنی دیگری بود که علاوه بر اشتباهات دیگر لطمات جبرانناپذیری به نهاد شهرداری وارد کرد نه به رسانه.
شهرداری کاشان سعی کرد با ادامه برنامههای تلویزیونی استانی و نشر رسانههای مکتوب و مجازی و بدون مجوز و اکنون نیز با انتشار یک مجموعه چندرسانهای تحت عنوان «کاشان در آستانه تحول» برخورد شعارگونه خود با نهادهای اجتماعی و افکار عمومی را رنگ و آبی ببخشد و واقعیت را دگرگونه نماید.
انتشار چندین شماره از ماهنامه سیلک که میراث حکومت نادرست ناظم رضوی بر شهرداری بود نیز ضعفی جبران ناپذیر بود حتی اخیراً یکی از گردانندگانش با انتقاد از شهرداری و توهین به همه خبرنگاران در یک برنامه زنده در فضای مجازی ثابت کرد که در انتخاب اعضای فنی و مدیریتی این نشریه نیز مبنا و میزان درستی در کار نبوده است!
آنچه برای مهندس سعید ابریشمی راد و اعضای گروه همدلی و حامیان سنتی و اصلاحطلب ایشان باقی ماند نامی مخدوش و کارنامهای غیرقابلقبول است.
کارنامهای که نتیجه مذاکرات نیمهشب در خانه نماینده کاشان و روزهایی که از منع ورود خبرنگاران و خروج اخبار و گزارشهای شورای شهر حاصل آمده است.
بهتر است شهردار بجای تبلیغات و هزینه کردن از جیب شهروندان در این واپسین روزهای حضور در شهرداری قضاوت را به مردم و افکار عمومی بسپارد. انتشار این مجموعه مستند نگاری شرایط این قضاوت را بسیار بدتر خواهد کرد.
و سؤال پایانی اینکه «ابوابجمعی» شهرداری، «روابط عمومی»، رسانه به اصطلاح رسمی شهرداری «پایگاه خبری و اطلاعرسانی شهران!»، سازمان عریض و طویل «فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری کاشان» و «مرکز تولیدات و پژوهشهای رسانهای شهرداری کاشان» به چه کاری مشغول هستند که بخش خصوصی باید در این زمینه بکار گرفته شود؟
سنگینی این نهاد عمومی که به یک دولت میماند بر دوش شهروندان کاشانی سنگینی میکند، شعار چابک سازی شهرداری به کجا رسید؟
فعلا که بخور بخور راه انداختند و بادمجان دور قاب چینها مشغول چپاول بیت المال هستند با امضای طلایی شهردار