اختصاصی کاشان نیوز– محبوبه قدیریان: استادسید جهانگیر جلالی کاشانی، تنها نقاش پشت شیشه است که این هنر را به طور تجربی در کاشان احیا کرده است و نشان ملی مرغوبیت صنایع دستی را دریافت کرده و موفق به شرکت در مسابقات بین المللی مهر اصالت یونسکو شده است. دریافت نشان ملی مرغوبیت بر مبنای معیارهایی همچون مرغوبیت، اصالت، نوآوری، قابلیت بازاریابی و عرضه در بازار است. جلالی که ۴۵ سال است به این هنر مشغول است با وجود مشکلات مالی که در این زمینه روبرو بوده است با عشق به این هنر، آثار خود را به دوستان و آشنایان و سایر افراد یادگاری می داده است که منش او آدمی را به یاد اشعار حافظ شیرازی می اندازد: از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر/ یادگاری که در این گنبد دوار بماند. هرچند که معتقد است باید قدر کار او دانسته شود.
آقای جلالی، درباره کارتان برای ما توضیح بدهید.
سال ۴۵ که من از تهران به کاشان آمدم اینجا تابلونویسی نداشت اول برای شیشه مغازه ها از چوب کبریت به جای قلم استفاده می کردم. تکنیکهای خاص خودم را برای مسائلی که با آن مواجه بودم داشتم و ریزه کاری زیادی به کار می بردم و و طرح ها همه از خودم هست. دوسال پیش نشان ملی مرغوبیت صنایع دستی را به من دادند که شناسنامه کارم هست. ۴۰۰، ۵۰۰ تا کار از سال ۴۵ تا پارسال درست کردم، از شرکت که می آمدم و همچنین موقع تعطیلیها سر کار می نشستم.
یکی از دخترانم در سن ۱۸ سالگی فوت کرد که جمله «ازمحبت خارها گل می شود» ورد زبانش بود، مدیر دبیرستان و دوستانش جلسه ترحیمی برای او گذاشتند و من برای سپاسگزاری به همه شاگردان کلاس و مدیریت یک تابلو دادم. هر جا می رفتم کارهایم را پخش می کردم و به عنوان یادگاری می دادم. وقتی بعد از مدتها مرا می بینند و می گویند وقتی تابلویتان را می بینیم یاد شما هستیم و دست شما درد نکند، این ارزشش برای من از پول بیشتر است.
تاریخچه این هنر در کشور ما چگونه است؟
من شنیده ام از زمان صفویه به ایران آمده است.
مضمون آثارتان چیست؟ شعر هم کار می کنید؟
بیشتر آیه قران و ان یکاد و آیه الکرسی و اسامی معصومین کار می کنم. بیشتر دوست داشتم مذهبی کار کنم. چون اهل کاشان بیشتر مذهبی اند. گاه بته ترمه ای درست می کردم می نوشتم «از محبت خارها گل می شود» یا «یاعلی گفتیم و عشق آغاز شد»، شعر هم بخواهم کار کنم باید بدهم خطاط بنویسد. به همین خاطر زیاد انتخاب نمی کردم. کسانی که می خواستند خط آن را بنویسند هزینه زیادی می گرفتند. چهره هم با ویترای که نقاشی روی شیشه است کار کردم. اکثر نقاشیهای پشت شیشه ام آیه قرآن هست و خط ها را خودم نقاشی میکنم. برای اشیای کاربردی مثل آیینه هم نقاشی می کنم.
آیا حمایتی از شما شده است؟ چه انتظاراتی از مسئولین دارید؟
یک بار که در خانه طباطبایی ها بودم می آمدند قیمت می پرسیدند کاری را که یک هفته کار کرده بودم آن زمان می گفتم صد تومان. حاضر نبودند و قدر کارم را نمی دانستند. حاضر بودم مجانی بدهم اما قدر آن را بدانند. خانه های مختلف تاریخی تلفن زدند که اتاق و وسیله در اختیار شما قرار می دهیم. اما من دیدم قدر کار را نمی دانند نرفتم. سرما و گرما و هزینه رفت و آمد را بدهم و درآمدی نباشد نمی شود.
مدتی پیش ارشاد تماس گرفتند و با حضور فرماندار و شهردار و مسئولان تقدیری کردند و کار من شناسنامه دار شد. مخملبافی و دستمال باف هم بودند که یک بقچه ابریشم به آنها دادند که ارزششان یک میلیون بود.اما به من که کارم تک بود فقط شناسنامه کار را دادند. من هم پنجاه سال است کار میکنم. فقط یک کاغذ؟! می خواستم روی میز بگذارم و برگردم که دخترم نگذاشت. این کاری بوده که از دوران صفویه بوده و من دوباره تجربی آن را شروع کردم. قدر ندانستند،کارهایی که همه مذهبی و اصیل است.
شاگرد هم دارید؟
هیچ کس را قبول نکردم، دانشگاه هم صحبت کردند می خواستند کلاسی در خانه های تاریخی برای دانشجوها بگذارند و آنها پولش را بگیرند و من فقط بیایم کار کنم. ارزش قائل نشدند و من هم فقط کارهایم را به اطرافیان هدیه دادم. همین که اسمم بماند برای من ارزش دارد، یادگاری می دهم و اسمم را زیرش کار می کنم. کار من تک است. باید حقوقی قرار بدهند که به شاگردان یاد بدهم.
و صحبت پایانی…
در آینده نظر دارم نمایشگاهی به نفع اطفال سرطانی بزنم. ۵۰ تا کار درست می کنم تا از این طریقکمکی کرده باشم.
سلام خدمت استاد عزیز پدر م یه تابلو از استاد داره که خیلی این تابلو براش عزیزبود پدرم فوت کرده ولی ما هنوز تابلو داریم ماهم دوستش داریم، دور تابلو دو بیت شعر هست از زمین کربلا تاعرش چندان راه نیست چون کسی اگه زاسم اعظم الله نیست ای دل ار خواهی خوابیدی برو در کربلا یه مصرع دیگه داره .نمیدونم ترتیب درست گفتم یا نه چون کسی اگه زاسم اعظم الله نیست. یه مصرع دیگه داره .نمیدونم ترتیب درست گفتم یانه
سلام و درود بر تمامی هنرمندان و هنردوستان.برای این استاد گرانقدر آرزوی پیروزی و سربلندی میکنم.کار سخت ایشان و نامهربانیهایی که در حق ایشان شده است را درک می کنم.کار نقاشی پشت شیشه بسیار دشوار است.متاسفانه مسولین هم بها نمی دهند.از نوع جوابهای استاد می توان رنجش خاطرشان را فهمید.