روزنامه کاشان-پس از انتشار یادداشت «ضیافت آیتا…/در حاشیه مهمانی افطاری بیت یثربی با اهالی رسانه شهر» به قلم جابر تواضعی که در شماره 472 هفته نامه محلی آرمان به چاپ رسیده بود،جوابیه ای برای تارنمای روزنامه کاشان ارسال شد به شرح ذیل که بدون دخل و تصرف، عیناً به نظر میرسد:
از آرمان تا حقیقت
حجت الاسلام محمد جواد خلیلی*-سالها قبل در خانه ای قدیمی با حوض آبی در میان و دیوارهای گلی پانهادم که چشم و چراغ آن روحانی گشاده رویی بود، یار دبیرستانی ام «آقاجون» صدایش می کرد. در حیاط خانه عده ای به انتظار ایستاده بودند. پیرمرد وارد شد و نگاهش را با همه تقسیم کرد، نوه ی ایشان مرا معرفی کرد: خلیلی همکلاسی ام. او نیز با گشاده رویی احوال پرسی کرد گویی سالهاست مرا می شناسد حال پدر و پدر بزرگم را جویا شد و ابلاغ سلام. نوبت منتظران شد؛ یکی ،مرد میان سالی بود روستایی، که ظرف شیری در دست داشت و از آقا می خواست که هنگام تهجد شبانه ،نوه ی بیمارش را دعا کند. دیگری سوال شرعی داشت در خصوص موقوفات هیئت کهن محل شان؛ آن یکی بازرگانی بود که در خارج کشور زندگی می کرد و اکنون آمده بود تا برای مشارکت در یک پروژه ی عمرانی در شهر آبا و اجدادیش از آقا راهنمایی بگیرد. عده ای هم به نظاره ایستاده بودند گویی همین مقدار که به چهره ی یک عالم مردمی نگاه می کنند، احساس رضایت می کنند.
اکنون دو دهه از آن زمان می گذرد هنوز خانه ی قدیمی پابرجاست می خواهیم به کارنامه ی عملی ،مبانی فکری و جایگاه این مرد به عنوان یک عالم شیعه در منظومه ی فکری شیعی نگاهی تحلیلی داشته باشیم.
آغاز غیبت کبری چالشی بسیار بزرگ برای شیعیان بود. عدم دسترسی مستقیم مردم به امام معصوم علیه السلام و یا نایب خاص ایشان برای حل مشکلات شیعیان و کسب تکلیف از ایشان در تمام شئون زندگی وضعیت جدیدی برای شیعیان رقم زد. به طور طبیعی نخبگان جامعه ی آن روز که متبلور در عالمان دین و برخی دیگر از طبقات اجتماعی بودند، باید اقدام به سامان دهی امور شیعیان آن روز می نمودند زیرا شیعیان در اقلیت قرار داشته و از سوی دیگر حکومت غاصبانه ی عباسی نیز با آنان سرسازگاری نداشت. حفظ کیان تشیع، پاسداری از میراث علمی اهل بیت علیهم السلام، هدایت و تبیین مسایل شرعی و به طور کلی مرزبانی از اصول تشیع، از آن زمان تاکنون بر عهده ی عالمان دینی می باشد. چندی بعد از آغاز غیبت به همت این عالمان ،حوزه های علمی شیعی شکل گرفت که مشهورترین و کهن ترین آنها، نجف می باشد. عالمان شیعی این کاروان را طوفان های بیشماری عبور داده اند. در دوره ای حاکمان ظالم از اجساد علویان و پیروان مکتب اهل بیت علیهم السلام مناره و بنا می ساختند و در دورانی دیگر با استفاده از امکانات مالی حاکمیت، به عالم سازی، کتاب سازی و مکتب تراشی در مقابل تشیع، اقدام می نمودند. هر کدام از این اقدامات که از سوی اکثریت مخالف حوزه ی علمیه ی مکتب تشیع سامان دهی می شد، با اقدامی فراخور از سوی عالمان دینی مواجه می گرددید. آثار مکتوب عالمان که زینت بخش کتابخانه های جهان اسلام است و همچنین اجساد بر دار شده عالمان شیعه، گواهی براین مدعاست. از آن زمان تاکنون، حیات علمی فرهنگی و اجتماعی جامعه ی شیعی با سرنوشت عالمان هردیار، گره خورده است.
در جامعه مذهبی چنین معمول بوده است که فردی برای آنکه توفیق خدمت به خدا و خلق را پیدا کند، به یکی از حوزه های علمی شیعی کوچ می نمود و بعد از آن که جامه دانشوری برتن می کرد و جان را به زیور اخلاق می آراست، به دیار خود بازمی گشت تا آنچه را آموخته برای سعادت دنیا و عقبای همشهریان اش به کار گیرد.
مرحوم آیت الله آقای حاج سید مهدی یثربی یکی از این عالمان بود با این تفاوت که او به خانواده ای تعلق داشت که نزدیک هفتصد سال طی نسلها کار هدایت و ارشاد مردم را عهده دار بوده اند. او نیز از دوران نوجوانی کمر همت بسته بود تا راه نیاکان را در پیش گیرد.
روحانیت سنتی
تاریخ بیش از یکهزار ساله روحانیت شیعه، و نیز جامعه متشکل شیعی فراز و فرودهای بیشماری را شاهد بوده است. عبور دادن این اقلیت آسیب پذیر از حوادث یازده قرن و سامان دهی یک جامعه منسجم و دارای مبانی اعتقادی مرهون اتخاذ یک استراتژی بسیار هوشمندانه از سوی علمای شیعه می باشد. آنان برای حوزه سیاست، اقتصاد و فرهنگ برنامه ای مشخص را پی گیری می نمودند.
1- در عرصه سیاسی روحانیت حضور در اپوزیسیون و عدم همراهی با حاکمان را همواره درنظرداشتند. عدم درگیرشدن در مناسبات قدرت در هر دوره ای، یکی از مبانی غیرقابل تغییر بوده خصوصا در دوره هایی که حکومت در قبضه مخالفان تشیع بود. عدم اشتغال به مشاغل دولتی از نظرگاه سازمان روحانیت نیز دیگر اصل در حوزه سیاست بود.
2- در عرصه اقتصادی علما همواره بر اتکاء به مردم و تامین هزینه های پروژه های فرهنگی اجتماعی از طریق مردم، در قالب وجوهات شرعی، وقف و خیرات تاکید عملی داشتند.
3- در عرصه فرهنگی توجه به تربیت دینی مردم در قالب تبلیغ و ارشاد و نیز تالیف کتاب و تاسیس کتابخانه و همراهی با هیئات مذهبی مردمی از مهمترین دستورالعمل های آنان بود.
برآیند این سه عنصر مهم ،باعث شکل گیری نهاد روحانیت به عنوان نهادی مستقل از حکومت و متکی به جامعه شد که آن را به عنوان روحانیت سنتی می شناسیم.
بادرنظرگرفتن این تعریف و نیز با شناخت کارنامه عملی مرحوم آیت الله آقای حاج سید مهدی یثربی با اطمینان می توان گفت ایشان متعلق به روحانیت سنتی بوده و بستری را که برای فعالیت های خود در نظر داشته، استفاده از ظرفیت های حوزه سنتی بوده است.جایگاه ایشان در منطقه کاشان را می توان با جایگاه دیگر عالمان حوزه سنتی در دیگر بلاد مقایسه کرد؛ فعالیت های امام موسی صدر در لبنان به عنوان چهره ای شاخص، در قالب همین نقشه راه قابل فهم است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و تحولات سیاسی اجتماعی گسترده، شرایط جدیدی در جامعه شیعی به وجود آمد. حضور بخشی از روحانیت در حوزه قدرت، و نیز شکل گیری نظام اسلامی، مناسبات جدیدی را شکل داد. فارغ از چالشها و فرصتها این وضعیت جدید تاثیرات عمیقی بر مناسبات روحانیت سنتی در جهان تشیع داشت. بخشی از روحانیت بعد از این تحولات تصمیم گرفتند با در نظر گرفتن مناسبات سنتی، از شرایط به وجود آمده نیز در جهت پیشبرد اهداف خود در هدایت و ارشاد دینی مردم استفاده کنند. این در حالی است که بخش دیگری از روحانیت سنتی تمایل داشتند، کماکان سیره گذشته را درپیش گیرند و فقط در همان قالب سنتی اهداف خود را عملی سازند.
مرحوم آیت الله یثربی در انتخابی استراتژیک راه اول را انتخاب نمود و سعی کرد علیرغم داشتن پشتوانه ای سترگ و هفتصد ساله، هم از مناسبات سنتی و هم از شرایط بعد از انقلاب در جهت کارویژه های روحانیت سنتی گام بردارد. ایشان برای این منظور تمام سرمایه اجتماعی و میراث خانوادگی خود را به خدمت گرفت تا از یک سو در توسعه منطقه کاشان از نظر اقتصادی فعال باشد و از سوی دیگر کار ویژه های روحانیت سنتی در تبلیغ دین و هدایت مردم را به پیش برد. تاسیس حوزه ای عظیم وسازمان دهی امور تبلیغی روحانیت در تمام منطقه ،برجسته ترین نقطه های فعالیت مذهبی و فعالیت در انتخاب مدیران اثرگذار و توانا و نیز استفاده از نفوذ معنوی در لایه های بالای تصمیم گیری جهت آبادانی منطقه، در کنار همراهی و پیوند عمیق با مردم ؛از بارزترین فعالیت های اجتماعی سیاسی ایشان است.
بعد از ارتحال عالم خدوم آیت الله آقای حاج سید مهدی یثربی، نوبت به انتخاب استراتژیک وارث این بیت عریق شد؛ وارثی که سرمایه ی اجتماعی فربه تری را در دست داشت و از سوی دیگر در مراکز حوزه های علمیه شیعه در عرصه تدریس و تحقیق نام آور شده بود. نگاه ها به سوی آنچه او انتخاب می کرد، معطوف شد. او علیرغم باز بودن تمام گزینه ها برای انتخاب، ترجیح داد بر جنبه های مشی سنتی پدر تاکید بیشتری داشته باشد و در عین حال خود را برای برنامه ریزی در سطحی بسیار کلان تر آماده سازد. راهی که از یک سو با حسن شهرت خاندان یثربی و از سوی دیگر با برجستگی شخص ایشان در محافل علمی داخل و خارج و تاکید اساتید بزرگ ایشان به عنوان فقیهی نیرومند، هموار به نظر می رسد.
او پیش از آن که به تادیب از موضع قدرت بیاندیشد، دغدغه تعلیم دارد و سفره ای هفتگی برای تغذیه علمی اخلاقی مردم گشوده است تا راه جامعه اصیل شیعی را به سوی معرفت راهنمایی کند. همراهی سایر اصناف فرهنگ ساز از قبیل اهل ادب و سخنوری و مداحی اهل بیت علیهم السلام و اصحاب رسانه را در مسیر یکپارچگی فعالیت های فرهنگی ضروری می داند و خود را موظف می داند با آنان رابطه نزدیک تری برقرار سازد.
به نظر می رسد برخی تحلیل های سطحی که حضور فعال اجتماعی ایشان در مناسبات مردمی کاشان را حاکی از چشمداشت به مناصب حکومتی ارزیابی می کنند، فاقد پشتوانه نظری و فاصله گرفتن از شناخت مشی روحانیت شیعه در قرون و اعصار گذشته است.
* کارشناس ارشد علوم سیاسی
مدیر موسسه تحقیقاتی علامه مجدد وحید بهبهانی
با مطالب آقای سیناپور موافقم متاسفانه ارایه ی تحلیل های نادرست نتایج مخربی در ذهن ناآشنایان به مسایل شهر برجامیگذارد که در کل به نفع شهری که از ضایع کردن محورهای اصیل انسجام رنج میبرد،نیست. وقت آن رسیده که در ظرفیت های منطقه نجدید نظر کنیم و زمام امور خود را خود به دست بگیریم چه اینکه اهل خانه هم به اولویتهای خانه واقفترند و هم دلسوزتر تا کسانی که معلوم نیست در طول عمرشان چند بار گذارشان به کاشان افتاده است می آیند مدتی برای انجام ماموریتی و بعد هم میروند و باز ما میمانیم و مشکلاتمان که روزی محوری مقتدر و دلسوز برای پیگیری و حل آنها وجود داشت اما امروز فقط سیاسی کاریهایی است که نتیجه ای جز بازماندن قطار توسعه کاشان از حرکت نداشته و آب شیرینی به کام مردم نریخته تا بتوانند در باند پرواز به اوج شکوفایی صنعت و تجارت پرواز کنند و زمینه های استان شدن این منطقه کهن و تاریخ ساز را فراهم آورند. شما را به خدا قدر افرادی را که صلاحیت با اصالت خود را در طول تاریخ ثابت کرده اند بدانید و با تحلیل های موهوم آب به آسیاب کسانی که جهالت و ناتوانی خود را نشان همه داده اند نریزید از روزنامه کاشان بابت درک مناسب از این موقعیت حساس و سرنوشت ساز تشکر مینمایم
با سلام .... بنده مطالب مرتبط با این یادداشت را نیز خوانده ام و به نظرم در نوشته ها و مخصوصاً یادداشت جناب تواضعی غلو شده است و میبایست گفت این نیز یکی از شیوه های نقد نویسی است که بنده شخصاً آنرا قبول ندارم . نقد میبایست با انصاف همراه باشد تا حقی ضاع نشود. و اما به نظرم آنچه بیت مرحوم یثربی را مجدداً به صحنه کشانده ؛ درخواست عامه مردم در منطقه از مخالف و موافق است و این واقعیتی انکارناپذیر است . حال اگر تعابیر نادرستی از این تحرک ، توسط افرادی خاص به جامعه القاء میشود بحثی دیگر است . یقیناً حضور پررنگ بیت آیت الله یثربی می تواند باعث انسجام و امیدواری نخبگان و دلسوزان منطقه گردیده و قطار توسعه و تحول در سطح کاشان و اطراف آن همانند روزهای طلایی خود در دهه 70 به حرکت درآمده و بسیاری از انتظارات شهروندان برآورده شود . بنده کاملاً با این نکته موافقم که اعتبار خاندان چند صدساله یثربی از حکومت ها گرفته نشده بلکه این اعتبار یک اعتبار دینی و مردمی است و لذا اگر قرار بود به ویژه در زمان حیات حضرت ایت الله سید مهدی یثربی فرزندان ایشان به مناصب حکومتی دست پیدا کنند فرصت های ویژه ای پیش روی آنان بود و چه مدبرانه و اندیشمندانه آنچه برای این خاندان مهم بوده و هست مردم و دین است و بس ........ در مجموع بنده انتظار حضور پررنگ این خاندان را برای آنچه به آن اشاره کردم یعنی توسعه و تحول و صد البته ایجاد شادابی و نشاط واقعی مردمی که سالهاست در چهره آنان رنگ و رویی حقیقی دیده نمیشود را به فال نیک گرفته و از همه دلسوزان منطقه میخواهم بدون هرگونه پیشداوری به یاری ایشان بشتابند.