محمد رضا عطوفي*-ترس از مدرسه، اجتناب از مدرسه و امتناع از مدرسه،اصطلاحاتی اند که نوعی اختلال اضطرابی را در بچه هایی توصیف می کنند که ترسی پایدار و غیر منطقی از مدرسه رفتن دارند.رفتار این گونه بچه ها با بچه های مدرسه گریز که هیچ نگرانی از عدم موفقیت در مدرسه ندارند،متفاوت است.بچه هایی که دارای ترس از مدرسه اند،می خواهند که در تماس نزدیک با والدين یا پرستارشان باشند،در صورتی که بچه های مدرسه گریز این گونه نیستند.بچه هایی که دارای تر س از مدرسه اند،اغلب نامطمئن و حساس اند و نمی دانند چگونه بر هیجاناتشان فائق آیند. آنان مضطرب به نظرمی رسند و ممکن است با حضور در مدرسه از نظر جسمی ناخوش و مریض گردند.اضطراب جدایی عادی ، معمولا بین 18 تا 24 ماهگی رخ می دهد. بچه ها در این سنین ممکن است هنگام جدایی از والدین شان محکم به آن ها بچسبند و گریه زاری کرده ، کج خلقی نمایند. با وجود این برخی از بچه ها بعد از این سن هم این گونه رفتارهای مشکل دار را در بیرون از خانه هم چنان ادامه می دهند . والدين این گونه از بچه ها اغلب مراقب و مهربان اند، ولی ممکن است بیش از حد رفتار حمایت گرانه و محافظتی از خود نشان دهند. به عنوان یک پیامد، برخی از بچه ها اعتماد به نفس پیدا نمی کنند و نمی توانند خود را با زندگی در مدرسه سازگار نمایند.بچه ای که ترس زیادی از مدرسه از خود بروز می دهد، احتمالا برادر یا خواهری ندارد ، کوچکترین بچه خانواده است یا به يک بیماری مزمن مبتلاست. بیش تر بچه ها در طول سال تحصیلی یک بار یا بیش تر، با رفتن به مدرسه مخالفت می کنند، اما بچه ای که دچار اختلال ترس از مدرسه است، اغلب به بهانه های مبهم و جزیی روزهای زیادی را از رفتن به مدرسه خودداری می ورزد. والدين در صورتی که فرزندشان بی دلیل هنگام رفتن به مدرسه مضطرب افسرده و نگران است یا این که هنگام حضور در کلاس احساس مریضی می کند، باید نگران باشند.
نشانه های ترس از مدرسه عبارتند از :
– شکم دردهای مکرر و دیگر ناراحتی های جسمانی ازقبیل تهوع ، استفراغ، اسهال، خستگی یا سردرد که علل جسمانی ندارند.
– محکم چسبیدن به والدین یا پرستار و يا کج خلقی و و حشت زدگی در هنگام جدا شدن از آنان.
– ترس از تاریکی یا تنها بودن در یک اتاق.
– وحشت از خوابیدن یا دیدن کابوس های شبانه.
– ترس های اغراق آمیز از حیوانات ، غول ها و دیو ها ،مدرسه و غیره.
– نگرانی مداوم در مورد سلامتی خود یا دیگران.
هنگامی که به دنبال یافتن عوامل دخیل در خودداری کودک از رفتن به مدرسه ایم،باید هم به مسائل خانه و هم به مسائل مدرسه توجه کنیم.
علل ناشی از مسایل خانه و خانواده
– تجربه کردن یک تغییر خانوادگی مانند: جا به جایی، مریضی،جدایی، متارکه، مرگ، افسردگی، یا مشکلات مالی.
– عدم حضور در مدرسه به علت یک بیماری دراز مدت.
– برخورداری از توجه تمام و کمال یکی از والدین ، هنگام حضور در خانه.
– داشتن یک پدر یا مادر بیش از حد حامی که این فکر را تقویت کند که دور شدن از او خطرناک است.
– نگرانی از وقوع یک فاجعه ي قریب الوقوع در خانه.
– اجازه داشتن برای تماشای تلویزیون، انجام بازی های کامپیوتری و بازی با اسباب بازی ها، به جای انجام کامل تکالیف مدرسه.
– ترس از این که که هنگامی که وی در مدرسه است ممکن است یک بزرگسال به اعضای خانواده صدمه بزند.
– ترس از خشونت همسایگان، توفان، سیل، آتش سوزی و غیره.
علل ناشی از مسایل مربوط به مدرسه
– ترس ازعيب جويي ، تمسخر، درگيري يا تنبيه توسط معلم يا ديگر کارکنان مدرسه.
– داشتن مشکلات ياد گيري، مثل ترس از خواندن با صداي بلند، امتحان دادن، نمره کم گرفتن،فراخواني توسط معلم براي پاسخ دادن به يک سوال يا اجراي يک نمايش .
– ترس از نگرفتن نمره بيست.
– حساسيت نسبت به يکي از فعاليتهاي مدرسه مثل:خواندن يک سرود خاص، انجام يک بازي ويژه، شرکت در يک گردهمايي در مدرسه، خوردن غذا در ناهارخوري،يا عوض کردن لباس ها براي يک فعاليت آموزشي در جلوي هم کلاسي ها.
– ارائه توانايي هاي بدني ضعيف،آخرين نفر انتخابي بودن هنگام يارگيري تيم ها،يا مورد تمسخر واقع شدن به خاطر عملکرد ضعيف.
– ترس از مسخره شدن توسط ديگران به خاطر قيافه ظاهري، وضعيت لباس ها، وزن و قد و غيره.
– احساس ضعف درعملکرد اجتماعي، به سبب کمبود مهارت هاي تعاملي.
– قرباني يکي از همسالان قلدر بودن در مدرسه، در هنگام پياده روي در مسير مدرسه يا اتوبوس مدرسه.
– تهديد به کتک خوردن.
– داشتن مشکل سازگاري با مدرسه جديد.
– داشتن مشکل براي توالت رفتن.
به طور معمول، امتناع از مدرسه رفتن فقط مدت کوتاهي طول مي کشد، به ويژه اگريکي از والدين بر رفتن به مدرسه پافشاري کند. اما اگر مسئله همچنان ادامه پيدا کرد مشاوره با کارکنان مدرسه براي يکي کردن رويکرد خانه و مدرسه ضروري خواهد بود. اگر اين مسئله ناديده گرفته شود ، ترس از مدرسه مزمن مي تواند موجب وخامت در عملکرد تحصيلي ،روابط بين فردي وکيفيت کار شده، احتمالا منجر به ايجاد اضطراب و حملات ناشي از وحشت يا اختلالات رواني گردد.
بنابراين مسايل مربوط به ترس از مدرسه بايد هر چه سريع تر مورد توجه قرار گيرد و مرتفع شود تا ترس کودک فروکش کند.شناخت مشکل ،کشف علت يا علل زيربنايي موجد نگراني در کودک و همکاري با متخصصان براي کاهش مشکل،از گام هاي اساسي در اين راه به شمار مي آيند. لازم است والدين خودشان را يکي از اعضاي گروهي بدانند که براي بهبود وضعيت فرزندشان تلاش مي کنند.
والدين چه کارهايي مي توانند انجام دهند؟
1- يک معاينه پزشکي از فرزندتان به عمل آوريد تا بفهميد آيا او واقعا دچار يک بيماري است.
2- به صحبت هاي فرزندتان در مورد مدرسه گوش کنيد تا از اين طريق هر نشانه اي را که علت ترس وي را از مدرسه نشان مي دهد، کشف نماييد.
3- با معلم فرزندتان ومشاور مدرسه صحبت کنيد و نگراني هايتان را با آن ها در ميان بگذاريد.
4- دليل يا دلايل احتمالي ترس فرزندتان از مدرسه را با يکديگر بررسي کنيد.
5- يک برنامه عملي مناسب براي تغيير محيط مدرسه و خانه تنظيم کنيد تا به فرزندتان کمک کند که خود را با مدرسه سازگار نمايد.
پيش نهادهايي براي ايجاد تغييراتي در مدرسه
– از معلم و مشاور مدرسه تقاضا کنيد که رابطه اي صميمانه با چنين کودکي برقرار کنند.
– با يکي از کادر مدرسه قرار بگذاريد که هنگام ورود کودک به مدرسه به او و والدينش خوشامد گفته، از آنها استقبال نمايد و دانش آموز را تا کلاس همراهي کند.
– اعتماد به نفس وي را با تأکيد بر توانايي ها و نقاط قوت او و نيز فراهم کردن فرصت هايي که در آن ها سرآمد و ممتاز باشد، تقويت کنيد.
– فعاليت هايي را که از انجام آن ها لذت مي برد و فعاليت هايي که وي را مضطرب مي سازد،شناسايي کنيد.
– بر رفتارهاي قلدرمابانه و تهديدآميزي که در بعضي از جاهاي مدرسه صورت مي گيرد نظارت کنيد.
– دانش آموز مبتلا به ترس از مدرسه را در يک گروه دوستانه، که به وسيله مشاور تعيين شده است، بگنجانيد.
– تکاليف دانش آموز را طوري تنظيم کنيد که با مهارت هاي تحصيلي وي هماهنگ باشد.
– اگر دانش آموز داراي اختلال ترس از مدرسه مهارت هاي تحصيلي ضعيفي دارد، او را وا داريد که در کلاس هاي آموزشي ويژه ثبت نام کند.
– از يک قرارداد رفتاري استفاده کنيد و با دادن پاداش هايي مثل برچسب،وي را تقويت کنيد.
ايده هايي براي ايجاد تغييراتي در خانه
– فرزندتان را ياري کنيد که با رو به رو شدن تدريجي با ترس از مدرسه، بر آن غلبه کند.
– در زماني که کودک بايد در مدرسه حضور داشته باشد، هيچ گونه فعاليت سرگرم کننده و مفرحي در خانه وجود نداشته باشد.
– ببينيد حضور کدام يک از والدين (پدر و مادر) براي کودک تقويت کننده تر است، از آن والد بخواهيد که فرزندش را تا مدرسه همراهي نمايد.
– از يکي از دوستانش بخواهيد که با هم به مدرسه بروند.
– کتاب هايي را برايش بخوانيد که در آنها شيوه هاي بروز احساسات و مهارت هاي مقابله اي را به وي بياموزند.
– موقعيت هايي را فراهم کنيد که با هم کلاسي هايش بازي کند تا به اين وسيله دوستي بين آنها تقويت شود.
– به فعاليت هاي مربوط به مدرسه وي توجه نماييد.
– با استفاده از درآغوش کشيدن و کلمات و عبارات تحسين آميز، وي را از حمايت خانواده مطمئن سازيد.
– فنون آرام سازي را به فرزندتان بياموزيد.
– با نگراني ها و مسايلي که براي خانواده تان پيش مي آيد به طور سازنده برخورد کنيد و در صورت لزوم از متخصصان براي حفظ و ارتقاي بهداشت رواني خانواده ياري بجوييد.
*-دانشجوي دکتري تخصصي روان شناسي مشاوره
ومشاور نمونه استان اصفهان
Email: Mohamadreza_atoofisalmani@yahoo.com
دیدگاه شما