توضیح سردبیر: روزنامه کاشان از بدو تاسیس تا کنون در راستای تنویر افکار عمومی اقدام به مصاحبه با صاحب نظران و مدیران و فعالان در عرصه عمومی کاشان وآران ،بیدگل نموده است و از جمله این مصاحبه ها گفتگو با سرتیپ منصوری یک از نامزدهای انتخابات پیش رو بود که مورد نقد یکی از همشهریان قرار گرفته است و در دو آدرس اینترنتی ذیل بدون ذکر نام نویسنده منتشر شده است،لذا صرف نظر از قبول یا رد این نظر، با استفبال از این گونه انتقادات آن را عیناً منتشر مینماییم.و از پاسخهای دیگران نیز در این مورد استقبال خواهیم نمود.
همین دیروز بود که مصاحبه تیمسار منصوری رو با روزنامه کاشان خوندم. خیلی دلم میخواست یک نقد جدی بهش بنویسم اما اونقدر مشغله هست که زیاد وقت شما رو نمی گیرم.
یکی از مواردی که در قانون اساسی برای کاندیداهای ریاست جمهوری ذکر شده است این است که کاندید، رجل سیاسی باشد اما در مورد نمایندگان چنین موردی وجود ندارد و نمایندگان با دارا بودن شروطی که در قانون جدید انتخابات آمده است میتوانند کاندیدا و نماینده شوند.
در مورد رجل سیاسی بحث مفصلی بوده و هست، مثلا آنجا که بدون داشتن تعریف صحیح، منطقی و مورد قبول دانشمندان علوم سیاسی کشور، مفاهیمی نامشخص بکار میرود که بر طبق آن محسن رضایی با پیشینه نظامی تایید صلاحیت می شود اما بسیاری از نامداران عرصه اجرایی و سیاسی کشور که کاملا منطبق بر مفهوم رجل سیاسی هستند، رد صلاحیت میشوند طبیعتاً برداشت های گوناگون و نقدهای فراوانی به این اصل وارد شده است.
البته منظور من این نیست که هیچ نظامی نمیتواند تبدیل به رجل سیاسی شود بلکه مقصود این است که در مورد رجل سیاسی، بایستی مفهمومی مورد تایید دانشمندان علوم سیاسی کشور به کار رود تا مبادا شاهد رد صلاحیت بی دلیل و سلیقهای افرادی باشیم که هر کدامشان وزنه ای سیاسی، مدیریتی، فرهنگی، اقتصادی و . . . محسوب میشوند و از آن سوی نظامیانی که به هر دلیل پشت گرم به سوابق نظامی و انتظامی خود هستند براحتی جامه رجل سیاسی پوشیده و چند ماهه وارد کارزار سیاسی شوند. این ایراد بزرگ تایید صلاحیت ها که به چشم همه الا هیات های تایید صلاحیت آمده است، فریاد همه را بر آسمان بالا برده که چرا افراد صادق، صالح، خدوم، دانشمند و اندیشمند کشور براحتی و بواسطه نداشتن پشتوانه ارگان ها، نهادها و احزاب رد صلاحیت می شوند اما نظامیان به پشتوانه نهادهای نظامی به طرفه العینی تایید می شوند.
اما عمده کسانی که رجل سیاسی را بطور منطقی تعریف کرده اند، معتقدند رجل سیاسی فردی است که سیاست را بشناسد و در حوزه سیاسی برمبنای علم سیاست، تفکر و عمل کند. رجل سیاسی نمی تواند مواضع غیر سیاستمدارانه اتخاذ کند.
مصاحبه تیمسار منصوری قدری مرا ترساند از اینکه مبادا ایشان هم گرفتار رفتار غیر سیاسی شوند و آبرو و سابقشان را در میدان سیاست حراج کنند.
من عمیقا معتقدم که کسانی که کاندید مجلس می شوند، بایستی یک دوره کارگاهی آموزشی در مورد سیاست و علم سیاست و رفتار سیاسی را بگذرانند تا نمایندگان کشور از رفتار مطلوبتری در چشم ایرانیان و جهانیان برخوردار شوند.
من برای اینکه خوانندگان شما و خصوصا تیمسار عزیز را متوجه حساسیت رفتار سیاسی نمایم مصاحبه ایشان را نقد سیاسی می کنم . امید است که دوستان مورد توجه قرار دهند.
مفهوم سیاست :
واژه سياست داراي معاني بسياري است برخي از آنها عبارتند از حکم راندن، رياست کردن، اداره کردن، مصلحت کردن، تدبير نمودن، عدالت، داوري، تنبيه، نگهداري و حراست. در زبانهاي اروپايي واژه سياست (politics) از کلمه يوناني پوليس (polis) به معني شهر گرفته شده است. از نظر ارسطو، شهر موضوع علم سياست بود. در تعريف سياست انديشمندان بر نکات گوناگوني انگشت تاکيد نهاده اند. برخي از انديشمندان به غايتي که به نظر آنها سياست بايد در پيش بگيرد توجه کرده اند و برآن اساس سياست را تعريف کرده اند. به عنوان مثال يکي از علماي ديني مسلمان معتقد است که سياست ازديدگاه اسلام عبارت است از مديريت حيات انسانها چه در حالت فردي و چه در حالت اجتماعي براي وصول به عالي ترين هدف هاي مادي و معنوي. برخي ديگر از پژوهشگران مفهوم هاي دولت (state) يا حکومت (Government) را در سياست مهم دانسته اند و همين امر در تعريف آنها از علم سياست بازتاب يافته است. به عنوان مثال گفته شده است که علم سياست را مي توان به عنوان علم دولت يا به عنوان رشته اي از علوم اجتماعي که مربوط به تئوري، سازمان ها، حکومت و اعمال دولت است تعريف نمود. برخي نيز در تعريف سياست قدرت را معفوم اساسي دانسته اند. به عنوان مثال گفته شده است؛ سياست علمي است که همه شکل هاي رابطه قدرت را در مکان و زمان هاي گوناگون بر مي رسد و جهت و چگونگي اعمال اين قدرت را مي نماياند. يکي از متفکران علم سياست معاصر نيز چنين مي گويد: سياست تماما يا در پي حفظ قدرت يا افزايش قدرت و يا در پي نمايش قدرت است.
سياري از مظاهر عالي تمدن در جوامع سياسي متجلي شده اند. اين نکته نيز شايان ذکر است که چنين ادعايي بعد برتر آدمي يعني ناطق بودن او را انکار مي کند. با توجه به همين نکته است که به نظر برخي از سياست شناسان نبرد يکي از هدف هاي سياست است. آنها براي برآوردن نيازمندي هاي همگاني و آسايش مردم را در جامعه پس از پيروزي در نبرد، هدف ديگر آن مي دانند. به هر تقدير پاره اي از متفکران سياسي به درستي براي سياست ابعاد مختلف قائل شده اند «جوهر سياست، طبيعت خاص و معني حقيقي آن اين است که هميشه و همه جا ذوجنبتين است. تصوير ژانوس، خداي دو چهره مظهر حقيقي دولت است؛ زيرا ژرف ترين واقعيت سياسي را بيان مي کند. دولت و به صورت وسيع تر قدرت سازمان يافته در يک جامعه هميشه و همه جا در عين حال که ابزار تسلط برخي از طبقات بر طبقات ديگر است و طبقات مسلط به سود خود و به زيان طبقات زير سلطه از آن استفاده مي کنند، وسيله اي است براي تامين نوعي نظم اجتماعي و نوعي همگوني عليه افراد اجتماع و در جهت مصلحت عمومي. سهم اين يا آن عامل بر حسب ادوار، موقعيت ها و کشورها تغيير مي کند ولي هميشه اين دو با يکديگر همزيستي دارند. به طور کلي اين مطلب که سياست داراي ابعاد مختلف است و به تعبير يکي از صاحب نظران موضوع سياست به امر واحدي منحصر نمي شود، قابل انکارنيست. لذا در تعريف سياست بايد اين نکته مدنظر قرار گيرد. ذيلا به دو نمونه از تعريف هايي که در آنها تلاش شده است به نکته مزبور توجه گردد اشاره مي کنيم: »سياست رابطه ويژه اي است از يک سو ميان افراد و از سوي ديگر ميان افراد و گروه هايي که صرف نظر از هدف نهايي آن، در آن درجه اي از عناصر قدرت، زور و سلطه با اهداف غيرشخصي و به نام جامعه حاکم باشد. حداقل اين اهداف از يک طرف برقراري نظم سياسي است و از طرف ديگر کنترل قدرت طلبي و منازعه. سياست رهبري صلح آميز يا غيرآمرانه روابط ميان افراد، گروه ها و احزاب و کارهاي حکومتي در داخل يک کشور و رقابت ميان دولت با دولت هاي ديگر در عرصه جهاني است.
مفاهیم دیگر :
نولی تعریف هایی چند از سیاست را بدین شرح آورده است:
1 ـ سیاست، هنر استفاده از امکانات است: اغلب برای فعالان سیاسی ممکن نیست به همه هدف های خود برسند بنا بر این باید بلند پروازیها را با قدرت خود متناسب کند. هیچ کس بیش از قدرت یا امکانات خود نمیتواند در سیاست اعمال نفوذ کند و تأثیر گذارد.
2 ـ سیاست، حکومت کردن بر انسانها است : کایتا نوموسکا در طبقه حاکم و آستین رانی درحکومت بر انسانها در مورد رابط کسانی که حکومت میکنند و کسانی که بر آنها حکومت میشود میان فرمان روا و فرمانبردار بحث می کنند و استدلال می نمایند که این رابط مرکز زندگی سیاسی است.
3 ـ سیاست، مبارزه برای قدرت است: مهمترین تعریف سیاست در میان متفکران سیاسی غرب این است که آن مبارزه برای قدرت و نفوذ و اعمال آن در جامعه می دانند.
4 ـ سیاست یعنی دانستن اینکه : چه کسی می برد، چه می برد، چه موقع میبرد، چگونه میبرد، و چرا میبرد. این تعریف هارولد لاشکی از سیاست است که جنبه شعاری دارد و به راحتی میتوان آن را به یاد سپرد. اما باید دانست که این تعریف، تعریف علم سیاست است و نه خود سیاست، زیرا از دانستن واز علم و آگاهی سخن می راند.
5- سیاست، توزیع آمرانه ارزشهااست : که به ریستون تعلق دارد. سرانجام نولی خود تعریفی از سیاست ارایه می کند : (همه آن فعالیت های که مستقیم یا غیر مستقیم با کسب قدرت دولت، تحکیم قدرت دولت، و استفاده ار قدرت دولت همراه است) تعریف خود نولی هم تازگی ندارد و در واقع بیان دیگری است از اینکه سیاست مبارزه ای برای کسب، حفظ افزایش یا نمایش قدرت است. اگر بخواهیم تعریفی به نسبت فراگیر از سیاست در اختیار داشته باشیم میتوانیم آن را چنین تعریف کنیم : سیاست رهبری صلح آمیز یا غیر صلح آمیز روابط میان افراد گروه ها و احزاب (نیروهای اجتماعی) و کارهای حکومتی در داخل یک کشور، و روابط میان یک دولت با دولت های دیگر در عرصه جهانی است.
و اما هدف من از بیان این مقدمه طولانی اینست که گفته های عجیب تیمسار منصوری را نقد مختصری بکنم.
نمونه ای از این گفته ها :
منصوری : « نه تنها من صد درصد به تأیید صلاحیتم امیدوار هستم بلکه تمام مردم شهرستان آران و بیدگل و دوستان که در شهرستان کاشان با من آشنایی دارند امیدوار هستند. چرا که اگر غیر از این باشد نشان میدهد اشکال در بررسیهاست.»
– جناب تیمسار در مرحله اول که شما رد صلاحیت نشدید و بسیاری از محبوبترین و خدومترین افراد رد صلاحیت شدند شما هرگز راجع به مشکل تایید صلاحیت ها صحبتی نکردید؛ آیا هیات های تایید صلاحیت فقط و فقط وقتی شما را هم رد صلاحیت کردند مشکلدار شدند یا از اول مشکلی درکار بود و شما جرات بیان آن را نداشتید؟
– یا برایتان مهم نبود و با خود گفتید هرچه رقیب کمتر بهتر ؟
منصوری : «در زیر برگه داوطلبی اقرار کردهام که به قانون اساسی و ولایت فقیه معتقدم. »
– آیا برگه بازجویی جلوی شما گذاشته بودند که شما به این مطالب اقرار کردید؟
یعنی در طی این همه سال که مشاغل نظامی داشتید کسی از شما نپرسیده بود که به این موارد معتقدید؟
گفته های نسنجیده شما در مصاحبه ها می تواند اثر نامطلوبی بر وضعیت سیاسی شما بگذارد.
منصوری : «حتی یک درصد امکان ندارد کسی که مشکلی داشته باشد در مسئولیتهای کشوری که من داشتهام، قرار بگیرد. »
– تیمسار عزیز این حرف ها را در مملکتی که رییس جمهور اسبقش بی بصیرت، رییس جمهور سابقش فتنه گر و رییس جمهور فعلیش منحرف هستند، نفرمایید!
اگر حرف های شما منطقی باشد چرا باید کسانی که در بالاترین مقام اجرایی کشور قرار گرفته بودند یا قرار گرفته اند با چنین برخوردی مواجه شوند؟
آیا چنین برخوردی صحیح است؟ اگر نیست چرا شما حتی یکبار در این مورد موضع نگرفته اید؟
منصوری : «من و تمام کسانی که در شهرستانهای کاشان و آران و بیدگل از من شناختی دارند از این موضوع حیرتزده شده و با خود گفتند چگونه ممکن است برای کسی که رأی اول منطقه است این اتفاق بیفتد. »
-این یکی از موارد مهم گفته های شماست؛ جناب تیمسار شما از کجا مطلع شدید که رای اول منطقه هستید؟ نکند از آرای درون صندوق ها باخبرید؟! رجل سیاسی بودن با رجل نظامی بودن بسیار متفاوت است؛ اگر می خواهید سیاستمدار باشید به جای آن که به حرف های صدمن یک غاز هواداران گوش بسپارید به جریان سیال اذهان و قلب های عموم مردم بایستی توجه نمایید.
منصوری : «هرچند رد صلاحیت محرمانه ابلاغ میشود ولی به نظر میرسد رقبا دسترسی پیدا کرده و سعی میکنند با رواج آن در جامعه به مردم شوک وارد کرده و این فقط یک تاکتیک برای خارج کردن رقیب است و این گونه القا میکنند که پایان کار نامزد است تا مردم را به طرف خود بخوانند»
– این هم یکی از آن مواردی است که در مورد رد صلاحیت شدگان دور نخست اتفاق افتاد و از شما صدایی برنیامد!
منصوری : «از همین جا به مردم میگویم رأی اول همچنان پابرجاست و نظر مسئولین امر و شورای نگهبان مبتنی بر آنچه آحاد مردم تصور میکنند خواهد بود. »
– بازهم تاکید براینکه شما رای اول منطقه هستید! انشاالله که رای بالایی هم خواهید آورد. اما نکته مهمی که بعنوان یک همشهری به شما میخواهم گوشزد کنم این است که تیمسار عزیز بازی سیاست، بازی پیچیده ای است؛ نه باید در آن بی اخلاقی کنید و نه باید ساده لوح و دهن بین باشید! مواظب کسانی باشید که دور و بر شما را می گیرند و روزو شب در گوش شما می خوانند «تو رای اولی، تو برنده ای » عاقبت این گفته ها و کردارها، روز پس از انتخابات و خدای نکرده اعلام برنده نشدن شما تلخ خواهد بود.
بعنوان یک برادر کوچک به شما می گویم که سیاست، بازی احتمالات است. شما اگر می خواهید از این به بعد به جای فردی نظامی، تبدیل به فردی ساسی شوید حتما و حتما نیازمند مشاورانی هستید که سیاست بدانند و شما را راهنمایی کنند.
مصاحبه هایی از این دست که کاملا بدون برنامه ریزی و تفکر منطقی و با ژست یک نظامی انجام می دهید، هرگز شما را در میدان سیاست همچون میدان جنگ یاری نخواهد داد.
میدان سیاست بیش از آنکه متکی بر رجزخوانی باشد متکی بر عقل و دوراندیشی است.
بیایید فرض کنیم شما برنده نمی شوید؛
شمایی که با ده ها مصاحبه خود را نفر اول خطاب می کردید چه وضعی خواهید داشت؟
روحیه خودتان و خانواده تان چگونه خواهد بود؟
هواداران سرخورده و خشمگین شما چگونه خواهند اندیشید؟
غیر از این است که شما و خانوادتان با شکست در انتخابات سرخورده و افسرده خواهید شد؟
و هوادارانتان هم از سیاست و انتخابات زده خواهند شد؟
نکته دوم به یاری طلبیدن مشاوران سیاست خوانده و سیاست دان است.
و نکته آخر استفاده از شیوه های بهتری برای تعیین محبوبیت تان است تا مبادا خدای ناکرده چشم باز کنید و ببینید آنچه هواداران و اطرافیانتان می گفتند یک خیال شیرین بوده است که اینک تبدیل به واقعیتی تلخ شده است.
تیمسار عزیز خیلی خیلی خیلی مواظب اطرافیانتان باشید مبادا شما را به تخیلات و اوهام بسپارند . . . . .
منابع:
وبلاگ استان كاشان: http://kashanian.blogfa.com
حالا میشود از صحبتهای تیمسار ونقد شما یک نتیجه گرفت . ان این که شما ها باید بروید از تیمسار درس سیاست یاد بگیرید .بعد نقد کنید . کلاغ رفت راه رفتن کبک یاد بگیرد راه رفتن خودش را فراموش کرد . شما را چه به نقد وبازی سیاست .بروید نوشتن خود را یاد بگیرید . لطفا حذف نفرمایید .الاقل مثل تیمسار انتقاد پذیر باشید.
اینم باحال بود و عبرت آموز"نکته آخر استفاده از شیوههای بهتری برای تعیین محبوبیت تان است تا مبادا خدای ناکرده چشم باز کنید و ببینید آنچه هواداران و اطرافیانتان میگفتند یک خیال شیرین بوده است که اینک تبدیل به واقعیتی تلخ شده است."
واقعا بي شرمانه صحبت ميكنيد احتمالا شما از طرفداران (نا حق) هستيد شما كه اينقدر ريز بين هستيد در رابطه با ديگر نامزد ها هم مي توانيد به همين ترتيب عمل كنيد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اینهاش محشر بود :- این ایراد بزرگ تایید صلاحیتها که به چشم همه الا هیاتهای تایید صلاحیت آمده است، فریاد همه را بر آسمان بالا برده که چرا افراد صادق، صالح، خدوم، دانشمند و اندیشمند کشور براحتی و بواسطه نداشتن پشتوانه ارگانها، نهادها و احزاب رد صلاحیت میشوند اما نظامیان به پشتوانه نهادهای نظامیبه طرفه العینی تایید میشوند.- جناب تیمسار در مرحله اول که شما رد صلاحیت نشدید و بسیاری از محبوبترین و خدومترین افراد رد صلاحیت شدند شما هرگز راجع به مشکل تایید صلاحیتها صحبتی نکردید؛ آیا هیاتهای تایید صلاحیت فقط و فقط وقتی شما را هم رد صلاحیت کردند مشکلدار شدند یا از اول مشکلی درکار بود و شما جرات بیان آن را نداشتید؟ - یا برایتان مهم نبود و با خود گفتید هرچه رقیب کمتر بهتر ؟
به نظر وبلاگ انتخابات شهرستان کاشان یک وبلاگ جعلی است که از نام اقای هاشمی طاهری سواستفاده می نماید .....طاهری به نفع گرانایه انصراف نداده که .داده ؟ اگر انصراف داده بنویس تا ماهم خبردار و خوشحال بشیم .............
این از بهترین راه هایی هست که میشه کاندیداها رو مورد تجزیه و تحلیل قرار داد تا مردم بیشتر بشناسنشون و نماینده خوبی انتخاب کنن. کاندیداها هم میتونن با توجه به نقدهایی که به اونها صورت میگیره نقاط ضعفشون رو برطرف کنن و نباید نسبت به نقد جبهه گیری کنن
عجب نقدی بودبسیار جالب و روشنگر بود لطفا باز هم نقد بگذارید بر مصاحبه ها و گفته های و عملکرد کاندید ها موفق باشید
شاید با امام زمان در ارتباط است و شما از درک مطالب او ناتوانید . به مقاله امام زمان دکتر فیروزیان در همین سایت مراجعه کنید