سعید غلامیان-مرداد ماه گذشت و آبها از آسیا افتاده و دیگر خبری از بجا آوردن مراسم به تعویق افتاده روز خبرنگار که وعده کرده بودند نیست و البته پس از این نیز پرداختن به این مقوله جز دامن زدن به بی توجهی گذشته ثمری در پی نخواهد داشت.لیکن کالبد شکافی اتفاقات گذشته برای درس گرفتن، روش عقلا و بزرگان است که باید سرمشق قرارگیرد.
عده ای فکر می کنند سخن گفتن و نوشتن از کاستی ها برای «زیر سوال بردن» است و مذموم، این تداعی مطلق اندیشی، درمفهوم «زیر سوال بردن» هرکس و هر چیز است!
از یک نظراگر این چند کلمه را بعنوان یک اصطلاح معروف و مشهور عامیانه بکار ببریم، «زیر سوال بردن» ممکن است معنا و مفهوم و بار منفی داشته باشد یعنی مفهوم عرفی و البته عوامانه این اصطلاح شاید سیاه نمایی را تداعی کند.
اما آنچه مورد نظر است معنی لغوی و عالمانه این جمله است که اگر به درستی آنرا در نظر بگیریم و بدان بپردازیم حکایتی دیگر گونه رقم می خورد، که شاید بیان کننده حقی باشد که هر شهروند دارد؛ «دانستن حق همه است».
در روزنامه نگاری و خبرنگاری امروزین که در یک کلمه «رسانه» خلاصه شده است، هدفی جز برپا داشتن حقی که متکی به نظر دوم است وجود ندارد.«جستجو وسوال کردن برای دانستن».
اما متاسفانه گویا بسیاری هنوز نمیدانند، «رسانه» وظیفهاش چیست. فکر میکنند اگر مردم نفهمند که چه رخ داده، راحت سر بر بالش میگذارند، به مدیران شان بی اعتماد نمیشوند و دنیا بر همان پاشنهی خواسته ها و تصورات ایشان میچرخد. فکر میکنند خبررسانی تنها ثمری که دارد سیاه نمایی است.
در مرور کردن رویدادهای به مناسبت 17 مرداد و یاد بود روز خبرنگار، این نکته به وضوح احساس می شود. انتشار خبری با عنوان: «بی توجهی به بزرگداشت روز خبرنگار در کاشان» در تارنمای روزنامه کاشان انعکاس جالب توجهی بوجود آورد و افراد متعددی در رابطه با آن اظهار نظر کردند. در ماهیت، شکل و رعایت اصول فنی…که پرداختن با آنها دراین مقال نمی گنجد و باید «گفته آید در حدیث دیگران».
لیکن آنچه جالب توجه است؛ از اداره ای شاخص! مسئول روابط عمومی زنگ زد و این نحو خبررسانی را نکوهش کرد و من متوجه نشدم که صرف انتشارخبر، بد و ناپسند بوده است یا چگونگی انعکاس و نحوه منتشر کردن خبر؟
یکی از همکاران هم که اخیراً در یک اداره مشغول بکار شده است خود را موظف به دفاع دیده و اظهار نظر کرد که شما بی خبر بوده اید و در شهرداری کاشان مراسمی برای روز خبرنگار برگزار شده.البته باید یاد آوری شود، ما خبر داشتیم اما دعوت نداشتیم، این دقیقاً نگاهی است که دولتی ها نسبت به رویدادها دارند یعنی انتخاب با سلیقه خاص.
وجه غالب و کارکرد اصلی «خبر» در رسانیدن اطلاعی از یک واقعه یا دادن آگاهی از یک رخداد است و سوالی که مطرح میشود این است که چه تعداد از شهروندان از این واقعه و رخداد، در شهرداری با خبر بودند؟ و چه تعداد اهالی رسانه به شهرداری دعوت شده بودند و از آن با خبر بودند؟ باید سوال کرد که اگر این جلسه بهانه ای برای بزرگداشت منزلت خبرنگار بود نباید همه را دعوت می کردند؟ آنچه از قرائن بر می اید، ظاهراً این خبر خصوصی ارسال شده است. نشان و علامت آن هم این است که تمامی خبرهای شهرداری توسط پست الکترونیک سازمان رفاهی تفریحی شهرداری برای رسانه ها و نیز تارنمای روزنامه کاشان ارسال می شود اما خبر این جلسه ارسال نشده است.
از این که بگذریم، علاوه بر مورد قبل شهرداری اگر قصد برگزاری یک نشست خبری را داشت مانند دانشگاه کاشان جلسه ای با نام نشست مطبوعاتی برگزار می کرد و معقولانه با یک تیر دو نشان می زد .شهرداری میتوانست با زدن یک تابلو یا پلاکاردی در یکی از میادین شهرکه برای شهرداری کاشان کاری بسیار ساده است به اطلاع دیگر شهروندان هم رسانده ، باعث خیر شود. و با این کار شهروندان نیز در جریان این روز قرار می گرفتند.
بگذریم، بهر حال نفس عمل که حداقل یک جلسه به نام «روز خبرنگار» در شهرداری منعقد شد باعث امیدواری است و قابل امتنان و در حالیکه توقعی از شهرداری در این زمینه نیست، اما باید یادآوری کرد که شهرداری در حمایت و تقویت مطبوعات وظایفی قانونی دارد.که در مقوله ای جداگانه بدان پرداخته خواهد شد.
دانشگاه کاشان در تاریخ 23 مرداد با دعوت از اهالی رسانه اعلام کرد که نشست مطبوعاتی را همراه با مراسم تجلیل از خبرنگاران برگزار می کند، این اقدام نشان از وسعت دید روابط عمومی و مدیریت دانشگاه دارد در این روش درک اهمیت ارتباط رسانه با مجموعه دانشگاه روشن است و رابطه با رسانه را صرفاً یک طرفه و طلبکارانه مطالبه نمی کند. با این دعوت هم از اصحاب رسانه تجلیل و قدردانی شد و هم خود یک نشست خبری برگزار کرده و نشان دادند که یک نهاد علمی چقدرمی تواند در تعامل با نهادهای دیگر جامعه واقع بین و البته متفاوت باشد.در این جلسه دکتر کتابی ریاست دانشگاه و نیز دکتر زاهدی فر رئیس پژوهشکده علوم و فناوری دانشگاه کاشان اخباری درمورد تاسیس پردیس دانشگاهی کاشان و امتیازات ویژه آن برای جلوگیری از خروج ارز و درآمد زایی آن و نیز کمک به کسانی که مایل به تحصیلات عالی هستند و اجباراً به خارج از کشور میروند مطرح نموده ودر مورد پیشرفتها و تلاشهای علمی دانشگاه و برگزاری چهارمین کنگره بین المللی علوم و فناوری نانو که قرار است در 18تا 20 شهریور در دانشگاه کاشان برگزار گردد به سوالات خبرنگاران پاسخ گفتند.
سه روز مانده به روز خبرنگار -چهاردهم مرداد ۹۱- از دفتر آیت اله یثربی طی تماس تلفنی خبرنگاران را برای افطار به بیت آیت الله دعوت کردند و این دعوت را نمایندگان خبرگزاریها نپذیرفتند و نیامدند ولی اکثریت قریب به اتفاق فعالین رسانه محلی درکاشان اعم از سایتهای اینترنتی فعال در زمینه خبر و مدیران ماهنامه جوان کویر و تنی چند از نمایندگان نشریات سراسری و تعدادی از وبلاگ نویسان حاضر بودند.اما حسن این جلسه این بود که گزینشی نبود و مدعوین سلیقه ای انتخاب نشده بودند بلکه غایبین بر اساس سلیقه خودشان نیامده بودند.و همین نشان دهنده درک صحیح این سیستم سنتی دینی از کارکرد های نوین بخصوص ارزش و توانایی رسانه در جامعه بود.
اما بازخورد این جلسه بیشتر از دیگر جلسات بود و نتیجه را نیز از دو دید موافقان و مخالفان باید بررسی کرد؛ مخالفانی که اکثراً به نزدیک بودن انتخابات شورای شهر بیشتر نظر داشتند تا دلایل دیگر، نظری که برای دیدن صحت و سقم آن باید تحمل کرد تا گذر زمان این گمانه را منتفی یا تقویت کند.
اما تنها گمانه در ذهن شرکت کنندگان این نبود، بلکه گزارش واره ای که به قلم جابر تواضعی نوشته شد جسته و گریخته سعی در انتقاد از شکل برگزاری این جلسه و همزمانی اش با جلسه مداحان و شعرا داشت و نیز مواردی دیگر را در آن نوشت که یک هفته بعدها در هفته نامه آرمان با عنوان «ضیافت آیت ا..» چاپ شد از جمله اینکه «فرزند ارشد آیت اله سید مهدی یثربی این جلسه را برای احیای سیستم موروثی پدر آغاز کرده است، تا به انزوای ناخواسته بیت خاتمه دهد»، و نیز صحبتی که حضوراً مطرح کرد نه از روی انتقاد، که شاید به گمانم سخنی فی الداهه بود که از صراحت آن «عرضه درست اسلام بجای مبارزه با گرایشات روزمره جوانان» بر می آمد، اما سخن از «عرضه اسلام» شاید اندکی کلی گویی به حساب آید. چرا که کار و نتیجه عملکرد روحانیت عرضه دین نیست بلکه تبیین راهکار برای تقویت روش دین پژوهی و تبلیغ دین است.اسلام صدها سال است که برای کسانی که اهل تحقیق وتفحص هستند عرضه شده و امری که مورد اتفاق نظر قاطبه فقهاست تحقیقی بودن دین است. و صد البته نظر دادن در اینگونه امور نیز در تخصص امثال بنده نیز نیست و متخصصین خاص خود را دارد که آنها باید در این زمینه نظر بدهند.
بقول سهراب؛ کار مانیست شناسایی راز گل سرخ/ کار ما شاید این است / که در افسون گل سرخ شناور باشیم…
در این جلسه محمد علی خرمی، روحانی زاده ای که خود نیز در حوزه به تحصیل دروس دینی مشغول است سوالی نمادین مطرح کرد: «آیا بهتر نبود بجای پهن کردن سفره برای شکم مردم سفره ای برای آگاهی مردم پهن می کردید؟» و پاسخی که شنید در واقع پاسخی بود به تواضعی، که در مطلب «ضیافت آیت ا..» مطرح کرد و نشان از این داشت که هیچ کس برای احیای سیستم موروثی آیت الله دورخیز نکرده است و هرکس در حد توان خود تلاش می کند .پاسخ این بود: «ما بقدر وسع خود تلاش کرده ایم». و این یعنی حجت شرعی بر ما تمام است.
تلاش خوش چشم مدیر مسئول ماهنامه جوان کویر برای طرح دیدگاهی خاص عقیم ماند وی با طرح این موضوع که از فحوای سوالش بر می آمد قصد بیان این نکته را داشت که حوزه سنتی با علم روز پیش نمی رود و با طرح مسایل جدید اقدام به مخالفت میکند… طرح همین انتفاد باعث شد آیت الله برآشفت و با تندی به وی که فارغ التحصیل دانشگاه جامعه امام صادق است پاسخ گفت، که از محل تحصیل شما معلوم است که چرا چنین سوالی را مطرح میکنید…حوزه بسیار خوب و بدون مخالفت با علم و اندیشه کار خود را انجام داده و میدهد و این شائبه ها از جایی دیگر سرچشمه می گیرد…و سوال وی را ناتمام گذارد.
محل اجتماع اصحاب رسانه برای کسانی که در زمان حیات آیت الله فقید به اینجا آمده بودند محلی خاص بود، که من در اول حضور به دوستان حاضر، گفتم: «اینجا زمانی مرکز فرماندهی کاشان بوده است».من بارها در زمان حیات آیت الله فقید به این اطاق آمده بودم. برای گرفتن پاسخ در مورد مسایل عقیدتی و اجتماعی و نیز یک بار برای مصاحبه، زمانی که با شورای سردبیری آرمان همکاری می کردم، در دهه هفتاد یکبار به این اطاق آمدم و همین برآشفتگی را از آیت الله فقید زمانی دیدم که در انتخابات کاشان در بین نامزدهای شاخص کاشان انشقاق حاصل شده بود و من در همان مورد سوال کردم.آیت الله از طرح مباحثی که توانمندی کاشان را ازیکپارچگی طراحی شده اش خارج کند نگران بود.
در این اطاق آیت الله با چنان اقتداری امور کاشان را رتق وفتق می کرد که در طول تاریخ کاشان بی نظیر بود.دقت و ظرافت در برخورد با امور و نفوذ آیت الله به گونه ای بود که وی را در قبل از انقلاب نیز به مردی موثر درمعادلات سیاسی بدل کرده بود.این نفوذ چنان کارآمد بود که حتی در زمان انقلاب اشخاصی که درجریان یک اقدام خرابکاری- به اصطلاح رژیم سابق- توسط ارتش بازداشت شده بودند با وساطت آیت الله آزاد شدند. و بعد ازانقلاب نیز علیرغم در اختیار داشتن جایگاه معتبر امامت جمعه، با وجود افراد شاخص در کاشان، منصب حاکم شرع نیز به ایشان پیشنهاد شد. نام وشهرت آیت الله یثربی در گذشته توانی باالفعل برای پیشبرد و حفظ منافع کاشان بود و امروز سرمایه ای توانمند و بالقوه برای ادامه همان روند است. باید از این سرمایه به بهترین نحو استفاده کرد و تلاش برای به انزوا کشاندن آن فقط هدر دادن بیش از پیش سرمایه و فرسودن توان کاشان است در برابر اصفهان و شهرستانهای اطراف که مدتهاست ساز جدایی کوک کرده اند.
این اصل مهمی است که در جامعه باید هر چیز در جای خود قرار گیرد. بزرگداشت جایگاه خبرنگار برای بیت آیت الله و دانشگاه کاشان فرصت مناسبی بود که از آن بجا و بخوبی استفاده شد. اما نمی دانم شهرداری کاشان هم از این فرصت به کمال بهره برد یا خیر؟ لیکن چیزی که آشکار است این است که دیگران نتوانستند از این موقعیت هیچ بهره ای ببرند.
هرکو نکند فهمی زین کلک خیال انگیز نقشش به حرام ار خود صورتگر چین باشد
آنطور که بنده از گزارشات مختلف روز خبرنگار خوانده ام..جالبترین بخش ،قسمت ملاقات با بیت آیت الله یثربی بوده است..این نوع صحبت ها در برابر یک عالم دینی که حتما برخی هم به ناحق بوده است و تحمل بالایی که از ایشان دیده شده است که چه در نوشته جهت دار تواضعی بوضوح می بینیم و چه در یادداشت های دیگر از این جلسه ..در برابر هیچ مسئولی که مسئولیتش چنین است و باید در برابرش گفت جرات ابرازش هم نیست چه برسد به یک عالم که وظایف دیگری دارد
جناب غلامیان بسیار عالی نوشتید ولی من نه عضو شهرداری هستم ، نه عضویتی در دانشگاه دارم و در بیت آبت الله هم گام ننهاده ام ولی می توانم بگویم که این نوشته جانب دارانه بوده است
جناب غلامیان دست مریزاد ....با توجه به موضوع یادداشت به نکات خوبی اشاره نمودید . به نظرم برگزاری اینگونه جلسات با خبرنگاران نباید به مناسبت های خاص محدود شود.