مجید نظیمی ـ سنج زدن تداعی ضربه های سم اسبان است، که لشکریان یزید بر پیکرمطهر امام حسین(ع)و یارانش تاختند و این طنین مظلومیت است نه شادی . . .
پس از شهادت امام حسین(ع)، لشکریان یزید سر مطهر آن امام مظلوم را بر سر نیزه کردند.به مشیت پروردگار، سر مطهر امام (ع) شروع به قران خواندن نمود. دشمن برای پنهان کردن این واقعه و از هم نپاشیدن سپاه خود، با زدن دو تکه سنگ به هم و ایجاد هلهله، مانع از این کار شدند.با گذشت زمان،کم کم این عمل سنگ زدن با تغییرایت همراه شد که از آن جمله می توان به تغییر سنج زدن و نیز جایگزین شدن چوب به جای سنگ و همچنین اضافه شدن حرکات نمایشی بود مراسم سنج زنی شامل زدن سنج همراه با حرکات نمایشی برای طلب باران نیز بوده است و حال انکه اصل چیز دیگریست, تشکیل این هیئات به روایات زیر است:
سنج زدن تداعی ضربه های سم اسبان است،که لشکریان یزید ملعون بر پیکر مطهر امام حسین (ع) و یارانش تاختند و این طنین مظلومیت است نه شادی .
هنگامی که آن مرد نصرانی برای دفاع از پیکر بی جان امام حسین(ع) به داخل گودی قتلگاه دوید صلاحی جز سنگ نداشت واین نشانه ای برای پرتاب سنگ بریزیدیان است.
وسایل و حرکات سنج زنی:
وسایلی که از قدیم الایام برای عزاداری به صورت سنج زنی مورد استفاده قرار می گیرد شامل سنج,چهل گیسو و آتشدان است.
سنج که به صورت استوانه ای کوچک چوبی (از چوب درخت گردو استفاده گردیده)و آغشته به روغن سوخته(برای ایجاد صدایی رساتر).
چهل گیسو که به صورت چهل گیس از پارچه که روی دایره ای قرار گرفته,توسط فردی که در دست دارد با حرکتی چرخشی آن را حمل میکند.
آتشدان که به شکل استوانه ای بزرگ پر از آتش افروختست,نمادی از آتش زدن خیمه های امام حسین(ع)است.
حرکاتی که در سنج زنی گذشته بوده است شامل4حرکت میشده.حرکت اول آن زدن سنج در طرف راست شانه و پریدن به طرف بالا(به صورت همزمان),حرکت دوم زدن سنج در زیر پای راست,حرکت سوم جلوی بدن در پایین میباشدو بالاخره حرکت چهارم عکس حرکت اول است.
قدمت آئین سنج زنی آنگونه که از قدما نقل شده در این شهرستان به یکصدسال پیش بر می گردد.
اشعار
از جمله اشعاری که در عزاداری سنج زنی خوانده می شود می توان به این مورد اشاره کرد :
الهي بهر قرباني، به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر برايت ،بلكه از سر بهتر آوردم
پي ابقاي قد قامت، به ظهر روز عاشورا
براي گفتن الله اكبر، اكبر آوردم
براي کشتن دونان، به دشت كربلا يا رب
چو عباس همايون فر، امير لشكر آوردم
علي را در غدير خم ،نبّي بگرفت روي دست
ولي من روى دست خود ،علي اصغر آوردم
براي آنكه همدردي كنم، با مادرم زهرا
براي خوردن سيلي ، سه ساله دختر آوردم
منبع: ماهنامه بهشت پنهان شماره 20 بهمن 1388
دیدگاه شما