کاشان نیوز: ابوالفضل نجیب طی یادداشتی که برای کاشان نیوز فرستاده نوشته است:
برسد به دست سیدمحمد خاتمی
با احترام و عرض ادب
آنچه جنابعالی در پیام اخیر درباره تهدید طالبان برای اسلام و مسلمانان و شیعیان و تمدن و انسانیت به شیوه خواص با بصیرت موجز و چکیده مرقوم فرمودید تا امروز موضوع و دغدغه صدها اهلقلم بوده که نه از نام و اعتبار و موقعیت شما برخوردار بوده و نه اصراری به دیده شدن داشتند.
همین قلم ناقابل از همان روزهایی که وزیر خارجه ما دررفت و آمد و میزبانی از رهبران طالبان بود و نگرانی و کابوس مردم شریف افغانستان را تشدید و توحش طالبانی را به جهاد تعبیر میکرد، در پاسخ به کسانی که اصرار داشتند طالبان را تنها از شیعه کشی گذشته تبرئه و به همان امنیت آینده شیعیان در افغانستان را تضمین میدادند و در واکنش به برخی اصلاحطلبانی که با توجیه تأمین منافع ملی از به قدرت رسیدن طالبان استقبال میکردند، نوشتم؛ خطر طالبان بیش از آنکه شیعیان، هویت و شانیت و نوعیت انسانی را هدف قرار داده است.
آنچه شما بعد از ماهها به آن اشاره دادید، تکرار همه حرفهای گفتهشده و حتی بسیاری حرفهای ناگفته درباره طالبان است. آنچه حتی از منظر پیشگامی در این عرصه از شما انتظار میرفت، بسیار کمتر از انتظار کسانی است که همچنان چشم امید بر شما بستهاند.
کموبیش به همین دلیل و دلایل به نظر میرسد پیام آن جناب در این خصوص بیش از آنکه ناشی از حس مسئولیت انسانی و اخلاقی در قبال مردم افغانستان باشد، فرافکنی در قبال بحرانی است که تصور میکنید میتوان بر آن سرپوش گذاشت.
این اظهارات شاید برای برخی و بهنوعی بتواند بهمنزله شفافسازی موضع شما در رابطه با طالبان راضیکننده باشد؛ اما در واقعیت امر پیامی جز این ندارد که بهدرستی متوجه این نکته کلیدی شدهاید که مطالبات مردم نسبت به خود را تا چه اندازه تنزل دادهاید. تا جایی که نگران هستید کسانی در همسویی شما با حامیان داخلی طالبان دچار شائبه شوند.
آنچه از شما انتظار میرفت و میرود نه هشدار خطر طالبان که فعالمایشا شدن در قبال معضلاتی است که یک فقره آن (کرونا) به اعتراف مسببان به نسلکشی و از جانب برخی به قیامت تعبیر میکنند.
آنچه در نازلترین سطح از شما انتظار میرود، واکنش به شرایطی است که فقر و بیکاری و بلاتکلیفی و سیاستهای باری به هر جهت و دهنکجی به شعور و عواطف و اعتماد و اراده و خواست و مطالبه تتمه جان، تنها نوک کوه یخ برآمده از اقیانوس رنجها و آمال مردم است.
حقیر نوعی از معدود کسانی بود که در همان شروع شور و فتور جنبش دوم خرداد و پیش از آنکه شما پیروز آن انتخابات باشید به نسلی که به شما امید بسته بود تأکید کرد این امامزاده شفابخش دردهای شما ما نیست. هرچند کتمان نمیکنم در حد مقدوراتی که لابد ایجاب میکرد تنها توانستید پرده از برخی زخمها بردارید؛ اما آنچه بعد شاهد بودیم بیش از هر چیز و هنوز نگرانی از بابت حفظ شانیت خود در جایگاه لیدر اصلاحات است.
تا دغدغه و مسئولیت به نسل و جامعهای که به گواه سیاستگذاران و مجریان آن هرسالش دریغ از پارسال. این نگرانی تا جایی است که حتی آنقدر صبوری پیشه کنید تا همه حرفها حتی از سوی متحجرترین جریانهای فکری و سیاسی در خصوص طالبان گفته و حتی صداوسیمای میلی را بهناچار به تغییر موضع تلویحی در قبال طالبان ناچار کند. طرفه اینکه حتی بعدازآنهمه صبوری و محافظهکاری در همین پیام به حد کفایت و به لطایفالحیل حساسیت باقیمانده حامیان داخلی طالبان را هم لحاظ کرده باشید.
تأکید و اصرار شما بر ضرورت دفاع از اسلام رحمانی، اگرچه از موضع یک مسلمان ادعای پذیرفته و مقبول و موجه، اما به نظر میرسد همچنان محملی باشد برای سرپوش گذاشتن بر دلایلی بسا فراتر از انگیزههای عقیدتی که تعمدانه در لابهلای پیام اصلی مغفول مانده است.
آنهم در شرایطی که برخی روزنامههای داخلی با صراحت و جسارت بر این دلایل فرا اعتقادی تأکید میورزند. سخن حقیر با شما نه چونوچرا کردن با شما در قبال طالبان است که نه چیزی به جایگاه و اعتبار شما افزون و نه چیزی از آن فزون میکند. بلکه فراتر همان بحران هویتی است که باعث تنزل دادن جایگاه و شأن شما از جایگاه ولینعمتی اصلاحات و تأسفآورتر تعمیم روحیه تنزل طلبی به حامیان خود در جامعه است.
این یادداشت جهت درج به تمامی روزنامه ها و سایت های اصلاح طلب و متمایل به اصلاحات ارسال شده، عدم انتشار آن توسط این رسانهها را میتوانید به خودسانسوری و ملاحظات جناحی و … تعبیر کنید. از قدیم گفته اند حرمت امامزاده آزادی بیان را متولیان و مدعیان ان نگه می دارند.
ابوالفضل نجیب
۱۵ شهریور ۱۴۰۰
رونوشت بهتمامی جراید و رسانههای مجازی
دیدگاه شما