کاشان نیوز: بخش اعظمی از آب کاشان در حوزه کشاورزی مصرف میشود. از سوی دیگر کاهش بارندگی و بحران خشکسالی دشت کاشان را با پدیده فرونشستها روبرو کرده است. کشاورزان میگویند برای گذران زندگی ناگزیر به کشاورزی هستند و فعالان محیطزیست معتقدند ادامه این روند کاشان را غیرقابلسکونت خواهد کرد.
دکتر «تقی شامخی» استاد دانشگاه و فردی که سمتهای مختلف در حوزه محیطزیست دارد معتقد است کاشان شهر کشاورزی نیست و باید با توجه به ظرفیتهایی این شهر در عرصه گردشگری، توجهها بهجای کشاورزی به این حوزه معطوف شود.
بخشهایی از گفتگوی ما با این استاد دانشگاه پیش روی شماست:
دریکی دو دهه اخیر بر خشکسالی در منطقه تأکید میشود. سال گذشته نیز بارندگیها به شکل محسوسی کاهش پیدا کرد. به نظر شما کاشان چگونه میتواند از این وضعیت عبور کند؟
برای پاسخ به این مسئله باید به سابقه رجوع کرد. ایران ما کلاً در منطقه خشکی قرار دارد و میزان بارندگی سالیانه آن یکسوم بازندگی سالیانه دنیاست. در این شرایط کاشان و مناطق حاشیه کویر هم جزء مناطق خشک ایران هستند؛ یعنی درحالیکه متوسط بارندگی کشور حدود ۲۰۰ میلیمتر بوده، متوسط بارندگی کاشان در این وضعیت بین ۱۰۰ تا ۱۳۰ میلیمتر بوده است. حالا با این وضعیت، با این چاههای عمیقی که در دهههای گذشته حفرشده میزان آب منطقه بهشدت کاهش پیدا کرده است.
۵۰ سال پیش، آب زیرزمینی کاشان در عمق ۳۰ متری بود، الآن سطح آب زیرزمینی به عمق ۸۰ تا ۱۰۰ متری افزایش پیداکرده است. ما به طبیعت شدیداً لطمه زدیم و با حفر این چاهها شیره جان زمین را عملاً کشیدیم.
بنابراین کاشان با بحران آب مواجه بوده و مواجه هست. بحث «تغییر اقلیم» هم این مسائل را تشدید کرده است. در ایران، درجه حرارت زمین متوسط حدود دو درجه افزایش پیدا کرده و از طرفی میزان بارندگی هم بهطورکلی در حال کاهش است. این وقایع، مسائل شهرهایی مثل کاشان را شدیدتر میکند. وقتی حرارت متوسط دو درجه افزایش پیدا میکند، اگر قبلاً برای یک کشت در کشاورزی، مثلاً پنج آبیاری لازم بوده، الآن ۶ آبیاری لازم است چا که زمین گرمتر شده است.
سالی که گذشت هم بهطور استثنایی سال خشکی بود؛ بنابراین اگر گفته شود وضعیت کاشان بحرانی است، هیچ مسئله اغراقآمیزی نیست.
چه باید کرد؟
کاشان اصلاً منطقه کشاورزی نیست. کاشان نباید تولیدات صیفی را که زودتر از تهران به خاطر هوای گرمتر به دست میآید، تولید و در بازار تهران مصرف کند. سطح کشاورزی و بهخصوص محصولاتی که آببری زیاد دارند، باید محدودشده و کشت آنها به حداقل ممکن برسد. بحث بازچرخانی آب یعنی اینکه دوباره از آب فاضلابها استفاده شود، باید در دستور کار قرار بگیرد و حتی باید بیش از دو بار از آبها استفاده شود.
در کاشان باید از تکنولوژیهای جدید آبیاری استفاده کنیم تا برای همان تولیدات معینی که داریم، بتوانیم میزان هدر رفت و مصرف آب را کاهش دهیم، بدون اینکه سطح زمین کشاورزی را افزایش دهیم؛ یعنی اگر در مصرف آب صرفهجویی کردیم، نباید سطح باغداریمان را افزایش دهیم. سطح را باید کاهش هم بدهیم تا بتوانیم بخشی از آبهای زیرزمینی که ما طی چند دهه گذشته چپاول کردیم را جبران کنیم.
راه دیگر استفاده کردن از سیلابها است. اجازه ندهیم سیلاب به کویر برود. این سیلاب را در دشت کاشان و در حاشیه روستاها و مناطقی که در اطراف کاشان هست، ذخیره کنیم و سفرههای آب زیرزمینی را از این وضعیتی که هست، نجات دهیم تا مردم در آینده نزدیک دچار بحرانهای خیلی سنگین نشوند.
در کاشان به علت پایین رفتن سطح آب زیرزمینی، در مناطق مختلف نشست زمین اتفاق افتاده که بسیار خطرناک است. حجم سفرههای آب زیرزمینی کاهش پیدا کرده که بسیار خطرناک است، قناتهای بسیاری خشک شده است.
کسانی که برای مسائل آب برنامهریزی میکنند، باید در درجه نخست سعی کنند که سطح آب زیرزمینی، از آنچه هست پایینتر نرود و در جه دوم سعی کنند این سطح آب بالا بیاید. اگر مدیریت منطقه چنین اقداماتی را بتواند انجام دهد، میتوان امیدوار بود که یک برنامهریزی صحیحی انجام شده است و الا این بحران هرروز متأسفانه انباشتهتر خواهد شد و روزی خواهد رسید که برای آب شرب هم مردم مشکلات جدی پیدا میکنند.
بخشی از آبی که برای بخش کشاورزی استفاده میشود، آب قنات و چشمهها است. آیا استفاده از این منابع برای کشاورزی توجیه دارد؟
عمده آنچه کاشان را به این وضعیت درآورده، آب چاههای عمیق است. تا وقتی که کشاورزی در کاشان مبتنی بر چشمهها و قنوات بود، این بحران وجود نداشت. ولی از زمانی که چاههای عمیق حفر شد و تعداد آن هرسال افزایش پیدا کرد بحران تشدید شد.
باوجود اینها آیا استفاده از آب چشمهها و قنوات برای کشاورزی در کاشان با این وضعیت میتواند قابل توجیه باشد؟
اگر وضعیتی که در سالهای گذشته بوده ادامه داشته باشد، قناتها و چشمهها هم به سمت خشک شدن میرود و دیگر کشاورزی نمیتواند ادامه پیدا کند. ولی اگر تغذیه آب زیرزمینی و کم شدن حفر چاهها و کنترل چاهها بیشتر بشود، قنوات زنده میماند.
بعدازآن نیز با مدیران برنامهریز شهری است که میتوانند تصمیم بگیرند که این آبها را برای سایر استفادههای شهری استفاده کنند یا برای کشاورزی. جمعیت کاشان افزایش پیدا کرده و این جمعیت، مصارف آب زیادی دارند.
بیلان آبی شهری مثل کاشان طی چندین دهه منفی بوده و به سمت یک فاجعه میرویم. الآن مهم این است که بیلان آبی کاشان از منفی بودن خارج شود و دریافتی آب با مصرف آب باهم توازن داشته باشد.
چه اقدامات اورژانسی میشود انجام داد تا از این شرایط نجات پیدا کنیم؟
بازچرخانی آب را جدی بگیریم و از آب چند بار استفاده کنیم و دیگری اینکه نگذاریم سیلابها به سمت کویر هدر رود. اگر این کارها را نکنیم راه دیگری نخواهیم داشت.
در حوزه کشاورزی خیلی به بحثهای اجتماعی مثل بحث حقابهها در اصفهان و خیلی جاها اشاره میشود و اینکه نمیشود ناگهانی یک کشاورز را از کشاورزی، محروم کرد، به نظر شما در شهری مثل کاشان از چه الگویی میتوان بهره برد که هم بحث آب را پوشش بدهد و هم زندگی کشاورزان لطمه نخورد؟
کاشان ازنظر سرمایهگذاری صنعتی، توسعه خیلی خوبی داشته و دارد. شهری است که وضعیت اشتغال در آن خوب است. باید برنامهریزی شهری طوری باشد که اشتغال را به این سمت هدایت و کشاورزی را بهمرور محدود کند. ضمن آنکه کاشان شهری است که ظرفیت بالایی در حوزه گردشگری دارد. باید اشتغال در کاشان به سمت صنعت گردشگری برده شود. این صنعت یک صنعت پاک و پردرآمد است.
دیدگاه شما