از میانه جاده «نوشآباد» به کویر ــ بعد از گذشتن از حصاری مدور ــ در جانب چپ، جادهای خاکی است که از آنجا تا چاه بلند حدود ۵ تا ۷ دقیقه (با اتومبیل) راه است. ده دقیقه بعد به «فخرآباد» میرسی. بعد از «فخرآباد» که الان در کنارش کورههای آجرپزی است، کمکم باید راهت را به هر کدام از دشتهای کویر مشخص کنی. البته برای رفتن به کویر از جانب «فیضآباد» هم راه مطمئنی است اما زیبایی این مسیر را ندارد.
ما پس از دیدار از این دو مکان به دشت «محمدآباد» رفتیم و سپس سری به «کدیش» زدیم.
چاه بلند، چاهی است از سلسله چاهکها یا به قول نوشآبادیها «چوزه»های قنات دشت دانه گرد ــ از دشتهای باستانی کویر ــ که در گذشته در مسیر راه کویر و نوشآباد قرار داشته است.
«سیدعلی میرمحمد علوی» (وفات۱۳۵۳ش) چارتاقیی مشرف بر چاه ساخته بود که در آن چهار سنگاب آب قرار داشت. به کمک پسر خردسالش «سیداصغر» آب را از چاه به داخل سنگاب حمل میکرد تا مردم از آن استفاده کنند. این کار نوعی سقایی صنفی به حساب میآمد. مردم نیز حق و حساب خود را در هنگام برداشت محصول میدادند.
سیدعلی و دیگر برادران و فامیلها در نوشآباد به «زیارتی» معروف بوده و هستند، چون خادم و متولی زیارتگاه «امامزاده محمد» بزرگترین زیارتگاه نوشآباد بودند. این زیارتیها در گذشته در همه مزارع برای خود حق و حساب قائل بودند.
امروز از چاه بلند دیدار کردیم که اکنون در جنگل تاق قرار دارد. «سیدعلی اصغر علوی» از سقایی خود در ۵۰ سال پیش میگفت و مرارتهای بیشمار زندگی خردسالی. اما سنگابهای چهارگانه خرد شده و از چهارتاقی چهار پایه مخروبه باقی مانده و چاهی که پرگارهای آن روبه نابودی است. و قناتی که چند ده سال است که خشک شده است.
«فخرآباد» بیشک شکوهمندترین قلعه کویر است. اما در سالهای اخیر نابودی آن شتاب گرفته است. حمام، آسیاب آبی بارک (بارگاه) بارانداز و بسیاری از اتاقهای آن نابود شده و تنها آثاری از آن باقی مانده است.
این مجموعه شایستگی بازسازی و تبدیل آن به کمپ گردشگری دارد اما روبه ویرانی است، در حالی که کمپ «متینآباد» که تازهساز است و ارزش تاریخی ندارد، در «بادرود» رونق دارد. واقعا تخریب و بیتوجهی به این اثر ملی تاسفبرانگیز است. میراث فرهنگی علیرغم همکاری و پیگیریهای زیاد انجمن دوستداران نوشآباد عرضه ثبت این بنا را تا کنون نداشته است. به جز تاسف و بهت چه میتوان کرد؟
در نمای جلو اتاق «سید علی میرمحمد علوی» در «محمدآباد» و در پس آن عمارت دو طبقه «جواد عطارها». هر دو بیصاحب و مخروبه. آقا جواد از متمولین مشهور کاشان و سیدعلی از طبقه فرودست.
نمونهای از هزاران عروس کویر بیشک عمارت و مزرعه «کدیش» است. این دشت از املاک سرتیپ «سیاهپوش» از افسران دوره پهلوی است. وی که کویر را بر همه جای دنیا ترجیح میداد، حدود نیم قرن پیش از دنیا رفت و در مقبرهای در کنار قلعه دفن شد که اکنون هویداست. طرفه آنکه پسرش نیز که اخیرا مرحوم شده، بنا بر وصیتش در کنار پدر دفن شده است. در حالی که همه زندگی خود را در «لشکرک» گذرانده و در آنجا مقبره اختصاصی دارند.
بنای قلعه کدیش که اکنون منزل «علی خان کدیشی» سرکار ورثه سیاه پوش است، توسط «آقاصدرا» بنایی از معماران نوشآبادی ساخته شده است.
به «کدیش» که میرسی، سگهای نگهبان شروع به پارس میکنند. در این نوبت سگها ابتدا پارس کردند و بعد چون دیدند ما بیآزار هستیم به ما نزدیک شده و ملاطفت نشان دادند. تا آنجا بودیم از کنارمان نرفتند. حتی برای ما نمایشی از مهربانی نیز اجرا کردند. کاش آدمهایی که اکنون داعیهدار فرهنگ و تربیتاند، ملایمت را از سگ بیاموزند.
سگ در فرهنگ زرتشتی بعداز گاو مهمترین حیوان است. چنانکه در مراسم طهارت و غسل مردگان، باید سگی ناظر بر مراسم باشد. بنا بر آنچه در «وندیداد» آمده است «سگدید» از جمله مطهرات در سنت زرتشتی است.
منبع: وبلاگ نویسنده
اسم ایشان علی خان شیبانی پسر مرحوم میرزا حسن خان شیبانی از رجال کاشان بودن