کاشان نیوز-سعید غلامیان: در آستانه سال ۹۹ هستیم و چندساعتی بیش از سال ۹۸ باقی نمانده، تنها آرزویم این است که سالی به از این سال برای همه ساکنان کره زمین بدون استثنا مهیا باشد.
اما متأسفانه در جهان پاندمی کرونا همه مردمان را تهدید میکند و هر کشوری به فراخور درک و امکانات خود در مبارزه با این بیماری فراگیر تلاش میکنند.
بگذریم از همه درهای جانکاهی که در دل تک تک مردمان این دیار خانه کرده است و شمردنی نیست و گفتنش هم ممنوع است و مستوجب مجازات!
در جهان تا الآن ۲۳۷۲۳۳ نفر مبتلا شده و نزدیک ۱۰ هزار انسان همنوع ما فوت کردهاند.
در کشور من طبق آمار رسمی هزاران نفر مبتلا به این بیماری شده و تعداد پرشماری فوت کردهاند. این اندوه کفایت میکند تا نوروز امسال را با شادی و شادمانی آغاز نکنیم.
امروز در آخرین روز زمستانی که سالهاست زمستان نیست ناگهان خاطره روشنی از دوران کودکیام تداعی شد، یادم آمد در زمستانها وقتی برف میامد پدرم من را که کودکی بودم شال و کلاه میکرد و به بالای پشتبام میبرد، زمین و آسمان سفید و روشن و نورانی بود، همه پارو به دست برف پارو میکردند، صدای بلند خنده و شوخی مانند موسیقی دلنشینی در ذهنم ماندگار شده است.
گاهی گلوله برفی هم بین پشتبامها ردوبدل میشد و خنده و شادی و فریادهای بلند خوشوبش فضا را آکنده بود و وقتی یکی پشتبامش را پارو میکرد تا جایی که راه داشت به پشتبام همسایهها میرفت و در پارو کردن برف به دیگران کمک میکرد.
شادی همسایهها شادی ما هم بود و اندوه او اندوه ما! دشمنی در بین نبود و خود و غیرخودی مطرح نبود، جنگی بین هموطنان نبود و کینه بدترین صفتی بود که همه برای فراموشیاش تلاش میکردند.
شهر یاران بود و کوی دوست داران این دیار/ دوستداران را چه پیش آمد شهر یاران را چه شد
وقتی یادداشتی از روی وظیفه و دلنگرانی نوشته بودم از طرف یک هموطن -که روز قبل از آن در تماس تلفنی برای هم آرزوی سلامتی کرده بودیم- متهم به انگلیسی بودن شدم، من از دیروز فکر میکنم که چه شد که ما اینگونه شدیم؟
چرا باید هموطن خودمان را به دشمنی متهم کنیم؟ چرا ما ملتها قربانی سیاست زدگی شدهایم؟ مرزهایی که سیاست بین ملتها به وجود آورده چطور اینگونه دنیاهای متفاوتی ساخته است؟
امروز نزدیک غروب به دلیل کاری ضروری با رعایت مسائل بهداشتی ناچار شدم تا قمصر بروم و برگردم، در شهری که کمر کارکنان بهداشتی، پزشکان و پرستاران و کارکنان بیمارستانها برای درمان مبتلایان به کرونا خمشده دیدم عدهای در برابر گلفروشیها و مغازههایی که وسایل سفره هفتسین میفروشند جمع شده و خرید میکنند!
بدا به حال مردمی که اندوه همسایهاش را، مرگ همسایهاش را و عزای دردمندانی که عزیزانشان را ازدستدادهاند را درک نکنند.
ما نامردمانی هستیم که باوجود عزای اندوهبار همسایهمان میخواهیم بر سر سفره هفتسین بنشینیم و حلول سال نو را تبریک بگوییم.
وقتی بیمارستانهای ما جایی برای پذیرش ندارند، وقتی بسیاری از هموطنان ما و اندکی دورتر برویم، در کشورهای دیگری که برادران و خواهران ما برای یاری درمانگران فدارکار ما در خانه مانده و اندوهناک و غمگین به آینده فکر میکنند ما چگونه خواهیم توانست در جشن نوروز شادی کنیم؟
ارج نهادن سنت و تاریخ اصلی است که نباید مهمل بماند اما آیا ما بنیآدمی که اعضای یک پیکرند نیستیم؟
چه شد که با درد دیگر اعضای پیکر بنیآدم ما بیقرار نیستیم؟!!
چه بلایی بر سر آدمیت ما آمده است؟
احسنت