کاشان نیوز- صادق صدقگو: جنگ تحمیلی پس از ۸ سال دفاع مقدس و نابرابر، با نصرت رزمندگان اسلام به پایان رسید. حضرت امام خمینی(ره) چند ماه پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی در پیامی در تاریخ ۶۷/۹/۱۴ ضمن تجلیل و تقدیر از سنگرسازان بی سنگر و رزمندگان جهاد سازندگی، آنان را فرزندان خویش خطاب کردند و فرمودند:
«فرزندان عزیز جهادیم به تنها چیزی که باید فکر کنید به استواری پایه های اسلام ناب محمدی صلی الله علیه و آله وسلم است.»۱
حضرت امام(ره) در ادامه این پیام، دشمنان حقیقی اسلام ناب را زر اندوزان حیله گرو قدرتمندان بازیگر و مقدس نمایان بی هنر اعلام می کنند.
شاید هر کس با شنیدن این بخش از پیام، مرجع ضمیر را پیدا نمی کرد اما بعدها این واقعیات بر همگان عیان گشت و در گذر ایّام، مخالفان حقیقی اسلام ناب محمدی(ص) نقاب از چهره برداشتند و به منظور رسیدن به اهداف و برنامه های خود در مقام تهدید امنیّت ملّی و اتّحاد و انسجام داخلی برآمدند.
امام امت(ره) با این کلام خویش، جبهه جدیدی در برابر جهادگران گشود. جبهه ای که مبارزه و دفاع در آن بر پایه «فرهنگ» استوار بود. از این رو، رزمندگان جهادگر چه آنان که در کسوت رسمی و اداری جهاد سازندگی اشتغال داشتند و چه آنان که مفتخر به همراهی با جهادگران در سالهای آتش، خون و حماسه بودند این بار سازندگی در عرصه «فرهنگ» را سرلوحه کار خویش قرار دادند.
سازندگی فرهنگی و مقابله با چالشهای و مشکلات به وجود آمده توسط کسانی که امام امت(ره) آنان را قاعدین کوته نظر دیروز و مدعیان بی هنر امروز می نامد، ماموریتی بود که به جهادگران به عنوان اسوه های حضور و عبور از میادین سخت و طاقتفرسا سپرده شد تا با بهکارگیری تمام مهارتها و ابزارها، برنامهها و فعالیتهای خود را بر محور استوار نمودن پایه های اسلام ناب محمدی (ص) قرار دهند و اینگونه بود که جهادگران که خدمات شان همواره «چشم دل عشاق خدمت به دین و مردم را روشن نموده است ۲» بار دیگر خوش درخشیدند.
«فرهنگ» پدیده ای اجتماعی است که موجودیتی حقیقی دارد، ولی اغلب ابعاد آن غیر قابل رویت، ذهنی و مستلزم ادراک درونی و تفهیمی است و «فرهنگ جهادی» نیز یکی از مولفه های اسلام ناب و زاییده تفکرات دینی در جامعه اسلامی ماست و از این رو توانسته است از جایگاه ارزشمندی در تار و پود سیستم اجرایی کشورمان برخوردار باشد. این سبک فرهنگی دارای ویژگی های قابل توجهی مانند: ایثار، مسئولیت پذیری، همت و پشتکار، تکیه بر مشارکت و عقل جمعی، مشورت با خبرگان و توجه به ارزشهای ملی و دینی است.
از سویی « مدیریت» نوعی تدبیر برای اداره امور در حوزه های تخصصی یا عمومی است و «مدیریت جهادی» تدبیری برخاسته از مبانی اسلامی و زاییده تجربیات ارزشمند مدیران خصوصاً در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی است که در طی این سالها با اخذ تجربیات خبرگان و نخبگان، قوام و دوام یافته است.
مقام معظم رهبری نیز با تاکید بر حفظ روحیه جهادی ۳ ، بر کارایی فرهنگ جهادی در همه صحنه ها و عرصه ها تاکید فرموده ۴ و پیشرفت های باور نکردنی ملت در سالهای پس از پیروزی انقلاب را مرهون مدیریت جهادی دانسته و تحقق همه اهداف نظام اسلامی را در گرو حفظ و استمرار فرهنگ و روحیه جهادی می دانند. ۵
تجربه ۳۵ ساله پس از پیروزی انقلاب نشان داده است که اکثر مدیران توانمند، لایق و کاردان در سالهای پس از انقلاب از «جهاد سازندگی» برآمدهاند. تشکیلات جهاد سازندگی خصوصاً در دهه نخست پس از پیروزی انقلاب، بی اغراق و گزافه گویی، دانشگاهی بود که «مدیریت جهادی» توام با «فرهنگ جهادی» را بر پایه تقوا، اخلاص، صداقت، امانتداری، امید، تواضع، مردم گرایی، خدمت بی منت، ساده زیستی، ایثار، خودباوری و نوآوری به جوانان و نوجوانان جهادگر آموخت و اینچنین بود که حضرت امام خمینی در سومین سال تاسیس این شجره طیبه در تاریخ۶۱/۳/۲۷ در تجلیل از جهادگران در پیامی فرمودند:
«باید اعتراف کرد اینان (جهادگران) بزرگترین آبرو را به انقلاب اسلامی خود داده اند و با تکیه به اسلام و خدای تعالی در این راه بهترین نمونه و الگو برای همه جوانان مسلمان و متعهد اسلامی گردیدند» ۶
وجه مشترک مدیریتی و اجرایی نیروهای جهادگر نوعاً برخاسته از ویژگیهای خود جهاد و جهادگران اولیه ازجمله اخلاص، تعهد، تخصص، روحیه کار و تلاش، خدمترسانی بی منّت، خلاقیت، جسارت و ریسکپذیری، صداقت، مردمگرایی، ساده زیستی، ایثار انعطافپذیری، پویایی، تواضع و بیآلایشی، مشورت پذیری و روحیه کار جمعی است. این ویژگیهای برجستهای است که در مدیریت جهادی متبلور میشود.
در دولت دکتر حسن روحانی نیز غیر از ۴ وزیر که مدتی عضو مؤثر و مرکزی جهاد سازندگی یا در قامت وزیر جهاد سازندگی بودهاند (آقایان آخوندی، زنگنه، حجتی و هاشمی) برخی از اعضای کابینه نیز مثل اسحاق جهانگیری معاون اول ریس جمهور نیز از جهاد سازندگی برخاسته است. بر اساس برخی اطلاعات و آمارهای موجود، با اطمینان میتوان ادعا کرد که بخش قابلتوجهی از مدیران کشور در سطوح پایه، میانی و ارشد تربیتشدهی جهاد هستند؛ بنابراین اغراق نیست اگر ادعا کنیم جهاد بیشتر از هر ارگان، دستگاه و نهادی در همه زمینهها برای اداره کشور، مدیران زبده و تأثیرگذار پرورش داده است. اگر با دقت به کاشان و مدیرانش طی ۳۷ سال گذشته بنگریم، درمییابیم که نیروهایی که از جهاد برخاستهاند و مدتی در عرصه مدیریت اجرایی در شهر فعالیت داشتهاند، خوش درخشیدهاند و منشأ خدمات شایانی بودهاند. از مسئولیتهایی چون فرماندار تا اعضای شورای اسلامی شهر و شهردار، از عرصههای عمرانی و فرهنگی تا صنعت و کشاورزی، ریاست دانشگاه کاشان تا جدیدترین آن ریاست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی…..
دکتر مصطفی جوادی مقدم، سنگر ساز بی سنگر و جانباز جهادگر، کسی که در سن ۱۸ سالگی لباس رزم بر تن کرد و به عنوان راننده بولدوزر داوطلبانه به سوی جبهه های نبرد حق علیه باطل شتافت. او که در دهه دوم عمر خویش، بیش از ۳۰ ماه سابقه حضور عاشقانه و مخلصانه خود را در کنار سنگرسازان بی سنگر گردان سلمان فارسی جهاد کاشان به ثبت رسانیده است و نشان افتخار جانبازی از ناحیه پای چپ و همچنین استنشاق گازهای شیمیایی بر سینه دارد، امروز نیز ماموریت یافته است تا سنگر دیگری بنا کند. سنگری که دیگر جانپناه نیست بلکه ملجاء و پناهگاهی است برای اصحاب بی پناه فرهنگ و هنر و رسانه در برابر نگاهی که آنها را تهدید می داند و نه فرصت. سنگری که اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه را در برابر تفکری افراطی که آنان را به دلیل ضدّیت با نظام و انقلاب و وابستگی به بیگانگان، علی الدّوام مورد حمله، هجمه و تخریب قرار می دهد، محافظت کند.
دکتر جوادی مقدم، باید همچون سنگربان بیدار، با حمایت های پدرانه از آنان و همچنین همکاری با آنها در چهارچوب قانون، گام های موثری در راستای توسعه فرهنگی، هنری و دینی شهر بردارد و بر پایه آموخته هایش در کنار جوانان مؤمن، فداکار و کمتوقع جهاد سازندگی، اوضاع آشفته و نابسامان فرهنگی شهرمان را سامان دهد. شهری که فرهنگ آن بر پایه ۷۵۰۰ سال تمدن بنا شده است اما در این سالها سیاسی کاری های توام با بی اخلاقی و بی انصافی بر فضای فرهنگی اش سایه افکنده است.
از مهمترین چالش ها، ضعف ها و کاستی های عرصه فرهنگ و هنر شهرمان که توسط کارشناسان، نخبگان و متخصصان فرهنگی همواره مورد تاکید بوده و باید برای توسعه فرهنگی همه جانبه در برنامه ریزی های نظام مند و سیاست گذاری ها مورد توجه ویژه و در اولویت قرار گیرد بدین شرح است:
– ضعف مدیریتی شدید و سپردن امور حساس فرهنگی به افراد ناآشنا و ناتوان در اثر نگرشهای تنگ جناحی و عدم فهم حساسیت امور فرهنگی
– حاکمیت روابط و توصیه های نامعقول در برنامه های فرهنگی بجای برنامه ریزی و نگرش کارشناسی براساس اهداف و ماموریتهای سازمانی و قانونی
– بی توجهی محض به اندیشه و سلایق هنرمندان و اصحاب فرهنگ و رسانه و نگاه ابزاری به ایشان در راستای اهداف جناحی و گاه انحرافی
– ضعف مفرط موضع و جایگاه نهادهای فرهنگی در برابر نهادهای بالادستی در اصفهان و حتی شهرهای هم تراز و در نتیجه عدم اختصاص بودجه و امکانات درخور ومضاعف شدن محرومیتی دیرین کاشان از توجهات ملی
– اهتمام صِرف به برنامه های مراسمی و ظاهری و در بسیاری موارد ترویج نگاه قشری و خرافی به دین و مذهب و دور شدن از برنامه های معرفت افزا و روشنگر
– عدم استفاده از نیروهای فهیم و کارشناسان برجسته فرهنگی و هنری کاشان و اکتفا به افراد سرسپرده و تنگ نظر و فرصت طلب در مدیریتها و اختصاص بودجه و امکانات
– سپردن اغلب برنامه های فرهنگی به نهادها و ارگانهای غیر فرهنگی و عقب نشینی روزافزون نهادهای اصلی فرهنگی، سمن ها و تشکلهای مردمی از متن امور فرهنگی
– عدم تعامل و هم افزایی میان نهادهای فرهنگی شهرستان بویژه شهرداری، حوزه هنری، کانونهای فرهنگی مساجد، دانشگاهها، مدارس، سازمان فرهنگی ورزشی شهرداری، فرهنگسراها و ناحیه مقاومت بسیج و … با اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی
– اعمال محدودیتهای فراقانونی و جلوگیری از فعالیت روان و سهل تشکلها، انجمنها و محافل و جلسات فرهنگی و هنری و به تعطیلی کشاندن اندک فعالیتهای فرهنگی و رسانه ای موجود در شهرستان و منطقه
– دخالت، ارائه نظر و اعمال سلیقه ادارات، نهادها و ارگانهای دولتی و غیر دولتی غیر مسئول در امور فرهنگی
و….
از جمله دلایل توفیق مدیر جهادی در جامعه امروز ما، درک ضروریات و نیازهای جامعه و تلاش برای بر طرف کردن آنهاست. در این حالت تعیین استراتژی، ارائه راهکار و تصمیم گیری با سرعت بیشتر و آینده نگری بهتری ظهور و بروز یافته و عاملی مهم در شکوفایی و توسعه پایدار فرهنگی منطقه شکل می گیرد.
امید است دکتر مصطفی جوادی مقدم، فعال فرهنگی و نام آشنای شهرمان با مدیریتی جهادی در عرصه فرهنگ و بر پایه مجموعه ظرفیتهای قابل احیا در منطقه فرهنگی کاشان، زمینه ساز تحوّل، تحرّک و رونق در حوزه فرهنگ و هنر این منطقه باشد.
شکوفایی و تعالی فرهنگی این زادبوم دوست داشتنی و احیای معنوی این دیار، نیازمند همّت و تلاشی همه جانبه، نگاهی بلند و عزمی جزم است تا گرد غفلت ها، ندانم کاری ها و تنگ نظری ها، بیش از این مانع ظهور و ترقی جلوه های فرهنگی این حوزه جغرافیایی نگردد.
پی نوشت:
۱- صحیفه امام(ره)-جلد۲۱-صفحه ۲۰۵
۲- همان-جلد۲۱-صفحه ۲۰۴
۳- سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ ۸۴/۱۰/۱۴
۴- همان
۵- فصلنامه فرهنگ جهادی، شماره ۱، پاییز ۱۳۷۴
۶- صحیفه امام(ره)-جلد۱۶- صفحه۳۳۹
حقیردراواسط سال۱۳۶۵ضمن اتمام تحصیلات کاردانی عمران دوره کارآموزی ام رادرجهادسازندگی انجام سپس بدلیل نیز ضروری بصورت قراردادی درحدود۲سال واندی مشغول کار وخدمات ارزنده ای رادر روستاها به نتیجه رساندم البته درسالهای۵۹لغایت ۶۳نیز درواحدهای مختلف بنابه نیاز مشغول خدمت وکاربودم وازسال ۶۷ نیز جهت کاردردستگاه دیگری که بصورت استخدام کشوری بودبه تهران منتقل وتاالان بالغ بر۲۶که یادم نیست دریکی ازشرکتهای دولتی مشغول بکاربوده حال درصددم سوابق مدت اشتغال جهادرا جزو سوابقم اعمال تابازنشسته شوم راهکارچیست متاسفانه درآنموقع نسخه ای ازقراردادهارابما نداده اند ممنون میشم راهکار ی ارایه گردد تابتوانم ازسوابق دوره جها دسازندگی را بیابم وبازنشسته شوم باتشکرفراوان باتوجه به کهولت سن دیگر توان کار رانداشته وندارم تا با تحقق این موضوع جوانترهاسرکاربیایند منتظرراهنمایی هستم باتشکرسعادت
برادر گرانقدر جناب آقای مهندس صدقگو با سلام و احترام نوشته حضرتعالی باعث آن شد تا نکته ی را که می توان در مقاله ی گنجاند به اشاره عرض کنم ، همزمانی تغییر در مدیریت اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره میراث فرهنگی با آن که دیر هنگام صورت گرفت ولی نشان از اصرار و درخواست پایدار اهالی فرهنگ و هنر به تغییر در رویه ها و نگاه هاست ، این موضوع بار سنگینی را بر دوش مدیران امروز این دو نهاد تاثیر گذار قرار می دهد و البته چشمانی نیز منتظر اعمال تغییرات هستند . فرصت به دست آمده ، کوتاه ولی مقتنم است و لازم است آقایان دکتر جوادی و دکتر جاوری بیش از آن که به امروز و واکنش های اطرافیان بنگرند برنامه های برای فردا و نیازهای آن داشته باشند ، پر واضح و مبین است که نگاه به فردا به معنی زمان سوزی امروز و نادیده گرفتم امروز و شرایط حال نیست ، ولی انتظار از تغییرات پایدار نیاز اولیه است که باید به دست توانمند این مدیران محقق شود .
سلام جناب آقای صدقگو.فرمایشات شما صحیح .درمقابل اعتماد دولت به اصحاب فرهنگ وهنر ،این عزیزان هم بایدبه مبانی واصول وسیاست های فرهنگی نظام جمهوری اسلامی پایبند باشند.