کاشان نیوز-علی خالویی*: نامش محمدعلی است. شهرتش فتاحی، دانشآموخته دانشگاه تهران است، از واژه اردکانی که نشان از زادگاهش میدهد بهعنوان پسوند شهرتش کمک میگیرد.
محمدعلی فتاحی اردکانی، به دلایلی که عنوان نمیکند، از ادامه تحصیل در مقطع دکترای خویش منصرف میشود.
در یکی از بازدیدهای میدانی «ایستگاه آبخوان کاشان» در معیتش بودم، بازدیدی که منجر به تزریق اعتبار قابلتوجهی در بخش آبخیز شهرستان گردید، جدیت و اهتمام مباحث آبخیزداری در رفتار و کلامش مشهود است.
به گفته خودش از بنیانگذاران آبخیزداری در مدیریت جهاد وقت بوده و از وقتیکه معاونت آبخیزداری به منابع طبیعی آمده، او همچنان پیوندش را با موضوع موردعلاقهاش حفظ کرده است.
فتاحی در حال حاضر مدیر مجتمع آموزشی دکتر جوانشیر کرج است.
تا اینجا مقدمهای بود بر شناخت کسی که قرار است بخشی از نقدهای ایشان بر عملکرد بخش آبخیز کشور را به رشته تقریر درآورم، بهراستی باگذشت چهار دهه از عملکرد سازمان جنگلها و معاونتهای آبخیزداری، ما کجای راهیم؟ چقدر راه را پیمودهایم؟ و چقدر راه نرفته داریم؟
فتاحی آماری از گنجایش آبخوان ایران مرکزی میدهد، آماری شگرف با کلی اماواگرها، فتاحی ظرفیت دینامیک آبخوان ایران را برابر ۱۵۰ میلیارد مترمکعب و ظرفیت استاتیک آن را ۵۲۸ میلیارد مترمکعب عنوان میکند، ظرفیت عظیمی که میتواند رواناب و سیلهای قابلتوجهی را با کمترین هزینه در خود جذب و انباشت کند.
بهراستی چگونه است که ما بهجای اینهمه سد و پروژههای آبخیزداری در جایجای کشور عزیزمان آنهم در سطح زمین، هیچگاه به این فکر نکردیم که میشود این حجم از آبخوان ایران را از طریق اجرای پروژههای زیرسطحی، تغذیه نمود؟
چرا هیچگاه با ایجاد سدهای زیرزمینی نهتنها کمک به تغذیه «آبخوان ایران مرکزی» نکردیم؟ تا ضمن جلوگیری از تبخیر آبهای پشت بندها و سدهای موجود زمان بیشترین مقدار آب و کمترین مقدار هزینه را صرف کنیم!
شاید خواننده محترم با گذر از اتوبان کاشان راوند، بهکرات «ایستگاه آبخوان کاشان» را در پاییندست اتوبان رؤیت کرده باشد، این ایستگاه متأثر از بارندگیهای بهار سال جاری، آبگیری شد، متأسفانه تا مهرماه نیز هنوز دارای انباشت آب قابلتوجهی بود! آبی که طبق نظر کارشناسان فن، خاصه مدیریت جهاد کشاورزی شهرستان که بارها و بارها منتقد این موضوع بوده: «که آب استحصالی «ایستگاه آبخوان کاشان» باید در همان اوایل آبگیری، به سفره آبخوان کاشان نفوذ کرده باشد، متأسفانه این اتفاق نیفتاده و این از عملکردهای نامطلوب این پروژه میتواند محسوب شود». عملکردی که باید در عیبیابی آن اقدام عاجل نمود.
با بررسیهای آماری فتاحی، در ذهن متبادر میشود دیگر وقت آن رسیده سازمان جنگلها در اجرای پروژههای خود، ناگریز است تجدیدنظر کند.
نیاز مبرم است سازمان جنگلها، نیمنگاهی دقیق به نفوذ آب به آبخوان دشتهای روبهزوال ایران نماید. آنهم با اجرای «سدهای زیرزمینی».
فتاحی تمامی دشتهای ایران را مبتلابه فرونشست میداند او از ۶٠۵ دشت ایران، ۳۵۵ دشت را مبتلابه و دچار میداند. آماری نگرانکننده.
فتاحی لزوم چابکتر شدن سازمان جنگلها در اجرای پروژههای آبخیزداری متناسب با تغییرات اقلیمی را عنداللزوم میداند.
بهراستی آیا وضعیت کاشان در اجرای پروژههای «سدهای زیرزمینی» در چه موقعیتی ست؟
آیا هرگز سدهای زیرزمینی در این دشت اجراشده است؟
سازمان جنگلها چقدر به «مشارکت مردمی» در اجرای پروژههای آبخیزداری ایمان و اعتقاد دارد؟
آیا ادارات منابع طبیعی اهتمام و ظرفیتی برای تغییرات ساختاری پروژههای اینچنینی در خود دارند؟
شنیدهها حاکی از کمکهای قابلتوجه صندوق ذخیره ارزی به «توسعه پایدار دشت کاشان» اجرای پروژههای آبخیزداری است. آقای فتاحی نگران آن است اعتباراتی را که درنتیجه بازدید پس از سیل بهار سال ۹۷ در اختیار ادارات منابع طبیعی که بالغبر دو میلیارد پیشبینی و اختصاص داده است در محل خود هزینه نشود، یا بهموقع هزینه نشود! ایشان خود را مکلف به پیگیری استانی موضوع میداند!
بهراستی آیا مدیران شهرستانی و یا استانی اهتمامی به کاربست پروژههای موفقتر، نوینتر و بروزتر در بخش آبخیز در دشت هستند؟ آبخوان دشت تشنه آب است، تشنه تغذیه و اجرای «سدهای زیرزمینی» در گوشه گوشه ارتفاعات جنوبی شهرستان کاشان. آب را از دشت و مردمانش دریغ نکنیم!
*کارشناس حوزه محیطزیست و منابع طبیعی
دیدگاه شما