شهروندان قانون‌مداری را از رفتار متولیان قانون می‌آموزند
کاشان نیوز– سعید غلامیان: نگارنده در روز یک‌شنبه اول دی‌ماه جاری توفیق حضور در جلسه مشترک دادستان و وکلای دادگستری در سالن نمازخانه دادگستری کاشان را داشتم. نحوه حضور، قانون‌مندی، تواضع، ادب و نکته‌سنجی دادستان مشخص نمود که انتخاب آقای سجودی بعنوان ریاست دادسرای کاشان انتخابی نیکو و مدبرانه بوده است. این دومین جلسه بود که در جلسهای در محضر دادستان کاشان بوده‌ام و بر خلاف رفتار بسیاری از همکاران قضایی که متاسفانه در سیستم قضایی کراراً دیده می‌شود، رفتار و گفت‌وگو و سخنان دادستان براساس قانون و رعایت اصول همکاری متمرکز بود، و علاوه بر طرح دیدگاه‌های قانونی، نشانههایی از درد مشترک از کاستی‌ها و نواقص موجود با حضار داشت. این حسنی است که از باب «من لم یشکرالمخلوق…» باید دیده و گفته شود. این فضا بسیار امیدبخش و بهجت‌افزا بود و این امیدواری را منتشر می‌کرد که کاشان بتواند با تداوم این همکاری در حد و اندازهای که هست، در فضای قانونی و میدان قضایی ملی خود را نشان داده و به شکوفایی جامعه قضایی و حقوق شهروندی بیانجامد، و همان‌گونه که دادستان در سخنانش اشاره کرد، اقدام به ارائه راه‌کارهایی کند که حتی بتوان بعنوان رویه در کل کشور بکار گرفت. گفتنی است کاشان از نظر دسترسی به وکیل به واسطه وجود نزدیک 200 وکیل با توجه به جمعیت کاشان در سطح خوبی نسبت به دیگر شهرستان‌های استان قرار دارد. اما آنچه اینجانب را بر آن داشت تا این چند خط را بنگارم؛ نه برای نقد جلسه و افراد حاضر و نه از باب شغل بنده که وکالت است، نه برای آزادی ورود موبایل وکلا به داخل ساختمان دادگستری کاشان است، بلکه جهت کمک به فضای حسن نیت و اجابت درخواستی که دادستان محترم کاشان برای استقرار نظم و قانون از همه حضار داشتند، این سطور قلمی شده است. این جلسه با موضوع «ممانعت از ورود تلفن همراه» و «بازدید بدنی وکلا در مدخل دادگستری کاشان» با ابتکارعمل و دعوت وکلای کاشان تشکیل گردیده بود. برآیند جلسه برای اینجانب این بود که همکاران محترم بدون عنایت به حقوق شهروندی، یکی از دغدغه‌های‌شان سهولت رفت و آمد و برداشتن مشکلات از رفت و آمد خودشان بود-البته این فی نفسه نکوهیده نیست و قسمتی از حقوق شهروندی است و مطالبه آن فاقد اشکال است- اما وظیفه (مدعیالعموم) دادستان اجرای قانون و حفاظت و صیانت و محترم شمردن حقوقی است که در قانون برای عامه مترتب و بر شمرده شده است. به نظر میرسد آنچه که در فضای هم‌دلانه و دوستانه جلسه مذکور از ناحیه همکاران بنده مغفول ماند، این مهم بود که وظیفه وکلا همکاری با سیستم قضایی برای اجرای قانون است و درواقع خواسته همکاران باید اجرای دقیق «دستورالعمل ساماندهی نظارت بر تردد مراجعین و ارتقاء رفتار سازمانی در قوه قضاییه» و دیگر موارد قانونی برای کنترل نظم و اجرای قانون در دادگستری باشد.
اگر ماجرا بدین شکل مطرح می‌شد، قطعاً گفت‌وگو در مورد اینکه در دستورالعمل صادره از ناحیه آیت‌الله شاهرودی، ریاست محترم وقت قوه قضاییه و دیگر متون قانونی برای کنترل تردد ارباب رجوع بصورت عام و اشخاص خاص مانند وکلا اشاره‌ای بر بازدید بدنی و ممانعت ازورود موبایل هست یا خیر، این شاید محکمه‌پسندتر می‌نمود.
قاعدتاً حکم موضوع را می توان در قوانین نیز یافت و در مواد مختلف قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور کیفری اینگونه ذکر گردیده است: «ماده24: «… . همچنین تفتیش منازل، اماکن و اشیا و جلب اشخاص در جرایم غیرمشهود باید با اجازه مخصوص مقام‌قضایی باشد هرچند اجرای تحقیقات به‌طور کلی از طرف مقام‌قضایی به ضابط ارجاع شده باشد. ماده96: تفتیش و بازرسی منازل، اماکن و اشیا در مواردی به عمل می‌آید که حسب دلایل، ظن قوی به کشف متهم یا اسباب و آلات و دلایل جرم در آن محل وجود داشته باشد. ماده 97: چنانچه تفتیش و بازرسی با حقوق اشخاص مزاحمت نماید، در صورتی مجاز است که از حقوق آنان مهمتر باشد.» صرف‌نظر از موارد فوق، شاید طرح این موضوع بی‌وجه نباشد که از قدیم‌الایام ضرب‌المثلی بین عام وخاص وجود داشته و دارد که؛ «حرمت امام‌زده با متولی است»، رعایت حقوق شهروندی بر مسئولان قضایی فرض و امر است، و منبعی برای الهام‌بخشی و الگودهی به شهروندان است، اما همین قانون نیز بر اصول اخلاقی استوار است و رعایت ادب و حفظ حرمت همکاران و رعایت شأن یکدیگر از جمله اصولی است که اخلاقاً پسندیده و ضروری است و اصل «ادب مرد به ز دولت اوست» را نشان داده و ستون و شاکله اصلی جامعه انسانی را تشکیل می‌دهد و جامعه و هنجارهای آن را بر اساس آنها استوار نگه می‌دارد. این در حالی است که کنترل مکالمه قضات با موبایل در جلسات رسیدگی، منع ترک محل کار کارمندان دفتری، عدم حضور اشخاص در دادگاه‌ها برای کارهای خصوصی در ساعات اداری … صراحتاً ذکر و امر به رسیدگی و توجه شده است، و احتمالاً اشاره به نصب دستگاه «گیت» در بند11 «دستورالعمل ساماندهی نظارت بر تردد مراجعین و ارتقاء رفتار سازمانی در قوه قضاییه» – که به گفته دادستان سابق کاشان بعلت کسری بودجه امکان نصب نیافته- همراه با ذکر بلافاصله «حفظ کرامت اشخاص» اشاره به عدم تفتیش بدنی ارباب رجوع دارد که متاسفانه در بسیاری از ساختمان‌های دادگستری کشور بعلت عدم توجه به قانون مرسوم گردیده است و این شیوع نادرست ونامیمون و غیرقانونی نمی‌تواند مستمسکی برای چشم‌پوشی از اصل قانون باشد.
نباید فراموش کنیم زمانی که اعتماد دستگاه قضا نسبت به وکلا سست گردد، بی‌گمان باید منتظر فجایعی بود که ارکان دیگر جامعه، خاصه جامعه قضایی متزلزل گردیده و همین باعث خراب شدن ستون‌هایی خواهند بود که سقف قانون‌مندی و قانون‌مداری کل جامعه بر آن استوار است.
در پایان، جهت یادآوری ذکر این نکته نیز لازم مینماید که یکی از بارزترین موادی که مؤید اهمیت و جای‌گاه وکیل در مراجع قضایی و اجتماعی است، تبصره 3 ماده واحده انتخاب وکیل توسط اصحاب دعوی مصوب مجمع تشخیص مصلحت نظام است. قاعده‌ای که وکیل را در موضع دفاع، از احترام و تأمینات شغل قضا برخوردار می‌کند، و بدیهی است حضور وکیل در دادگستری نمی‌تواند جز برای دفاع از حقوق موکل باشد وامید است همان‌گونه که در سخنان دادستان محترم کاشان نیز شنیده شد برای تلطیف برخوردها و قانون‌مند نمودن رفتار پرسنل زحمت‌کش مستقر در ورودی دادگستری با ارباب رجوع بخصوص وکلا که خودبخود وظیفه صیانت و حفظ حقوق شهروندی و قانون را بدون گرفتن حقوق دولتی و یا وظایف دیوانی در عهده خود می‌دانند، بر اساس شأن و جای‌گاه ایشان با اقداماتی ملموس ببینیم.
با این همه نکتهای ظریفی که یکی از همکاران در جلسه فوق‌الذکر گفت در ذهنم حک شده است. او گفت: در مواردی که حکم مخصوص برای بازرسی مکان و اشخاص لازم می‌آید، از هر کجا که باشند به سراغ دادستان میآیند، اینجا که خودش دادستان دارد و محل استقرار دادستان است، برای گرفتن دستور بازرسی راه دوری نباید بروند، این نکته مهمی بود اما، اینکه دادستان محترم کاشان از موارد فوق چه برداشتی داشته باشد و یا بخواهد قانون را چگونه اعمال و اجرا کند از اختیارات ایشان است، ما و جامعه نیز برای دیدن و قضاوت آنچه ماندگار خواهد شد آمادهایم.
امروز 28/10/92 هنگام ورود به دادگستری کاشان راسا موبایل خود را تحویل داده و بعد از اخذ پلاک از درب نگهبانی خارج شدم که ناگهان با صدای بلندی از سوی یکی از خانمهای دربان مواجه شدم که "خانم برگرد برگرد " ...
درهنگام برگشت درحال شوک بودم که چه شده...، که دستهای بنده را به دو طرف بلند کرده بازرسی بدنی نموده و سپس کیف من را گشت... ؟! رفتاری کاملا ناپسند مثل اینکه به واقع سارقی و یا قاتلی را دارد بازرسی می کند .(پناه برخدا در خواب هم این لحظه را برای خود نمی دیدم ... )
واقعا در آن لحظه افسوس خوردم برای دادگستری و دادستان شهرم که به نیت برقراری نظم دستوری داده که در مقام اجرا وسیله ای شده برای ارضاء حس ریاست طلبی برخی افراد که به هر علتی جایگاهی بهتر از مقام فعلی خود کسب نکرده اند ...
به شخصه به حراست دادگستری به جهت این توهین شکایت کردم چراکه مضاف برآنکه بازرسی بدنی مقوله ای است که طبق قانون در موارد خاص وضع شده معتقدم وقتی خود راسا موبایلم را تحویل داده ام در زیر سایه سار اصل برائت هستم و هیچکس حق ندارد با صدای بلند من را فراخوانده و هتک حیثیت نماید اما از شما چه پنهان امیدی به رسیدگی ندارم چراکه ما متخصص حذف صورت مسئله به جای حل مسئله هستیم و ترسم از آن است که برای سرپوش گذاشتن بر این کار ناپسند از فردا قدرت بیشتری بر این افراد داده و دستور دهند به هر شکل و وضعی شده تمامی افراد را بازرسی بدنی نمایند همانطور که برای برخورد با سوء استفاده گران از سیستم ضبط و تصویر برخی موبایلها برخلاف قانون ورود هرنوع موبایلی حتی فاقد این امکانات را نیز منع کردند ..!!
یادمان باشد که فقط نباید تاریخ میلاد پیامبر (ص) و تعطیل بودن آن را به خاطر بسپاریم یادمان باشد که ایشان فرمود اگر پنجاه بزهکار از مجازات بگریزند بهتر از آن است که یک ناکرده بزه مجازات شود .
لطفاشما هم از تقدير انجام شده از رئيس محترم دادگستري ونيز دادستان محترم كاشان در بين دادگستريهاي استان كه در سايت دادگستري كل اصفهان آمده بوده گزارشي بنويسيد
یک سوال؟ این قوانین سخت گیرانه چرا سالهاست در آران و بیدگل اجرا نمیشد و نمیشه؟ اگر قانونه چرا آنجا اجرا نشد و اگر نیست چرا اینجا اجرا میشه؟ چرا الان در آران و بیدگل و دیگر جاها مثل استان اصفهان و.. اجرا نمیشه؟ نکنه دستهایی پشت ماجرا است که مردم کاشان را ناراضی کرده و نام کاشان را بد شهرت دهند؟این روزها مقامات مختلفی در صدد ضربه زدن به نام کاشان هستند! از امام جمعه محترم کاشان تقاضای دخالت در این ماجرا را داریم. اگر ایشان در این مورد نظری ابراز کنند حداقل مشخص می شود که اصل ماجرا مشکوک نیست.
همچنین یک گزارش تهیه کنید از دادگستری آران و بیدگل و دادگستری کاشان و تفاوت ها را به مردم معرفی کنید
با سلام خدمت سید بزرگوار ، در پاسخ معروضم بی شک جامع وکلا متقاضی برخورد با آن وکیل خاطی هستند ولی طرح این مسئله به عنوان علت نقض نص قانون و گرفتن حتی موبایل ساده از همه وکلا برای دستگاه قضا عذر بدتر از گناه است ؛ زیرا قوه قضائیه همانطور که باید با قانون گریز برخورد نماید یاری قانونمدار را نیز باید در دستور کار خود داشته باشد چراکه عدالت چیزی جز این نیست و سوزاندن چوب خشک و تر با یکدیگر نه تنها عذر موجهی نیست بلکه از شانیت آن دادگستری و مقام مربوطه می کاهد و مصداق این شعر شیخ اجل سعدی علیه الرحمه می گردد : « گنه کرد در بلخ آهنگری ، به شوشتر زدند گردن مسگری »
با تشكر از جنابعالي براي توجه بمشكلات مردم در مراجعه به ادارات دركاشان از جمله مشكلات وكلاي محترم دادگستري ومشاورين حقوقي باستحضار ميرساند وقتي وكيل مدافع محترم كه اتفاقا استاد دانشگاه است برخلاف قانون درجلسه دادرسي دادگاه آنهم دادگاه رسيدگي بجرم مربوط بمسائل منافي عفت بطور پنهاني ويواشكي با وسيله اي بسيار كوچك گفتار ردوبدل شده دردادگاه راضبط مينمايد وياوكيل ديگري از اوراق پرونده كيفري كه تهيه فتوكپي از آنها ممنوع است عكس ميگيرد تابا اين اقدامات خلاف قانون بر خلاف قسمي كه ياد كرده مسير دادرسي دادگاه را براي منافع مالي شبهه دار خود منحرف نمايد وقضات شريف را براي تشخيص حق بزحمت اندازدوياديگري با بي احترامي درحضور قاضي به تلفن خود پاسخ مي دهدويا درراهروها باصداي بلند مكالمه ومزاحم ديگران مي شودويا تلفن خود را در اختيار ديگراني كه نبايد از تلفن همراه استفاده كنند قرار دهد وموجبات تبعيض براي اورا فراهم مي كند چاره اي جز اعمال مقررات بدون اغماض براي وكلا نيست وكار آقاي دادستان محترم صحيح ميباشد البته بازرسي بدني وكلاي محترم ويا ديدن كيف آنها موضوع ديگري است كه ضمن اينكه غير قانوني است موجب وهن شاغلين در امر وكالت كه غالبا ياوران قضات هستندشده است از شما چه پنهان كه ظاهرا بازنشستگان محترم دادگستري كه عمري را در اين محل گذرانده اند در وقت مراجعه بدادگستري بازرسي بدني ميشوند كه مايه تاسف است زيرا هيچ تاثيري در افزايش امنيت نداردودل مجروحشان شكسته تر ميشود
سلام سید بزرگوار من فرض را برصحت گفته های شما میگذارم و میگوییم آن استادیا همکار خطا کرده سوال من این است مگر ما در دوره سربازی ودرپادگان هستیم که اگر یکی خطا کردکلیه پادگان دراز و نشست و سینه خیز برونداگر یکی از همکاران شما خطایی مرتکب شود محکمه انتظامی همه را جریمه مینماید؟؟؟غایت مسئله برای اهل بصیرت مشخص است ولی به قول سعدی
هرکه گوید کلاغ چون بازست نشنوندش که دیده ها بازست
وبه قول پروین اعتصامی
سیر یک روز طعنه زد به پیاز / که تو مسکین چقدر بد بویی
گفت از عیب خویش بی خبری / زان ره از خلق عیب میجویی
گفتن از زشت رویی دگران / نشود باعث نکو رویی
تو گمان میکنی که شاخ گلی / به صف سرو و لاله میرویی
یا که همبوی مشک تاتاری / یا ز ازهار باغ مینویی
خویشتن بی سبب بزرگ مکن / تو هم از ساکنان این کویی
ره ما گر کج است و ناهموار / تو خود این ره چگونه می پویی
ما زبونیم و شوخ جامه و پست / تو چرا شوخ تن نمی شویی
به نام خدا ، ضمن تشکر از همکار محترم به خاطر مطلب فوق ، بدوا عذرخواهی می کنم از زیاده گویی ذیل ولی به عنوان یک وکیل جهت روشن شدن ذهن شهروند محترمی که اشاره به اجرای قانون کرده و فرموده بود : « مگه با ما چه فرقی دارید شما هم گوشیتون تحویل بدید اگه کسی کارتون داشت عصر زنگ بزنه شما که محیط کارتون تنها دادگاه نیست وضع مالیتونم خوبه شاید اگه اینقدر مرفه در جامعه نبودید اینگونه با یک بازرسی صدای شما در نمی اومد » ذکر مطالب ذیل را لازم می دانم :
اولا اگر خبری در خصوص میزان درآمد یک وکیل به گوش شما رسیده که موجب تحریک شما شده ، این گوی و این میدان ، شما هم پس از چهارسال اخذ لیسانس حقوق نموده ، سپس در آزمون ورودی کانون وکلا شرکت ، پس از طی یک سال و نیم کارآموزی در مرحله آزمون تشریحی کانون وکلا و سپس در مرحله آزمون شفاهی شرکت نموده و درنهایت با کسب حدنصاب لازم انشاالله موفق به اخذ پروانه وکالت گشته ؛ بعد با اجاره دفتر و پرداخت مالیات به دارایی و پرداخت سهم کانون وکلا و ... درآمد مدنظر خود را کسب کنید ؛ هیچ فردی قانونا توان ممانعت شما در طی این مسیر را ندارد بسم الله اگر حریف راهی.
ثانیا بی شک ما هم خواستار اجرای قانون هستیم ولی برادر یا خواهر من نص قانون کاملا متفاوت از طریقه به کار برده شده توسط دادستان محترم می باشد چراکه به موجب دستورالعمل ابلاغی همراه داشتن مطلق موبایل ممنوع نگشته بلکه صرفا ورود موبایل واجد امکان ضبط صدا و تصویر ممنوع است ؛ متن مقرره : « ضروري است از ورود دستگاههاي مربوط به ضبط تصوير ( اعم از: تلفنهاي همراه) و صوت ( اعم از: دستگاههاي خبرنگاري و غيره)، به واحدهاي قضايي جلوگيري نموده و اين امر در موارد ضروري صرفاً با هماهنگي رئيس حوزه قضايي امكان‌پذير خواهدبود.»
ثالثا صد البته که من وکیل با شما خواهر یا برادر عزیز از جهت عبد خدا و انسان بودن فی نفسه هیچ فرقی با هم نداریم ولی وکیل در مقام مراجعه به دادگستری قطعا با شما فرق می کنه چراکه شما نهایتا برای یک یا دو پرونده و حداکثر یک روز در هفته آن هم محدود به ساعات خاصی به دادگاه مراجعه می کنید ولی یک وکیل به طور معمول هر روز به دادگستری مراجعه کرده و اکثرا از صبح تا ظهر در محیط دادگاه مشغول فعالیت است و لذا برای هماهنگی با موکل ، شهود پرونده و یا حتی اطلاع از حوادث احتمالی برای اعضای خانواده خود و کمک به موقع ، لاجرم به دراختیار داشتن تلفن همراه است ؛ و دقیقا قانونگذار با علم به این مسئولیت خطیر برای تعیین شان وکیل و تادیب توهین کننده به وی قانون خاص وضع کرده است .
متن مقررات فوق : تبصره 3 ماده واحده مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام : « وکیل در موضع دفاع از احترام و تامینات شاغلین شغل قضا برخوردار می باشد .»
ماده 20 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب 1333 : «هرکس نسبت به وکیل دادگستری در حین انجام وظیفه وکالتی یا به سبب آن توهین نماید به حبس تادیبی از 15 روز الی سه ماه محکوم خواهد گردید.»
آیا بازرسی بدنی یک وکیل و گشتن کیف وی معادل حفظ احترام به اوست ؟ آیا تابحال در هنگام ورود یک قاضی به دادگستری چنین رفتاری با وی شده ؟! مگر وکیل به موجب نص مقرره فوق از تامینات قاضی برخوردار نیست ؟!
علی هذا این اقدام دادستان محترم به شخصه بنده را در سردرگمی درک معنای قوانین مزبور ... مفهوم لزوم حفظ شأن وکیل ... مصادیق توهین به وی... برخورداری از تامینات شاغلین به شغل قضا و ... قرار داده است که البته به نظر شخصی بنده تا ایشان وکیل نشود و یا در مرئی و منظر عموم بازرسی بدنی نشود و یا حداقل مادامی که تلفن های ثابت روی میز ایشان و موبایل همراه ایشان از دسترسشان خارج نگردد متوجه اثرات اقدام خود نخواهد بود . والله اعلم بذات الامور
دادستان ادم خوبیه حتما خیری داره که بخشنامه 2سال پیش اجرا میشه شاید دادسرا که مجزا بشه وبره طرف ناجی اباد وکیل دیگه لازم نباشه و میخوان وکلا در کار دادسرا دخالت نکنند و به راحتی با مجرمین برخورد کنندوکسی در این موضوع دخالتی نکنه وقانون با تشخیص خود شون اجرا بشه واگر تشخیص بدند کسی بیگناهه خودشون ازادش میکنند!!!!!!!!!!!!چرا شما وکلا میخواین بازرسی نشید مگه با ما چه فرقی دارید شما هم گوشیتون تحویل بدید اگه کسی کارتون داشت عصر زنگ بزنه شما که محیط کارتون تنها دادگاه نیست وضع مالیتونم خوبه شاید اگه اینقدر مرفه در جامعه نبودید اینگونه با یک بازرسی صدای شما در نمی اومد ایشالله همه بخشنا مه ها اجرا بشه تا به دور ازهیچ حب و بغضی در کنار هم کار کنیم راستی اینم بگم راستگویی وصداقت از پایه های دینه ادمی که مدام دروغ میگه به مرور زمان جایگاهش از دست میده وکلا حواستون جمع کنید//به هرجهت اینم یکی از گزینه های روی میز است
اقای وکیل بنده لازم می دانم چند نکته به اطلاع جناب عالی برسانم. شما که می خواهید از دادستان تشکر کنید...ایشان حرمت ارباب رجوع را حفظ نمی کنند ...[حذف توسط مدیر سایت].هرچند این میز و مقام ها به کسی وفا نکرده است عمر تصدی این افراد بسیار کوتاه است دادستان کاشان ...[حذف توسط مدیر سایت]. شما چرا خودتان را خراب می کنید اگر زرنگ هستی گلیم خودت را از اب بیرون بکش ...[حذف توسط مدیر سایت]روزگار است اینکه گه عزت دهد گه خوار دارد.چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد.
به انگیزه ها فکر کنید و به قضاوت آینده گان، من یک روز شاهد بود آقای ...[حذف توسط مدیر سایت] یک از روسای اسبق دادگستری کاشان به شعبه 5 ...[حذف توسط مدیر سایت] آمد و آقای ...[حذف توسط مدیر سایت] کارمند دفتر با چنان تشری بیرونش کرد که من خجالت زده شدم. گفتم این چه کاری بود کردی مرد حسابی. گفت این رفتار را بارها با من کرده حالا یک بار را تلافی کردم. پایان این ماجرا بزودی میرسد. سعی کنید شما از خود خاطره وقضاوت بدی بجا نگذارید.
امروز شنیدم که فرزند یکی از وکلا در منزل دچار سوختگی شده و ایشان موبایلش در دسترس نبوده مطلع نشده، و مشکلاتی برای خانواده اش بوجود آمده. در دوره ای که جهان درگیر مبادلات مالی و ارتباطات با فضا است! ما درگیر چه مسائلی هستیم . آنهم در سطح قضات و وکلا و حقوقدانان . آقایان هم دوسه تا دوسه تا تلفن و موبایل روی میزشان باشد، روز قیامت را چگونه خواهند گذراند؟
خب آقایان نگرانند که نکند حرفی ، حدیثی، داستانی بیرون برود که کار را خراب کند، تکنولوژی خطرناکه، شما وکلا درک نمیکنید، چون مستقل و بی خط وربط...[حذف توسط مدیر سایت]
هزینه های وکیل جوان برای امور وکالت بر اساس عرف و قانون:
۱- هزینه اجاره دفتر و حقوق منشی حداقل ۴۰۰ الی ۶۰۰ هزار تومان " ماهیانه "
۲- آب و برق - گاز - تلفن - شارژ و تلفن همراه ۱۰۰ الی ۱۵۰ هزار تومان " ماهیانه "
۳- هزینه ایاب و ذهاب به محل کار و پیگیری پرونده ۵۰ الی ۱۵۰ هزار تومان " ماهیانه "
۴- روزنامه رسمی ، مجله کانون ، کتاب ، کیف و لوازم التحریر ۵۰ الی ۱۰۰ هزار تومان " ماهیانه "
۵- لپ تاپ - کامپیوتر - چاپگر - فاکس ۱۰۰ الی ۲۰۰ هزار تومان " ماهیانه "
۶- هزینه بیمه درمانی ۱۰۰ الی۱۵۰ هزار تومان " سالیانه "
۷- هزینه تمدید پروانه با تمبر دادگستری ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار تومان " سالیانه "
۸- هزینه صندوق حمایت بعضاً کانون ها بر خلاف قانون ۴٪ حق السهم پرداختی خود به صندوق را از وکلا می گیرند ۲۵۰ الی ۳۰۰ هزار تومان " سالیانه "
۹- هزینه نقل و انتقال از کانون مبدا کانون مبدأ ۳ میلیون تومان تا ۱۵میلیون تومان
۱۰ هزینه نقل و انتقال به کانون مقصد از۵ میلیون تومان تا ۲۰ میلیون تومان
۱۱- هزینه کمک به کانون جهت ساختمان و غیره
۱۲- هزینه های درمانی خارج از بیمه ناشی از وکالت
۱۳- تهدید و توهین از سوی طرف موکل
۱۴- شکایت موکلین جهت ندادن حق الوکاله
۱۵- توهین و تحقیر از سوی دفاتر دادگاه ها و توقع آنان
۱۶- گشتن کیف و بازرسی بدنی وکیل و...
۱۷- مشقت گرفتن پرونده ، اطاله دادرسی ، اجرای رای ، تعامل با کلانتری ها !... و...
بدتر از همه اداره مالیات از کسانی که می بایست مالیات بگیرد نمی گیرد از نام وکیل مالیات می گیرد به صرف وکیل بودن می بایست مالیات بدهی شاید به ضرس قاطع بتوان گفت ۵۰ در صد وکلای جوان اگر هزینه ها را کنار بگذاریم بین ۲ میلیون تا ۶ میلیون درآمد ندارند یعنی معاف از مالیات ولی متاسفانه از وکلای جوان مالیات های زیادی اخذ می گردد و کانون ها تا کنون اقدام موثری نکردند .
چه انتظاری می توان از آینده جامه وکالت داشت ؟
ظاهرا دادگستری ها اگر در جلوگیری از اطاله دادگستری موفق نبودند ولی در گشتن کیف وجان موفق بودند چگونه هرروز تحمل نمایی که با بی احترامی بازرسی بدنی ات کنند درب کیفت را باز کنند به هر بهانه ای همراهت را بگیرند .فکر میکنی مرتکب جرم شده ای یعنی ازهمان درب ورودی نمیخواهیم تو وارد شوی ! با خطای یک فرد که نبایدخطا به همه تعمیم داده شود
باز درود برآن سربازانی که بنا به تربیت واصالت خانوادگی ودرک موضوع ونگاه به ریش سفیدمان احترام میگذارند کیف وجان مان را نمیگردند.
گاهی هم اینقدر میگردند که آدم از خودش بدش می آید ممکن است مردم در طول زندگی چند بار به دادگستری مراجعه کنند واین گشتنها برای آنان نمود نداشته باشد و انتظاری جز این نداشته باشند! ولی وکیل که محل کارش دادگستری است چگونه این وضعیت را تحمل کند !؟
یکی از همکاران می گفت تصمیم گرفتم پروندهایم را دریک مشمع شفاف بریزم وخودم هم بدون کت با پیراهن آستین کوتاه وشلوار تنگ بروم دادگستری تا شاید به علت شفافیتم وروشن بودن ظاهرم مرا نگردند .زیدی گفت در آن صورت واحد بازرسی و دادسرای کانون دنبالت خواهد بود !
ای کاش با دقتی که دم درب دادگستریها وگرفتن دادخواستها انجام میدهند در رسیدگیها وصدور ارا هم معمول میداشتند .
میخواستم بگویم با گشتن وبازرسی گرفتن موبایل و... نه تنها مشکل دادگستری حل نخواهد شد بلکه را ه رسیدن به عدالت را طولانیتر خواهد کرد . شایسته است هرروز ارتکاب جرم را سختر کنیم و دسترسی به دادگاهارا سهلتر در غیر این صورت مردم راه دیگری بجز دادگستری برای احقاق حق پیدا میکنند.
بهتر است چاره دیگری بیندیشیم وبا مردم مهربان باشیم دادگستری اگرچه از دولت مستقل است ولی از مردم جدا نیست به عبارتی دادگستری مال مردم است همه اعضای دادگستری خدمتگزار مردم هستند در خانه صاحبخانه احترامش را نگه داریم ، رعایت کرامت انسانی (مورد تاکید قانون اساسی) ابتدا میبایست در دادگستری نمود داشته باشد چون دادگستری نماد حاکمیت وعدالت است تا بقیه نهادهای حکومت از آن تاسی کنند .به امید رعایت کرامت انسانی .
کاشان نیوز– سعید غلامیان: نگارنده در روز یک‌شنبه اول دی‌ماه جاری توفیق حضور در جلسه مشترک دادستان و وکلای دادگستری در سالن نمازخانه دادگستری کاشان را داشتم. نحوه حضور، قانون‌مندی، تواضع، ادب و نکته‌سنجی دادستان مشخص نمود که انتخاب آقای سجودی بعنوان ریاست دادسرای کاشان انتخابی نیکو و مدبرانه بوده است. 
امروز 28/10/92 هنگام ورود به دادگستری کاشان راسا موبایل خود را تحویل داده و بعد از اخذ پلاک از درب نگهبانی خارج شدم که ناگهان با صدای بلندی از سوی یکی از خانمهای دربان مواجه شدم که "خانم برگرد برگرد " ... درهنگام برگشت درحال شوک بودم که چه شده...، که دستهای بنده را به دو طرف بلند کرده بازرسی بدنی نموده و سپس کیف من را گشت... ؟! رفتاری کاملا ناپسند مثل اینکه به واقع سارقی و یا قاتلی را دارد بازرسی می کند .(پناه برخدا در خواب هم این لحظه را برای خود نمی دیدم ... ) واقعا در آن لحظه افسوس خوردم برای دادگستری و دادستان شهرم که به نیت برقراری نظم دستوری داده که در مقام اجرا وسیله ای شده برای ارضاء حس ریاست طلبی برخی افراد که به هر علتی جایگاهی بهتر از مقام فعلی خود کسب نکرده اند ... به شخصه به حراست دادگستری به جهت این توهین شکایت کردم چراکه مضاف برآنکه بازرسی بدنی مقوله ای است که طبق قانون در موارد خاص وضع شده معتقدم وقتی خود راسا موبایلم را تحویل داده ام در زیر سایه سار اصل برائت هستم و هیچکس حق ندارد با صدای بلند من را فراخوانده و هتک حیثیت نماید اما از شما چه پنهان امیدی به رسیدگی ندارم چراکه ما متخصص حذف صورت مسئله به جای حل مسئله هستیم و ترسم از آن است که برای سرپوش گذاشتن بر این کار ناپسند از فردا قدرت بیشتری بر این افراد داده و دستور دهند به هر شکل و وضعی شده تمامی افراد را بازرسی بدنی نمایند همانطور که برای برخورد با سوء استفاده گران از سیستم ضبط و تصویر برخی موبایلها برخلاف قانون ورود هرنوع موبایلی حتی فاقد این امکانات را نیز منع کردند ..!! یادمان باشد که فقط نباید تاریخ میلاد پیامبر (ص) و تعطیل بودن آن را به خاطر بسپاریم یادمان باشد که ایشان فرمود اگر پنجاه بزهکار از مجازات بگریزند بهتر از آن است که یک ناکرده بزه مجازات شود .
لطفاشما هم از تقدير انجام شده از رئيس محترم دادگستري ونيز دادستان محترم كاشان در بين دادگستريهاي استان كه در سايت دادگستري كل اصفهان آمده بوده گزارشي بنويسيد
در سایت اداره کل دادگستری استان اصفهان بارهای جستجو کردیم، اما صفحه‌ای مرتبط با اظهارات شما یافت نشد. لطفا لینک صفحه را ارسال کنید.
ﺑﺎ ﺳﻼﻡ. ﻛﺎﺷﺎﻥ ﺗﺎ ﺣﺎﻻ ﺩاﺩﺳﺘﺎﻧﻲ ﻣﺎﻧﻨﺪ. ﺟﻨﺎﺏ ﺳﺠﻮﺩﻱ ﻧﺪﻳﺪﻩ اﺳﺖ. ﺑﺎ اﺧﻼﻕ و ﺑﺎ ﻋﻠﻢ و ﺩﺭاﻳﺖ
یک سوال؟ این قوانین سخت گیرانه چرا سالهاست در آران و بیدگل اجرا نمیشد و نمیشه؟ اگر قانونه چرا آنجا اجرا نشد و اگر نیست چرا اینجا اجرا میشه؟ چرا الان در آران و بیدگل و دیگر جاها مثل استان اصفهان و.. اجرا نمیشه؟ نکنه دستهایی پشت ماجرا است که مردم کاشان را ناراضی کرده و نام کاشان را بد شهرت دهند؟این روزها مقامات مختلفی در صدد ضربه زدن به نام کاشان هستند! از امام جمعه محترم کاشان تقاضای دخالت در این ماجرا را داریم. اگر ایشان در این مورد نظری ابراز کنند حداقل مشخص می شود که اصل ماجرا مشکوک نیست. همچنین یک گزارش تهیه کنید از دادگستری آران و بیدگل و دادگستری کاشان و تفاوت ها را به مردم معرفی کنید
با سلام خدمت سید بزرگوار ، در پاسخ معروضم بی شک جامع وکلا متقاضی برخورد با آن وکیل خاطی هستند ولی طرح این مسئله به عنوان علت نقض نص قانون و گرفتن حتی موبایل ساده از همه وکلا برای دستگاه قضا عذر بدتر از گناه است ؛ زیرا قوه قضائیه همانطور که باید با قانون گریز برخورد نماید یاری قانونمدار را نیز باید در دستور کار خود داشته باشد چراکه عدالت چیزی جز این نیست و سوزاندن چوب خشک و تر با یکدیگر نه تنها عذر موجهی نیست بلکه از شانیت آن دادگستری و مقام مربوطه می کاهد و مصداق این شعر شیخ اجل سعدی علیه الرحمه می گردد : « گنه کرد در بلخ آهنگری ، به شوشتر زدند گردن مسگری »
با تشكر از جنابعالي براي توجه بمشكلات مردم در مراجعه به ادارات دركاشان از جمله مشكلات وكلاي محترم دادگستري ومشاورين حقوقي باستحضار ميرساند وقتي وكيل مدافع محترم كه اتفاقا استاد دانشگاه است برخلاف قانون درجلسه دادرسي دادگاه آنهم دادگاه رسيدگي بجرم مربوط بمسائل منافي عفت بطور پنهاني ويواشكي با وسيله اي بسيار كوچك گفتار ردوبدل شده دردادگاه راضبط مينمايد وياوكيل ديگري از اوراق پرونده كيفري كه تهيه فتوكپي از آنها ممنوع است عكس ميگيرد تابا اين اقدامات خلاف قانون بر خلاف قسمي كه ياد كرده مسير دادرسي دادگاه را براي منافع مالي شبهه دار خود منحرف نمايد وقضات شريف را براي تشخيص حق بزحمت اندازدوياديگري با بي احترامي درحضور قاضي به تلفن خود پاسخ مي دهدويا درراهروها باصداي بلند مكالمه ومزاحم ديگران مي شودويا تلفن خود را در اختيار ديگراني كه نبايد از تلفن همراه استفاده كنند قرار دهد وموجبات تبعيض براي اورا فراهم مي كند چاره اي جز اعمال مقررات بدون اغماض براي وكلا نيست وكار آقاي دادستان محترم صحيح ميباشد البته بازرسي بدني وكلاي محترم ويا ديدن كيف آنها موضوع ديگري است كه ضمن اينكه غير قانوني است موجب وهن شاغلين در امر وكالت كه غالبا ياوران قضات هستندشده است از شما چه پنهان كه ظاهرا بازنشستگان محترم دادگستري كه عمري را در اين محل گذرانده اند در وقت مراجعه بدادگستري بازرسي بدني ميشوند كه مايه تاسف است زيرا هيچ تاثيري در افزايش امنيت نداردودل مجروحشان شكسته تر ميشود
سلام سید بزرگوار من فرض را برصحت گفته های شما میگذارم و میگوییم آن استادیا همکار خطا کرده سوال من این است مگر ما در دوره سربازی ودرپادگان هستیم که اگر یکی خطا کردکلیه پادگان دراز و نشست و سینه خیز برونداگر یکی از همکاران شما خطایی مرتکب شود محکمه انتظامی همه را جریمه مینماید؟؟؟غایت مسئله برای اهل بصیرت مشخص است ولی به قول سعدی هرکه گوید کلاغ چون بازست نشنوندش که دیده ها بازست وبه قول پروین اعتصامی سیر یک روز طعنه زد به پیاز / که تو مسکین چقدر بد بویی گفت از عیب خویش بی خبری / زان ره از خلق عیب میجویی گفتن از زشت رویی دگران / نشود باعث نکو رویی تو گمان میکنی که شاخ گلی / به صف سرو و لاله میرویی یا که همبوی مشک تاتاری / یا ز ازهار باغ مینویی خویشتن بی سبب بزرگ مکن / تو هم از ساکنان این کویی ره ما گر کج است و ناهموار / تو خود این ره چگونه می پویی ما زبونیم و شوخ جامه و پست / تو چرا شوخ تن نمی شویی
به نام خدا ، ضمن تشکر از همکار محترم به خاطر مطلب فوق ، بدوا عذرخواهی می کنم از زیاده گویی ذیل ولی به عنوان یک وکیل جهت روشن شدن ذهن شهروند محترمی که اشاره به اجرای قانون کرده و فرموده بود : « مگه با ما چه فرقی دارید شما هم گوشیتون تحویل بدید اگه کسی کارتون داشت عصر زنگ بزنه شما که محیط کارتون تنها دادگاه نیست وضع مالیتونم خوبه شاید اگه اینقدر مرفه در جامعه نبودید اینگونه با یک بازرسی صدای شما در نمی اومد » ذکر مطالب ذیل را لازم می دانم : اولا اگر خبری در خصوص میزان درآمد یک وکیل به گوش شما رسیده که موجب تحریک شما شده ، این گوی و این میدان ، شما هم پس از چهارسال اخذ لیسانس حقوق نموده ، سپس در آزمون ورودی کانون وکلا شرکت ، پس از طی یک سال و نیم کارآموزی در مرحله آزمون تشریحی کانون وکلا و سپس در مرحله آزمون شفاهی شرکت نموده و درنهایت با کسب حدنصاب لازم انشاالله موفق به اخذ پروانه وکالت گشته ؛ بعد با اجاره دفتر و پرداخت مالیات به دارایی و پرداخت سهم کانون وکلا و ... درآمد مدنظر خود را کسب کنید ؛ هیچ فردی قانونا توان ممانعت شما در طی این مسیر را ندارد بسم الله اگر حریف راهی. ثانیا بی شک ما هم خواستار اجرای قانون هستیم ولی برادر یا خواهر من نص قانون کاملا متفاوت از طریقه به کار برده شده توسط دادستان محترم می باشد چراکه به موجب دستورالعمل ابلاغی همراه داشتن مطلق موبایل ممنوع نگشته بلکه صرفا ورود موبایل واجد امکان ضبط صدا و تصویر ممنوع است ؛ متن مقرره : « ضروري است از ورود دستگاههاي مربوط به ضبط تصوير ( اعم از: تلفنهاي همراه) و صوت ( اعم از: دستگاههاي خبرنگاري و غيره)، به واحدهاي قضايي جلوگيري نموده و اين امر در موارد ضروري صرفاً با هماهنگي رئيس حوزه قضايي امكان‌پذير خواهدبود.» ثالثا صد البته که من وکیل با شما خواهر یا برادر عزیز از جهت عبد خدا و انسان بودن فی نفسه هیچ فرقی با هم نداریم ولی وکیل در مقام مراجعه به دادگستری قطعا با شما فرق می کنه چراکه شما نهایتا برای یک یا دو پرونده و حداکثر یک روز در هفته آن هم محدود به ساعات خاصی به دادگاه مراجعه می کنید ولی یک وکیل به طور معمول هر روز به دادگستری مراجعه کرده و اکثرا از صبح تا ظهر در محیط دادگاه مشغول فعالیت است و لذا برای هماهنگی با موکل ، شهود پرونده و یا حتی اطلاع از حوادث احتمالی برای اعضای خانواده خود و کمک به موقع ، لاجرم به دراختیار داشتن تلفن همراه است ؛ و دقیقا قانونگذار با علم به این مسئولیت خطیر برای تعیین شان وکیل و تادیب توهین کننده به وی قانون خاص وضع کرده است . متن مقررات فوق : تبصره 3 ماده واحده مصوبه مجمع تشخیص مصلحت نظام : « وکیل در موضع دفاع از احترام و تامینات شاغلین شغل قضا برخوردار می باشد .» ماده 20 لایحه قانونی استقلال کانون وکلای دادگستری مصوب 1333 : «هرکس نسبت به وکیل دادگستری در حین انجام وظیفه وکالتی یا به سبب آن توهین نماید به حبس تادیبی از 15 روز الی سه ماه محکوم خواهد گردید.» آیا بازرسی بدنی یک وکیل و گشتن کیف وی معادل حفظ احترام به اوست ؟ آیا تابحال در هنگام ورود یک قاضی به دادگستری چنین رفتاری با وی شده ؟! مگر وکیل به موجب نص مقرره فوق از تامینات قاضی برخوردار نیست ؟! علی هذا این اقدام دادستان محترم به شخصه بنده را در سردرگمی درک معنای قوانین مزبور ... مفهوم لزوم حفظ شأن وکیل ... مصادیق توهین به وی... برخورداری از تامینات شاغلین به شغل قضا و ... قرار داده است که البته به نظر شخصی بنده تا ایشان وکیل نشود و یا در مرئی و منظر عموم بازرسی بدنی نشود و یا حداقل مادامی که تلفن های ثابت روی میز ایشان و موبایل همراه ایشان از دسترسشان خارج نگردد متوجه اثرات اقدام خود نخواهد بود . والله اعلم بذات الامور
دادستان ادم خوبیه حتما خیری داره که بخشنامه 2سال پیش اجرا میشه شاید دادسرا که مجزا بشه وبره طرف ناجی اباد وکیل دیگه لازم نباشه و میخوان وکلا در کار دادسرا دخالت نکنند و به راحتی با مجرمین برخورد کنندوکسی در این موضوع دخالتی نکنه وقانون با تشخیص خود شون اجرا بشه واگر تشخیص بدند کسی بیگناهه خودشون ازادش میکنند!!!!!!!!!!!!چرا شما وکلا میخواین بازرسی نشید مگه با ما چه فرقی دارید شما هم گوشیتون تحویل بدید اگه کسی کارتون داشت عصر زنگ بزنه شما که محیط کارتون تنها دادگاه نیست وضع مالیتونم خوبه شاید اگه اینقدر مرفه در جامعه نبودید اینگونه با یک بازرسی صدای شما در نمی اومد ایشالله همه بخشنا مه ها اجرا بشه تا به دور ازهیچ حب و بغضی در کنار هم کار کنیم راستی اینم بگم راستگویی وصداقت از پایه های دینه ادمی که مدام دروغ میگه به مرور زمان جایگاهش از دست میده وکلا حواستون جمع کنید//به هرجهت اینم یکی از گزینه های روی میز است
اقای وکیل بنده لازم می دانم چند نکته به اطلاع جناب عالی برسانم. شما که می خواهید از دادستان تشکر کنید...ایشان حرمت ارباب رجوع را حفظ نمی کنند ...[حذف توسط مدیر سایت].هرچند این میز و مقام ها به کسی وفا نکرده است عمر تصدی این افراد بسیار کوتاه است دادستان کاشان ...[حذف توسط مدیر سایت]. شما چرا خودتان را خراب می کنید اگر زرنگ هستی گلیم خودت را از اب بیرون بکش ...[حذف توسط مدیر سایت]روزگار است اینکه گه عزت دهد گه خوار دارد.چرخ بازیگر از این بازیچه ها بسیار دارد.
به انگیزه ها فکر کنید و به قضاوت آینده گان، من یک روز شاهد بود آقای ...[حذف توسط مدیر سایت] یک از روسای اسبق دادگستری کاشان به شعبه 5 ...[حذف توسط مدیر سایت] آمد و آقای ...[حذف توسط مدیر سایت] کارمند دفتر با چنان تشری بیرونش کرد که من خجالت زده شدم. گفتم این چه کاری بود کردی مرد حسابی. گفت این رفتار را بارها با من کرده حالا یک بار را تلافی کردم. پایان این ماجرا بزودی میرسد. سعی کنید شما از خود خاطره وقضاوت بدی بجا نگذارید.
امروز شنیدم که فرزند یکی از وکلا در منزل دچار سوختگی شده و ایشان موبایلش در دسترس نبوده مطلع نشده، و مشکلاتی برای خانواده اش بوجود آمده. در دوره ای که جهان درگیر مبادلات مالی و ارتباطات با فضا است! ما درگیر چه مسائلی هستیم . آنهم در سطح قضات و وکلا و حقوقدانان . آقایان هم دوسه تا دوسه تا تلفن و موبایل روی میزشان باشد، روز قیامت را چگونه خواهند گذراند؟
خب آقایان نگرانند که نکند حرفی ، حدیثی، داستانی بیرون برود که کار را خراب کند، تکنولوژی خطرناکه، شما وکلا درک نمیکنید، چون مستقل و بی خط وربط...[حذف توسط مدیر سایت]
دل بد نکنید، این نیز بگذرد... دادگستری امثال داورها را دیده امثال مرتضوی ها را و اینها را ....هر کس باید در حد واندازه خود کاری کند.
هزینه های وکیل جوان برای امور وکالت بر اساس عرف و قانون: ۱- هزینه اجاره دفتر و حقوق منشی حداقل ۴۰۰ الی ۶۰۰ هزار تومان " ماهیانه " ۲- آب و برق - گاز - تلفن - شارژ و تلفن همراه ۱۰۰ الی ۱۵۰ هزار تومان " ماهیانه " ۳- هزینه ایاب و ذهاب به محل کار و پیگیری پرونده ۵۰ الی ۱۵۰ هزار تومان " ماهیانه " ۴- روزنامه رسمی ، مجله کانون ، کتاب ، کیف و لوازم التحریر ۵۰ الی ۱۰۰ هزار تومان " ماهیانه " ۵- لپ تاپ - کامپیوتر - چاپگر - فاکس ۱۰۰ الی ۲۰۰ هزار تومان " ماهیانه " ۶- هزینه بیمه درمانی ۱۰۰ الی۱۵۰ هزار تومان " سالیانه " ۷- هزینه تمدید پروانه با تمبر دادگستری ۴۰۰ الی ۵۰۰ هزار تومان " سالیانه " ۸- هزینه صندوق حمایت بعضاً کانون ها بر خلاف قانون ۴٪ حق السهم پرداختی خود به صندوق را از وکلا می گیرند ۲۵۰ الی ۳۰۰ هزار تومان " سالیانه " ۹- هزینه نقل و انتقال از کانون مبدا کانون مبدأ ۳ میلیون تومان تا ۱۵میلیون تومان ۱۰ هزینه نقل و انتقال به کانون مقصد از۵ میلیون تومان تا ۲۰ میلیون تومان ۱۱- هزینه کمک به کانون جهت ساختمان و غیره ۱۲- هزینه های درمانی خارج از بیمه ناشی از وکالت ۱۳- تهدید و توهین از سوی طرف موکل ۱۴- شکایت موکلین جهت ندادن حق الوکاله ۱۵- توهین و تحقیر از سوی دفاتر دادگاه ها و توقع آنان ۱۶- گشتن کیف و بازرسی بدنی وکیل و... ۱۷- مشقت گرفتن پرونده ، اطاله دادرسی ، اجرای رای ، تعامل با کلانتری ها !... و... بدتر از همه اداره مالیات از کسانی که می بایست مالیات بگیرد نمی گیرد از نام وکیل مالیات می گیرد به صرف وکیل بودن می بایست مالیات بدهی شاید به ضرس قاطع بتوان گفت ۵۰ در صد وکلای جوان اگر هزینه ها را کنار بگذاریم بین ۲ میلیون تا ۶ میلیون درآمد ندارند یعنی معاف از مالیات ولی متاسفانه از وکلای جوان مالیات های زیادی اخذ می گردد و کانون ها تا کنون اقدام موثری نکردند . چه انتظاری می توان از آینده جامه وکالت داشت ؟
ظاهرا دادگستری ها اگر در جلوگیری از اطاله دادگستری موفق نبودند ولی در گشتن کیف وجان موفق بودند چگونه هرروز تحمل نمایی که با بی احترامی بازرسی بدنی ات کنند درب کیفت را باز کنند به هر بهانه ای همراهت را بگیرند .فکر میکنی مرتکب جرم شده ای یعنی ازهمان درب ورودی نمیخواهیم تو وارد شوی ! با خطای یک فرد که نبایدخطا به همه تعمیم داده شود باز درود برآن سربازانی که بنا به تربیت واصالت خانوادگی ودرک موضوع ونگاه به ریش سفیدمان احترام میگذارند کیف وجان مان را نمیگردند. گاهی هم اینقدر میگردند که آدم از خودش بدش می آید ممکن است مردم در طول زندگی چند بار به دادگستری مراجعه کنند واین گشتنها برای آنان نمود نداشته باشد و انتظاری جز این نداشته باشند! ولی وکیل که محل کارش دادگستری است چگونه این وضعیت را تحمل کند !؟ یکی از همکاران می گفت تصمیم گرفتم پروندهایم را دریک مشمع شفاف بریزم وخودم هم بدون کت با پیراهن آستین کوتاه وشلوار تنگ بروم دادگستری تا شاید به علت شفافیتم وروشن بودن ظاهرم مرا نگردند .زیدی گفت در آن صورت واحد بازرسی و دادسرای کانون دنبالت خواهد بود ! ای کاش با دقتی که دم درب دادگستریها وگرفتن دادخواستها انجام میدهند در رسیدگیها وصدور ارا هم معمول میداشتند .
میخواستم بگویم با گشتن وبازرسی گرفتن موبایل و... نه تنها مشکل دادگستری حل نخواهد شد بلکه را ه رسیدن به عدالت را طولانیتر خواهد کرد . شایسته است هرروز ارتکاب جرم را سختر کنیم و دسترسی به دادگاهارا سهلتر در غیر این صورت مردم راه دیگری بجز دادگستری برای احقاق حق پیدا میکنند. بهتر است چاره دیگری بیندیشیم وبا مردم مهربان باشیم دادگستری اگرچه از دولت مستقل است ولی از مردم جدا نیست به عبارتی دادگستری مال مردم است همه اعضای دادگستری خدمتگزار مردم هستند در خانه صاحبخانه احترامش را نگه داریم ، رعایت کرامت انسانی (مورد تاکید قانون اساسی) ابتدا میبایست در دادگستری نمود داشته باشد چون دادگستری نماد حاکمیت وعدالت است تا بقیه نهادهای حکومت از آن تاسی کنند .به امید رعایت کرامت انسانی .