روز شنبه حدوداً ساعت 3 عصر در اطراف یکی از صحراهای برزک دنبال گوسفندان بودم که صدای 12 گلوله را بصورت رگبار شنیدم. گمان کنم اسلحه جنگی بود که به این شکل تیر میانداخت. با شنیدن صدا حیرت کردم که چطور در روز روشن با اسلحه جنگی در صحرایی که می گویند محیط بانان اداره حفاظت محیط زیست در آن گشت میدهند به این شکل اقدام به شکار می شود.
بعد از آن چه اتفاقی افتاد؟
هنوز از بهت این موضوع بیرون نیامده بودم که دیدم تعدادی شکار به گله زدند و گله با وحشت از هم جدا شد و هر کدام از گوسفندان به گوشه ای فرار کردند. ما شروع کردیم به جمع کردن گله، تا شب گرفتار این ماجرا بودیم.
چطور بره میش را پیدا کردید؟
فردا همان روز یعنی یک شنبه، وقتی برای چرانیدن گوسفندان به صحرا رفتم، صدایی شبیه به بزغاله را شنیدم به کسی که همراهم بود گفتم؛ دیروز یک بزغاله را جا گذاشته اید؟ گفت نه، من گفتم صدای بزغاله را نمی شنوی؟ و حرکت کردم به دنبال صدا. بالای یک صخره بسیار صعب العبور که رسیدم پایین پایم صدای بزغاله را شنیدم. با طناب و با زحمت بسیار زیادی که هرکسی جرئت انجام آن را ندارد پایین رفتم و در همین حین پایم مجروح شد و بعداً 6 بخیه خورد.
بره میشی را دیدم که رمق حرکت نداشت. او را آوردم بالا و بوسیله یکی از میشها مقداری شیر به او دادم. اما از تشنگی و گرسنگی زیاد طاقت نیاورد و مرد.
من همان شب با آقای قهرمانی رئیس اداره محیط زیست تماس گرفتم و گفتم که گشت برای اینجا بگذارید که ایشان گفت ما کار خودمان را بلدیم.
پس بره میشی که تحویل اداره حفاظت محیط زیست دادید از کجا آمده؟
فردای آن روز در همان محل دوباره صدای دیگری شنیدم با عجله صدا را دنبال کردم و یک بره میش دیگر که احتمالاً با بره دیروزی دوقلو بوده پیدا کردم. سریع او را به خانه آوردم و مقداری شیر گرم کردم و با شیشه شیر بچه ام به او دادم. فردای همان روزبا آقای قهرمانی تماس گرفتم و گفتم که دوقلوی دیروزی را پیدا کرده ام، تشکر کرد وگفت ماموران ما میایند تحویل بگیرند، اما من گفتم فقط به خود شما تحویلش میدهم.
البته تا فراموش نکرده ام بگویم که یک نفر هم با من تماس گرفت و می خواست 4 ملیون تومان آن بره میش را بخرد اما من حاضر به فروش آن نشدم.
بعد از محیط زیست آمدند عکس گرفتند و بره را بردند. بعد شنیدم که اخبار استان عکس آقایی از محیط زیست را نشان داده و گفته است که آن را پیدا کرده اند.
من توقع جایزه ندارم و نداشتم چون بخاطر خدا این کار را کردم اما فکر می کردم حداقل در اخبار بخاطر اینکه دیگران هم تشویق شوند و در اینگونه مواقع به فکر محیط زیست هم باشند نام کسی که این بره را پیدا کرده اعلام کنند. و لااقل از این کار قدردانی کنند.
با آقای قهرمانی تماس گرفتم و از ایشان گله کردم اما او عصبانی شد و به من توهین کرد. این هم قدردانی! اگر شما باشید حاضرید یک کار مثبتی انجام دهید و مجروح هم بشوید و بعد هم به شما توهین کنند؟ فکر می کنید من حاضرم بعد از این هم این کار را تکرارکنم؟ دیگران با دیدن این برخورد چه فکری می کنند؟
واقعا باعث تاسفه...با این مسئولین تا چند وقت دیگه فکر نمیکنم محیط زیستی وجود داشته باشه که بخواهیم ازش محافظت کنیم.