کاشان نیوز- گل محمدی مهمترین صنعت فراگیر در شهرستان کاشان زمانی یگانه دوران در جهان بود که از کاشان به بلغارستان رفت در ایران نیز با برند گلاب کاشان که صاحب نامی در جهان شده بود استانهای دیگری به تولید این محصول پرداختند، آذربایجان شرقی، تهران، اصفهان، فارس، کرمان و خراسان رضوی و چند استان دیگر در این زمینه شروع به فعالیت کردند.
از باغ 400 هکتاری برزک فقط اتاقهایی باقی مانده که کشاورزان بدون مجوز ساخته بودند!
کمتر محصولی مانند گل محمدی است که طیف وسیعی از شهروندان را از برکت وجود خود مستغنی نماید، از کشاورز گرفته تا گل چین، گلابگیر، تاجران این محصول و شرکتهای بزرگ گلاب و اسانس تا گردشگران ایرانی و خارجی.
با ورود کشورهای دیگری مانند چین، بلغارستان، ترکیه و تاجیکستان در این حوزه اندکاندک با نام گلاب ناب قمصر گوی تولید را از ایران ربودند و وارد رقابت با کاشان شدند.
در ایران و خاصه کاشان، با گرم شدن تدریجی هوای کره زمین، بحران آب و رقابت ناسالم گل محمدی با اسانس های وارداتی و مدیریت نابسامان این محصول استراتژیک اندکاندک از وسعت گلستانهای گل محمدی کاسته میشود و عدم توازن بین قیمتهای اعلامشده دولتی و کشاورزان لطمات شدیدی به تولید این محصول وارد شده است.
شیوع شدید کرم ساقه خوار نیز در این میانه از وسعت گلستانها کاسته و کشاورزان را در تنگنای شدید قرار داده است.
باید به یاد بیاوریم سرنوشت فرش دستباف را که به دلیل عدم مدیریت در کاشان چنان محجور شده است که دیگر اثری از رونق صادرات هرروزه کامیونهایی که از میدان سنگ کاشان بارگیری میکردند دیده نمیشود.
فرش ماشینی هم با توجه به اینکه صنعتی بشدت وابسته به صنایع خارجی است جایگزین مناسبی برای درآمد فرش دستباف نبوده و نیست و از طرفی توزیع درآمدی که فرش دستباف در بین اقشار کمدرآمد داشت هرگز توسط فرش ماشینی صورت نمیگیرد.
و امروز هم نوبت به گل محمدی رسیده است و میرود که ریشه گل محمد که محصولی کم آب و سازگار با اقلیم کاشان است را بخشکاند.
نیمنگاهی به واردات گل محمدی از دیگر شهرهای کشور به کاشان و بیتدبیری در آموزش و حمایت کشاورزان باعث اتفاقاتی مانند خشک شدن تأسفبار 400 هکتاری برزک شده و این ترس را به دل هر صاحب عقلی میاندازد که باوجود تغییرات اقلیمی اگر نتوانیم با شرایط خاص این دوران وضعیت گل محمدی را سازگار کنیم و کیفیت گذشته را بازگردانیم این محصول در کاشان نابود خواهد شد.
اگر مدیران شهری با اندکی تأمل به جشنوارههای پررونق گذشته نگاهی بیافکنند بی تدبیری خود در زمینه تعطیلی آنها را در کاهش توان کشاورزان و تولیدکنندگان سنتی گلاب به عینه خواهند دید!
اگر ساده انگاری و پاک کردن صورت مسئله مراجع بهداشتی در تغییر گلاب گیری سنتی به صنعتی یا شبه صنعتی را در نظر بیاوریم خواهیم دانست که عدم آگاهی و فرافکنی مشکلات بهداشتی چه بلایی بر سر این محصول آورده است!
سخن کوتاه، تا چند سال دیگر اگر تغییری در آموزش، حمایت و سیاست گذاری درست در کاشت، داشت و برداشت گل محمدی و تولید گلاب صورت نگیرد باید فاتحه گل محمدی را بخوانیم!
دیدگاه شما