کاشان نیوز-محبوبه قدیریان: کتاب «کمی دیرتر» نوشته سید مهدی شجاعی است. در پشت کتاب نوشته شده است:
شب نیمه شعبان در مجلس امام زمان درست زمانی که همه عاشقان و شیفتگانش یک صدا با شور و حرارت فریاد میزدند آقا بیا! آقا بیا! میان جمعیت با همان شور و حرارت و حتی با شدت و حدت بیشتری قریاد می‌زند: آقا نیا! آقا نیا! 
تعجب‌آور و غیر منتظره نیست؟
شما چه فکر می‌کنید که صدای آن یک نفر در میان جمعیت گم می‌شود یا شنیده می‌شود ولی این طور نیست. یعنی این طور نبود. ابتدا حاج اصغر به اومیگوید: پسرجونم! می‌دونم کار کجایی! برو بشون بگو اگرحرمت مجلس آقا ماشاالله نبودکه نشونشون می‌دادم که شکستن حرمت آقا چه توون سنگینی داره.
این کتاب درباره انتظار امام زمان و منتظران حقیقی آن حضرت است. راوی از فردی به نام اسد می‌نویسد که در مجلس امام همه از فریاد او متعجب می‌شوند. روزبعد اسد به سراغ راوی می‌رود و او را پی می‌گیرد و به سراغ افرادی می‌رود که در مجلس فریاد آقا! بیا! میزدند و معلوم می‌شود که هرکدام بهانه‌ای می‌آورند. اسد و راوی در زمان و مکان حرکت می‌کنند تا این که منتظران واقعی حضرت مانند علامه مجلسی و یک قفل ساز فقیر را می‌بینند.
راوی می‌گوید تنها کسی که نیاز به ظهور را با همه وجود درک می‌کنند مبارز فلسطینیه. اونم به این دلیل که ظلم و ستم و غصب و تجاوز رو با پوست و گوشتش حس کرده.
باقی این داستان جذاب را در کتاب بخوانید.آور و غیر منتظره نیست؟
شما چه فکر می‌کنید که صدای آن یک نفر در میان جمعیت گم می‌شود یا شنیده می‌شود ولی این طور نیست. یعنی این طور نبود. ابتدا حاج اصغر به اومیگوید: پسرجونم! می‌دونم کار کجایی! برو بشون بگو اگرحرمت مجلس آقا ماشاالله نبودکه نشونشون می‌دادم که شکستن حرمت آقا چه توون سنگینی داره.
این کتاب درباره انتظار امام زمان و منتظران حقیقی آن حضرت است. راوی از فردی به نام اسد می‌نویسد که در مجلس امام همه از فریاد او متعجب می‌شوند. روزبعد اسد به سراغ راوی می‌رود و او را پی می‌گیرد و به سراغ افرادی می‌رود که در مجلس فریاد آقا! بیا! میزدند و معلوم می‌شود که هرکدام بهانه‌ای می‌آورند. اسد و راوی در زمان و مکان حرکت می‌کنند تا این که منتظران واقعی حضرت مانند علامه مجلسی و یک قفل ساز فقیر را می‌بینند.
راوی می‌گوید تنها کسی که نیاز به ظهور را با همه وجود درک می‌کنند مبارز فلسطینیه. اونم به این دلیل که ظلم و ستم و غصب و تجاوز رو با پوست و گوشتش حس کرده.
باقی این داستان جذاب را در کتاب بخوانید.
دیدگاه شما