کاشان نیوز-امیر عباس مهندس: با تعاریفی که از پست مدرن و نحلیل آن به استناد اندیشهی لیوتار مستفاد میشود نقش بارز نشانهگذاری در یک اثر به جهت مهیا نمودن تکثر برداشت، خوانش و یا معنا امری بدیهی است. که این مهم یا ویژگی حرکتی است در راستای عقب راندن تمامیت و شکستن کلان روایتها برای تأکید بر عدم قطعیت، حتا اصرار بر عدم قطعیت در خرده روایتهایی که در یک بستر یا متن کنار هم قرار گرفتهاند.
یک اثر به واسطهی آنچه به نمایش یا به بیان آمده مورد خوانش یا تحلیل قرار میگیرد. به عبارتی همواره عمل یا رفتار و ماهیت بیشتر معرف عنوان ارائه شده میباشد.
چنان است که در یک اثر بیشتر با تفسیر روبرو هستیم که به جهت تعدد نشانه تفسیرهای متعددی بر اساساندیشه، فرهنگ و دنیای ذهنی فراهم میآورد. در چنین پیشفرضی است که میتوان کلاژ را نمودی از هنر پستمدرن قلمداد نمود. عدم قطعیت و دوری آگاهانه از معنای نهایی، قطعی و واحد امری است که در یک اثر کلاژ کاملن مشهود، بارز و عیان میباشد.
کلاژهای مالکیزاده مبین مواجه انسان امروز با پدیدهای است که فردیت فرد را به چالش فرامیخواند. این چالش بیشتر از آنکه فرآیند رهیافتی باشد یا حتا راهی را نشان دهد، آیینهای شده برای مخاطبی که با مالکیزاده احساس نزدیکی و همراهی میکند.
به عبارتی هر تکه و بخشی از آثار مالکیزاده را میتوان پنجرهای دانست که بیننده را به دنیایی دیگر و متفاوت پرتاب میکند. بستری که میتواند نمودی از جهانبینی هنرمندی باشد که برای مخاطب خود تدارک دیده است. شاید این امر به واسطهی بازتاب مسائل اجتماعی یا نسبیگرایی و دوری و شک در قطعیتها تعامل مخاطب را درپی دارد. به صورت معمول خوانشاندیشه و تامل در پدیدهها و رویدادها، گسترهی ذهنی و دغدغه فردی که کلاژ را برای بیان هنرمندانه خود برمیگزیند سهل است اگرچه وصول به بطناندیشه هر فرد همواره ممتنع بوده، اما روشن شدن دلمشغولی هنرمند در یک تابلو کلاژ با تصاویر و نشانههای آشنا چندان مشکل نیست.
در این راستاست که مالکیزاده با استفاده از متریالهای آشنا و فراخوانی هر امکانی علاوه بر بیان افکار خود در پی تصاحب و هدایتاندیشه مخاطب نیز میباشد. با در نظر داشتن این امر که در یک اثر هنری تعاریف و ساختار پدیدارشناسی پیشاز تولید یا خلق اثر میتواند مورد توجه قرار نگیرد، و آنچه مهمتر است حس مخاطب با خود اثر در همان زمان مواجه میباشد. چراکه هر تعریف در ناخودآگاه هنرمند به امری نهادینه شده رسیده اما هنگام شکلگیری اثر، احساس هنرمند است که از تعاریف پیشی میگیرد و هرچه این حس قوی و سفتهتر باشد اثر هنری به شاهکاری ماندگار نزدیک میشود. ضمن آنکه به همین واسطه وصول خوانش بخش ناهشیار ذهن هنرمند تاملبرانگیزتر خواهد بود که در آثار کلاژ کشف و دستیابی به این مهم با تعریف تأثیرپذیری، رضایت و شعف بیننده را به دنبال دارد. در مجموعه کارهای مالکیزاده حس زندگی، شور و جوانی، علاقه و دلمشغولی هنرمند که گاه سعی در پنهان کردنش دارد قابل تامل است.
کلاژهایامیر رضا مالکیزاده هنرمند جوانی که کار و پشتکارش فردایی روشن را نوید میدهد اردیبهشت و خردادماه در گالری زورخانه دانشپور مورد بازدید علاقمندان قرار گرفت.
دیدگاه شما