کاشان نیوز –جابرتواضعی: یک جستوجوی کوتاه و مختصر میگوید که واژه «پارادایم» قبل از اینکه از فلسفه وارد جامعهشناسی بشود، ابتدا در سده پانزدهم و به معنی «الگو و مدل» استفاده شد و از ۱۹۶۰ هم به الگوی تفکر و قاعدهمند در هر رشته علمی گفته میشود. هر گروه یا جامعه، «واقعیات» پیرامون خود را در چارچوب الگووارهای که به آن عادت کرده، تحلیل و توصیف میکند. این الگووارههای قدیمی با آموزش محیط، برای فرد بهصورت چارچوبهایی «بدیهی» درمیآیند.
«برود هر که دلش خواست شکایت بکند/ شهر باید به من هیئتی عادت بکند». یک جستوجوی سردستی و مختصر میگوید که این بیت که چند سالی است آن را بر درودیوار هیئتها و روی طبلها میبینیم، پایان شعر عاشقانهای است از یک شاعر مازندرانی به اسم «جابر نوری سمسکندی»، با این مطلع: «حکم در دست شما نیست، ولی سر هستید/ داغ یک غزوه ندارید، پیمبر هستید». بیت دومش این است: «شهر باید به من «الکلی» عادت بکند»! معلوم نیست کدام مداح و نوحهخوانی با تغییر یک کلمه آن را جوری که میخواسته سر زبانها انداخته است.
این بیت دستکاری شده در همین چند سال به پارادایم عزاداری و هیئت و عاشورا تبدیل شده است. پارادایمی که سالبهسال هم پررنگتر میشود. نظریات مختلف شهروندی، برای شهر و شهروند، حق و وظایف متقابلی قائلاند؛ اما غالب رفتاری که بهعنوان رفتار هیئتی میبینیم و میشناسیم، چیزی از حق و وظیفه متقابل را تداعی نمیکند. از نمونههای همیشگی که بگذریم، مقاومت برای برگزاری مراسم محرم امسال و نقض پروتکلهای بهداشتی و نوعی اصرار و لجبازی بر این رویه، مصداق بارز همین پارادایم است. آنهم در شرایطی که مدتها است روی سکوی اول آمار مرگومیر کرونای جهان ایستادهایم. یکبار دیگر این بیت را مرور کنید؛ واضعان این پارادایم اطمینان دارند که کسی با شکایت از این وضعیت هم راه به جایی نمیبرد و برای همین نسخه نهایی را هم برای مخالفان پیچیدهاند: عادت کردن به وضع موجود و «بدیهی» دانستن آن. شما بودید باوجود حمایت نهادهای حاکمیتی نسخه دیگری میپیچیدید؟
جابر نوری شاعر معروفی نیست یا لااقل من نمیشناسم. با جستوجوی مختصر هم اطلاعات یا حتی شعر دیگری از او پیدا نکردم؛ اما هر که هست، آدم بدشانسی است که باید شعرش جعل شدهاش را بر درودیوار شهر ببیند و دستش به جایی بند نباشد. به قول توماس کوهن، فیلسوف و فیزیکدان آمریکایی، همه اعضای یک جامعه باهم و هرکدام بهتنهایی در ایجاد و دوام یک پارادایم سهیماند. این شاعر نگونبخت هم یکی از همه ما است.
۱۴۰
دیدگاه شما