«در روزهای پایانی صفر اهدای خون بیش از ۳۵۲ نوع‌دوست اصفهانی ۳۵۲ نوع‌دوست در روزهای پایانی صفر در شهر‌های اصفهان و کاشان خون خود را برای کمک به‌سلامت بیماران اهدا کردند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکز اصفهان؛ مدیرکل انتقال خون استان اصفهان گفت: این افراد با شرکت در پویش نذر خون به‌سلامت بیماران بستری در مراکز درمانی استان کمک کردند.
کیان دهراب پور افزود: امروز (شنبه ۲۵ شهریور) هم‌زمان با سالروز شهادت امام رضا (ع) ۱۶۸ نفر به مرکز انتقال خون خواجو مراجعه کردند که از این تعداد ۱۲۹ نفر موفق به نذر خون شدند.
وی گفت: همچنین درمجموع در سه روز پایانی ماه صفر از ۴۳۶ مراجعه‌کننده به مراکز انتقال خون خواجوی اصفهان و کاشان از ۳۵۲ نفر خون‌گیری شد.
دهراب پور افزود: در حال حاضر ذخیره خون اصفهان معادل ۷ و نیم روز است.
وی تأکید کرد: در روزهای آخر فصل تابستان به دلیل افزایش مسافرت‌ها، ذخایرِ خونی کاهش می‌یابد و از شهروندان درخواست می‌کنیم به‌صورت مستمر خون اهدا کنند.»
در تیتر این خبر نام کاشان ذکر نشده و در متن خبر نام کاشان در ذیل نام اصفهان با یک جمع‌بندی مبهم و بدون تفکیک آورده شده که کاشانی‌ها را یاد اعلام آمار کرونا می‌اندازد که تعداد مبتلایان به کرونا را با جمله؛ «غیر از کاشان و آران و بیدگل» اعلام می‌کردند! آنجا بدون کاشان و اینجا با کاشان! نام کاشان اسباب بازی اصفهان است که جاهایی با و جاهایی بدون کاشان استفاده می‌شود!
کاشان از روزگارانی دور مدعی استان شدن بوده است و اگر با کارشکنی بعض مسئولین بی لیاقت، ریاکار و بی‌مسئولیتی و ترس اکثریت مدیران کاشان از مدیران بالادستی در جایگاه اصلی خود قرار نگرفته است دور نیست که از دیدگاه افکار عمومی و مردم کاشان قابل تحمل نباشد و این‌گونه خوار و خفیف شدن را تحمل نکند.
خبرنگاران، فعالین اجتماعی و مدیران کاشانی نباید در برابر کوچک شماری یک شهرستان مطرح کشوری سکوت کنند.
در ادارات میراث فرهنگی و گردشگری، ثبت‌اسناد و ثبت شرکت‌ها، شهرداری، راه و شهرسازی و دادگستری نشانه‌هایی به چشم می‌خورد که نشان از مسئولیت ناپذیری مدیران کاشانی و ترس از مدیریت اصفهان موج میزند و آنچنان ادارات کاشان را وابسته به اجازه مدیران اصفهانی کرده که امکان کمترین اقدامی ندارند!
اصفهان نیز با بهره‌گیری از این فرصت بدون توجه به شأن کاشان که سرچشمه گرفته از سابقه، جایگاه و پایگاه مردم کاشان است تصمیماتی اتخاذ می‌کنند که نوعی تحقیر و کوچک شماری عمدی مردم و شهرستان کاشان را به رخ می‌کشد.
زیاده‌خواهی و بی‌توجهی به جایگاه فرهنگ و مردم کاشان حدی دارد که اگر قرار به گرفتن آن باشد مردم کاشان قادر به انجام آن هستند.
مطمئناً چند روز دیگر مدیری از اصفهان به کاشان خواهد آمد و از کاشان و مدیرانش و هنرها و سوابقش سخنانی خواهد گفت و تعریف خواهد کرد و به گمان احقاق حق مردم کاشان باز هم این روش ادامه خواهد یافت.
اگر زمانی اصفهان پیشگام در بسیاری هنرها بود و با کسب امتیاز از فرش و صنایع‌دستی و هنر هنرمندان و صنایع شهرستان‌های تابعه برای خود نام و شهرتی به هم زده است نه‌تنها زمان آن فرارسیده است که از این جایگاه سهم و حق مردم شهرستان‌هایی مانند کاشان را بپردازد بلکه باید اذعان نماید که این سال‌ها حداقل کاشان در عرصه هنر و گردشگری و صنعت این جایگاه را از آن خود کرده و در بسیاری مراتب از اصفهان پیشی گرفته و اگر مدیران اصفهانی در این خصوص به خود نیایند مطمئن باشند که مردم کاشان از جایگاه رفیعی که دارند می‌توانند حق خود را بگیرند.
بررسی بیشتر این موضوع در یادداشت‌های بعدی در خصوص ادارات میراث فرهنگی، شهرداری، دادگستری و ثبت‌اسناد و ثبت شرکت‌ها، منابع طبیعی و … ادامه خواهد یافت.
دیدگاه شما