کاشان نیوز- فهیمه استادیان: کتاب تیغ را مدتی پیش هدیه گرفتم و فرصت نشده بود مطالعه کنم. به تازگی مطالعهی آن را شروع کردهام. کتابی متفاوت درباره کسب مهارت انتقاد پذیری و انتقاد کردن است. در پشت جلد کتاب نویسندگان درباره اثرشان میگویند: «کتاب تیغ، کتاب عجیبی است! برخلاف اسمی که دارد کاملاً از شما، اطرافیان و روابطتان محافظت میکند و مهارتی را به شما هدیه میدهد که داشتن آن در کوله پشتی مسیر زندگی ضروری است. اما احتمالاً هیچ کس این موضوع را به ما یادآور نشده؛ نه خانواده، نه جامعه، نه رسانهها و نه مدرسه. تیغ به شما میگوید چطور اجازه ندهید هیچ کس با انتقادهایش شما را تحت کنترل بگیرد و یا روی ما تأثیر منفی بگذارد و در عین حال چطور با انتقادهای درست و اصولی باعث رنجش کسی نشویم و به هدف انتقاد خود دست پیدا کنیم.»
کتاب در دو بخش انتقاد پذیری و انتقاد کردن نوشته شده و تأکید شده است در پایان بخش اول حتماً تمرینهای مربوط به آن را به مدت ۲۱ روز انجام دهید و بعد شروع به مطالعهی بخش دوم کنید. از دیگر موارد مربوط به این کتاب میتوان به تعامل نویسندگان با خواننده اشاره کرد که به صورت ارجاع داخل متن به وب سایت و دانلود فایلهای تصویری و صوتی مرتبط با موضوع کتاب است. البته من ترجیح میدادم تمام محتوا در کتاب بود و نیاز به استفاده از وب سایت نداشتم! نثر کتاب، روان و طراحی جلد کتاب، فونتهای رنگی و نشانه گذار کتاب که به شکل تیغ است بر جذابیت بصری آن افزوده است.
نویسندگان ، انتقاد را به تیغ تشبیه کردهاند و با همین تشبیه تمام محتوای کتاب را تا انتها پیش می برند. شاید در نگاه اول به نظر برسد نویسندگان این کتاب از بدیهیاتی که در زندگی روزمره همهی انسانها وجود دارد صحبت کردهاند؛ اما به مرور پی میبریم که همین بدیهیات به دلیل بیتوجهی یا تربیت نادرست، تبدیل به عادات رفتاری اشتباه شده است. احساس و برداشت اغلب انسانها از انتقاد، منفی و مخرب است و این باعث میشود نه انتقاد کنندهی مفید و نه پذیرای انتقادات دیگران باشیم. در تمام اختلافات میتوان رد پای انتقاد و ایراد را دید. در حالی که اگر روش صحیح به کاربردن و برخورد با نقد را بدانیم هرگز دچار معضلات اجتماعی و خانوادگی نخواهیم شد.
در صفحات ابتدایی کتاب در پاسخ به سؤال چرا انتقاد پذیری سخت است؟ میخوانیم :« یکی از عناصر اصلی و همگانی انتقاد، القابی است که از طرف خانواده و مخصوصاً پدر و مادر به فرزند داده میشود. چرا که کمتر پدر و مادری هستند که به هنگام نقد کارهای فرزندشان به این نکته توجه نمایند که کل شخصیت و رفتار او را زیر سؤال نبرند و فقط به همان رفتار خاص اشاره نمایند. عموماً انتقادات به جای این که به رفتار شخص باشد به شخصیت اوست. مثلأ به جای این که بگوییم : چرا وسایلت را روی زمین ریختهای؟ می گوییم عجب بچهی شلختهای! تجارب کودکی همواره به ما آموختهاند که انتقاد را طرد شدن تلقی کنیم و این اندیشه با حوادثی که پس از آن در زندگی ما رخ داده تقویت شده است. در این مسیر آموختهایم همیشه باید در برابر انتقاد کننده از خود دفاع کنیم. برای همین به محض اینکه احساس میکنیم کسی از ما انتقاد میکند حالت تدافعی به خود میگیریم و به این شکل در ذهن ما بازتاب خواهد شد که با قبول انتقاد آنان، ما بازنده و آنها برنده خواهند شد. پس اولین دلیل انتقاد گریزی، دوران کودکی ماست.»
به نظر میرسد مطالعه این کتاب برای افرادی که علاقه مند به سرمایه گذاری روی خود و دستیابی به رفتارهای ارتباطی صحیح هستند مفید باشد.
محمدپیام بهرام پور و امین القاسی زاده تیغ را نوشتهاند و نشر تعالی در ۱۷۶ صفحه آن را منتشر کرده است.
دیدگاه شما