کاشان نیوز-علی خالوئی : در چند سال اخیر نامهربانیهای زیادی به طبیعت، حیات وحش و زمین از طرف انسانها را دیدهایم یا شنیدهایم، البته به لطف شبکههای اجتماعی.
شانزدهم آذر روز جهانی خاک است، کارشناسان این حوزه در وصف این موضوع، سخنها راندهاند، که ما بدون خاک، حاشا که به سلامت به سر برسم.
البته از نوع خوبش، خاکی که آلوده نشده باشد، سموم نداشته باشد، از ته سیگارهای که مملو از «فیلترهای فلزات سنگین» باشد، عاری باشد و دهها باید دیگر از این نوع. (فیلتر سیگار بیش از سیزده هزار الیاف تشکیل شده که حاوی فلزات سنگین سمی ست که برای انسان و طبیعت بسیار خطرناک ست).
ولی در این یادداشت حقیر میخواهم به یمن روز جهانی، به موضوع از جهت دیگری نگاه کنم، و دیده خواننده محترم را، گسترهی بیشتری ببخشم.
سگها، آری یا خیر؟
سگها، از خانواده سگسانان هستند، و البته گرگها نیز. سگ بعنوان اولین خیانت بشر و دخالت بشر در طبیعت است، سگها که از اجدادشان، گرگها بوجود آمدند، ابتدا در طبیعت وجود نداشتند، رقمی بالغ بر ۲۰ تا ۴۰ هزار سال قبل با منابع متفاوت انسان سگها را برای «بهرهکشی» خود از طبیعت به وجود آورد.
من علاقه خاصی به این لغت «بهرهکشی» دارم، از یک طرف معنی کامل بیگاری و در اختیار قرار گرفتن چیزی در اختیار چیز دیگری را میرساند. و دوم اینکه دقیقا به تمام معنی کلمه دخالت در امری و یا پدیدهای را مبرهن مینماید. مثلاً بهرهکشی انسان از طبیعت، از حیوانات، و از سگ.
حالا به قول دوست نکته سنجی کار ندارم با این موضوع لطیف، که چرا علیرغم اینکه گرگ اجداد تاریخی سگ محسوب میشود، چرا نزد ما ایرانیان سگ نجس و ناپاک است ولی گرگ خیر!
ولی از آنجا که قرار شد انسان برای امنیتش، گلهاش، بارکشی و شکارش از سگ بخواهد، بهرهکشی غیرمنصفانه بنمایید، شاید اصلاً به ذهنش هم، خطور نمیکرد، روزی این موجود دستساز، روی دستش بماند با هزاران مصیبت خود کرده، که از قدیم حکما فرمودهاند، خودکرده را تدبیر چیست؟ یا اصلا نیست!
در یکی از شبکههای اجتماعی، که الحق و انصاف بسیار عالی به موضوعات اجتماعی ـ زیست محیطی میپردازد، از خوانندگان خویش میپرسد برای مهار معضلات سگهای ولگرد چه پیشنهاداتی دارید، یک سوال و چهار جواب برایش تدارک دیده
الف) قبول سرپرستی توسط ما انسانها
ب) عقیم کردن
ج) غذا ندادن
د) پیشنهاد از شما
از اینکه مرجع سخن ما به شدت، زیست محیطی ست، با هر گونه برخورد فیزیکی و کشتار بیرحمانه (متأسفانه و خارج از منش و کنش انسانی تزریق اسید) به شدت مخالف است و اصلا در گزینههای خود نیاورده است.
حال مشکل سگهای ولگرد مگر چیست؟ که در یادداشتی دیگر نیز حقیر به این موضوع پرداختم.
سگهای ولگرد با حضور در جوامع انسانی با توجه به جسارت و شهامتی که دارند و از طرفی قرابتی که به جوامع انسانی دارند، از منابع غذایی متنابهی برخوردارند، همین منابع غذایی که در طبیعت باعث رقابت در تولید نسل و ایجاد نسلهای قویتر و عاری از بیماریها در جانورانی وحشی میشود، باعث تقویت جوامع سگهای ولگری میشود که قرار بود انسان آنها را در خانه یا باغ یا کارخانجات خود برای امنیت، نگهبانی و یا سرگرمی نگهدارد.
وقتی منبع غذایی افزایش یافت، تولیدمثل هم افزایش مییابد و این یعنی توازن در طبیعت جانوری بهم میخورد و این باعث میشود مثلأ «شاه روباه»، «روباه شنی»، «گربه شنی» یا «گربه پالاس» که از منظر زیستی، در درجات امنیتی بالاتری از سگهای ولگرد هستند در معرض نابودی یا تعارض منابع غذایی قرار گرفته یا شکار این حیواناتی که از نظر ژنتیکی ارزش بالای زیست محیطی ندارند، شوند. و دچار انقراض و اصمحلاض، پس راه حل چیست؟
در ذیل این سؤال نظرات بیشماری از دوستداران و کنشگران محیط زیست ارائه شده، بسیاری با توجه به وضعیت اقتصادی جامعه ایران و وجود برخی باورهای غلط با قبول سرپرستی مخالفت میکنند،
برخی موافق با عقیمسازی و برخی مخالفت مینمایند بهرحال جایگاه اندیشهها و ابراز عقیده در یک فضای دوستانه باز است و این محیطهای اینچنینیست که خلاق است و میتواند مشکلات بیشمار جوامع انسانی را رتق و فتق نماید.
در اینکه باید فکری بحال «این خود کرده انسان» شود، چارهای نیست،
اینکه چگونه و چطور با این چالش برخورد کرد شاید بشود بسیاری از معضلات زیست محیطی را حل نمود.
اگر خواننده محترم، سری به چاله زباله بزند قطعا درخواهند یافت که، جزء جزء مشکلات ما درهم تنیده شده عملکرد خود ماست،
نمیشود مثلا به معضل ترافیک پرداخت ولی به حفظ کیفیت و کمیت خاک نپرداخت، میشود؟
نمیشود به چالش جادههای مواسلاتی بین شهری کاشان پرداخت، ولی به میزان نرخ فرسایش خاک شهرستان در اثر سیل و باد نپرداخت، میشود؟
نمیشود تمامی اصول پایداری توسعه یک جامعه در رعایت دقیق اصلهای زیست محیطی آن جامعه است، از خاموشی چراغهای خیابانها در شبها که توازن زیستی موجودات شب زی را دچار اختلال میکند، تا استفاده نکردن از مواد منفجره در مناسبتهای سنتی و اعیاد که باعث اختلال در زاد و ولد پرندگان میشود، میشود؟
نمیشود از استفاده کمتر از پلاستیک در خریدهای روزانه تا، استفاده کمتر در بنرهای که در مراسمها و مناسبتهای تازه رسم شده استفاده میکنیم. میشود؟
آیا باید دهها و یا هزاران سال طول بکشد تا بفهمیم چطور جانوار و گیاهانی که حاصل دخالت ما در طبیعت است ممکن است، خطراتی برایمان بوجود بیاورد!
که حل آن چالشها، مقادیر متنابهی از وقت و سرمایهمان را به هدر برد.
به احترام خاک و زمین:
لازمست، دخالتمان را کم کنیم.
لازمست چارهای برای دخالتهای ناآگاهانه قبلیمان کنیم.
لازمست و ناچاریم برای فرزندانمان زمینی سالمتر بدون چالش و تمیزتر فراهم کنیم.
لازمست زمینی بدون «گیاهان تراریخته» و «سگهای دستکاری شده» و «جانوران غیرطبیعی» داشتهباشیم.
به راستی شما بفرمایید چگونه باید با این معضل، «سگهای ولگرد» مقابله کرد؟
تزریق سم
کشتن با گلوله
عقیم کردن
سرپرستی انسانی
احداث پناهگاه نگهداری و دور کردن از محیطهای انسانی
دیدگاه شما