کاشان نيوز-وحید حاج سعیدی: ما همیشۀ خدا تحلیل پدیدارشناسانهی از پنجره داشتیم و با خودمان فکر می کردیم «پنجره» نگاهی رو به زندگی است و راز موفقیت زندگی در همین نگاه امیدوارانه از دریچه پنجره به دنیا نهفته است تا جایی که گاهی دلمان می خواهد یواشکی و با رعایت پروتکل های پرواز «پر بر آریم و برین پنجره پرواز کنیم.»
فلذا نصف عمرمان را کنار پنجره سپری کردیم و استکان دم نوش به دست از صبح علی الطلوع تا بوق سگ به ازدحام کوچه خوشبخت خیره شدیم. اما اتفاق خاصی در حوزه سرزمینی اقتصاد و دارایی ما رخ نداد. حتی در مقطعی فکر کردیم شاید ایراد از پنجره های خانه ما است که «هاف من» یا «وین تک» نیستند اما بعدها متوجه شدیم منظور از این پنجره و دریچه، پنجره دانایی است و باید پنجره ذهن مان را باز کنیم که دیگر کمی دیر شده بود. چرا که با دلار شصت هفتاد هزار تومانی، پنجره که سهل است، اگر دروازه های ذهن تان را هم تا خرتناق باز کنید، محال است بتوانید گلیم تان را از آب بکشید و تازه باید خیلی زرنگ باشید که کلاه تان را باد نبرد!
اما در این سالها افرادی که ساختار پنجره ذهن شان با ويژگي هاي محیطی و اقلیمی کوک بود و از لحاظ نحوه ارتباط بصري و احساسي بين فضاي داخل و خارج بنا، هارمونی وجود داشت، بارشان را یک وری هم که بود بستند و خرشان را دو سره کرایه دادند تا جایی که می توانند برای توله سگ شان هم آپارتمان چند میلیاردی بخرند! ( فکر بد نکنید منظور حیوان خانگی شان است که چندی قبل عزیزی برایش یک آپارتمان قولنامه کرد)
همین الان ورزشکار داریم که آدرس ده تا قلیان سرا و تتو کار را حفظ است و در حال وارد کردن ماشین خارجی چند میلیاردی اش است ولی نمی داند اداره دارایی کجای شهر بساط کرده است؟! پزشک داریم که معتقد است نحوه استفاده از کارت خوان را بلد نیست و روی میز منشی هم برای خالی نبودن عریضه یک چرتکه میله ای عهد لاستیک میرزا گذاشته است! طرف دو هزار تا واحد مسکونی دارد، اما برای هر واحد به اندازه کسی که شش واحد مسکونی دارد مالیات می دهد! یعنی آن مباحث تصاعدی که ما سه ماه تابستان را برایش حرام کردیم و شهریور به ضرب و زور ریاضی جدید را پاس کردیم، به درد لای جرز هم نمی خورد چه رسد که اداره مالیات آن را در حساب کتابش به کار بگیرد!
در حقیقت این بزرگواران ماهوم و جايگاه پنجره شان را جوری بنا کرده اند كه نقش موثري در تداوم پیشرفت شان دارد و هنوز جا دارد من و شما با شيوه توصيفي – تحليلي و یا از طريق مشاهده و مقايسه و سایر ابزار گردآوري اطلاعات یا حتی مطالعات كتابخانه اي و اسنادي به گرد پای شان برسیم!
با این وجود همه ساله در مواقعی از سال رسانه ملی عجالتاً بند می کند به مقوله اقتصاد و به تبع آن هم یک عده کارشناس با کیف چرم اصل و کت و شلوار اطو کشیده و سر و صورت اصلاح شده در رسانه ملی و رادیو و رسانه ها بلاتشبیه زور می زنند پنجره دانایی را باز کنند و مفاهیم اقتصاد را برای ما معمولی ها توجیه و تبیین کنند. مثلاً یک بار گیر می دهند که رایانه پنهان باید راست و ریست شود و بساطش جمع شود. این دوستان با دلایل علمی و مستند متفق القول بر ضرورت حذف ارز ترجیحی یا چندرغاز یارانه، تاکید دارند و اصرار دارند که داستان یارانه های پنهان را هر چه سریع تر جمع و جور کنند. یک بار به تعداد وعده های غذایی مان گیر می دهند! یک روزاعلام می کنند خلق الله خیلی چاق شده اند و روز دیگر میزان مصرف بنزین و حامل های انرژی ما را با اروپا مقایسه می کنند.
اتفاقاً کار خوبی است و عین صواب است. اینکه اقتصاد یک علم است و تابع قوانین خاصی است را ما معمولی ها متوجه می شویم و درک می کنیم ولی این جای داستان را متوجه نمی شویم که چرا فقط لت سمت راست این پنجره دانایی را برای ما باز می کنند و لت دیگر پنجره را که اتفاقاً مایه خیرات و مبرات فراوانی است، فقط برای از ما بهترون باز می شود؟! در جریان هستید در طول این سال ها یک عده به اندازه یارانه کل مملکت از واردات سود برده اند! یا خبر دیگری آمده که چند نفر به اندازه دو برابر یارانه کشور سود برده اند! حالا سوء استفاده های خرد و لَپک لیسک های ریز و پاش چند صد میلیاردی به کنار…
فقط خدمت این دوستان یادآور شویم که اگر اقتصاد علم است و یارانه پنهان یا مصرف بیش از حامل انرژی و سه وعده غذا خوردن ما در حال ضربه زدن به بدنه اقتصاد و اجتماع است، ما علوم دیگری هم در دنیا داریم که بر اساس آن می توان با افرادی را که در طول این سال ها با استفاده از لت دیگر پنجره دانایی خوردند و بردند و بیت المال را هاپولی کردند، برخورد جدی کرد و آنها را با پس گردنی و اردنگی مجازات نمود. می توان اموال شان را مصادره کرد و به بیت المال بازگرداند. می توان از آنها مالیات واقعی ستاند. می توان جلوی سوء استفاده اعوان و انصار شان را گرفت.
دیدگاه شما