· فرمانداری کاشان یک دستگاه اجرایی است و پول ویژه ای ندارد که بتواند به ورزش کمک کند
· خیلی از گروهها بدون هماهنگی با هیئت کوهنوردی دارند فعالیت کوهنوردی انجام میدهند
· رکوردهای سمیرا هدایی یزدلی برای شرکت در پارالمپیک به حد نصاب نرسید
*آقای حیدریان! نخست اینکه مدتی قبل یک واقعه مهم جهانی یعنی «مسابقات المپیک و پارالمپیک» در سطح جهانی پایان یافت. در این زمینه کاشان هم سهمی در این واقعه داشت، اما کاشان میتوانست در پارالمپیک حضورموثرتری داشته باشد در این مورد نظر شما چیست؟
ابتدااز شما تشکر میکنم برای تلاش در خبررسانی وقایع ورزشی کاشان درسایت «روزنامه کاشان». باعث خوشحالی جامعه ورزشی کاشان است که یک چنین امکانی در کاشان وجود دارد.
بحث المپیک و پارالمپیک که یک رویداد جهانی است بحمدالله امسال با گذشت ۳۵ سال از انقلاب پرفروغترین سال ورزشی بود که بچههای ایرانی توانستند در «لندن» برای ایران رقم بزنند، هم در پارا و هم در المپیک رسمی. و این با آن تعاریفی که در ورزش دنیا بر اساس شاخصهایی که تعریف شده و توسعه یافتگی را در بحث ورزش و کسب مدالها در صحنههای بینالمللی تعیین میکنند ارتقاء ایران در سطح المپیکی و پارالمپیکی نشان داد، و مشخص شد که ما در بحث توسعه کشور هم موفق بودیم، یعنی اگر این توسعه در سطح کشور نبود در ورزش هم این اتفاقات نمیافتاد. و حضور ارزشمند و شورانگیز و شکوهمند ورزشکاران را میتوانیم به فال نیک بگیریم و انشااله با تمهیداتی که واحد ورزش جوانان دردست اقدام دارد، تمامی کشور دارند در ورزش سرمایه گذاری میکنند و بخش خصوصی دارد به بحث ورزش ورود پیدا میکند، ارتباط علمی فدراسیونها که با فدراسیونهای جهانی برقرار کرده و برقراری کلاسهای داوری و مربیگری همگی نشان از موفقیتهای بیشتر ورزشی کشور ظرف سالهای آتی است.
ورزش کاشان هم از این قاعده مستثنی نبوده و نیست و همه باید همت کنیم چه هیئتهای ما و چه اداره ورزش جوانان، انشااله به سمت تربیت ورزشکارانی باشیم که حدافل در المپیکهای آینده بتوانند بعنوان نماینده شهر کاشان در مسابقات حضور داشته باشند، گر چه در تنیس روی میز جناب آقای «صباغیان» بعنوان تنها داور تنیس روی میز کشور برای اولینبار در تاریخ این رشته این توفیق را پیدا کرد که بعنوان یک ایرانی و نماینده مردم کاشان، در المپیک حضور داشته باشد و افتخاری باشد برای ورزش کاشان، و نشان بدهد که در سایر رشتهها هم، چه در بحث داور و چه در بحث ورزشکاری، اگر ما بتوانیم سرمایهگذاری مناسبی انجام بدهیم، حضور بچههای کاشان در مسابقات المپیک دور از دسترس نخواهد بود. امیدواریم ظرف سالهای آینده با توجه به استعدادهایی که میبینیم در بحث ورزش روز به روز توفیقات بیشتری نصیب ورزش میکنند، حضور بچههای کاشانی را هم در چهار سال آینده در المپیک داشته باشیم.
درسطوح جهانی و آسیایی کم نیستند از بچههای کاشانی که حضور دارند، هم در تیمهای ملی و در باشگاههایی که درسطح آسیا و در مسابقات جهانی فعالیت میکنند.
المپیک هم بحث و شاخصهای خاص خودش را دارد و حدنصابهای مخصوصی دارد که امیدواریم کاشان هم بتواند ظرف ۴ سال آینده یک یا دو سهمیه در مسابقات داشته باشد.
در پارالمپیک هم خانم «سمیرا هدایی یزدلی» که الان معلول هست و درمسابقات جهانی پارالمپیک هم نایب قهرمان شد، اگر انشاالله حدنصابهایی که لازم هست را بدست بیاورد، فکر میکنم ایشان بتواند در پارالمپیک بعدی، بعنوان یکی از نمایندههای کاشان حضور داشته باشد، منتها شرطش استمرار تمرینات است و حضور قوی خودش در مسابقات.
بحثهای المپیک در رشته والیبال این امید را داریم، همینطور در رشته فوتبال، که ورزشکارانی مثل «احسان حاج صفی» یا «امیر غفور» یا «ناصر رحیمی» بتوانند در آینده و در المپیک بعدی در «آرژانتین» انشاالله جزو تیمهایی باشند که صعود میکنند به المپیک و این استحقاق را داشته باشند که آنجا خودی نشان بدهند.
* اشاره کردیده به اسم خانم «هدایی» ایشان چرا در پارالمپیک شرکت نکرد؟
علت عدم حضور ایشان برای مسائل رکوردگیری از قبل بود. خوب شما میدانید که در المپیک بحث اخذ سهمیه تقریباً شاید از دو سال قبل از خود المپیک رقم میخورد. و ایشان در آن شرایط و موقعیت زمانی این فرصت برایش ایجاد نشد، هنوز رکوردهایش به آن حدنصاب نرسیده بود که درمسابقات المپیک یا رکوردگیریها حضور پیدا کند. تمرینات را ادامه داد و مسابقات متعددی که رفت و اخیراً هم مسابقات جهانی که رفت، خب حدنصابش خوب بود. منتها چون از زمان آن قضایا و رکوردگیری گذشته بود، وصل به این داستان نشد که امیدواریم شاهد حضور ایشان در پارالمپیک بعدی باشیم.
* ما هیچ کسی دیگر نداشتیم که در المپیک یا پارالمپیک شرکت کند؟
چرا میشد، اگر تیم والیبال ما در انتخابیه المپیک حضور داشت صددرصد «امیر غفور» هم امسال جزو المپیکیها بود «محمدرضا سرنجی» هم در نابینایان اگر اختلافات و شرایطی که در فدارسیون بوجود آمد نبود، این ورزشکار هم از تیم نابینایان جا نمیماند. ایشان در دوره قبلی بوده و این دوره هم میتوانست باشد.
* شما از چه مشکلاتی صحبت میکنید؟
متاسفانه مشکلاتی که در فدراسیون نابینایان بوجود آمد و تعویض مربی که صورت گرفت باعث جا ماندن ایشان شد. استعدادهایی هستند و بلاخره المپیک یک موضوع خاص است، به استمرار طولانی مدت در میادین ورزشی نیاز دارد، تلاش مضاعف میخواهد و استقامت که انشااله در دورههای آینده و المپیک «آرژانتین» شاهد مشارکت کاشان هم باشیم.
* کاشان تا کنون کسی را داشته که در المپیک شرکت کرده باشد؟
ما هیچ ورزشکاری در طول تاریخ نداشتهایم که توانسته باشد در المپیک شرکت کند.
* پارالمپیک چطور؟
پارالمپیک هم همینطور.
* حادثه مهمی که در سالجاری و گذشته کاشانپشت سر گذاشت، حادثه بهمن در کرکس برای کوهنوردان کاشان بود. در واقع یک مسئله ملی بود. چقدر کوهنوردی کاشان از این حادثه لطمه دید و فکر میکنید که جای خالی کسانی که کشته شدند را میتوان با کسانی دیگر پرکرد؟
از دست دادن نخبهها در تمامی ردهها و بخشها مشکل است، چه در مسائل علمی، چه فرنگی و چه ورزشی. ما در مباحث علمی هم داریم، الان نخبههایی را که در زمینه هستهای از دست دادیم پر کردن جای آنها بسیار سخت است. مسائل ورزشی هم به لحاظی که ورزش یک جریان مستمری است و تا یک قهرمان و یک ورزشکار به جایگاه قهرمانی برسد، سالها باید طی شود و هزینههای هنگفتی را چه خود ورزشکار و چه خانوادهاش، و چه مجموعه کشوری باید هزینه کند تا یک شخص به درجات عالی ورزشی برسد و نخبه شود و حضور موثر در میادین داشته باشد.
ضایعهای که در بهمنماه رخ داد، در ورزش کوهنوردی کاشان و آقای «تمنایی» را با چهار نفر از همنوردانشان در آن حادثه به رحمت خدا رفتند، بسیار سنگین بود برای ورزش کاشان و برای پر کردن جای ایشان باید منتظر بود تا چه اتفاقی بیافتد و سالهایی سپری شود تا بتوانیم فردی مثل آقای «تمنایی» یا آقای «صباغی» یا آقای «احمدی» یا دیگر دوستانی که دراین حادثه از بین رفتند را داشته باشیم.
* یک چنین حوادثی وقتی در امور ورزشی اتفاق میافتد، مبتلابه یک شهر یا کشور است و این حادثه هم در سطح ملی بود. در این موارد مسئولیت جبران حادثه یا کمک کردن در حادثهای که جریان دارد بعهده چه کسی است؟ در این حادثه هیئت کوهنوردی وظیفه خود را به نحو احسن انجام داد، اما نمره تربیت بدنی و شورایشهر یا شهرداری یا فرمانداری که در این زمینه به نظر میرسد که کمرنگ عمل کردند خوب نبود. نظر شما چیست؟
اینها برمیگردد به مکان و زمان حادثه و تعاریفی که دستگاههای متولی برای همه دستگاههای اجرایی تعریف کردهاند. با توجه به نوع حادثه که در شهرستان «نطنز» اتفاق افتاد، و بر اساس تعاریفی که ما الان داریم، جمعیت هلالاحمر که مسائل حوادث برونشهری را بعهده دارند، اولین دستگاهی است که به ماجرا ورود پیدا میکنند.
ستاد حوادث بحران استانداری و شهرستانهایی که در آن فضا حادثه اتفاق میافتد اولین دستگاههایی هستند که مسئولیت دارند که ورود پیدا کرده و مدیریت کنند بحران بوجود آمده را. و سایر دستگاهها باید کمک کنند.
در این حادثه هم که در «نطنز» اتفاق افتاد، انصافاً فرمانداری «نطنز» خیلی خوب وارد شد. از همان شب اول که حقیر هم آنجا حضور داشتم فرماندار «نطنز» بعنوان رئیس ستاد بحران شهرستان در ستاد مستقر شدند با هماهنگی که با جمعیت هلالاحمر شهرستان و سایر دستگاههایی که در شهرستان میشد اتفاق بیافتد آن شب تصمیمات خوبی گرفته شد با استانداری اصفهان و فرمانداری کاشان در ارتباط دائم بودند دوستان.
نوع مکانی که این اتفاق افتاده بود صعبالعبور بود، و همینطور که مستحضر هستید، نیروی انسانی که میخواست به منطقه برود باید ۵ساعت پیادهروی میکرد و حتی اگر قرار بود هلیکوپتر هم بیاید که از جمعیت هلالاحمر کل کشور هم علیرغم آن محدودیتهایی که برای انرژی هستهای داشتیم آمد، منتهی عملاً با نظر کارشناسان دیدیم کارآمد نبود. چون نه باند فرود داشت و نه فضا اجازه میداد و شاید هم باعث میشد که بهمنهای متعدد دیگری هم ریزش کند. نهایتاً این را خدمت شما عرض کنم، نمرهای که میتوان در این داستان داد نمره قابل قبولی است.
منتها حای بحث دارد که حوادث غیرمترقبه استانداری و خود شهرستان و شهرستانهایی که اینگونه ارتفاعات را دارند. -خب کاشان قلل مرتفعی ندارد که چنین پیشبینیهایی صورت بگیرد- باید این پیشبینیهای لازم را داشته باشند، بویژه صعودهای زمستانی ورزشکاران در کرکس، نه تنها از کاشان، که از خارج از کشور هم میآیند و صعود زمستانه دارند به این قله. لذا باید تمهیداتی را از قبل در نظر بگیرند. باید پناهگاههایی در ورودیها و در ضلعهای مختلف قله کرکس بوجود بیاید. هلالاحمر «نطنز» با آن شهرستانها آمادگی لازم را داشته باشند. هلیکوپتری که بعد از ۲۴ ساعت از تهران آمد، میتوانست در خود «نطنز» از قبل پیشبینی شود، اعتبارش تامین شود و حتی در آنجا باشد. اینها تجربیاتی است که در حوادثی که بوجود میآید کسب میشود و منتج به این میشود که دوستان تصمیم بگیرند و مسائل را دنبال کنند. من خبر دارم بعد از حادثه کرکس حوادث غیرمترقبه استان اعتبار خوبی را برای فرمانداری «نطنز» پیشبینی کردند که پیشبینیهای لازم را بعمل بیاورند تا سرعت در امدادرسانی در حوادث مشابه انشاالله بیشتر شود و بتوانیم –خدا نکند اتفاق اینجوری بیافتد- اما ما حداقل بتوانیم افرادی که در معرض آسیب و حادثه قرار گرفتهاند را انشااله زودتر نجات بدهیم.
*خب این اتفاقی بود که افتاد و بعد به فکر افتادند که اعتبار را افزایش داده و اقداماتی بکنند، برای ورزشهایهای دیگر چه؟ آیا شما پیشبینی نمیکنید که ممکن است خدای نکرده برای آنها هم حوادث خاص خودشان پیش بیاید؟ برای آنها چه برنامهریزی شده است؟
بله، حادثه در ورزش اتفاق میافتد. ما دیدهایم در زمین فوتبال هم در عالیترین سطح و در سطح تیم ملی هم بوده، ورزشکاری بر اثر سکته از بین رفته. حادثه در ورزش هم خبر نمیکند حتی در عالیترین سطح ورزشکاری، ورزشکاران نخبه هم گاهی دچار حادثه میشوند. فدراسیونها بر اساس قوانین و مقرراتشان و هیئتهای پزشکی شهرستانها در چهارچوب شرح وظایفی که دارند، عمل میکنند. یعنی در مسابقات ما حتماً پزشکیار هست. در موقعیتهایی که بصورت عمومی برگزار میشود حتماً پزشکیار هست. هر جا که قانون پیشبینی کرده که باید پزشکیار وجود داشته باشد و کمکهای اولیه باشد هیئتهای ما نظارت میکنند. این داستان متولی دارد. هیئتهای پزشکی-ورزشی که فدراسیون الان دارد متولی این موضوع هستند که نظارت کنند پزشکیار اعزام کنند. آمبولانس، بر اساس قوانین و مقررات مسابقات رسمی تا سطح کشور وجود آمبولانس در کنار زمین مسابقات الزامی است. اینها چیزهای است که به مرور زمان بر اثر حوادثی که اتفاق افتاده تجربه شده و آرام آرام قوانین هم به تبع آن حوادث پیش رفته و فضای امنی را بحمداله ورزشکاران نسبت به دهههای گذشته دارند. ولی نسبت به شرایط استاندارد و مطلوبی که ما انتظار داریم و شاید در کشورهای توسعهیافته هست هنوز خیلی فاصله داریم که بتوانیم برای مجموعههای ورزشیمان پزشک مقیم داشته باشیم، اطاق امدادرسانی مجهز داشته باشیم و خیلی از مسائل را بتوانیم پیشبینی کنیم و اعتبارات به حد نیاز آنها را بتوانیم تامین کرده و استقرار دهیم. هنوز تا آن استانداردهای جهانی فاصله داریم ولی میتوانم به شکل قاطعی خدمت شما عرض کنم که نسبت به دو دهه گذشته وضعیت بهتری وجود دارد وضع امدادرسانی و پزشکی ورزشی ما و بحث بیمههایی که ورزشکاران ما دارند که اگر خدای نکرده دچار حادثه شدند یک مرجعی هست که بخشی از هزینههایش را تامین کند.
تاقبل از این اگر یک ورزشکاری حادثه میدید، نمیدانست به کجا باید مراجعه کند، ولی الحمدلله ظرف سالهای اخیر با تاسیس فدراسیون ورزشی –پزشکی و ایجاد شعب در شهرستانها و استانها ورزشکاران یک پناهگاهی دارند و خود را بیمه میکنند و اگر خدای ناکرده دچار حادثه شدند با ارائه مدارک و مستندات بخشی از هزینههایشان را دریافت میکنند. اینها قدمهای خیلی خوبی است و قبول داریم جامعه ورزشی کشور که هنوز با آن استاندارهای فاصله داریم ولی بسمت آن داریم حرکت میکنیم. انشااله ظرف سالهای آینده بتوانیم به یک نقظه اطمینانبخشی برای ورزشکاران برسیم.
بر اساس تعریفی که برای بیمه ورزشی شده بود و غرامت فوتی که میشد تعلق بگیرد، دوستان در شهرستان و استان پبگیری کردند و بر اساس مبلغی که قانون مشخص کرده بود پرداخت شد.
* در مورد مسئله کوهنوردان، عرض کردم که تربیتبدنی کمرنگ عمل کرد. یکی از دلایل این بود که عدهای روزانه و هفتگی برای تجسس و پیدا کردن جنازههایی که زیر برف باقی مانده بود، بصورت داوطلبانه میرفتند به مکانی که خطرات زیادی در انتظارشان بود. اینها بیمه و پشتیبانی نداشتند. البته هلالاحمر یک اتومبیل در اختیار ایشان قرار میداد. من از مسئول گروه تجسس آقای «باغ شیخی» هم این سوال را پرسیدم که اگر اتفاقی برای این اشخاص بیافتد کی مسئول است و ایشان صراحتاً گفت که ما در این زمینه هیچ مسئولیتی را نمیپذیریم در این مورد البته هیچ پیشبینی نشده بود. شاید هم من اطلاع ندارم. شما در این مورد اطلاعی دارید و در این مورد تمهیدی شده بود؟ این مسئله از این جهت مهم است که در موارد مشابه در حالی که ارگانهای دولتی هیچ اقدامی موثر نکردند و مردم داوطلبانه اقدام کردند اگر سانحهای واقع میشد دیگر باید منتظر چه کسی مینشستیم؟
درسته بر اساس آن تعریفی که گفتم هرکسی متولی امداد و نجات نیست، این را خود افراد باید لحاظ کنند. اگر بر اساس تعریف حادثهای که بوجود آمده، من مسئولیتی در مورد امداد و نجات ندارم بنابراین حضور و رفتن هم خطرزا است و هم عواقب قانونی به دنبال خواهد داشت. خود آقای «صباغی» جزو کمیته امداد و نجات جمعت هلال احمر بود و قانوناً و اینگونه افراد که دورهها، تعلیمات و آموزشهای خاص این کار را دیدهاند و مجوز این کار را دارند باید دخالت کنند.
خب آن روزها این بحث مقداری عاطفی و احساسی شد و از روزهای اول تا آخرین روزی که آقای «بهادری» پیدا شد خیلی از بچهها به این دلیل که ایشان همنوردشان بود، و به لحاظ عاطفی خیلی دنبال رعایت قوانین و مقررات در این قضیه نبودند، تذکرات و هم از طریق هیئت به دوستان ابلاغ میشد که کسانی که میخواهند بروند حتما از هیئت کوهنوردی مجوز بگیرند و هماهنگ کنند که حداقل هیئت در جریان باشند که اگر خدای نکرده کسی دچار حادثه شد بتوانند پیگیری کنند. بعضی از دوستان این هماهنگی را با هیئتهای مربوطه انجام میدادند، با جمعیت هلال احمر یا هیئت کوهنوردی نطنز، بعد از این هماهنگیها اعزام میشدند. و بعضیها هم نه خودسرانه میرفتند و خداوند کمک کرد و حادثهای اتفاق نیفتاد و اگر در همان روزهای اول هم حاثهای اتفاق میافتاد درسته که تربیتبدنی به تبع و به معنای عام همه فعالیتهای ورزشی را زیر نظر دارد، ولی ما یک واسطه هستیم و در اصل هیئتهای ورزشی هستند که براساس آییننامهای که دارند و به تایید هیئت دولت رسیده متولی هستند و دستگاه تربیت بدنی دستگاه ناظر و هماهنگ کننده است.
هیئتها هم برای اجرای فعالیتهایشان مصوبه دارند از مجلس شورای اسلامی و هیئت دولت و بر اساس همان آییننامه فعالیت میکنند و افراد اگر در این چهارچوب قراربگیرند و فعالیت کنند مجوز هیئت در حقیقت مجوزتربیت بدنی است عدم هماهنگی با هیئت عدم هماهنگی با تربیتبدنی است و اینها همه تعریف شده و چهارچوبها مشخص شده و امیدواریم که در آینده دوستانی که در این فضا قرار میگیرند برای امداد و کمکرسانی و حتی برای فعالیت توجه کنند.
ما الان کم نداریم، خیلی از گروهها بدون هماهنگی با هیئت کوهنوردی دارند فعالیت کوهنوردی انجام میدهند، اینها هیچ مشکلی ایجاد نمیکند اما اگر حادثهای بوجود آمد و خانوادهها مدعی شدند هیئت کوهنوردی میتواند ادعا کند که اگر ۵ یا ده نفر را بعنوان یک فعالیت رسمی برده چون مجوز نداشته یک کار غیرقانونی مرتکب شده و توصیه ما به همه گروهها این بوده که خود را بیمه کنند و خیلی از گروهها آمدهاند و ورزشکارانشان را بیمه میکنند و آمار بیمهشدگان از سال ۸۶ به بعد روبه افزایش است و هرسال ما یک روند منطقی را در اینباره میبینیم و معنی آن این است که مردم و خانوادهها به سمت قانونی کردن فعالیتهایشان میروند و همینکه میروند و خودشان را بیمه میکنند و خودشان را در دید هیئت ورزشی ما قرار میدهند نشان میدهد که آگاهیها نسبت به اینگونه موارد بیشتر میشود.
* شرایطی که برای بیمه شدن ورزشکار هست، شرایط خاصی است و متقاضیان باید در تیم خاصی عضو باشند و از طرف هیئت یا شخص خاصی معرفی شوند؟
همه افراد میتوانند. چه کسانی که بعنوان یک کار تفریحی و پر کردن اوقات فراغت ورزش میکنند میتوانند خود را بیمه کنند که خب عادی است. ورزشکارانی که تحت پوشش هیئتها و تیمها و باشگاهها هستند که اصلاً الزامی است قانوناً باید بیمه کنند و اگر بیمه نکنند مسئول گروه یا مسئول باشگاه و هیئت مسئولیت قانونی دارند و اگر ورزشکاری بیاید دریک مسابقه قرار بگیرد و بیمه نشده باشد هم برای سرپرست مسابقات و هم برای مسئول آن تیم و هم برای برگزار کننده و آن هیئت قانوناً جرم تعریف شده است و این در مورد افرادی است که رسمی و حرفهای کار میکنند. و خانوادههایی هم هستند که میخواهند تعطیلات یا برای اوقات فراغت ورزش کنند که اگر خدای ناکرده دچار حادثه شوند میتوانند از مزایای بیمه استفاده کنند.
* جایگاه کاشان در سطح استان را از نظر کیفیت خدمات بودجه و فعالیت ورزشکاران چگونه ارزیابی میکنید؟
من بر اساس آمار و ارقام اینها را خدمت شما میگویم. بر اساس ارزشیابی که سال گذشته در استان از مجموعه ادارات ورزش جوانان انجام شد نقل میکنم:
تا قبل از سال ۹۰ برنامه خاصی ورزش استان نداشت و بصورت مقطعی ارزشیابی انجام میشد که ظرف آن سالها هم کاشان چه خودش و چه هیئتهایش و چه واحدهای مربوطه همیشه مقام اول را کسب میکردند و سال ۹۰ براساس سندی که برای استان تنظیم شد و ارزشیابی که توسط اداره کل ورزش جوانان استان اصفهان انجام گردید، جایگاه سالهای قبل کاشان را تایید کرد و بر اساس آمار و ارقامی که خود اداره کل ورزش جوانان احصا کرده بود، از مجموعه فعالیتهای فرهنگی، مسابقات قهرمانان در زمینههای مختلفی که در این سند هست، باز کاشان رتبه اول را کسب کرد در سطح استان، حتی با وجود شهر اصفهان که جمعیت دو و نیم میلیون نفری دارد.
درگروهبندی که انجام شد کاشان رتبه اول را دارد که نشان میدهد که هیئتهای ما رتبه اول را دارند و هم به لحاظ ورزشکاری، ورزشکاران نخبه ما خوب بودند هم در مسابقات و هم در مسائل فرهنگی و در مجموعه فعالیتها شهرستان کاشان رتبه اول را کسب کرد، این به لحاظ عملکرد.
اما به لحاظ اعتباری ما اعتقاد داریم شاید آنگونه که استحقاق آن را داشته در موضوع اعتبارات کمکی به کاشان نشده که دلایل مختلفی هم دارد که شاید از حوصله بحث خارج باشد. ما اعتقاد داریم اگر امروز بحث استان شدن کاشان مطرح هست و شاخصهای صنعتی، دانشگاهی، دانشآموزی و خیلی از موارد که مقایسه میکنیم با خیلی از استانها، میبینیم جایگاه استان شدن کاشان نسبت به خیلی از مراکز استانها بیشتر است. و در زمینه ورزش هم من به جرات میگویم که خیلی فراتر از دیگر شاخصها است. حتی فراتر از شاخصهای صنعتی فرهنگی و دانشجویی کاشان است و با حضور تیمهای ما با توجه به تیمهای که در لیگبرتر و تیمهایی که در دسته یک کشور دسته دو و دسته سه و ورزشکارانی که در تیم ملی بودند و تعداد هیئتها جایگاه ورزش کاشان جزو ده استان برتر کشور هست. حتی اگر در بخشهای دیگر اگر میگوییم کاشان استان دوازده یا سیزدهم کشور میتواند باشد در ورزش میتوانم بگویم رتبه ما زیر ده تای اول استانهای کشور است به لحاظ ورزشی، چون از قدیمالایام جایگاه ورزشی، نخبهها و استعدادهای ورزشی و نیروهای باتجربهای که در بدنه ورزش بوده و هست، همیشه کاشان را نسبت به خیلی از شهرستانها و حتی از خیلی از استانها متمایز میکرده است.
* آقای حیدریان مقصود ما از اینکه وقت شما را گرفتیم برای مطرح کردن مسائل عمومی ورزش کاشان بود. شما در مورد مشکلات تربیتبدنی کاشان اگر صحبتی دارید ما آماده شنیدن هستیم؟
مشکلات ورزش کاشان تقریبا آن چیزهایی است که درسطح کشور هم هست. اما اگر به شکل ویژهتر بخواهیم کاشان را مطرح کنیم، از همین نکته آخر باید استفاده کنیم. ببینید الان ورزشکارن ما تیمهای باشگاهی و تیمها، هیئتهای ما، استحقاق حضور در مسابقات قهرمانی کشور را دارند، همین تیمهای مختلفی که در لیگهای مختلفی داریم نشان میدهد که استعداد و ظرفیت ورزش کاشان بالا است منتها چون در سطح شهرستان هستیم به تبع کاشان از داشتن یک سری اعتبارات خاص که درسطح استان در اختیار اداره کل و مدیر کل و استاندار هست و میتواند به ورزش کمک کند حتی با توجه به اینکه شهرستان ویژه هم شده و بضاعت ورزششان هم بالاست محروم است.
فرمانداری کاشان یک دستگاه اجرایی است و پول ویژهای ندارد که بتواند به ورزش کمک کند. شورای شهر وشهرداری کاشان مشکلات خاص خود را دارند و هیئتها هم ظرفیتهای محدودی دارند و از طرفی اعتبارات جاری هم با توجه به الحاق ورزش جوانان برای کمک به توسعه ورزش هم محدود است.
بنابراین تا کاشان استان نشود این مشکلات خواهد بود و عمده مشکلی که داریم عدم ورود بخش خصوصی به حوزه ورزش است و ما انتظار داریم شهرستانی که ۱۲۰۰ واحد صنعتی دارد تیمهای ما وقتی برای ده و بیست ملیون و سی ملیون از حضور در کشور باز میمانند و این زیبنده کاشان نیست و انشااله بتوانیم با کمک مسئولین کاشان و تمهیداتی که برای ایجاب بستر لازم و ورود صنایع به ورزش را داشته باشیم و کمک کنند.
یقیناً افتخاراتی که از این رهگذر شامل حال ورزش و مجموعه شهر خواهد شد ارزشمند خواهد بود و آمار ناهنجاری و آمار اعتیاد کاهش پیدا خواهد کرد و بسیاری از مسایلی که در حاشیه شهر مبتلابه جوانان شده کم خواهد شد. اینها در تمامی دنیا تجربه شده است. در کاشان هم با توجه به ظرفیتهایی که هست و با توجه به مسائل و مشکلاتی که شهرکهای اقماری اطراف و حاشیه خود کاشان الان بیشتر به چشم میاید و اگر بخش خصوصی صنایع کاشان به ورزش کمک کنند یقیناً به مجموعه خود شهر کمک کردهاند و من این نوید را میدهم که یقیناً تیمهای بیشتری از کاشان در مسابقات کشوری حضور پیدا خواهد کرد و سهمیه بیشتری در مسابقات جهان و المپیک بدست خواهیم آورد. و در نهایت بازخورد کاشان موفق در ورزش به ابعاد دیگر کاشان کمک خواهد کرد.
*از وقتی که در اختیار ما گذاشتید تشکر میکنم.
من هم از شما تشکر میکنم
دیدگاه شما