روزنامه کاشان- بلوار چمران،کوچه مسجد .. ساعت 8 صبح دوشنبه. محل قرار همان زیرزمینی بود که در آنجا قبل از انتخابات با دکتر مصاحبه کردیم و با عنوان «سفیری که برای وکالت آمده» منتشر شد. اما امروز قدیری برخلاف گفتگوی قبلی از عملکرد و برنامههایش نگفت و به قول او از تخلفها، تخریبها و دروغ پردازی هایی گفت که حق مردم را تهدید کرده است. روی سخن او بیش از همه با ستاد گرانمایهپور بود و باندی که شهر را مایملک و مردم را رعیت خود میپندارد .واز گزارشهای تخلفاتی گفت که به او رسیده و شکایتی که براساس آن تقدیم مراجع ذیصلاح شده است.
* چرا به نتیجه انتخابات اعتراض کردید؟
ـ علت اعتراض دفاع از حق مردم بود. من در این مدت هرگز دعا نکردم پیروز شوم بلکه دعای من این بود هرچه خیر اسلام و انقلاب و ایران و بنده است همان تحقق پیدا کند. چون من برای ادای تکلیف آمدم و خدا بهتر میداند چه چیزی خیر است.
* چرا فکر میکنید حق مردم ضایع شده است؟
ـ این که آقای منصوری بیشتر از همه رأی آورده صحیح است. ولی متأسفانه دراین انتخابات تعدادی از نامزدها و هوادارانشان اقدام به خرید و واردات رأی کردند. تخلف زیادی صورت گرفت. معتقدم بیشترین تخلف از همه لحاظ متعلق به ستاد آقای گرانمایهپور بود. یعنی علاوه بر گزارشهایی که مربوط به وعدههای غیراصولی و کمکهایی به مراکزی بود که هدف انتخاباتی را دنبال میکرد و وعدههای بیجایی که داده شد اقدام به تخریب شدید رقبا و در رأس آن بنده کردند که این خلاف قانون است.
* نمونهای نام ببرید؟
ـ روزی نبود که یک شایعه برای من درست نکنند. روزی نبود که به تخریب من نپردازند. هم در سایتهای طرفدارانشان و هم توسط عواملشان در سطح دو شهرستان. نمونهها فراوان است. من احساس میکنم در سن 58 سالگی احتیاج به یک شستشوی گناه داشتم و اینها در دروغ و تخریب و تهمت به من کم نگذاشتند. و ما میدانیم اگر کسی غیبت کسی را بکند و تهمت به او بزند؛ گناه او را شسته است. یکی از کارهایی که کردند این است که با توجه به این که مردم دو شهرستان،مردم ولایتمداری هستند و طبیعی که است نسبت به جریانهای غیرولائی حساس باشند؛ شایعه کردند قدیری هم هاشمیست است و هم به جریان انحرافی مربوط است در حالی که این دو باهم در تضاد هست.
* کدام یک را قبول دارید؟
ـ من هیچکدام را قبول ندارم. بنده قطعاً ولایتمداریام در همه مواضع 38 ساله فعالیت سیاسی ام اثبات شده است و این را همواره در عمل ثابت کردهام. تاکتیکهای زیادی برای تخریب من به کار بردهاند. مثلاً ادعا کردهاند گروه 72 تن که از من حمایت کردهاند مشائیایست است و تخلفات مالی مشائی را متذکر شدند در حالی که میدانستند این گروه جریان انحرافی را خوارج زمان میداند.اینها ادعا کردند من در کنسرتی شرکت کردهام که یک خواننده زن در حضور 5هزار زن در رشت و با حضور من خوانده است. در حالی که میدانستند در جمهوری اسلامی چنین کاری امکان ندارد که در جلسهای با حضور 5هزار زن و یک خواننده زن، یک مرد بتواند حضور داشته باشد. اینها ادعا کردند که من وابسته به جریان انحرافی هستم و 5 میلیارد تومان
گرفتهام. بعد این شایعه رسید به یک میلیارد تومان و بعد به 1/5 میلیارد. تومان رسید.
اینها به دروغ شایع کردند که قدیری تابعیت دوگانه دارد. در حالی که من ازاولین روز پیروزی انقلاب در دستگاه دیپلماسی بودم و میدانند این موضوع صحت ندارد و کسی با تابعیت دوگانه نمیتواند در کشوری سفیر شود.
ادعای اختلاس مطرح کردند در حالی که اصلاً چنین اتهامی علیه من وجود ندارد. وابستگی به کانونهای قدرت و ثروت مطرح شد که خلاف واقع است. هرآنچه که توانستند کردند و من فکر میکنم ما باید به جای نام اصولگرایی برای برخی از حرکتها عبارت دینفروشی را انتخاب کنیم. کسانی که حاضر شدند دین خودشان را برای دنیای دیگران و چه بسا دنیای کوچک خودشان بفروشند. دنیایی که شاید از طریق ارتباط با آقای گرانمایهپور به دست آورده بودند و بر مناصب مدیریتی تکیه زده بودند.
* فکر نمیکنید ممکن است همین تخریبها -اگر صحت داشته باشد- باعث افزایش آراء شما شده است.
ـ عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد.چند سایت مثل سایت کاشان شهر ما، کاشان شهر گرانمایه، موج زنده و این نوع سایتها به دروغپردازی و تهمت و تخریب آن هم به نحو کودکانه ای پرداختند.
* شما با قطعیت این سایتها را مربوط به آقای گرانمایه میدانید؟
ـ بالاخره از آقای گرانمایهپور حمایت کردند. وقتی سایتی اسم خود را کاشان شهر گرانمایه میگذارد. آقای گرانمایه نمیتواند نسبت به این حجم تخریبی ساکت بماند.
* آقای گرانمایه تکذیب کرد
ـ بعد از یک زمان طولانی که تخریبها انجام شد. بعد از این که آیتالله نمازی انتقاد شدیدی از این سایتهای مخرب کردند. ولی ایشان تا زمانی که فکر میکردند از این تخریبها بهره میبرند، سکوت کرد.
* در نهایت که به نفع شما شد
ـ بله. در نهایت به نفع من شد. وقتی من با کمال احترام به آقای گرانمایه پیشنهاد دادم بیایید مناظره کنیم از این پیشنهاد برآشفته شد. موتلفه گفته بودند مناظره یعنی چه؟ مناظره بین رؤسای جمهور انجام میشود نه کاندیدای نمایندگی مجلس. در صورتی که ما شاهد مناظرههای کاندیدای نمایندگی مجلس در تهران و دیگر شهرها بودیم.
* آقای نمازی هم با مناظره مخالفت کردند.
ـ خیر. مخالفت نکردند. اینها تحریف کردند. من خودم نزد آیتالله نمازی مطرح کردم. ایشان گفتند مناظره اگر مثل مناظره رئیس جمهور باشد که آنطور شد و همدیگر را تخریب کردند؛ خلاف شرع است. اگر مناظره با رعایت اصول شرعی باشد هیچ اشکالی ندارد.
* چه تضمینی برای رعایت اصول شرعی وجود دارد؟
ـ هیچ تضمینی نیست. مگر این که ما به خاطر این بخواهیم اصلاً مناظره در دنیا نباشد. مثل فوتبال است. چه تضمینی است که خطا نشود. نمیتوان گفت برای این که فول نشود بازی نکنیم.
* گفته میشود آیتالله نمازی گفتهاند در صورت مناظره مجری باید فقیه باشد
ـ ایشان میگفتند اگر فقیهی به عنوان مجری تعیین میشد همان ابتدا جلوی تخریب را میگرفت. البته اگر مجری قوی باشد و قانون را بداند میتواند به افراد حاضر در مناظره تذکر بدهد که به معرفی خود و عملکردشان بپردازند. آقای گرانمایهپور اظهار میکرد طرف میخواهد در مناظره به تخریب روی بیاورد ولی واقعیت این است خودشان تا جایی که توانستند تخریب کردند.منتهی حاضر نشدند در حضور مردم و دیگر نامزدها رودرو شوند. پیشنهاد مناظره یکی از نقاط قوت بنده و قبول نکردن آن از نقاط ضعف آنها بود.
* در نهایت آقای گرانمایه سوم شدند
ـ بله. فرار از مناظره و تخریبها و سکوت در مقابل توطئهها و تخریبها باعث کاهش آراء وی شد.
* از این صحبتها میخواهید چه نتیجهای بگیرید؟
ـ به نظر من اصلاً نباید واژه اصولگرایی برای این جریان به کار ببریم.این جریان مختص اینجاست. یکی از اصول آن است که رعایت شرعیات بکنند.البته من این حرکات را صرفاً علیه خودم نمیدانم. این حرکات در جهت
پایمال کردن حق مردم در انتخاب بر اساس اطلاعات صحیح است.آنها سعی کردند مردم را فریب بدهند. از کارهای دیگری که توسط اینها و عواملشان انجام شد مرتب در جاهایی میرفتند و مطالبی را به نقل از افراد
سرشناس و مورد وثوق مردم به دروغ نقل میکردند.با فلانی که مورد وثوق مردم است صحبت کردیم گفتند مبادا به قدیری رأی بدهید. ایشان مثلاً وابسته به جریان قدرت و ثروت است یا وابسته به جریان انحرافی است و موفق شدند تا حدودی بعضی افراد را فریب بدهند.کار دیگری که کردند بارها توسط عواملی که در دستگاههای دولتی داشتند اعضای ستاد ما را تهدید کردند. کمتر کسی از اعضای ستاد ما بود که اول مورد تطمیع قرار نگرفته باشد و دوم مورد تهدید؛ شغلت را از دست میدهی،موقعیتت را از دست میدهی و با شما برخورد میکنیم.
* از طرف ارگانهای دولتی؟
ـ برخی ارگانهای دولتی
* به عنوان مثال؟
ـ باید بیایند نمونه آن را بگویند. خیلی از کسانی که مایل بودند در ستاد بنده کار کنند به خاطر تهدیدی که صورت گرفت کنار کشیدند یا پا به میدان نگذاشتند. برخی از افراد ستاد ما مورد تهمت قرار گرفتند. بارها از آقای عفیفی دعوت کردند که به ستاد آقای گرانمایهپور برود. اصرار کردند. آقای عفیفی نپذیرفت. اما وقتی آقای عفیفی به صورت آشکار از ما اعلام حمایت کرد و به عنوان رئیس ستاد مشغول به کار شد به وی اتهام زدند و گفتند آهنفروش یا قشر ثروتمند از قدیری حمایت کرده است. در صورتی که حضورشان در ستاد آقای
گرانمایهپور بلامانع بود ولی در ستاد ما خیر مکانی را برای ستاد در نظر گرفته بودند. رفتند سراع سایر وارثین و فشار آوردند و ما در آستانه انتخابات با تغییر جا مواجه شدیم.بالاخره کم نگذاشتند و وقتی من پیشنهاد کردم آقای گرانمایهپور مناظره کنید و مناظره حق مردم است، سایت کاشان شهر گرانمایه پاسخ من را داد و
گفت تو عددی نیستی که با آقای گرانمایه مناظره کنید.
* البته ستاد آقای گرانمایه اعلام آمادگی کرد
ـ قبل از آن اینگونه گفتند و گفتم من صفر و آقای گرانمایهپور بینهایت و بیایید بین صفر و بینهایت مناظره بگذاریم. مناظره حق مردم است.این نوع بیاحترامیها که توسط هواداران وی صورت میگرفت نشان دهنده این بود که آنها چه نگاهی به مردم دارند. وقتی یک نفر سفیر مملکت بوده است، نماینده نظام در خارج از کشور و دکترا دارد و شناخته شده است برای آنهاعددی نیست؛ آیا مردم عددی هستند؟
برخی از مدیران شهر در سطح شهرستان خودشان را صاحب شهرستان میدانند. این نکته مهمی است که میخواهم تأکید کنم. در حالی که یک مدیر باید خودش را خدمتگزار بداند در صورتی که توقع داشتند بنده برای کاندیدا شدن بروم از آنها اجازه بگیرم. چرا که آنها صاحب شهر هستند و اگر اجازه ندهند نباید پا پیش میگذاشتم و نامزد میشدم. یعنی آنها قانون اساسی و حقوق مردم را قبول ندارند و به خاطر این که یک
نفر وارد عرصه و جایی شده است که آنها خود را صاحب آن می دانند و به خودشان اجازه میدهند به روش تخریبی روی بیاورند.
* چه ادارههایی؟
ـ یکی از آنها برخی از مقامات فرمانداری است. برخی از اعضاء موتلفه کاشان که مدیریتها را در دست گرفتهاند. متأسفانه چنین وضعیتی در شهر است. احساس کردم وارد منطقه مینگذاری شده ام.
احساس کردم با یک باند قدرتی مواجه هستم که از آمدن نامزدی که وابستگی به آنها ندارد وحشت دارند و حاضرند برای ماندن هرکاری بکنند. کسانی که ادعای ولایتمداریاشان گوشها را کر کرده است اما در موقع امتحان ساکتین فتنه را بر معترضین به فتنه که بنده هستم ترجیح میدهند و به نظر من در این امتحان رد شدند.
* گفته میشود بسیاری از پایگاههای بسیج و سپاه از شما حمایت کرد
ـ بله. علیرغم میل این افراد. دستوری از سپاه یا بسیح برای حمایت از مننداشتند بلکه به خاطر موضع فردی. نه به عنوان پایگاه، به عنوان فرد. خیلی تلاش شد به استناد همان تحریفهایی که صورت گرفت نیروهای بسیجی و سپاهی را علیه بنده بسیج کنند.علیرغم این فشارها نیروهای ارزشی به نفع من رأی دادند هرچند برخی از آنها تحت فشار بودند. با وجود هزینههای بسیار زیادی که نامزدها کردند نتیجه خلاف آن شد.اگر از هزینهها بگذریم و وارد عرصه وعده بشویم، اکثر نامزدها به خصوص نامزدهای مطرح به وعدههای مختلف روی آورند در حالی که من هیچ وعدهای ندادم الا این که وقت و توانم را وقف وظیفه نمایندگی خواهم کرد. یک ریال به مساجد و حسینهها و هیئتها کمک نکردم و گفتم این کمکها فیسبیل رأی است نه فی سبیلالله. درحالی که فراوان است وعدهها و چکهایی که داده شد برای این که رأیی به دست آید.
به اعضای ستاد وعده هیچ سمتی ندادم. به آنها گفتم اگر به خاطر من کار کنید ضرر میکنید. اگر فکر میکنید من اصلح هستم به خاطر خدا کار کنید. اگر به خاطر من کار کنید انتظار جبران دارید ولی من نه میتوانم جبران کنم و نه میخواهم جبران کنم و نه جبران خواهم کرد. هیچ اعتقادی ندارم به این که یک نفر که نماینده شد مسئولین ادارهها را از ستاد خودش و طرفدارانش منصوب کند و این خیانت به مردم خواهد بود.
* نظر شما این است که مدیران برخی از ادارههای کاشان را افرادی خاص براساس منافعشان تعیین میکنند؟
ـ قطعاً همینطور است. خیلی از مدیریتها بر این اساس انتخاب شده است.کافی است شما نگاه کنید کسانی که در ستاد آقای گرانمایه بودند به چه سمتهایی گماشته شدهاند.
* اطلاع دارید؟
ـ من اسم نمیآورم ولی مردم میدانند. این رابطهها باعث اعمال نفوذ شده است و من این کار را خیانت به مردم میدانم و معتقدم اگر بهترین نیروها در مسئولیتها گمارده نشوند خیانت به مردم است و مردم گرفتار میشوند.
یک دفعه آقای گرانمایه به من گفت من بیست هزار نامه برای سفارش افراد به جاهای مختلف نوشته ام. من بارها اعلام کردهام از این نامهها نمینویسم و گفتهام کار نماینده این نیست که پارتی شود و سفارش افراد را بکند. کار نماینده این است قوانینی تصویب کند که کارها بدون سفارش و پارتی پیش برود.
* چند درصد از نمایندههای مجلس اینگونه هستند؟
ـ اکثریت مانند آقای گرانمایهپور عمل میکنند و کار معمولی است ولی من این کار را نمیکنم. بارها شده افرادی به من مراجعه کردهاند و خواستهاند برای استخدامشان سفارش کنم. از آنها پرسیدم آن کسی که قرار است من کنار بزنم تا تو به جای او بروی کیست که پارتی ندارد و چرا من باید آخرت خودم را فدای رفتن تو به هر سمتی و کنار زدن یک فرد بیپارتی بشوم. در صورتی که میتوانستم بگویم بررسی میکنم ولی به صراحت گفتهام این کارها را نمیکنم.
* در مورد تخلفات
ـگزارشهای متعددی میرسد. تمام کارهایی که ستاد آقای گرانمایهپور برای تخریب من انجام داد تخلف بود. نه تنها تخلف از قوانین انتخاباتی بلکه تخلف از قوانین اصولگرایی
* نمونهای مثال بزنید
ـ نمونههای آن فراوان است. مثلاً بودند کسانی که به من گفتند چند سال است از آقای گرانمایهپور درخواست وسایل ورزشی کردهایم. در آستانه انتخابات گفته بیایید و وسایل ورزشی را تحویل بگیرید.آیا این کار درست است که نمایندهای بیاید وسایل ورزشی توزیع کند و دوم این که آیا این وسایل ورزشی از پول شخصی است یا ممکن است امکانات دولتی باشد که من از مسئول حراست آموزش و پرورش خواستار بررسی شدم.
این کار در ایران سابقه دارد که یک نفر مدیری را در رأس کار میگذارد و از امکانات آنجا استفاده میکند.به عنوان مثال نشریه «شما» ویژهنامه موتلفه کاشان در 22 بهمن نسخهای توزیع کرد که در نیمصفحه اول تبلیغ آقای گرانمایه با بودجه شرکت آب و فاضلاب بود. حتی در این نشریه از آقای گرانمایهپور به عنوان استاندار سابق مازندران نام برده بودند. دستخطی که به امضای نماینده و وزیر رسانده بودند که میخواهند آب خلیج
فارس را به حوزه کاشان منتقل کنند یک فریب تبلیغاتی بود. شاید وزیر تحت فشار چنین دستخطی داده بود. در حالی که این طرح شدنی نیست و هر دو طرف میدانند که شدنی نیست. یکی از کارهایی که باید دنبال شود بررسی این موضوع است.
ما تخریبی از ستاد آقای منصوری ندیدیم اما گزارشهایی از جاهای مختلف رسیده است که اقداماتی مثل وعده دادن، کمک به شرط رأی، خرید رأی، انتقال نیرو از خارج شهرستان که صحت و سقم آن به عهده مراجع ذیربط است.
این که مردم آران و بیدگل نسبتاً متحد شدند که به آقای منصوری رأی بدهند مورد اعتراض من نیست. مردم حق دارند به هر دلیلی که مایلند به یک نامزد رأی بدهند و برای من محترم است ولی آرایی که ایشان آورده است حدود 3هزار رأی بیش از یک چهارمی است که برای ورود در دور اول مورد نیاز است. اگر ثابت شود با این تعداد از آراء تخلفی صورت نگرفته است نتیجه برای من محترم است و به آقای منصوری به عنوان برنده انتخابات کاشان و آران و بیدگل تبریک میگویم.ولی عبور از یک چهارم به دلیل خرید آراء، ورود آراء و از تخلف قابل قبول نیست.
در آران و بیدگل یک مسئله قومی پیش آمد. ناظر، مجری از آران و بیدگل بودند که با وجود تعصب قومی احتمال تخلف و حتی تقلب را بالا میبرد. گزارشی دریافت کردیم مبنی بر این که در پادگان ارتش مرخصیها را لغو کردهاند و گزارشهای مکمل آن. اما همه در حد گزارش است و اثبات آن با ما نیست.
من گزارشها را با توجه به حقی که قانون برای نامزدها و مردم قائل شده و برای صیانت از حق مردم و آراء عمومی ارائه کردم. پروندهای در فرمانداری و شورای نظارت و دادگستری باز شده است. شاهدین مطالبی را منعکس کردهاند و ما اینها را به مراجع ذیصلاح منعکس کردهایم.
بسیاری از افراد که پول گرفتهاند و ما مشخصاتشان را داریم میترسند اعتراف کنند و حاضر نیستند این سوء سابقه در پروندهاشان ثبت شود هرچند از نتیجه انتخابات ناراحت هستند. به هر حال آنچه بنده اعلام کردهام این است که طبق قانون و به جهت حفاظت و صیانت از آراء مردم خواستار رسیدگی شدهام و تسلیم مراجع ذیصلاح هستیم. اگر آنها اعلام کردند آقای منصوری پیروز نهایی است بنده به ایشان تبریک خواهم گفت و حتی به ایشان اعلام همکاری خواهم کرد تا دوره نمایندگی را به خوبی انجام دهد.
من صراحتاً بگویم. آقای منصوری را بر آقای گرانمایه ترجیح میدهم. علی رغم سوابق خوبی که آقای گرانمایه دارد. اما فکر میکنم در این دوره تبلیغات انتخاباتی مردود شد و اگر او هم رأی میآورد به خاطر تخلفات و تخریبها علیه او شکایت میکردم.
من به موضوع، کاشانی و آران و بیدگلی نگاه نمیکنم کما این که مردم هم اینگونه نگاه نکردند. اگر قرار بود قومیگرایانه نگاه میکردند نمیبایست من رأی اول کاشان میشدم.
* شما به «حق» اشاره می کنید ولی از رأیهای آقای منصوری شکایت کردهاید حق این بود که اگر تخریبی بوده که متوجه آقای گرانمایه میدانید به خاطر تخریبها شکایت میکردید.
ـ به نظر من آقای گرانمایهپور جوابشان را از دست مردم گرفتند. با آن همه هزینهای که کرد. با آن همه تخریبی که کرد. با آن همه تخلفی که از قوانین شد نتوانست رأی اول کاشان را به دست آورد و این پیامی است که از مردم کاشان دریافت کرد.
* البته آقای گرانمایه به آقای منصوری تبریک گفت
بله، جملهای از ایشان نقل کردهاند که گفته من خوشحال هستم از این که نماینده قدرت و ثروت و جریان انحرافی رأی نیاورد. البته نگفته منظورش کیست که خوب است روشن کند. نماینده باید شجاع باشد. بعید میدانم منظورش من باشم. اما اگر من هستم آنوقت جوابش را خواهم داد و خواهم گفت چه کسی وابسته به باند قدرت و ثروت است و در قبال فتنه 88 سکوت کرد. در طول تبلیغات نگفتم. بارها شد از آقای گرانمایه نزد من گله کردند که وی فلان کار را برای ما نکرده است که من میگفتم این کار جزء وظایف نمایندگی نیست. جایی که فکر میکردم حق با ایشان است از وی دفاع میکردم.
رفتار من اینگونه بود که من میخواهم دو ماهی که برای تبلیغات وارد صحنه شدهام سرمایه آخرت کرده و نمونه یک تبلیغ صحیح را نشان بدهم. اگر سطح شهر را نگاه کنید عکس بنده را نمیبینید معدود جاهایی که عکس من زده شد بلافاصله توسط طرفداران آقای گرانمایهپور پاره شد.
* در صورتی که مردم این دو شهرستان شناخت قبلی از شما نداشتند افرادی که به شما رأیی بالغ بر بیش از 30 هزار رأی دادند چه کسانی هستند؟
ـ من فکر میکنم اینها کسانی هستند که ولایتمدارند. کسانی هستند از این که در زمانی نظام و اصل اسلام و اصل ولایت در فتنه 88 در معرض هجوم قرار گرفت از سکوت نمایندهاشان ناراحت بودند. حالا من این مطلب را میگویم. آقای گرانمایهپور چه چیزی باید به خطر بیفتد تا یک نماینده وارد میدان شود و موضعگیری کند؟ مطلبی که از موضعگیری ایشان است یک سال و نیم بعد از فتنه است. در حالی که فتنهگران اصل و اساس نظام را مورد حمله و هجوم قرار داده بودند و مقام معظم رهبری بارها خواستار این شدند که خواص موضع بگیرند. چرا سکوت؟ آیا این شایسته نماینده مردم مومن و شهید داده و شهیدپرور کاشان است که نمایندهاش در مقابل فتنه سکوت کنند.
اگر تخریبها و دروغها و دروغپردازیها نبود و تهدیدی نبود و مردم امکان شناخت پیدا میکردند آراء بنده خیلی بیش از این میشد.
افرادی که به من رأی دادند کسانی هستند که دنبال فردی ولایتمدار بودند تا به نمایندگی از کاشان و آران و بیدگل انتخاب شود و به واقع اصولگرا باشد.
مردم از خاموش بودن تریبون نماینده کاشان و آران و بیدگل در مجلس به شدت ناراحت بودند و مایل بودند یک بار از تلویزیون ببینند که نماینده کاشان و آران و بیدگل راجع به موضوعی موافقت یا مخالفت کند که در این 8 سال انجام نشد و یا خیلی به ندرت انجام شد. احساس کردند بنده که توان سخنگویی و دفاع از حقوق کاشان و آران و بیدگل را دارم حقوقی که مردم احساس میکردند دفاع خوبی از مردم در سطح استان و
کشور صورت نگرفته است.
من اینجا لازم میدانم از مردم شریف کاشان و آران و بیدگل از همه تشکر کنم. فکر میکنم حق همه هست که به نامزد دلخواهشان رأی بدهند. در ستاد او تبلیغ کنند و همه باید این حقوق را به رسمیت بشناسند. کسانی که اعضای ستاد ما و اعضای ستاد سایر ستادها را تهدید کردند کسانی هستند که برای آراء و حقوق مردم احترام قائل نیستند و لذا لیاقت مسئولیت ندارند.
بنا داشتم اگر نماینده شدم باندی را که متأسفانه بر بخشی از مناصب شهرستان حاکم شده و مردم را رعیت میپندارد و خود را صاحب،در هم بشکنم ولی موضوع به گونهای دیگر رقم خورد. حالا منتظر هستم اگر انتخابات به دور دوم کشیده شد آنوقت رقابت را ادامه میدهم و فکر میکنم رأی اول را خواهم آورد و اگر نه اینگونه نشد و نتایج را تأیید کردند آنوقت دیگر بنده نمایندگی مردم را رسماً به عهده نخواهم داشت که با این باند برخورد کنم.
البته بنده در کنار مردم شریف کاشان و آران و بیدگل خواهم بود و هرگز محبت ها را فرامموش نخواهم کرد و بداخلاقی هخای برخی حامیان اقای گرانمایه را ÷ای مردم شریف منطقه نمی گذارم.
من به مردم میگویم از حقوق خودتان دفاع کنید و نپذیرید که افراد بر اساس روابط منصوب بشوند. زیان این کار به گرده مردم خواهد بود. یکی از دلایلی که آنها کارهای اداریاشان مرتب به تأخیر میافتد و برای پیشبرد کارشان احساس نیاز به دریافت سفارش میکنند این است که متأسفانه در برخی از مناصب شایستهسالاری حاکم نیست و افراد بر اساس روابط منصوب میشوند.
مردم نباید اجازه میدادند که این اتفاق در سطح منطقه بیفتد و افراد به خاطر نسبتهایی که با نماینده و فعالیتهایی که در ستادشان کردهاند پست بگیرند و نباید اجازه بدهند این کار تکرار شود و نمایند جدید هرکسی که باشد بر همان روال نماینده قدیم عمل کند. چون این امر خلاف مصلحت اسلام و کشور و مردم است که متأسفانه به یک روال عادی در ایران تبدیل شده است.
* با این حساب باید مردم کشور را به کار دعوت کرد
ـ بله. یکی از کارکردهای مجلس شورای اسلامی این است که جلوی اینگونه انتصابها را بگیرند و این منوط است به این که خشت اول چون نهد معمار کج تا ثریا می رود دیوار کج. و خشت اول همین رأیی است که مردم میدهند.
پیام من به کسانی که حاضر شدند رأیفروشی کنند این است کسی که رأی خود را میفروشد در حقیقت مملکت را میفروشد.
در اینجا لازم است از همه مردم تشکر کنم از تمام کسانی که با نیت لبیک به رهبری از حق قانونی خود استفاده کرد و به نامزد مورد نظر خود رأی داده و در آفریده شدن این حماسه بزرگ در کشور ما نقش داشت تشکر میکنم. همین الان آثار عقبنشینی قدرتهای جهانی در مقابل ایران مشهود است. هر رأی که به صندوق انداخته شد ما را از اعزام یک سرباز به جبهه بینیاز کرد.
اقا یا خانم شهروند اصیل!باز هم خدا را شکر که خودت متوجه شدی
جناب مرشدی.....مردم کاشان خیلی بهتر از اونچه شما فکر می کنین مسائل رو می فهمن، پس خیلی غصه نخورینمردم همه چیز رو می دونن، حتی چیزهایی که بدلایل مختلف گفتنی نیستپس سخن کوتاه باید....والسلام
كامنت قبلي توهين به شعور مردم كاشان و بي احترامي به دكتر قديري است .
سلام اقای ابیانه میپرسم که ببینم آیا نهادی قدرتمندی از شما و گرانمایه حمایت کردن اصل اسلام هست یا خلاف شرع هست اگر شما مرد قدرتمندی و با نفوذی می بودی در ایالت خودتون 4 سال پیش رای می اوردی پس اینجا ناکارامدی شما را نشان می دهد و اخرین کلام به این مردم غریبه پرست هست متاسفم برای انهایی که با هیچ تحقیقی به این شازده رای دادند حالا انتخابات تمام شد ببینیم این اقا توی این روستای کبیر پا میگذارد یا نه مگه اقای خامنهای نفرمود که هر فرد زیر پرچم جناحی برود خاطرجم باشید برای مردم کاری نمی کند بلکه برای ان پرچم مسمر سمر می باشد یا علی مدد ای مولای متقیان ارزو داشتم که این مردم از این خواب جهل بیدار شوند
آقاي دكتر اگر انتخابات اينده در كاشان شركت كنيد ما همه برايتون سنگ تمام مي گذاريم. ما بعد از انتخابات شما را شناختيم و...
به نام خداسلاممن که ندیدم ولی بعضیا میگفتن مردم .......به .......... رای دادن چون اهل ان شهرا است این یعنی مردم چند منتطقه کاشان تفکر زمان جاهلیت دارن(یعنی جاهل هستن) این یعنی بدبختی معلوم نبود اگر یه ادم بی سواد هم میامد بهش رای میدادن میگفتن این از شهر ما است !!! حالا زد شهر اباد را ویران کرد اشکالی نداره فقط از شهر ما باشه
با سلام پوستر یادواره شهدای بلوچستان در 2 سایز . اطلاع رسانی کنید . http://aranvabidgoldefe.mihanblog.com/
بنده یکی از کسانی بودم که از نزدیک ایشان را تحت بررسی قرار دادمبسیاری از حرفهای که ایشان در مورد باند های قدرت وثروت والی الخصوص قدرت وحمایت اینها از گرانمایه عرض کردند را بنده شاهد بودم
جناب دکتر قدیری... بزرگوارا...حداقل در اعلام مواضع از خودتون نظر بدین، بنظر می آد صحبتهای دکتر فدایی در مسجد شامخی و قائمیه را حفظ کرده اید و بعنوان صحبتهای خودتان ارائه می کنید.....جناب آقای قدیری، هنوز مردم کاشان از رای شما شگفت انگیزند، کی بود کی بود، هنوز که پیدا نشده...در طول انتخابات بر عکس این صحبتها از شما شنیده شد، مثلا یکجا فرمودید نماینده دخالتی در عزل و نصب نخواهد داشت، و تنها وظیفه اش قانونگذاری است، و صحبتهای بقیه را زیر سوال بردید... که خاطرم هست آقای دکتر فدایی بحث 3 وظیفه عمده توسط نماینده در مجلس شامل 1- قانونگذاری 2- نظارت بر اجرای قانون و 3- احقاق حقوق موکلین را مطرح کردند. بنظر، شما اطلاعات کامل و مناسبی در حوزه نمایندگی مجلس، وظایف و مهمتر از همه مشکلات منطقه ندارید، بنابراین اگر در جای دیگری از نظام که متناسب با مباحث دیپلماسی باشد به خدمت بپردازید، مطمئنن موفق تر خواهید بود و با علمی که دارید منشا خدمات بهتری خواهید شد.خالصا خدمتتان عرض می کنم کسانی که در اطرافتان هستند و رای شما را مردمی اعلام می کنند، آدرس غلط می دهند، رای شما رای دولت، سپاه و بسیج بود. مستندات آنهم بصورت کامل در دسترس است
درجواب آقافیروز میخوام بگم امیرالمومنین وقتی خلیفه شدبه همه سه درهم دادنه اینکه به آشنایاهم محلی هاش بیشتربده این تفکرشماتفکرترویج دوطبقه درجامعست طبقه اول که همه امکانات ومنصبهای جامعه مال اوناست وطبقه دوم که بخاطرنداشتن پارتی بایدمحروم ازهمه چیزباشندگرچه ایران ماتاحدودی همینجوریست ولی مابایدعقایدوتفکراتمون باحق تنظیم کنیم
آقای دکتر قدیری ابیانه شما اگه معتقید همینقدر خیر یک نماینده هم نباید به مردمی که بهش وکالت دادن برسه پس باید بره مجلس چیکار کنه؟احتمالا با همین استدلال شما و امثال شماست که روستای زادگاهتون (ابیانه) به این روز افتاده!شما اگر بیل زنید باغچه خودتون رو بیل بزنید
خیلی عالی بود