کاشان نیوز- محمد معتمدی: تصویر فوق نمونهای از استایل باستانی و کهن آوازخوانان مشرق زمین است.
عزیزانی که در تصویر ملاحظه میکنید علیرغم استنباط عوام، مؤذن و یا قاری قرآن نیستند. بلکه جزو برجستهترین خوانندگان موسیقی سنتی کشور خود هستند. احتمالاً مخاطبین حرفهای موسیقی در این تصویر هنرمندانی چون خانم در صاف الحمدانی (تونس)، استاد عالیم قاسم اف (آذربایجان)، خانم مناجات (ازبکستان)، خانم ریما خشیش (لبنان) را به نیکی میشناسند و خوشبختانه بنده با بسیاری از این عزیزان در فستیوالهای بینالمللی موسیقی سابقهی دوستی و همکاری دارم.
در اکثر کشورهای شرقی، در بین خوانندگان موسیقیهای مقامی و سنتی، بهنوعی این استایل مشاهده میشود. حتی در آذربایجان گاهی خواننده ساز «دایره» را کنار گوش خود قرار میدهد.
مهمترین دلیل استفاده از این استایل «مانیتورینگ» خوب و طبیعی صداست.
انسان وقتی حرف میزند یا میخواند صدای خود را از گوش میانی و از درون بدنش میشنود و هرگز آنگونه که دیگران صدای ما را میشنوند خودمان نمیشنویم. بهعنوانمثال همه ما وقتی صدای ضبطشدهی خود را میشنویم حس خوبی نسبت به آن نداریم و احساس میکنیم صدایمان غیرطبیعی ضبطشده است.
خواننده هنگامیکه دست خود را کنار گوش میگذارد همصدای خود را بهتر و واقعیتر میشنود و هم از شنیدن صدای طبیعی خود انرژی بیشتری میگیرد و توان و انرژی خود را کنترل کرده و دیرتر خسته میشود.
ولی چرا قاریان قرآن معمولاً با این استایل میخوانند؟ اجرای صوت و لحن قرائت قرآن، به لحاظ علم موسیقی در دستگاههای موسیقی کلاسیک عرب انجام میشود. همانگونه که ما به موسیقی اصیلمان «ردیف» یا «موسیقی سنتی» میگوییم نام موسیقی اصیل و کلاسیک عرب «طَرَب» یا «مقامات عرب» میباشد.
سعدی میفرماید:
اُشتُر به شعر عرب در حالت است و طَرَب
گر ذوق نیست تو را کژطبع و جانوری
تمام اساتید قرائت قرآن، مسلط به اغنیهء موسیقی طرب نیز هستند. مثل مرحوم عبدالباسط که نوازندهی عود و استاد بزرگ موسیقی اصیل عرب بودند.
طبق آیهی شریفهی «وَ رَتِّل القرآنَ تَرتیلا» خداوند امر فرموده که قرآن را با موسیقی و لحن زیبا بخوانید (*).
از اینرو اعراب پس از نزول قرآن بهترین و غنیترین و اصیلترین موسیقی خود را که همان موسیقی «طرب» میباشد به خدمت قرآن و اجرای دستور الهی درآوردند.
(*این آیهی شریفه تنها موردی است که در قرآن بهصورت مستقیم به صوت و موسیقی اشارهشده و اتفاقاً در همین تنها مورد، برای استفادهی صحیح از موسیقی فعل امر بهکاربرده شده و خبری از نهی نیست!)
بنابراین، این استایل قرنها پیش از اینکه استایل قاریان محترم قرآن باشد استایل خوانندگان و مغنیان موسیقی اصیل و باستانی عربی بوده است.
نکتهی جالب این است که قاریان برجستهی مصری، گاهی تلاوتهایشان بیش از یک ساعت به طول میانجامد و با اینکه در طول اینیک ساعت، بدون کمک ساز، در تمامی مقامهای موسیقی عرب گردش میکنند و در پایان به همان مقام اول برمیگردند ولی ذرهای تغییر کوک ندارند. این به دلیل آن است که آنها با تمرکز و بهدرستی به صدا و کوک خود گوش میسپارند. این در حالی است که بسیاری از خوانندگان امروزی حتی با کمک گرفتن از ساز هم قادر به ثابت نگهداشتن کوک خود حتی برای دقایقی کوتاه نیستند.
در ایران قدیم نیز این استایل در بین بسیاری از خوانندگان وجود داشته است. سعدی علیهالرحمه میفرماید:
یکی را دست حسرت بر بناگوش
یکی باآنکه میخواهد در آغوش
زبانگ رود و آوای سرودم
دگر جای نصیحت نیست در گوش
دست حسرت بر بناگوش نهادن در فرهنگ و ادبیات کهن، کنایه از افسوس و دریغ خوردن است. موسیقی و ادبیات شرق معمولاً مبتنی بر یک هجران و حسرت ازلی بوده و در اکثر آوازهای شرقی نیز مدام با واژههایی نظیر: ای آمان، داد بیداد، وای، خدای من و امثالهم مواجه میشویم که حکایت از همین حسرت و هجران همیشگی دارد. نماد و ترجمان بیرونی این حسرت و افسوس، دست حسرت بر بناگوش نهادن بوده که در طول قرنها به یک سنت و نماد تبدیلشده است.
ولی ما ایرانیان این سنت را بهمرور در پیچوخم گذر از تاریخ جا گذاشتیم، اما در کشورهای دیگر که شاید زیرمجموعههای فرهنگی ایران بزرگ بودند مثل آسیای میانه هنوز این سنت حفظشده است.
درست مثل زبان فارسی دری که هرچند خاستگاهش سرزمین ایران و تمدن پارس است اما امروزه برای شنیدن زبان درست اجدادی خود، آنگونه که حافظ و سعدی در زندگی روزمره خود سخن میگفتهاند، باید به کشورهایی مثل تاجیکستان یا افغانستان سفر کنیم.
دیدگاه شما