حمید رضا سهراب زاده-اهالي تئاتر كاشان بعد از مدت ها شامگاه چهارشنبه پانزدهم شهريور در باغ تالار شجاعی فین بزرگ گرد هم آمدند. و دوست داران تاتر شاهد اجتماع صمیمی و دوست داشتنی اهالی هنر تاتر به همت خانم گلابچیان بودند. هنرمندانی که پس از چندین ماه از اولین نشست صمیمانه در فرهنگسرای مهر دوباره به دیده بوسی و گفتار دوستانه پرداختند.!!! اما فرق اساسی این نشست دیدن چهرههایی بود که سالیان سال در هیبت تاتر و نمایش کمتر دیده شده بودن و به قولی از پیشکسوتان اولیه کاشان محسوب میشدند. از قبیل آقایان کیهان خدیوی فعال اقتصادی و دکتر ارج فعال پزشکی و دیگر عزیزان هنرمند پیشکسوت.
یکی از مهمترین مهمانان این جشن صمیمی استاد نصرت اله زمانپور بود که به حق میتوان او را پدر تاتر کاشان نامید. ایشان که به گردن همه تاتریهای کاشان حق دارند پس از مدتهای مدید دوری دوباره به دیدن فرزندان تاتری خود آمده و همگان را از این دیدار خرسند نمود.
در این اجتماع آقایان حمیدرضا چاکری مدیر سابق اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان و میثم نمکی مدیر اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی آران و بیدگل و آقای حاج محمود ارج از خیرین کاشانی نیز جزو مهمانان ویژه بودند.
مراسم با تلاوت قرآن آقای احمد صابر طحان تاتری و خوش آمد گویی مجری تاتری آقای عباس پوران شروع و سپس و با سخنرانی در باره تاریخچه تاتر در کاشان توسط آقای محسن خسروی از پیشکسوتان این عرصه ادامه یافت. پس از آن خانم فریبا گلابچیان تاتری، متنی را برای حاضران قرائت نمودند که در آن به شکل زیبایی ار نام نمایشهای اجراشده بهره برده بود و تشکیل این جلسه را تقدیم کرد به آقای نصرت اله زمانپور. اجرای موسیقی توسط وحید خسروی تاتری، همراه حمید و حسین خسروی دیگر برنامه این جشن بود. کلیپ عکس از برخی اجراهای تاتر از سال ۱۳۵۲ تا کنون تهیه شده توسط سید مجتبی جدی برنامه بعدی نشست و سخنرانی کوتاه آقای چاکری و نیز سخنرانی صمیمانه کیهان خدیوی و تجلیل از استاد نصرت اله زمانپور و همسرش و نیز خانم گلابچینان به خاطر برگزاری از این نشست دیگر برنامههای اجرا شده آن بود. در پایان آقای امیر خدیوی و سعید خسروی دو نوازی سنتور و ضرب را اجرا نمودند. پس از پایان جلسه حاضران به صرف شام از هم خداحافظی کردند.
یکی از نکات خوب و جالب این دیدار صمیمانه گپ و گفت دوستانه بین سه نسل از تاتر کاشان بود که صحنههای بیاد ماندنی را به یادگار میگذاشت. دیدن این همه تاتری به سنین مختلف که چنان با شور و ذوقی خاص همدیگر را در آغوش میگرفتند و از دل تنگیهای دوری میگفتند که دل سنگ را به حالشان میسوزاند. جامعهای هنری که میباست هر روز و در هر زمان و در کنار هم به ایفای نقش مهم خود در زمینه اجرای تاتر بپردازند اینک به خاطر نامهربانیها دل به این دیدارهای فصلی خوش داشته است. عدم جایی مناسب و درخور هنرمندان تاتری برای اجرا نمایش و نیز عدم بودجه لازم برای این منظور باعث گردیده که چراغ پر فروغ تاتر این شهرستان رو به خاموشی برود که امید است این محافل و مجالس دوباره چرخ ناتوان تاتر را توانا کند و مردم از این هنر ناب بهرمند گردند عدم تامین بودجه لازم برای این منظور باعث گردیده که چراغ پر فروغ تاتر این شهرستان رو به خاموشی برود که امید است این محافل و مجالس دوباره چرخ ناتوان تاتر را توانا کند و مردم از این هنر ناب بهرمند گردند.
تئاتر چیست؟! سقف ندارید؟! در حالیکه بسیاری از مردم در همین کاشان سقف و سر پناه ندارند که بخواند ، با چند سر عائله مستأجرند و هیچ درآمدی ندارند. خدایا شکر خیریّن کاشان می دانند باقیات الصّالحات کجاست؟ و برای چه خرج کنند! درود بر خیرین کاشان. ضمنا مشتی دختر و پسر را به اسم هنر جمع کرده اید. لطفا یاد آنها کسب و کار حلال بدهید. همین دختران اگر در رشته ای خیّاطی ، قالی ، آرایشگری و... فعال شوند در آمد با آبرو دارند و خودشان را عرضه برای تئاتر و نمی کنند
شادان و مسرور شدیم از دور هم جمع شدن و نفس کشیدن در فضایی که پدر تآتر کاشان در آن نفس می کشد و افسوس خردیم که چرا اهالی تآتر سقفی برای خودشان ندارند تا گهگاهی همدیگر را ببینند و نشود فصلی یکبار بعد از بسته شدن کارگاه تآتر رها کارگاه تآتر کاج در خانه ی تاریخی احسان برپاشد و لی پایدار نبود و روزهاست که زمزمه می کنیم تو فکر یک سقفم... باشد که این چرخ گردون همسو با اهالی مهربان تآتر کاشان بگردد............