در گفتگو با مسئول تیم جستجوی «علی بهادری نژاد» در کرکس:
کوهنورد کاشانی هنوز پیدا نشده/بار ارگانهای دولتی به دوش هیئت کوهنوردی است
از 21بهمن 90 ماهها گذشته است و تعداد بیشماری از کوهنوردان حرفه ای و غیر حرفه ای برای یافتن پیکر مدفون دربرف« علی بهادری نژاد » از جان و دل مایه گذاشته و به کوه زده اند. و در دوشنبه گذشته شانزدهمین مرتبه بود که تعدادی از داوطلبان برای یافتن پیکر «علی بهادرینژاد» به ارتفاعات کرکس رفته ولی با دست خالی بازگشتند. مهمتری خصیصه شانزدهمین جستجو، استفاده از دستگاه مونیتورینگی بود که به همت اعضای هیئت کوهنوردی و با کنکاش و تلاش فراوان توانستند شرکت «زمین.آب.پی» که پیمانکار شرکت «آبفا» کاشان است را یافته و به کمک دو مهندس متخصص این دستگاه اقدام به جستجو نمایند. وقتی با این دو نفر گفتگو کردیم چنان انساندوستانه انگیزه خود را توضیح دادند که ما تحت تاثیر قرار گرفتیم.اما عجبا که از مسئولان و مدیران کاشانی صدایی بلند نمی شود.
* از اولین تجربه صعود و انگیزه مهندس «قنبری» و کسی که هزینه دستگاه ژئو رادار را پرداخته که پرسیدم گفت:
چون مدیر شرکت «زمین آب پی» به ما گفتند،رفتیم و من دوست ندارم در این مورد صحبت کنم که به چه انگیزهای آمدم آنجا و از هزینههای کارکرد این دستگاهی که آوردیم هم خبری ندارم. اما گمان میکنم که این شرکت بخاطر مسایل انساندوستانه اقدام به این کار کرده و توقع دریافت پولی نداشته است. در حالی که اگر میخواست هزینهای بگیرد در یک جستجوی آب برای یک شخص خصوصی برای دو ساعت نزدیک ۱۰ملیون تومان هزینه باید دریافت کند. اما تاکید میکنم که در مورد هزینهها صحبتی نشده و شرکت این اقدام را نوعی کار خیر میداند. و شرکت در انجام این کار مختاربود و اجباری نداشت.
*این دستگاه به چه روشی کار میکند و تا چه حد اسکنهای دستگاه نزدیک به صحت میباشد؟
این دستگاه صرفاً یک دستگاه نیست، بلکه یک روش «ژئوفیزیکی» است. این در حوزه روشهای الکترومغناطیسی ژئوفیزیک قرار میگیرد، که بر اساس ارسال و دریافت امواج الکترومغناطیسی در لایههای زمین یک اطلاعاتی را دریافت می کند. این روشی است به نام «جی.پی.آر» یعنی امواج نفوذی در زمین است که از جمله کارکردهایش استفاده از آن در جستجوی افراد پس از زلزله است، که نزدیک به ۸۰ درصد عملکرد آن قابل اتکا است.
*آیا ممکن نیست که تفسیر و تجزیه تحلیلهای اپراتور نتیجه را دیگرگون نشان دهد؟
همه روشهای ژئوفیزیک خطای قابل قبول خودشان را دارند. اما با استفاده از دستگاه و هدفی که ما دنبالش بودیم، در یک حد قابل قبولی توانستیم دادهها را تفسیر کنیم و دادههایی با کیفیت داشتیم و در هیچ روش ژئوفیزیک نمیشود گفت صددرصد به واقعیت نزدیک است. اما با احتمال بیشتر از پنجاهدرصد که میتواند این درصد ۷۰ یا ۸۰ درصد هم باشد امید موفقیت داشت. در کرکس هم ما تمام تلاش خودمان را کردیم یک شب قبل به منطقه رفتیم و خوابیدیم و از فردای آن روز از ۶ صبح تا ۴ بعدازظهر تلاش کردیم و حتی حاضر بودیم در این منطقه که برای برداشت ژئو رادار، خیلی منطقه وسیعی بود برای روز بعد هم بمانیم اما امکانات تیم این اجازه را به ما نمیداد. در مناطقی که دوستان شک بیشتر ی داشتند با اسکن کردن رادار توانستیم این اطمینان را کسب کنیم که در این نقاط احتمال وجود جسد را ندهند و به جستجو در نقاط دیگر بپردازند. ما چندین نقطه دادیم که امیدواریم در همان نقاط بتوانند جسد را پیدا کنند.
*شما امکانات فنی دیگری را لازم میدانید که نیاز باشد برای این جستجوها بکار گرفته شود؟
صرف نظر از اینکه این دستگاهی که دیروز بکار گرفته شد مدرنترین و پیشرفتهترین دستگاهی است که در دنیا موجود است. اما فکر میکنم مهمترین مشکل تیمهای جستجو رفت و آمد است و زمانی که برای این رفت و آمد هدر میرود جبران ناپذیر است. ما اگر وقت بیشتری میداشتیم قطعاً با نتیجه خوبی باز میگشتیم. اگر امکاناتی باشد که ابزار و افراد را بدون سختی راه و هدر دادن زمان به منطقه برساند بسیار بهتر است.
*شما عمق برف را توانستید تشخیص بدهید؟
بله حتی قطر یخ در لایههای زیرین برف و اندازه برفها که حدفاصل بهمن اول و دوم هم بود، تشخیص داده میشد. و حتی می توانستیم جریان آب در زیر برف را تشخیص دهیم.
*چند متر برف را شما اندازهگیری کردید؟
در جاهای مختلف متفاوت است. اما تا ۶ متر را با اطمینان میتوان بیان کرد. من خیلی دوست داشتم که در همان روز کار تمام شود،وجود انگیزهای که برای همه پشت این قضیه بود، کار کردن در شیب ۵۰ درجه که کاری بسیار شاق است را آسان میکرد. آنچه که برایم بسیار بسیار جالب بود همیاری کسانی بود که در تیپهای مختلف و سطوح متعدد اجتماعی با همدیگر برای یک هدف مشترک و انسانی بدون چشمداشت و بیریا تلاش میکردند.
* از مهندس «محق» دیگر همراه تیم که از طرف «شرکت زمین آب پی» آمده بود میپرسم؛ شما چه احساسی در کرکس داشتنید:
منطقهای عجیب بود که برای اولینبار میدیدم و نوعی فداکاری و تلاش که احساسی انسانی را به تصویر میکشید. دلایل فنی را مهندس «قنبری» توضیح داد. ما توانستیم منطقه وسیعی را آزاد کنیم که خیال افرادی که برای جستجو میروند از بابت آن نقاط راحت باشد و به مناطق دیگر بپردازند. اما ما زمان کمی هم داشتیم. و مهمترین مسئله ای که برایم اعجاب آور هم بود این بود که جمع و جور کردن و بسته بندی دستگاه و حمل آن به ارتفاعی که ما دیدیم واقعاً نمی توانست کار هر کسی باشد. بچه ها با زجر و زحمتی این کار را کردند که ستودنی بود.
با اینهمه این دستگاه نیز در یافتن پیکر مفقود شده این کوهنورد به موفقیتی دست نیافت اگر چه ادامه جستجو را آسان کرد. اما این جستجوهای بینتیجه این گمان را دامن میزند که اگر در گرمای تابستان برفهای این منطقه آب نشود و با بارش زودرس برف در مهرماه «بهادرینژاد» پیدا نشود، امید یافتن این کوهنورد کاشانی کلاً منتفی خواهد شد؟
در ادامه برای تشریح بیشتر شرایط با «وحید باغ شیخی» گفتگویی ترتیب دادیم. «باغ شیخی» مسئول و متولی تیمهای جستجوی هیئت کوهنوردی کاشان از زمان مفقود شدن ۵ کوهنورد کاشانی در ۲۱ بهمن سال گذشته بوده است.
*آقای «باغشیخی» لطف کنید در مورد جستجوی دیروز توضیح بدهید:
ما در طول جستجوهای گذشته کارهای مختلفی را انجام دادیم که بیش از ۲۱ بازدید منطقه بوده و هر کاری که به ذهنمان رسیده انجام دادیم. ولی آقای «بهادری» معلوم نیست کجاست. ما با گمانهزنیهای مختلف اقدام به کندن کانال از روی حدس نموده و حیواناتی را برای جستجو بردیم. در جستجوی دیروز، از آخرین تکنولوژی استفاده کردیم که «ژئورادار» است و برترین تکنولوژی روز است. دیگر هیچ چیزی به ذهن ما نمیرسد. باید بعد از این تنها کارمان بازدید منطقه باشد تا برف آب شود.
*جایی که کولهپشتی مرحوم «بهادرینژاد» را پیدا کردید ممکن نیست که در همان حوالی باشد؟
آن حوالی دیگر برفی وجود ندارد و همه آب شده. حتی یک دستکش و یک باطوم کوهنوردی «بهادری» را هم پیدا کردیم.
*فکر نمیکنید که اینهمه رفت و آمد باعث خستگی تیم های جستجو میشود؟ و انگیزه ایشان را ضعیف می کند؟نیازی نمیبینید که یک تیم جستجو در منطقه مستقر شود و فرض کنید که یک صعود یک هفتهای رفتهاید:
کاری که ما الان داریم انجام میدهیم کار بسیار خطرناکی است و خدا رحم میکند که اتفاقی نمیافتد. ما تا الان هر کاری که توانسته ایم را انجام دادهایم و دست به هر کاری زدهایم . البته بیشتر بخاطر احساساتی بودن دوستان و همکارانمان بوده است. در حالی که باید صبر میکردیم تا برف آب شود. باید تنها به بازدید منطقه بسنده میکردیم تا حجم برف کمتر شود. و من قریب به یقین حدس میزدم نتیجهای نخواهد داشت. اما بخاطر درصد کم موفقیت هم دست به جستجوهای متعدد زدیم. البته جستجوی قبل از عید لازم بود اما بعد از عید کاری از «سونداژ» بر نمیآمد و تیمی که در اوایل جستجو میکرد دو نفر را از زیر برف کشید بیرون. یعنی اگر «بهادری» در دسترس بود حتماً پیدا میشد. ما بر اساس اقناع افکار عمومی اینهمه رفت و آمد خطر ناک را انجام دادیم. اما در حال حاضر بهترین کار بازدید روزانه یا دو روز یکبار منطقه است.
*از دست ارگانهای دولتی مانند فرمانداری و شورای شهر و غیره کاری بر میآید؟
ما در این مدت از هیچ ارگانی درخواست کمک نکردیم. اما «هلال احمر» با ما همراهی کرده است و این حمایت هم صرفا بخاطر شخصیت خاص و مثبت دکتر «میرابوطالبی» است که ما هم از ایشان کمال امتنان و تشکر را داریم. مثلاً ما دستگاه «ژئو رادار» میخواستیم، بچهها به سپاه و سپس به شرکت آب و فاضلاب رفتند و در نهایت توسط یک پیمانکار این دستگاه را در حالیکه قیمت بسیار بالایی دارد همرا با اوپراتور برای ما فرستادند. ما تا کنون از کسی کاری نخواستهایم چون کسانی که در این تیمها برای جستجو میآمدند بخاطر دلشان میآمدند و نیازی نداشتند. اما توجه مسئولان میتوانست خیلی روحیه به آنها بدهد. و انرژی مثبت مسئولان خیلی تاثیر دارد. برای ما تنها ماشین برای رفت و آمد دادهاند اما غذا و هزینههایی که شده از جیب خود بچهها بوده.نیازی به کمک به افراد نداشته ایم اما توجه مسئولین کمک موثری میتواند باشد. مقداری توجه بعضیها کم بوده. چیزی اتفاق افتاده که تا کنون اتفاق نیافتاده بود که اگر فکر کنند برای استان ما هم خیلی سنگین است. شاید توجه بیشتر نسبت به عواملی که در منطقه کار میکنند و با جان و دل مایه میگذارند، میروند داخل کانالها تاثیر خوبی داشته باشد.
*اگر الان اتفاقی برای کسی بیافتد چه کسی مسئولیت دارد؟
نمیدانم. مسئولیتش امیدوارم که گردن هیئت نیافتد. بچهها داوطلب میآیند. وارد کوه شدن خطر دارد و هر کس میآید مسئولیتش گردن خودش است. ما درخواست نکردهایم. داوطلبانه میآیند. من که نمیتوانم مسئولیتی بپذیرم.
*شما تا بهحال از مسئولین شهر، فرمانداری، شورای شهر و دیگران کمک خواستهاید؟
تا الان از کسی درخواست نکردهایم که مسئولیتی بپذیرند. اما در حال حاضر نیازمند این هستیم که ارگانی یا نهادی وارد ماجرا شود و آستین بالا بزند. ما هم به قدر وسع کمک میکنیم. اما توان ما محدود است و تا الان هم بار دولتیها را به دوش کشیدهایم و آبروی کاشان را حفظ کردهایم. اما اگر خدای نکرده در این مسیر مشکلی پیش بیاید ما توان پذیرفتن مسئولیت آنرا نداریم.
*فکر نمیکنید مسئولیت این قضیه میتواند از حادثه قبلی خیلی سنگینتر باشد؟ مسئولیت اعضای تیم جستجو با کیست؟
منهم نمیدانم. ما فقط در این فکریم که «بهادری» را پیدا کنیم. بخاطر مادرش، بخاطر خانوادهاش.
*چرا از فرمانداری و شورای شهر درخواست کمک نکردهاید؟
چه کمکی می خواهند به ما بکنند؟ آنها که امکان کوهنوردی ندارند،باید به مسائلی بپردازند که حمایت و پشتیبانی ما را تمهید کنند. در این کار ما که نمیتوانیم راهکار بدهیم، خودشان باید به فکر باشند. دقیقاً بحث پشتیبانی و هماهنگی مطرح است. در همه جوانب نیاز به برنامه ریزی است فقط حرکت چندین نفر که با احساسات تصمیمی انسان دوستانه گرفتهاند که نمیتواند مسئولیت دیگران را برطرف کند. ما کار خودمان را کردهایم. منتظریم ببینیم آقایان مدیران شهرستان در برابر مسئولان بالاتر و خداوند چه پاسخی خواهند داد. ما در این راه ثابت کردهایم که محتاج کسی نیستیم که بخواهیم درخواستی از کسی داشته باشیم. اما اینکه دیگران در باره مسئولیت خود چگونه فکر می کنند را به قضاوت مردم و تاریخ می سپاریم.
*این دستگاه «ژئو رادار» برای شما هزینهای هم داشته است:
اگر هم داشته برای پیمانکار است برای ما نداشته. این اقدام شرکت «زمین. آب. پی» و مدیر آن هم که شخصی است به نام مهندس «علییاری» واقعاً لطف و کمک بزرگی بود که بدون چشم داشت انجام دادند بخصوص که دو نفر مهندسین متخصص به نام مهندس «محق» و مهندس «قنبری» هم بسیار فداکارانه و انسانی کمک کردند،برای ما امکان قدردانی برای این فداکاری فراهم نیست. اما واقعاً از ایشان سپاسگذاریم و ممنون.
از شما تشکر میکنم و برایتان آرزوی موفقیت می کنم.
————————————————————————-
تصاویری را که ملاحظه می کنید در 15 خرداد 91 گرفته شده است
پیدا میشه وحیدجون یعنی پیداش میکنیم ماکه از کسی توقع نداریم چون اونا اهل بیدارشدن نیستن فایده ای نداره بخدا هرچی بیشتر میگیم کمتر نگاه میکنن طوری به خواب رفتن یعنی به خواب زدن خودشون رو که هیچ کس نمیتونه بیدارشون کنه فقط خدا باید کمک کنه