-سعیدغلامیان-
ای بسا هندو و ترک همزبان ای بسا دو ترک چون بیگانگان
پس زبان همدلی خود دیگر است همدلی از همزبانی خوشتر است
از یک طرف وقوع انقلاب اسلامی در بهمن 57 در کشور ایران نمونه ای از همدلی و اتحاد یک ملت بود که زبانهای متعدد و نژادهای مختلف و عقاید متکثر داشتند .در زمانی که حکومت خودکامه شاهنشاهی تمامی توان خود را برای تفرقه و جدایی ملت ایران بکار گرفته بود اجماع مردم بر هدفی مشترک، نتیجه ای شگرف به بار آورد ،ملتی با دست خالی،در کمال ناباوری جهانی،حکومتی را سرنگون کرد که اگر چه توان نظامی قدرتمندی داشت اما تهی از تعهد اخلاقی و فاقد اراده برای اعاده حقوق انسانی ودشمن دین و اندیشه و مخالف تامین آزادی عقیده در سرزمینی بود که از دیرباز مهد دین و اندیشه یکتا پرستی بوده است .
و اکنون که انقلاب اسلامی توسط مردم همین کشور پیروز شده است وظیفه تک تک مردم است که با همدلی و مدارا تا رسیدن به آرمانهایی بلند آن راه ملتی را ادامه دهند که اراده دیگر گونه زیستن نمود و طرحی نو درانداخت.و این میسر نخواهد شد مگر با مشارکت جدی همه مردم بخصوص صاحبنظران و اصحاب اندیشه.
و از طرفی دیگرمنقول است از صاحب نظران که در هر جامعه مدرن و پویا که دموکراسی به عنوان گزینه- نسبتاً- مناسب حکومتی مطرح است چهار رکن اساسی قدرت اثر گذاری و تصمیم سازی دارند، سه رکن در قالب قوای سه گانه ؛مقننه، قضاییه و مجریه که در اصطلاح یک دولت ناشی از یک «قرارداد اجتماعی» با جامعه ارتباط برقرارنموده و اعمال قدرت ومدیریت می کنند.
اما رکن چهارم که همان نیز برآمده از توافق و اقتدار ملت محسوب می گردد مجموعه ای است متشکل از «رسانه» به اشکال متعدد و مختلف.اگر تفکیک قوا و قرارداد اجتماعی را حاصل رنسانس در غرب خاصه اروپا بدانیم رکن چهارم دموکراسی از نتایج مدرنیته است که در سراسر گیتی نیاز به آن احساس می شود . زمانی که حکومت سیاسی با در اختیار گرفتن سه رکن دیگر به قدرتی بی بدیل دست یافت ناظرین و کنشگران مدنی واجتماعی با دست زدن به یک تاسیس،مطابق با مقتضیات زمان سعی کردند این معادله نامتوازن را به سمت تعادل برانند.
به این شکل بود که رسانه های عمومی شکل گرفت ، متولیان رکن چهارم هم مردمی بوده و هستند که مایلند سهمی در اداره کشور و سرزمین خود داشته و ناظرقدرت باشند و انحراف اقدامات دولت را نشان داده آنرا اصلاح نمایند تا کشورشان بسمت تعالی و رشد جهت بگیرد.
در کشورهای پیشرفته دولتها با پایان زمان خود موفق یا ناموفق بر اساس تحولات سیاسی نظام مند جای خود را به حزب و گروهی دیگر واگذار میکنند.اما رسانه های مردمی و عمومی بر همان معیار سابق خود باقی مانده ولی با گرفتن زاویه مناسب به عنوان موافق یا منتقد دولت عمل واقدام می نمایند. با این حساب می توان نتیجه گرفت که نهادهای مدنی همچون رسانه ها قاعدتاً دارای پایداری و استمراربوده و دولتها با تکیه بر اقبال یا ادبار افکار عمومی دچار تغییر و تحول می گردند .
اما رکن چهارم دموکراسی در کشورهای در حال توسعه -جهان سومی- هر چند بعضاً دارای تاریخی دیرپاهستند اما در وضعیتی نوپا ونحیف بسر میبرند .دلیل آنهم این است که هنوز مردم آن جوامع رکن چهارم را باور ندارند.
نمونه آنرا درکشور و شهر خودمان کاشان به عینه می بینیم نه تنها هیچ نشریه و رسانه دیرپایی وجود ندارد که توانسته باشد علاوه بر حفظ استقلال خود از حاکمیت، سبقه انتقادی خود را نیز حفظ کند بلکه اصلاً روزنامه یا هفته نامه ای حرفه ای به معنی واقعی کلمه نداریم که به عنوان رسانه موثرنماینده رکن چهارمش بنامیم.این به این دلیل است که مردم هم حاضر به حمایت از رسانه نیستند و آن را از خود نمی دانند و دلیل این عرف جاری هم این است که هرکس می خواهد رسانه را مطابق میل خود هدایت کرده و حاضر به قبول آن به عنوان یک بنیان عمومی که حافظ منافع تمامت جامعه باید باشد نیست.
داوطلبان مجالس شورا و شهر و روستا هم فقط در زمانی بسوی رسانه عطف توجه میکنندکه برای انتخابات نیاز به تبلیغات داشته باشند ولی به هیچ روی حاضر به تعامل با رسانه برای نقد کردن برنامه های خود یا برای آزمودن آنها و تطابق با خواسته های موکلین خود نیستند.و بشکلی ابن الوقت در زمانی که نیاز به تبلیغات دارند رسانه ای را می آفرینند.
متاسفانه در کاشان باوراینکه رسانه نباید طرفدار و حامی یا مخالف و دشمن کسی باشد مورد قبول نیست.و رسانه را به چشمی غیر دوستانه و متخاصم می بینند و درج هر مطلبی که به زعمشان خوش نیاید را دال بر جهت خاص نشریه دانسته و محکومش نموده و سعی در منکوب نمودن نشریه مینمایند این شاید ریشه در چند هزار سال حکومت استبدادی در کشور ما دارد که با گذشت بیش از یک ربع قرن از انقلاب اسلامی هنوز جاری وساری است.
هنوز سه ماه از تاسیس تارنمای روزنامه کاشان نگذشته است که بعضی زبان به طعن و تکذیب گشوده اند بدون اینکه دستی به قلم برده و ما را از دیدگاه خود نقد کنند و درعین حال اثر و توان قلم خود را هم بیازمایند .
اما ما سعی کرده ایم آنگونه که در توان داریم بدون اینکه خود را طرفدار یا وامدار کسی بدانیم نسبت به بازتاب اخبار و نظریات کسانی که شجاعت طرح دیدگاههای خود را داشته اند بدون حب و بغض اقدام کنیم.که البته این افراد بسیار معدود بوده اند.
به همین دلیل استدعا داریم از آنجا که موضوع تارنمای روزنامه کاشان محلی است هر نوع نقد و نظرمحلی و خاص کاشان و آران بیدگل را با ما در میان گزارده و خود را سهیم در تعالی و ترمیم نواقص شهر خود بدانید. تارنمای روزنامه کاشان بر اساس اصل آزادی بیان و رعایت عرف وادب و انصاف خود را امانت دار دانسته و سعی خواهد نمود این نظرات را با برد بیشتری در میان شهروندان و صاحب نظران به اشتراک گزارده و قطعاً اثر مثبت آنرا در تمرین تحمل و همدلی خواهیم دید.
درود بر تو،دقیقا آنچه مهم است این است که انقلاب متعلق به اشخاص خاصی نیست،مردم همگی انقلاب کردند اما بهره اش را آنهایی میبرند که آنرا مصادره به مطلوب کرده اند.از قدیم گفته اند بیستون را عشق کند و شهرتش فرهاد برد. انقلاب با حضور همه اقشار ایرانی واقع شد و همه باید همت کنند که بدست عده ای خاص نیافتد.کشور ما نباید به ورطه تحرکات خارجی که می خواهند تلقین یک انقلاب دیگر را بنمایند بیافتد و درگیر جنگ داخلی گردد.
نسبتا بیطرف هستید ولی مراقب باشید در دام سیاسیون نیافتید .چون سیاسیون از خدا بیخبر تنها موقعی شما را می پسندند که از همه بد بگوئید و فقط از آنها خوب بگوئید .همه را کافر حربی و آنها را مجسمه تقوا و اسلام ناطق بدانید.