کاشان نیوز– عباس تراب زاده:* از آنجا که کاشان در حاشیه کویر واقع شده وفاقد منابع آب سطحی نظیر رودخانه ودریا است وهمجنین از جنگل و مراتع محروم است وبارندگی کافی برای کشت وزرع ندارد مردم از دیر باز برای رفع نیازهای خود به صنعت وهنر روی آورده اند منتهی ذوق واستعداد طبیعی که درذات ونهاد مردم این دیار بوده باعث شد صنعت و هنر کاشان که سرآمد آن صنعت نساجی است زبانزد تاریخ صنایع ایران شوند آثار هنری که از قدیم به جا مانده وآثاری که امروزه خلق می شود و نیز منابع محققان وسفرنامه نویسانی که از کاشان گذر کرده اند براین ادعا اتفاق نظر دارند که کاشان از زمان های بسیار قدیم مهد صنعت وهنر بوده است. به طور کلی هنرهای سنتی و صنایع دستی شهرستان کاشان به شاخه های زیر بخش پذیر است:
شاخه ی بافته ها: قالی بافی، زیلوبافی، گلیم بافی، لبافی، سفره بافی، خورجین بافی، توربافی، سبدبافی، طناب بافی موتابی، کرباس بافی، زری بافی، شعربافی، مخمل بافی، چادر شب بافی، شال بافی، دباغی، چرم سازی، چرم دوزی، صحافی، تخت کشی (ساخت تخت گیوه )، ترازو سازی و…
شاخه ساخته ها: مسگری، سفیدگری، زرگری، آهنگری، چاقوسازی، قفل سازی، سفال وسرامیک، کاشی هفت رنگ، معرق کاشی، کوزه گری، گره چینی و مشبک بری، منبت چوب، معرق چوب، خراطی، شانه سازی و…
شاخه طراحی سنتی و نقاشی: طراحی نقشه ی فرش، نقاشی روی دیوار، نقاشی روی چوب و…
مخمل بافی
مخمل پارچه ای است پرزدار و ضخیم ولی نرم ولطیف. این قماش ظریف و زیبا که در گذشته در انواع مختلف ساده، الوان، نازک، دوخوابه، موج دار و گل برجسته بافته می شده در موارد گوناگون مصارف داشته است. علاوه بر رخت و لباس زن و مرد و کودکان تا تن پوش و خرقه پادشاهان، در تزئینات داخلی خانه ها از قبیل پرده و سفره، طاقچه پوش، سجاده، بقچه و رومیزی، کیسه ی توتون سرمه دان و غیره به کار برده می شده است. کاشان از زمان های بسیار قدیم از مراکز عمده بافت این نوع پارچه ی نرم ولطیف بوده که به لحاظ کیفیت ومرغوبیت نه تنها در کاشان و ایران بلکه در خارج از مرز، زبانزد خاص و عام بوده است.
شعربافی
«شعرšar» در فرهنگ لغات فارسی به معنی موی انسان یا حیوان است و شعرباف به معنی موتاب و موی تاب کسی است که پارچه را از موی یا ابریشم می بافد. اما خود شعربافان که به شعربافی، شربافی می گویند به گونه های دیگر آن را تعریف می کنند. می گویند چون این حرفه با رنج و زحمت زیادی همراه بوده آن را برای خود «شر» می دانسته اند. به طور کلی شعربافی، بافت نوعی پارچه یا دستمال ابریشمی یا فانتزی چهارگوش در اندازه های مختلف است که بیشتر مورد استفاده مناطق کردنشین ایران و قسمتی از مناطق خوزستان و برخی اقشار آذربایجان و نیز کشورهای حوزه خلیج فارس و عراق قرار می گیرد.
زری بافی
پارچه ی است زربفت و ابریشمینه که تمام گل ها و خطوط آن از تار و پود سیمین یا زرین بافته می شود. در واقع زری پارچه ای است کاملاً، ابریشمی و دارای نقوش بسیار متنوع و ظریف که به جهت وجود نوعی نخ معروف به گلابتون در سراسر پارچه به آن زری یا زربفت می گویند. این بافته ی سنتی مانند پارچه های سنتی دیگر از دو گروه نخ تار و پود بافته می شود با این تفاوت که هم نخ تار و هم نخ پود آن از جنس ابریشم خالص است. ویژگی خاص این پارچه استفاده از نخ های نازک و ظریف از جنس طلا و نقره است که در مرحله ی پودگذاری در ردیف پود ابریشمین مطابق نقشه در کار تنیده می شود.
چادرشب بافی
چادرشب پارچه ای است چهارگوش از جنس ابریشم یا پنبه که کاشان و اغلب مناطق تابعه از قبیل ازوار، ویدوج، ویدوجاء، برزک، کامو، قهرود و جوشقان قالی از مراکز عمده ی بافت آن بوده اند.
مواد اولیه چادرشب از پنبه یا ابریشم است. در گذشته خانواده ها و افراد مرفه که قدرت مالی بیشتری داشتند و همچنین پاره ای از خانواده ها برای جهیزیه دخترشان، چادرشب ابریشمی می بافتند و یا از بافنده می خریدند. دستگاه چادرشب بافی مانند دستگاه های مخمل بافی از نوع دستگاه های پدالی و پاچالی است که در داخل یکی از اتاق ها، پس اتاق یا سردابه ی خانه ها دایر می کردند. موارد استفاده چادرشب مختلف است برخی لحاف و رختخواب عروس را در چادرشب می پیچیدند. برخی دیگر برای تزیین اتاق عروس آن را روی لحاف می انداختند
شال بافی
شال بافته ای است دراز و کم عرض از جنس پشم و رنگ سفید که بیشتر تحت تأثیر شرایط اقلیمی در مناطق کوهستانی می بافند تا سر و گردن و کمر خود را با آن بپوشانند. گفته می شود زنان پنداس این شال را برای همسران خود که شغل شان کشاورزی، دامداری یا چاروداری بوده می بافته اند. قد شال تقریبا دو، سه متر است که آن را در زیر قبا به دور کمر می پیچند. مواد اولیه این بافته همان طورکه گفته شد پشم است، دستگاه شال بافی از چند آلت چوبی ترکیب یافته که ضمن سادگی در صورت عدم وجود هر کدام از آلت ها اختلال در بافت به وجود می آید.
قالی بافی
کاشان از دیرباز مرکز تولید قالی هایی بوده که زیبایی، کیفیت ومرغوبیت آن ها شهرت ملی و جهانی داشته است منابع و نوشته های قرن ۱۷-۱۸ کاشان را کانون بافت قالی درباری معرفی می کند که بنیان گزار آن شاه عباس بوده است . قالی های ابریشمین، نقره باف، زری باف، به نام قالی شاه عباس نظیر قالی مقبره شیخ صفی اردبیلی کار مقصود کاشانی متعلق به موزه ویکتوریا آلبرت لندن– قالی شکارگاه از عصر صفوی متعلق به موزه هنروصنعت شهر وین– قالی چلسی که مشابه قالی اردبیلی است که در موزه ویکتوریا آلبرت لندن نگهداری می شود از این جمله اند. قالی دیگری که بیشتر در مناطق جنوبی و حنوب غربی کاشان بافته می شود «قالی جوشقانی» است. جوشقان قالی از توابع بخش قمصر و در۷۰ کیلومتری جنوب کاشان، از دیرباز یکی از مهم ترین مراکز قالی بافی بوده است. از ویژگی های بارز قالی جوشقانی ذهنی بافی نقشه ی آن است که از زمان های خیلی دور نسل به نسل به بافندگان امروزی رسیده است. چشم اندازهای قالی جوشقان سرشار از ذوق و سلایق هنری، خلاقیت، ابتکار، فنون و تکنیک های بومی محلی است که با فرهنگ مردم این مرزوبوم درهم آمیخته است.
زیلوبافی
زیراندازی است بدون پرز و خواب که از جنس پنبه، به رنگ های سفیدوسرمه ای، قرمز و سرمه ای و دارچینی و مله ای با نقوش هندسی کوچک و شطرنجی بافته می شود. از آنجا که درگذشته کف مساجد، حسینیه ها، تکایا، خوابگاه های ارتش و… را بیشتر با زیلو فرش می کردند، کارگاه های متعددی از تولید زیلو در کاشان دایر بوده است. زیلو همانند دست بافته های دیگر دارای طرح و نقشه خاص می باشد که این نقوش زاییده ی ذهن خلاق بافندگانی است که امروزه هنر زیلوبافی مدیون خلاقیت آن هاست. نقش بافتوک، مَفرِش حلقه، گَچکِنه والنگ، گره، بندرومی، زنجیرک و… از مهم ترین این نقوش هستند.
گلیم بافی
گلیم زیراندازی است که تونه ی آن از سرچله ی قالی(مقدارچله ای است که پس از بافت یک تخته قالی بر روی دار می ماند) و پود آن از تکه پارچه های فرسوده است. به همین علت در ابوزیدآباد به این نوع فرش، گلیم«لکینه lakine» می گویند. البته در گذشته تونه و پود از الیاف طبیعی مانند موی بز، کرک شتر و پشم گوسفند بوده، گلیمی که از پشم شتر می بافتند «شترینهšotorine » وبه گلیمی که از پشم گوسفند وپنبه رنگرزی شده می بافتند گلیم «رنگینه rangine» می گفتند. چهار عدد میخ چوبی و دو تیرک به نام «زیردار» و «سردار» اسکلت اصلی دستگاه گلیم بافی را تشکیل می دهد که درگوشه ای از حیاط جدا از فضای نشیمن یا یکی از اتاق ها جانبی حیاط نصب می شود.
سفره بافی
منظور از سفره، سفره نانوایی است که به اشکال مختلف درنان پزخانه های خانگی برخی از روستاها مورد استفاده قرار می گرفته است. دستگاه سفره بافی مشابه دستگاه گلیم بافی است که به صورت افقی و زمینی در یکی از اتاق ها نصب می شود. مراکز عمده ی بافت آن آبادی های کامو، تجره، پنداس بوده است که درگذشته اغلب خانواده ها برای خود و نیز جهیزیه دخترهایشان می بافته اند. الیاف پنبه و پشم گوسفند مواد اولیه سفره وگلیم بافی است که پنبه چله یا تونه و پشم پود کار را تشکیل می دهد.
سفال گری
یکی از مراکز سفال گری و کوزه گری که به حق آن را باید بیش از مناطق دیگر ذکر کرد کاشان است. سابقه ی صنعت سفالگری به تمدن سیلک می رسد، بنا به مدارک و اسناد و نیز منابع مآخذ ساکنین اولیه سیلک سفال ساز بوده اند که بدون چرخ ظروف سفالی می ساخته اند. چرخ سفالگری در تمدن سیلک ابداع شده است که به هزاره ی چهارم قبل از میلاد نسبت می دهند. با پیدایش چرخ سفالگری سفالینه ها شکل و نظم خاصی به خود گرفتند و امروز پس از شش هزار سال فعالیت، کماکان به تولید و تهیه پاره ای از ظروف و اشیاء سفالی می پردازند.
مسگری
تا چند سال اخیر مسگری در کاشان یکی از مهم ترین و پر رونق ترین حرفه بوده که فرآورده های آن از سایر شهرها به مراتب جالب تر و محکم تروبادوام تر بوده است. این صنعت در تمام مراحل تاریخی با سایر صنایع درجه اول کاشان قابل مقایسه و هم روش و حتی در مواقع بحران شهر هم مزایای خود و شهرت جهانی را از دست نداده است. جهانگرد فرانسوی می گوید: «کاشان را می توان شهر مسگرها نامید» نقل می کنند که بیش از چهارصد مسگر در راسته ی بازار مسگرها به ساخت و پرداخت ظروف مختلف و متنوع نظیر سینی, مجمعه, دوری یا بشقاب, کاسه, کف گیر، دیگ, یا دیگچه, سردیگ, آبکش, کماجدان، آفتابه, لگن, تشت, طاس حمام, مشرفه یا مشربه, گلاب پاش، شمعدان، تنگ گلاب گیری, پارچ, قاشق هندوانه خوری, آبخوری, شمعدان، ابزار و ظروف و وسایل دیگر می پرداخته اند. مصداق اهمیت صنعت مسگری در کاشان جشن آبریزان یا لتویlatu مسگرهاست که تا نیمه ی قرن حاضر در روز سیزدهم تیرماه توسط صنف مسگرها برگزار می شد
تخت کشی یا گیوه بافی
گیوه نوعی پای افزار است که رویه ی آن را از ریسمان و نخ پنبه ای و تخت آن را از چرم و پارچه ی به هم فشرده و درهم کشیده، می سازند. منظور از تخت کشی ساخت تخت گیوه است که ساخت تخت را مردها و بافت رویه گیوه را زنان انجام می دهند. نشلگ (نشلج) ورکان، برزک، قهرود، کامو، جوشقان قالی و … از جمله مراکز تخت کشی و بافت گیوه نشلگی بوده اند که در میان این آبادی ها گیوه های نشلگی از شهرت خاصی برخوردار هستند.
بیان صنایع و هنرهای سنتی و نیز فن آوری بومی که برخاسته از ذوق و استعداد هنر آفرینان و خلاقان این خطه ی هنرخیز و هنرپرور است، بسیار زیاد است و شرح هرکدام فرصت و مقوله ای خاص می طلبد. آنچه گفته شد به بهانه ی پاسداشت ذوق و خلاقیت هنرمندان عزیز این دیار در روز جهانی صنایع دستی بود. سایه شان بر عرصه ی هنر و فرهنگ این دیار مستدام
———————
*کارشناس مردم شناس اداره میراث فرهنگی کاشان
دیدگاه شما