کاشان نیوز-محمود ساطع: جمعیت کویر سبز، در شبی که چهارده مردادماه سال نودوهشت بود، نوزدهمین سال تأسیس خود را در خانهی مادربزرگ، جشن گرفت. سازمان مردمنهادی که در منطقهی کاشان میکوشد آموزههای زیستمحیطی زمین را به مردم این دیار، یادآوری کند. چهارده مرداد، سالروز صدور فرمان مشروطیت، روز حاکمیت قانون و نفی سلطهگری حاکمان، عزیز روزی است در تاریخ این مُلک و حالا تقارن آن با جشن سالروز جمعیت کویر سبز، خشنودی مرا فزونی میبخشید از حضور درجایی که من نیز میهمان آن بودم.
جایی از برنامه رسیده بودم که ریاست سازمان محیطزیست کاشان از توسعهی پایدار سخن میگفت و از آلودگی صنایع کاشان ابراز ناخشنودی میکرد. کمی بعدتر آقای خسرو اعتماد، مدیرعامل جمعیت کویر سبز، پشت تریبون رفت تا لوح اهدایی به جمعیت را دریافت کند. اعتماد اعلام کرد که در روز گذشته، هوای شهر کاشان، آلودهترین هوای شهرهای استان اصفهان بوده است، حتا آلودهتر از خود شهر اصفهان؛ و این اتفاق در روزهای متعددی، تکرار میشود. ناگواری اما باورناپذیری این اتفاق در شهر کاشان، اتفاقی نیست!
و اما چشمی در من خوشحال شد و خوشحال است از بودنِ جمعیت کویر سبز، جمعیتی که در این دو دهه، فراوانی از کنشهای اجتماعی حوزهی محیطزیست را رقم زده است.
بهروشنی میدانیم جمعیت کویر سبز، نخستین سازمان مردمنهاد در حوزهی مسائل زیستمحیطی کاشان است. جمعیت کویر سبز، برای نخستین بار و در سالیانی ممتد، با برگزاری جشن کاغذ به مردمان شهر آموزاند کاغذ، زبالهای دورریختنی نیست. دانستن این مهم، در یک ربع قرن پیش کاشان، امری نادانسته یا دانسته و عمل ناشده بشمار میآمد! از آنوقت بود که بسیاری از مدارس و ادارات کاشان، ملزم به تفکیک زبالههای خشک خود شدند.
جمعیت کویر سبز، با همراهی اعضای فهیم هیئت کوهنوردی، در دامنههای پیرامونی کاشان، به کاشت و داشت گونههای مقاومی چون بادامکوهی دست زدند. جمعیت کویر سبز، به مردم کاشان یادآور شدند و میشوند که در روزها و شبهای جشن و عزاداریهای عمومی، زباله و آشغال و لیوانهای پلاستیکی را در کوچه و خیابان دور نریزند.
به یاد میآورم تصاویری از آقای اعتماد و اعضای این جمعیت را که مقارن عزاداریِ روزهای محرم، سیاه پوشیده با کاوری سبز روی آن، لیوانها و ظروف یکبارمصرف را از زیر پای عزاداران اباعبدالله حسین، جمع میکنند. جمعیت کویر سبز در این دو دهه، فراوانی از شیوههای بدیهی انسانی زیستن را به مردم شهری یادآور شدهاند که گاه بدیهیترین حقوق انسانی خود و دیگران را رعایت نمیکنند.
اینها که نام بردم، اندکی از کنشهای فرهنگی اجتماعی این سازمان مدنی و مدم نهاد کاشان است. بر خود وظیفه میدانم بهعنوان شهروندی از این شهر، از کوششهای پیجویانه و تلاشهای بسیار اعضای جمعیت کویر سبز، صمیمانه قدردانی کنم. آقای خسرو اعتماد، مرد نامآشنای شهر در این دو دهه، قوام و دوام این جمعیت را رقم زده است. امید همواره و همیشه، بهسلامت تن و روان، در کنار اعضای جمعیت بزیند. نیز به فراوانی از کوششهای خالصانهی سرکار خانم حمیدی و همسر گرامیشان جناب دکتر علیرضا اسلامی قدردانم.
دو بزرگواری که با در اختیار نهادن و تبدیل بخشی از خانهی مسکونیشان به مکانی برای جمعیت کویر سبز، از این نهال برآمده و سر به بلندا گذاشته، باجان و دل مراقبت کردهاند. این قدردانی نثار همهی دوستان دیده و ندیده، آمده و رفتهی جمعیت کویر سبز که با حضورشان در سالهای ممتد، این روشنا را از گزند سختِ بادهای ناموافقِ هماره، در امان داشتهاند.
و اما چشمی در من نگران است!
من نگرانم از شهری که مدیران، سیاستگزاران و عاملان دولتیاش، فهمی از درخت و خاک و سبزه ندارند. فهمی بهمثابه فهم شاعر بزرگِ شهرمان؛ سپهری عزیز که میگوید: «میدانم/ خوب میدانم سبزهای را بکنم/ خواهم مُرد.» در این چند دهه و اکنون نیز، زمینهای زراعی پیرامون شهر، از سویی به بهانهی توسعه و از سویی به بهانهی کمبود آب، بیرویه مبدل به شهرک صنعتی و مسکونی شده و حالا نیز با آپارتماننشینی، همراه با خیابانکشیهای جدیدالتأسیس، ازمیانرفته و از میان میرود.
زمینهای زراعی پیرامونی، ریههای شهری هستند که در هیچ کجای دیگرش، آبوخاک و سبزه و فضای بازِ و پهناورِ درخوری ندارد. هوای کاشان در همین روزها، در چهار پنج روز متوالی، وضعیت نارنجی داشته است؛ یعنی فاقد امنیت و ناسالم برای کودکان و پیران و عام و خاص تشخیص داده میشود. رفتارهای ظاهرمابانه و نمایشی در هفتهی درختکاری، اما بیتوجهی عملی به فضای سبز درونی و پیرامونی شهر، پاسخِ عالمانهای به وضعیت ناگوار زیستبوم کاشان نیست و نخواهد بود.
من نگرانم از شهری که اینهمه کارخانه و صنایعِ آلاینده و غیر آلاینده دارد؛ و لابد هر کارخانه، مدیران عامل و هیئتمدیرهای دارند که بیگمان بسیار که نه لابد بعضیشان، دارای منابع مالی مناسب هستند. شهری که با داشتن اینهمه صنایع، مدیران بخش خصوصیاش حاضرند ارقام میلیاردی، صرف خانههای شخصیشان کنند و حاضر نشدهاند در این دو دهه و حالا نیز، بخشی از درآمدشان را صرف جمعیت مردمنهاد کویر سبز کاشان کنند. نیندیشیدهاند و حاضر نشدهاند خانه و مکانی به این خوشنامترین و کارآمدترین سازمان مردمنهاد کاشان، هبه و هدیه کنند. جمعیت کویر سبز با تاریخی نزدیک به دو دهه، فاقد مکان و امکانات مالی مناسب است. فقدان مکان و فقدان منابع مالی، پیمودنِ راه را بر هر سازمانی سخت و دشوار میکند.
سالها پیش، مستندی دیدم از مراسم رُز فروید در ایالاتمتحده. سازمانهای مردمنهاد، با حضور در کارناوالی از ارابههای آذینشده با گل، در یک روز، با اعلام برنامههای سال پیشین و سال آتی، بودجهی سالیانهشان را به یاری مؤسسات و صنایع و از کمکهای مردمی به دست میآوردند و اکنون نیز به دست میآورند.
ازاینرو میتوانند بیدغدغهی مالی، هموغمشان را صرف بهبود شرایط و محیط پیرامونیشان کنند؛ اما دریغ …دریغ از کاشان، شهری که مدیران، صاحبانِ صنایع، تجار و بازاریان و مردم عامی و عادیاش، فهمی از کنشگری در حوزهی محیطزیست نبردهاند.
و اما نگرانی دیگرم از شرایطِ درونسازمانی جمعیتی است که این دو دهه بهپاس کوششهای شبانهروزی مدیران و اعضایش، دوام و قوامیافته است؛ و بایسته و شایسته است که چشمانداز و موجودیت آتی خود را تبیین کند. روزی به یاد دارم مهندس محمد مروج، رئیس انجمن صنایع نساجی ایران، که چند دهه نیز در کاشان بهعنوان مدیر صنایع فرش راوند و چندین شرکت و موسسهی اقتصادی، با نیکنامی روزگار گذرانده و در رشد و آگاهی بسیاری مؤثر بوده، در جمعی میگفتند: «عیب بزرگ همهی ما این است که گمان میکنیم توانایی ما از دیگران در انجام کارها بیشتر است.» نیز درجایی دیگر یادآورم شدند که «انجام کارهای یک موسسه را باید به دیگران نیز سپرد. میگفتند اجازه بدهید دیگران نیز، میدانِ آزمونوخطا بیابند. کارهایتان را به دیگران بسپارید ولو با هفتاد درصد توانایی شما، سازمان متبوعتان را اداره کنند.»
دانستن اینکه جمعیت کویر سبز، متعلق به شهر کاشان و آیندهی آن نیز هست، باید به مدیران گرامیاش، اجازه دهد دیگران را به کار در حوزههای مدیریتی راه دهند. اگرچه تازه آمدگان نیز میبایست دایرهی فهم و آگاهیشان را وسعت و ژرفا بخشند.
امید دارم در بیستمین سال فعالیت جمعیت کویر سبز، آقای اعتماد، مدیرعاملی ِاین سازمان مدنی و مردمنهاد کاشان را در سازوکاری قانونی، به جوانترها سپرده باشند. جوانترهایی که با استفاده از راهنماییهای مشفقانه و تجارب فراوان این بزرگمرد عرصهی زیستبوم کاشان، امکان آموختن و انتقال تجربههای میان نسلی را برای خود فراهم کنند. اتفاقی که در بسیاری از نهادهای مدنی و مردمنهاد کاشان، بایسته است رُخ دهد. از شورای شهر تا شورای ده و روستامان تا بسیاری از نهادهای عمومی دیگرمان. تا من و شما.
امید در سالِ پیشرو، جمعیت کویر سبز، دارندهی سقفی باشد، دارندهی توانی باشد که آسانتر از سخت و دشوار ِِ امروز و دیروز، بتواند به دختران و پسرانمان، به فرزندان آیندهی گرامی میهنمان بیاموزاند که با خود و دیگران، با آبوخاک و طبیعت، انسانیتر و عالمانهتر رفتار کنند. ساختنِ یک شهر انسانی، بی داشتن آبوخاک و هوای سالم، امکانپذیر نیست.
داشتن یک شهر سالم، بی داشتن پیادهراه مناسب و خط وسایل نقلیه عمومی و دوچرخه راه، امکانپذیر نیست. بیگمان داشتن سازمانهای مدنی و مردمنهاد مؤثر و حمایت بیدریغ از آنان، روشنای راه توسعهی متوازن شهر و سرزمینمان خواهد شد. پدیدآورندهی انسانی، انسانیتر از مایِ امروز ما.
استاو عزیزم جناب ساطع یادش بخیر آن روزگاری که در کلاس درستان حضور داشتم سال ۷۶ - ۷۷ مدرسه علامه طباطبایی فین برای من افتخار است که بگویم هنوز آن مداد سیاهی که در اخر سال به عنوان یادگار به همه دانش آموزان دادید را دارم و هر از چندگاهی به یاد آن دوران می افتم و حسرت میخورم . یادش بخیر آن اردو که با همراهی اقای حسین قربانی معلم ادبیات فارسی و شما استاد عزیز به مزرعه مال رفتیم چقدر خندیدیم و کیف کردیم اون روزهام یادمه که شما دقدقه طبیعت داشتید و بدای ما از تمیز نگهداشتن طبیعت شهرمون میگفتید . یاد باد آن روزگاران یاد باد سید مجتبی جدی
از متن شما یاد گرفتم. چه به جا و درست اشاره به نکته های مهمی کردید که برای هیچ کس مهم نیست.