گزارش نمایشگاه عکس «کاشانجلس» ابوالفضل شاهی
گشت ارشاد برای فرشتهها
جابر تواضعی
tavazoee358@gmail.com
«کاشانجلس» عنوان نمایشگاهی بود از عکسهای ابوالفضل شاهی که در خرداد امسال در گالری خانه تاریخی منوچهری به نمایش درآمد. او در این نمایشگاه عکسهایش را که در سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۷ از فرشتههای نقاشیهای دیواری آثار تاریخی و میراث فرهنگی کاشان و حومهاش گرفته بود، به نمایش گذاشت؛ فرشتههای نقاشی دیواریهایی که خیلی از آنها به دلیل سهلانگاری در حفظ و احیای این اماکن از بین رفته یا در شرف نابودی است. اسم نمایشگاهش هم از تلفیق دو کلمه «کاشان» و «آنجل» به معنای فرشته میآمد.
شاهی، بچه سرِسنگ است و علاوه بر عکاسی در حوزههای مختلف تجسمی فعالیت میکند. او علاوه بر جایزه منتقدین چهارمین دوسالانه مجسمهسازی معاصر تهران در سال ۸۵، فعالیتهای زیادی را در کارنامه هنریاش ثبت کرده. غیر از اینها دستی هم در شعر و روزنامهنگاری دارد. گاهی در مطبوعات از دیدنیها و میراث فرهنگی کاشان و اطرافش مینویسد و با طنز ساده و گزندهاش –که نمونهاش پای همین عکسهایش آمده- خواب بعضیها را آشفته میکند. چند مجموعه از شعرهایش را هم منتشر کرده.
شاهی چند وقتی است به کاشان برگشته و مهمترین کارش در این مدت پیگیری بازسازی خانه منوچهری بوده. ممکن است شما علاوه بر ضعف اطلاعرسانی، به دلیل ساختار پیچ واپیچ گالری این خانه تاریخی و پای دردکنِتان نتوانسته باشید عکسهایش را ببینید. پس این شما و این هم نمایشگاه مجازی فرشتههای آثار تاریخی شهر که پیشاپیش بهخاطر ویرانی و نابودی خودشان سیاهپوش و عزادارند.
اینجا اشتباهی خراب نشد
چند سال پیش در کتاب «نیرنگستان» صادق هدایت خواندم که در زیارتگاه عباسآباد کاشان، یک نقاشی دیواری هست که چه و چه. دوربینم را برداشتم و رفتم پشت مشهد. خیابان تازه احداثی، درست از کنار بنا گذشته بود. میتوانست از روی بنا بگذرد و آب هم از آب تکان نخورد. خراب نشدن اینجا هیچ ربطی به تدبیر مسئولین ندارد؛ همانطور که خراب شدن خیلی از بناها مستقیماً به تدبیر یا بیتدبیری مسئولین برمیگردد.
شازده ابراهیم قبل از اختراع فلکه جهاد
زیارتگاه شاهزاده ابراهیم، یکی از زیباترین زیارتگاههای دنیاست. اگر از در شرقیاش وارد شوید، سروهای آزاده و حوض آب زیبایش روحتان را تازه میکند. ولی بچه که بودم، هنوز فلکه جهاد و تلویزیون هم اختراع نشده بود و مردم بیشتر به شازده ابراهیم یا باغشاه میرفتند. من هم هر صبح جمعه با سه چرخه پدرم به شازده ابراهیم میرفتم. ولی حالا دیگر تویوتا داریم. تا یادم نرفته بگویم که آینهکاریهای شاهزاده ابراهیم از اولین آینهکاریهای ایران است.
شاهزاده قجری نیمه فروریخته
این هم شمایل یکی از شاهزادههای قاجاری است. نقاشیهای باغشاه (باغ فین فعلی) از نفیسترین نقاشیهای قاجاریاند. نیمه پایینی این نقاشی ریخته. مرمت آکادمیک و جدید بر حفظ و ثبات باقیمانده آثار تاریخی تأکید دارد، نه دستکاری و پررنگ کردن و کارآموزی با نقوش آنها. یا قواعد مرمت مدرن هنوز به اداره میراث فرهنگی کاشان نرسیده یا گوش کسی بدهکار نیست. زمانی یکی از مسئولین میراث اعتقاد داشت اینها بیارزش است و باید خراب شود.
فرشته لُخت خوبیت ندارد
امامزاده بیبی زینب یزدل. زیارتگاههایی که در صحرا و بیرون از آبادیها هستند، غریبتر و زیباترند. ولی فرشتههای منقش بر سقف بقعه نمیدانستند خوبیت ندارد آدم (ببخشید فرشته) همینجوری بیلباس به سقف امامزاده بچسبد. خوشبختانه مرمتکارهای میراث فرهنگی در یک حرکت پسندیده به تن همه فرشتهها لباس سیاه پوشاندند. دستشان درد نکند.
باغ دلگشای الهیار صالح
اینجا مهمترین آدم کاشان یعنی باباافضل خوابیده که حالا فقط اسمش روی یکی از خیابانهایمان است. خواجه نصیر – بزرگترین دانشمند قرن هفتم- دربارهاش گفته: «گر عرض دهد سپهر اعلی/ فضل فضلا و فضل افضل/ از هر ملکی به جای تسبیح/ آواز آید که افضل افضل.»
بابا افضل اولین مترجم ارسطو به پارسی است و الهیار صالح که یکی از ارادتمندان او است، جایی میگوید که هروقت از بدعهدی روزگار دلتنگ بوده به زیارت بابا میرفته.
اندرونی حکیمباشی ناصرالدین شاه
اتاق نقاشی در خانه حکیمباشی. این خانه متعلق به ابوالفضل حکیمباشی پزشک مخصوص ناصرالدینشاه است. کاشان از نظر آدمهای تاثیرگذار در تاریخ ایران، شهری بیهمتا است. کاشیها هر جا فکرش را بکنید در صدر هستند؛ از نجوم و نقاشی و صنعت بگیر تا ادبیات و حکمت و غیره. به قول ملکالشعرای بهار که خودش اصالتی کاشی دارد: «باد آباد مهین خطّه کاشان که مدام/ مهد هوش و خرد و صنعت و بینایی بود/ هر که برخاست به هر پیشه ز شهر کاشان/ در فن خویشتنش فرط توانایی بود».
ای آینه جمال شاهی که تویی
یک اثر هنری کاملا کاشانی در مسجد میرعماد. آن وسط جای آن کاشی که معلوم نیست از کجا آمده، یک آینه بوده. وقتی خودت را در آیینه میدیدی، شعر باباافضل کاشانی هم دور تصویرت در آیینه میچرخید: «ای آینه جمال شاهی که تویی/ای نسخة نامة الهی که تویی/ بیرون ز تو نیست هر آنچه در عالم هست/ از خود بطلب، هرچه آنچه خواهی که تویی». یک شاهکار مدرن در زمینه هنرهای مفهومی (conceptual) در پانصد و پنجاه سال پیش که سند تمدن خردمند کاشان است. اگر اسم کوچک من جمال بود، میتوانستم ادعا کنم این شعر را برای من گفته.
کاشو ایجوری زش نبو…
حضرت محمد (ص) سوار بر براق به معراج میرود. این نقاشی را در روستای کاغذی در ناف کویر پیدا کردم. گوش بعضیها کر، هنوز سالم است. بارها شده وقتی برای بار دوم برای عکاسی از بنایی رفتهام، جای خالیاش را دیدهام. پس باید تا میتوانیم از آثاری که هست عکس بگیریم و آنها را ثبت کنیم و بعدها نشان نوههایمان بدهیم و بگوییم: «کاشو ایجوری زش نبو…».
وبلاگ نویسنده: www.tavazoee.blogfa.com
انگار یک جنگ بین هنرمندان و دلسوختگان کاشانی و نهادهای دولتی هست . اینها ثبت می کنند و درست می کنند اونها خراب کاری می کنند و خراب می کنند . ای خدا ...[حذف توسط مدیر سایت]
امثال این آقا باید رئیس میراث کاشان باشند نه بی سوادها و بی عٍرق ها ی مثل فلانی و فلانی
زایر نداره ؟ گردشگرها پس می ان چیه کاشون ببینن ؟ میان رییس و کارمندهای بی حال میراث را ببینن و یا می ان تورو ببین ؟ امار خودت می گه باغ فین در پذیرش گردگشر سوم است و ..... جفنگ و پرت و پلا چرا می گویی پدر ام
سالها دل طلب جام جم ازما میکرد وآنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد میراث فرهنگی کاشان مثل زیارتی است که متولی آن ,علی رغم نبود زائر سعی میکندچراغش را روشن نگه دارد.پس گلی به گوشه جمال تمام میراث فرهنگی ها
سلام ضمن تشکر از نویسنده وآقای شاهی عزیز نقاشیهای لئوناردو داوینچی ایتالیایی (اوج هنرش در فلورانس ومیلان) بعداز این همه سال ,تازه هنوز تز دکترای دانشگاه های معروف هنر دنیاست بطورمثال پرتره مونالیزا را دانشمندان هنوز دارنددرخصوصش تحقیق میکنند وبرای همین تمام دنیا میشناسنش.نقاش هایی مثل کماالملک -رضامصورکاشی(رضاعباسی)-خاندان غفاریها-سهراب سپهری-ودهها نقاش معروف که به رسم معرفت اسمشونو روی بناها حک نمیکردن. آبروی کاشان رادرعرصه هنر ومعرفت هنری تا ابد خریده اند.ما ها چیکار کردیم. رییس ادارات فرهنگی شهرمان چگونه با این آثار برخورد میکنند.چه حرف های قشنگی را گفتید.میراث فرهنگی شده صندوق امانات روسای خبرساز؛ تمام این آثار را باید به همه معرفی کرد