کاشان نیوز– بهروز هاشمی: با خردهریزش، کموزیاد، بهاحتمال چند قرنی از فرمان شاه میگذرد. حتماً شاهی بوده با سبیلهای از بناگوش دررفته و پاهای روی پا انداخته که در میان تمامی نوکران و چاکران داد زده: «اراده کردهایم در کاشان باغی بسازیم. باغی، باغستان» و کاسهلیسان و بیارادگان، تنِ خاکسارشان را بیشازحد معمول به تعظیم خم کردهاند و شاه دستور ساخت باغی را میدهد در فینِ کاشان تا عصرهای اردیبهشت، در شاهنشین آن بنشیند و خوشخوشک، شراب شیرازش را مزه کند و آب، شرشر بریزد از زیر پایش و برود و در حرمسرا قلیان دود کنند و حتماً مطربی، لودهای، سیاهی، کسی آن پایین، کاری کند و شاه در کنار سوگلیِ سرخاب سفیداب مالیدهاش نیشش باز شود و باد، باد بدهد موهای سیاه زنی را که هر بار شاه به زن نگاه کند، ته دلش شاد باشد از دستور ساخت باغ. انگار همین چهار روز پیش باشد! انگار هیچچیز عوض نشده باشد. باغ سر جایش، آب میجوشد و جویها را از بالادست میسُرَد و پایین میآید و شاه هنوز، آن بالا نشسته و گرم نوشیدنیهایِ گوارایش، رقص دختران اُزبَک را نگاه میکند. انگار که از آن سالها تا زمان کنونیِ ما هیچ اتفاقی نیفتاده باشد.
میگویند؛ «اصل و اساس باغ در برابر کویر بامعناتر است. درجایی که طبیعت دستودلباز باشد، با گل و گیاه و رنگ و آب، کمتر کسی در بندِ باغ است. باغ، طبیعتی ساختهوپرداخته، تصویری است که از طبیعتی دلخواه درجایی، گوشهای، روی تکه خاکی، احداث میکنیم» (گفتوگو در باغ، شاهرخ مسکوب)، حالا که نزدیک به چند صدسال از دستور ساخت باغِ فین کاشان میگذرد و به تماشای کویر کاشان مینشینیم، باغِ فین برایمان معنادارتر میشود.
کارگری که در آفتابِ خشک و سوزان کاشان، ابزاری در دست دارد و تهِ دلش فحش میدهد به شاهی که هیچچیز سرش نمیشود که آمده در بیابان برهوت باغی بسازد، قطرههای ریزانِ عرق پیشانیاش را با پشت دستش پاک میکند و چالهای میکند تا ماهها بعد نهالکی در آن بکارند تا دیگرانی از سایهاش، های های کنان بخوابند. تنها با این خیال، خستگی از تن کارگر بیرون میآمده که این درختان سایهای خواهند داشت و بادی خواهد آمد و شاخهای از شاخههای این بسیاران درختان تکانی خواهد خورد و شاه خوشخوشان خواهد شد و سکههایی به سویش خواهد پَراند. کارگر هرچه کرده تا با گوشهٔ تیز ابزارش در کنار خشتها نامی و نشانی از خودش برجای بگذارد، به دیوارها و کوشکها و درختها که نگاهی کرده دلش نیامده و تیزیِ ابزارش را فرو کرده در خاکِ بیآب فین و فحش چارواداری داده بهتمامی شاهان هرکجای این جهان. کارگری که در گرما و سرمای سوزان کاشان، خشت بر روی خشت این باغ گذاشته، کارگری که چالهای میکنده برای کاشت درختی و معماری که باآنهمه ظرافت گوشه و کنار اتاقها را میآراسته، فکرش را نمیکردند که سالها بعد در کاشان مدیرانی بر سرکار بیایند که تصمیم به قطع درختان باغی بدهند که چه جانها به سر نیامده تا باغ، باغ شود. کارگری که نهالکی را در چاله مینشانده، فکرش را هم نمیکرده که سالها بعد مدیرانی بیایند که اره بر تنهٔ این درختان بگذارند و باغ را باغی بدون سایه بسازند.
حکایت درختان این سرزمین، حکایت غریبی است. حکایتی غریبتر از آدمیان زیستهٔ آن. از هرکجا که درختانی جمع شده باشند، صدای جیغ میآید و صدای مرگ. در این روزهایی که کرونا، همگی را به خاموشی و گوشهنشینی کشانده، درختان زاگرس سوختند و درخت کهنسال باغ فین قطع شد. به همین راحتی. ارهای روشن شد و درخت با تمام کهنسالیاش با تمام عظمت و سبزیاش بر زمین افتاد. حالا تنها درخت را میشود در عکسها دید، عکسهایی از روزها و سالهای پیش، درختی که در قاب تمامی عکاسان، قرینگی بنا را کامل میکرده و عکسها را زیباتر، در همین روزها این درخت بر زمین افتاده و تنهاش، تنهٔ به آن بزرگی و پهناوری غیب میشود.
حالا پسین روزها باغ فین با درخت قطعشدهاش بر روی مردم باز شده است. در میان درختان باغ پر است از صدای داد، پر است از صدای ارّیدن درختها. پر است از صدای مدیرانی که بر سر کارگران داد زدهاند «اره رو بزار پایین، از لبهٔ خاک قطع کن»
عطیه راد سالها پیش داستانی نوشته به نام «درختهای باغ» که در شمارهٔ دوم فصلنامه کاج به چاپ رسیده است. درختهای باغ، داستان سروهای کهنسال باغشاه است که جلوی چشمان فردوس رحمانی، مقالهنویسِ میانسالِ دوهفتهنامهٔ آرمان بار کامیون میشود و راه میافتد. در بخشی از این داستان میخوانیم؛ «آسمان، آسمان همیشه بود با ماه و ستارههایی که شاید به چشم شاخههای بارشده بر کامیون دورتر شده بودند…»
اجتماعی , اخبار , دستهبندی نشده , یادداشت
به بهانه قطع درخت چنار کهنسال باغشاه
باغ فین همیشه به رنگِ خیالِ فصلهاست
لینک خبر:https://kashannews.net/?p=76086
نظرات
دیدگاه شما لغو پاسخ
آخرین ارسال ها
-
فاز اول مرمت خانه تاریخی اسماعیلی شهرستان آران و بیدگل انجام شد
-
درمانگاه سلطان امیراحمد کاشان تخریب شد
-
احتمال تغییر فرماندار کاشان
-
زنگ گردشگری در نوش آباد به صدا درآمد
-
مداد، ابزاری کاٰرآمد و کلاسیک برای نوشتن و طراحی
-
مدیران جدید شهرداری کاشان معرفی شدند
-
زیرگذری که راهَم را سختتر کرد
-
نعمت احمدی، وکیل دادگستری درگذشت
-
سرقت در یکی از بناهای تحت تملک اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کاشان
-
تعطیلی دادگاه تجدیدنظر استان در کاشان، شایعه یا واقعیت
آخرین ارسال ها
آخرین ارسال ها
-
فاز اول مرمت خانه تاریخی اسماعیلی شهرستان آران و بیدگل انجام شد
-
درمانگاه سلطان امیراحمد کاشان تخریب شد
-
احتمال تغییر فرماندار کاشان
-
زنگ گردشگری در نوش آباد به صدا درآمد
-
مداد، ابزاری کاٰرآمد و کلاسیک برای نوشتن و طراحی
-
مدیران جدید شهرداری کاشان معرفی شدند
-
زیرگذری که راهَم را سختتر کرد
-
نعمت احمدی، وکیل دادگستری درگذشت
-
سرقت در یکی از بناهای تحت تملک اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی کاشان
-
تعطیلی دادگاه تجدیدنظر استان در کاشان، شایعه یا واقعیت
چقد فضا زیبا به تصویر کشیده شده بود...