کاشان نیوز– محبوبه قدیریان: سرکار خانم «فریبا قپانداری بیدگلی» هنرمند خوشنویس، عکاس، مذهب و استاد دانشگاه، دارنده مدرک فوق ممتاز خوشنویسی هستند که از سال ۸۱ به تدریس خوشنویسی در انجمن خوشنویسان ایران در آران و بیدگل و پس از آن تا کنون در کاشان پرداخته اند. ایشان که دانش آموخته رشته عکاسی و هنر اسلامی هستند برگزیده جشنواره های متعدد کشوری و استانی در رشته های خوشنویسی و عکاسی بوده اند. رتبه نخست جشنواره «از ملک تا ملکوت» در سال ۸۷ و همچنین رتبه دوم جشنواره «هل اتی» در سال ۸۶ و برگزیده همین جشنواره در سال۸۷ ، رتبه سوم خوشنویسی جشنواره رضوی آه و آهو در سال ۸۹ و چندین مسابقه عکاسی از جمله موفقیت های ایشان بوده است. کارنامه ایشان حکایت از زندگی ای سرشار از عشق به هنر خصوصا هنر متعالی خوشنویسی و فعالیتی خستگی ناپذیر در این زمینه دارد. در ادامه معرفی بزرگان هنری شهر و به مناسبت هفته ای که گذشت و به نام هفته خوشنویسی نامگذاری شده بود با این استاد عزیز گفت و گویی داشتهایم که در ادامه می خوانید:
ابتدا خود را معرفی بفرمایید و بفرمایید از چه سالی خوشنویسی را شروع کردید؟
فریبا قپانداری بیدگلی متولد ۵۸ و دارای دیپلم ریاضی هستم که از سال ۷۷ به طور حرفه ای خوشنویسی را با انجمن خوشنویسان آران و بیدگل تحت تعلیم استاد عزیز آقای متولی شروع کردم. سال ۸۰ مرحله ممتاز را کامل کردم و در کنار آن تذهیب را تحت نظر استاد ایرانی در یک دوره کوتاه شروع کردم. سال ۸۱ با تلاش آقای متولی انجمن خوشنویسان آران و بیدگل شروع به کار کرد و از همان موقع آموخته های خود را به هنرجویان در انجمن تعلیم می دادم. پس از گرفتن مدرک فوق ممتاز هم از طرف انجمن کاشان دعوت به کار شده و اینجا مشغول به کار شدم.
تاکنون چه فعالیتهای نمایشگاهی داشتهاید؟
در آران و بیدگل یک نمایشگاه انفرادی خوشنویسی در سال ۹۲ با کمک های آقای متولی داشتم و در چندین نمایشگاه گروهی در آران و بیدگل و کاشان و یزد و اصفهان و تهران شرکت کرده ام. در دو دوره جشنواره فجر شرکت کرده ام و در رشته های خوشنویسی و عکاسی به بخش نمایشگاه راه یافتم.ودر جشنواره های مختلفی هم حضور داشته ام.
دو نمایشگاه عکاسی هم داشته ام. اولین نمایشگاه خانه های تاریخی کاشان در شب را در اصفهان برگزار کردیم و بعد از آن در تهران ادامه دادیم. با عنوان چهل حصاران در تهران و شبهای کاشان در شهر اصفهان.
در زمینه تذهیب هم کار بسیاری از اساتید را تذهیب کرده ام به عنوان مثال تذهیب آثار نمایشگاه استاد خوش حساب و همچنین یزدان مهر در هند را بر عهده داشته ام.
در نظر دارم که انشالله در آینده نمایشگاهی از کارهای ابرو باد یا کارگاه آموزش ابرو باد برای نخستین بار برگزار کنم که به کار بسیاری از خوشنویسان می آید و کاربردی است.
امکانات هنری در کاشان را چگونه میبینید؟
متاسفانه در سطح شهری با این قدمت موزه ای که بچه های هنر بتوانند از آن استفاده کنند و مجموعه ای از آثار هنری متنوع از دوره های مختلف را داشته باشد وجود ندارد. در تهران به عنوان مثال در موزه ملک و موزه رضا عباسی از نگارگریها و خوشنویسیهای دوره مختلف داریم. موزه به بچههای رشته هنر کمک میکند که دید بهتری داشته باشند.
از لحاظ نگارخانه استانداردی که نور پردازی مناسبی داشته باشد و در مکان مناسبی در مرکز شهر قرار داشته باشد هم در محدودیت هستیم. نگارخانه آزادی هم که دور از رفت و آمد است. فرهنگسراهای تهران نگارخانه هایی دارند که به طور رایگان در اختیار هنرمندان قرار دهند. شهرداری در اینجا هم می تواند چنین فضاهایی را در اختیار هنرمندان قرار بدهد. وقتی چنین فضایی وجود داشته باشد از خارج از شهر و حتی اساتید بزرگ هم می آیند و نمایشگاه می زنند. اگر بخواهند می شود. باید بخواهند. کاشان هنوز به این سطح نرسیده است.
ما خیرین مدرسه ساز و خیرین سلامت داریم، اما چرا خیر فرهنگی نداریم که فرهنگسرا بسازند. یک نفر خیر هم چنین فضایی را بسازد برای یک شهر کفایت میکند. اگر بحث کار مفید کردن برای جامعه است این هم کار مفیدی است و تازه به نظر من مفیدتر هم هست، چون در بقیه زمینه ها دیگران هستند.
شهر کاشان که دانشجوی بومی یا خارج از شهر در رشته های هنری می گیرد باید برای آن دانشجو وسایل کمک آموزشی فراهم کند. مثلا میراث فرهنگی یکی از خانه ها را به موزه تبدیل کند یا آثار را دوره ای بیاورند و به نمایش بگذارند. این آثار فقط در موزه های تهران باقی نماند. خیلی از اقدامات هزینه فکری می خواهد تا هزینه اقتصادی. به عنوان مثال در سال ۷۹ آقای متولی یکسری از آثار کلهر را با مجوز میراث در خانه های تاریخی به نمایش گذاشتند.
انجمن خوشنویسان کاشان از نظر امکانات چه مسائل و محدودیت هایی دارد؟
الان کلاسهای انجمن خوشنویسان در جایی برگزار می شود که باز و بسته بودن آن مشروط به باز و بسته بودن کتابخانه است. به عنوان مثال امسال پنج شنبهها تعطیل بود و مسئول کتابخانه مجبور بود بیاید در را باز کند و برود. برای ما هم سخت است که بخواهیم همچنین خواهشی بکنیم. ما اگر مستقل باشیم میتوانیم از ۴ تا ۱۰ شب کلاس برگزار کنیم. اما الان ورود و خروج مان مشروط است و مجبوریم کلاس ها را در دو ساعت محدود کنیم و این باعث افت هنرجو در انجمن و ریزش هنرجویان میشود.
با تشکر از شما که در این گفت و گو شرکت کردید.
دیدگاه شما