کاشان نیوز – محمودساطع: دوچرخه ابزار و امکانی همگانی برای تمام شهروندان است و حذف نیمی از جامعه برای دسترسی و استفاده از آن، اقدامی غیرانسانی به شمار میآید.
در تمام سالهایی که در آن زیستهایم، در شهری چون کاشان به بهانههای عرفی و شرعی، نهتنها امکان استفاده از این ابزار برای خانوادهها فراهم نشده بلکه با محدودیتهای قانونی و فراقانونی نیز همراه گردیده است
این روزها که طالبان راه را بر آموزشوپرورش دختران و حضور زنان افغان در عرصههای اجتماعی بستهاند، ناگوار میشویم که سرزمین همسایه، چه اندوهبار به عقب بازگردانده میشود. درحالیکه از خود غافلیم که ما و شهر ظاهراً مذهبی ما نیز از نگرشهای طالبانیمان چندان به دور نبوده و نمانده است.
پویش «کاشان شهر دوچرخه» با برگزاری بیش از صد نشست جمعی با گروههای دوچرخهسوار، اشخاص، نهادها، مراکز دولتی و غیردولتی در دو سال گذشته کوشید با فرهنگسازی، ایجاد خطوط دوچرخه در بخش پیرامونی کاشان، نصب رک دوچرخه روی اتوبوسهای شهری، توسعهی حملونقل ترکیبی، برگزاری نشستهای فرهنگی چون «شهرهای تاریخی و دوچرخه»، پیگیری «طرح خیابان زندگی» و اقدامات دیگری ازایندست راه را برای دوچرخهسواری عمومی در کاشان فراهم سازد، اما همهی این اقدامات نهتنها راهی به راهی نگشود بلکه منجر به رویارویی هدفمند و سازمانی عدهای شده و به شکست انجامید!
در این سالها؛ ایجاد زیرگذر ورودی در مدخل کاشان و هزینههای سنگین آن، همچنین آزادسازی محور فین؛ دلمشغولی اصلی شهرداری در حوزهی حملونقل و ترافیک شده و همچنان راه را بر اجرای طرحهای انسانمحور شهری چون توسعهی پیادهراه و دوچرخهراه در محدودهی شهری بسته میدارد. همچنین عدم پافشاری و هزینه کرد لازم باعث شد پارهای از پروژههای انسانمحور شهری چون پیاده راه فیض نیز به بنبست کشانده شده و دوباره به وضعیت ماشین راهی بازگردد.
در سال گذشته، به بهانهی کرونا، اما درواقع با فشار پیدا و پنهان نهادهای رسمی و غیررسمی سیاسی و مذهبی چون سازمان تبلیغات اسلامی، گردهمآیی «شهرهای تاریخی و دوچرخه» به تعطیلی کشانده شد. نیز به بهانهای استفاده زنان از دوچرخه و واهمه از افکار عمومی، از توسعهی حملونقل ترکیبی و ایجاد خطوط ویژه دوچرخه در کاشان پیشگیری کردند.
همهی این قضایای پراکنده را کنار تصمیم مدیرانی بگذارید که کمترین دغدغهی زیستمحیطی و حملونقل پاک را نداشته و اساساً هر هنگامیکه به آنان مراجعه کردیم؛ گرانمایهوار، مثالشان این بوده که میوهی درخت را به هنگام باید چید! و خب منظورشان این بود که ما زودهنگام تلاش کرده و بهتر است همهچیز را به حال خود رها کنیم تا وقتش برسد!
حالا در این روزی که «روز جهانی بدون خودرو» است به کاشان میاندیشم. شهری که سرسامآور به رشد عمودی و افقی دست برده و روزاروز به گرفتاری شهرهای بزرگ مبتلاتر میشود. فقدان فضاهای عمومی، فقدان آب و بالطبع فقدان فضای سبز، ترافیک کور و گم، آلودگی مضاعف هوا، فقدان سرگرمیهای عمومی و نشاط اجتماعی و دهها دلیل دیگر میطلبد کاشان و اهالیاش، با تغییر در الگوهای ذهنی و زیستی بهسوی شهری انسانگرا گام بردارند.
توسعهی حملونقل پاک، توسعهی پیاده راهها و دوچرخه راهها و اصلاح نظام حملونقل عمومی؛ پارهای از این تغییرات در حوزهی ترافیکی کاشان به شمار میآید. اینهمه به دست نمیآید مگر آنکه با ایجاد زیرساختهای لازم، نیز فرهنگسازی میان مدیران، زمینهی خانوادگی استفاده از امکانات نقلیه غیر از ماشین و خودرو را فراهم آوریم.
خانوادهای که نیمی از آن همچنان درگیر تصمیمات جنسیتزده و دور از شأن انسانی مانده و حق قانونی استفاده از دوچرخه از او سلب شده است.
هریک از ما بهعنوان یک واحد انسانی و هر خانواده از ما بهمثابه خانوادهای از شهر و سرزمین، بایستگی دارد برای توسعهی فرهنگ دوستداری زمین، سرزمین و شهر و خانمانمان بکوشیم. پیادهروی، دوچرخهسواری و استفاده از وسایل حملونقل عمومی؛ اقدامی مدنی و اجتماعیست که میتواند از نهاد خانواده آغاز شده و نهادهای عمومی را موظف سازد به منافع عمومی، ملی و جهانی مرتبط با زیست انسانی و شهر انسانی پایبند گردند.
دیدگاه شما