کاشان نیوز – محمد ثابت ایمان: روزی در کوچهپسکوچههای قدیمی شهرم قدم میزدم. لابهلای عطر کاهگلی سنت. ظریفی جلوتر از من راه میرفت و درحالیکه حواسش به حضور من نبود، با لهجهی غلیظ کاشانی با خودش حرف میزد که؛ «میگن ماهوارهام میخواد بیاد حالا.
ماهواره چه جوری تو _ ای_ کوچا خواد _ اومَ_مَ_ که باورم نمیشه »
از آن روز قریب سی سال گذشت. جهان ما از مصادیق توسعه جامد به مایع و بالاخره به توسعهی گازی رسید. جایی که عدم ثبات و عدم کنترل در آن حرف نخست را میزند.
این مهم با مصادیق توسعه علمی در آخر زمان هم همراه است. حتی ریشه در موعود هم دارد. جایی که او با شیئی که از آن نور ساطع میشود با همهی خلق صحبت خواهد کرد. همان مقیاس یک یکم تریبون و امکان حضور فردی و اجتماعی افراد در شبکههای مجازی.
پیشازاین در نگاه به تاریکخانهی مدیریت شهری گفته بودم که نورافکنها روشنشدهاند و دیگر کسی نمیتواند در پیچیدگیهای خودساختهی مدیریتی پنهان شود. متر مطالبهگری مردم از حس مسئولیتپذیری ایشان جلو خواهد زد. یک سر این ماجرا، در حوزههای مدنی و در قبال بیلیاقتیها و تاکردههای مدیران سبز خواهد شد و سر دیگر آن با پدیدهی غلبهی حاشیه بر متن در قاب لمپنیزم اجتماعی، قابلظهور خواهد بود.
شرایط سخت اقتصادی مردم، بحرانهای کوچک و بزرگ اجتماعی، بیعدالتیهای برخی مسئولان بیریشه، فاصله و شکاف طبقاتی عجیب، توسعهی شبکههای مجازی و بالاخره مسئله دینستیزی که دارد جایگزین دینگریزی این روزهای ما میشود، همه و همه دلالت بر این حقیقت دارد که دیگر نمیشود سر در کبک عافیت گذاشته و به عادت نااطمینان دیروز مردم، اطمینان کرد.
سیلی دیروز در استانداری آذربایجان شرقی، صرفنظر از گروه بازیها و جناحبازیهای عدهای ناقصالعقل و بتپرست و رنگ آئین و خدا نادیده و خداناسپاس، در همان فرم و شکل حضورش در ابتدای پذیرش مسئولیت یک مقام، نشان از هویدا شدن ابعاد تاریک همان اتاق مدیرانی دارد که هنوز بر جادهی یکطرفهی حضورشان ترکتازی میکنند.
پردهای بود که بهموقع درید. امید آنکه گوشها هنوز که هنوز است بتوانند بشنوند!!!!
مسئولی که در جایگاه وکیل شهر، برای موکل خودش شکایت میکند!
ریاست شورایی که قریب ۲۰ سال است بر کرسی رستم مداری تکیه زده و نسنجیده و ندانمکار به حضور مدنی منتقد خویش راه نمیسپارد!
یا آن یکی که تمام هموغماش در انتخابات گذشته حذف رقیب و یکدست کردن میدان برای ظهور همگروهیهای خودش بود!
نه راه سیمرغ میشناسد نه حد پرواز.
مرغابی کوچکی است در اسارت حوضچهی تاریک خویشتن خویش که با آمدن روشنایی فردا نامی هم از او بر جای نخواهد ماند.
او نفهمیده است که جهان روبرو، جهان بی دیوار است و بیدر.
نمیداند که ژست مقدسمآبی ایشان نیز، با طنز قوانین نامأنوس و متناقض مصونیت فضای مجازی یا عدم کنکاش در اموال مسئولان در جهان توسعه گازی پیش روی، یک ندانمکاری در برخورد با حقیقت زیبای علمی است که پایههای خاتمیت دوران آخرزمانی را تشکیل میدهد. آنجا که ختمیمرتبت در صفت جانشینی اسم به حقیقت واژه باید خود باد! واژه باید خود باران باشد.
پاسخ داده و کتاب و علم و سوگند رحمانی حقتعالی به نون و القلم و مایسطرون راه روشنایی میبخشد و تنها بزرگی مقام بشر را در آموختن و به کارگیری علم میداند و بس .
وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِکَهِ فَقَالَ أَنْبِئُونِی بِأَسْمَاءِ هَٰؤُلَاءِ إِنْ کُنْتُمْ صَادِقِینَ.
آنجا که اگر علوم را به ۲۷ حرف تقسیم کنیم. تلاش بشر تا قبل از موعود به مقدار دو حرف آن بیشتر نرسیده و با ظهور آخرینهای راه، بشر به کشف و استمرار ادامهی علم نائل خواهد آمد.
اینجاست که در روز میلاد بزرگترین رسول اجتماعی زمان، حضرت ختمیمرتبت، باید ظهور اینگونهی شعبان بیمخهای های مطالبهگر مردمی را در قبال شعبان بیمخهای نامسئول مدیریت کشور، تبریک گفت (چراکه؛ الناس و دین ملوکهم) و شاهد یک پوستاندازی در آیندهی توسعه کشور بود. شبیه عمل آتش به اختیاری که بیتردید، امنیت خودساختهی مدیران نااهل را بر هم زده و مسیر پاسخگویی بیشتر ایشان را در پیشگاه حقالناس و حقالله فراهم خواهد کرد. جایی که میتوان گفت که؛ هیچکس امنیت نخواهد داشت مگر به صدق و خلوص در رفتار و خدمت به مردم در حیطهی ادعا و اختیارات در تصاحب پست.
آنجا که باید دانست؛
تمام میشود مجال ترکتازی بشر
مسیر اسبهای وحشی نگاهتان کجاست
در آن قیامتی که کوه صبر آب میشود
قبیلههای بیثبات، قبلهگاهتان کجاست؟؟؟
دیدگاه شما