كاشان نيوز- مهدي عرشي: سنگ آرامگاه “سهراب سپهری” شاعر نامدار کاشانی برای پنجمین بار در حالی در سکوت خبری تغییر کرد که نام و نشان “شهرداری کاشان” در روی آن خودنمایی می کند.
با گذشت 34 سال از درگذشت سهراب سپهری شاعر نامدار کاشانی سنگ مزار وی در آستانه تولد 86 سالگی وی برای پنجمین بار بدون هیچ اطلاع رسانی یا برگزاری مراسمی تغییر کرد.
سهراب سپهری در روز یکم اردیبهشت سال 59 در بیمارستان پارس تهران بر اثر بیماری سرطان درگذشت و بنا بر وصیتش مبنی بر دفن پیکرش در “گلستانه” نزدیک روستای “چنار” کاشان پیکرش را به این شهر منتقل می کنند اما به دلیل اینکه این محل در مسیر سیل واقع بوده واحتمال تخریب مزارش وجود داشته است وی را در مرقد سلطانعلی این محمد باقر(ع) در مشهد اردهال که در نزدیکی گلستانه واقع شده دفن کردند.
با دفن سهراب سپهری در مشهد اردهال اولین سنگ مزارش تنها یک کاشی فیروزه ای رنگ بدون هیچ نوشته ای بر روی آرامگاهش قرار گرفت.
پس از چند سال سنگ قبر سفید رنگی با اشعار “به سراغ من اگر می آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد، چینی نازک تنهایی من” برگرفته از شعر “واحه ای در لحظه” از کتاب “حجم سبز” سهراب سپهری بر روی مزارش نصب گردید.
این سنگ با خطاطی خوشنویس معاصر کشورمان “رضا مافی” در مراسمی با حضور خانواده، دوستان و دوستداران سهراب در یک از سالروزهای درگذشتش نصب شد تا مدت های زیادی نشانی ویژه برای معرفی وی باشد.
این سنگ تا سال 84 بر روی مزار سهراب نصب بوده ولی در هنگام بازسازی بنای امامزاده و بر اثر سهل انگاری کارگران سنگ آرامگاه وی می شکند تا سنگ سفید رنگی به همان شکل و بدون هیچ زیبایی بصری به عنوان سومین سنگ مزار وی به صورت مخفیانه جایگزین گردد.
این سنگ مزار سهراب تا سال 88 بر روی آرامگاهش وجود داشته اما بازهم بدون اطلاع رسانی خانواده وی سنگ حجاری شده سیاه رنگی با همان اشعار قبلی و تنها با اضافه شدن تصویری حجاری شده از سهراب در شرایطی بر روی آرامگاهش نصب می گردد که شماره موبایل سنگ تراش هم در روی آن درج شده بود که این عمل تبلیغاتی موجب اعتراض شدید خانواده و دوستداران سهراب بویژه رسانه ها می شود که درپی این اعتراضات مسوولان تنها منجر به حذف شماره موبایل از روی سنگ مزار وی می کنند.
با وجودی اینکه همچنان دوستداران سهراب سپهری خواستار ایجاد آرامگاهی در شان نام وی بودند در ابتدای سالجاری در هنگام توسعه و بازسازی صحن محل دفن سهراب این سنگ سیاه رنگ برداشته می شود و تا چند ماهی یک بنر مشکی رنگ به عنوان نماد سنگ مزارش انتخاب می شود.
با اتمام بازسازی کف فرش صحن محل دفن پیکر سهراب و در آستانه تولد86 سالگیش سنگ مزار وی برای پنجمین باز هم بدون اطلاع رسانی مسوولان فرهنگی و دوستدارانش در شرایطی تغییر می کند که درج آرم آستان مقدس امامزاده مشهد اردهال و نوشته “اهدایی شهرداری کاشان” در پایین سنگ باز هم موجب ناراحتی و تعجب همگان می شود.
هرچند ممكن است به اعتقاد برخي سنگ مزار جدید سهراب با حجاری قابی برجسته از تصویر وی و نوشتن اشعار سنگ اولیه در دو طرف آن با ترجمه دو زبان عربی و انگلیسی بهتر از نمونه های قبلی باشد اما با تبلیغاتی شدن این اقدام و عدم آگاهی بخشی دوستداران شعر و ادب فارسی از تغییرات صورت گرفته انجام شده است.
این اقدام در حالی صورت گرفته است که تا همواره برگزاری آیین های بزرگداشت وی با عدم استقبال و حتی مخالفت مسوولان کاشانی مواجه بوده و تنها دوستداران وی به صورت خودجوش نسبت به گرامی داشت این شاعر و نقاشی معاصر ایران زمین در روزهای تولد و درگذشت وی مبادرت می کردند، و تنها دو سال است که با همکاری آستان مقدس سلطانعلی بن محمد باقر(ع) برنامه ای در بزگرداشت وی برگزار شده است.
همچنین با گذشت سه دهه از مرگ وی هیچ کوچه یا خیابان و محلی در کاشان به نام سهراب سپهری توسط مسوولان کاشان نامگذاری نشده بود تا اینکه یک سال قبل یکی از میدان های نيمه تمام منطقه راوند به اسمش نامگذاری کردند.
این اقدام با اعتراض دوستداران وی همراه شده که حتی منجر به ایجاد کمپین های اعتراض آمیزی در شبکه های اجتماعی نیز شده و آنها خواستار نامگذاری یکی از میادین یا خیابان های اصلی کاشان که در شان نام و آوازه سهراب سپهری باشد، شدند.
ناراحتی دوستداران سهراب سپهری نسبت به تغییرات مداوم سنگ مزار وی در حالی انجام می شود که آنها همواره خواستار برگزاری همایش و کنگره هایی شایسته با نامش در کاشان و بازگرداندن موزه شخصی سهراب از شهر کرمان به زادگاهش هستند.
اما بی مهری ها نسبت به آرمگاه سهراب سپهری هیچگاه از محبوبیت و آوازه وی نکاسته که نمونه های بارز آن را می توان در قرار گرفتن کتابش شعرش به عنوان دومین کتاب پرفروش کشور بعد از “دیوان حافظ” و رکوردداربودن فروش نقاشی هایش دید که تنها درخرداد ماه سالجاری دو تابلو از نقاشی های سهراب در حراجی بزرگ تهران به قیمت 34 میلیارد ریال فروخته شد.
سهراب سپهری پانزدهم مهرماه 1307 در کاشان متولد و در روز اول اردیبهشت ماه 1359 در اثر ابتلای به بیماری سرطان خون درگذشت.
مرگ رنگ ، زندگی خوابها ، آوارآفتاب ، شرق اندوه ، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز، ما هیچ ما نگاه که در قالب کتاب “هشت کتاب”‘ گردآوری شده از جمله آثار ماندگار این شاعر کاشانی است.
آرامگاه سهراب سپهری در جوار امامزاده سلطان علی بن امام محمدباقر(ع) در مشهد اردهال کاشان در 45 کیلومتری این شهرستان واقع شده است.
———————————————————————————–
شماره موبایل روی سنگ مزار سهراب سپهری
/سي ام فروردين ماه سال 1388
حمید کارگر:
سالی پیش از این، دوستانی را تا مزار سهراب راهنما بودم، بیآنکه پیشتر آن جا را دیده باشند و بیهیچ تصوری از آرامگاه او. سنگ را که نشانشان دادم، با نگاهی که هم شگفتی داشت و هم تلخی، هم آکنده از حسرت بود و هم افسوس، به یکدیگر نگریستند و گفتند: فقط همین؟!
چند روز پیش خبری خواندم با این عنوان «تعویض سنگ قبر سهراب در سکوت رسانهای» به یاد آن افسوس دوستانم افتادم و بر آن شدم تا خود نیز با تکرار این درد کهنه، سهمی ادا کنم.
مگر کاشان خطه ادبا و شعرای نامدار این ملک نیست؟ مگر از گذشته تا امروز این دیار به سخنوران و قلمپردازان خود نبالیده است؟ مگر کمند شعرای نام آور ایران زمین که پسوند نامشان را واژه «کاشانی» یدک میکشد؟ مگر همین امروز از کهنسالان گرفته تا جوانترهایشان اندکند شعرا و داستان نویسانی که پای ثابت محافل ادبی هستند و گیرنده جوایز ارزنده در جشنوارهها؟ و مگر سهراب لایق آن نبود و نیست که کلامی زیبا و وزین بر سنگ مزارش حک شود؟
آیا نمیشد از انبوه اهل ادب در کاشان لااقل مشورت و مددی گرفت و واژههایی ناب بر روی سنگ حک کرد؟ چرا باید روی سنگ سهراب از غروب زندگی او سخن به میان آید؟ مگر چون اویی که هر روز آوازهاش بیش از پیش در جایجای کره خاک که دهکده جهانیاش میخوانند میپیچد، غروب دارد؟ او که نام و یادش هماره رو به گسترش و پایایی است. پس چرا نوشتهاند «غروب زندگی»؟!
آیا نمیشد سنگ مزار چون اویی را با تابلوی تبلیغاتی یکی نکنیم و حداقل روی سنگ چنین شاعر نامداری که از داشتن آرامگاهی درخور و ارزشمند محروم است، از ثبت شماره موبایل شرکت حک کننده سنگ قبر بپرهیزند؟
دیار کاشان که به هنرمندی و هنرپروری آوازهای بلند دارد، آیا ناتوان است از طرح ریزی و اجرای سنگی متناسب با نام بلند سهراب و پیشینه درخشان وارثان سیلک و سفال؟ بهتر نبود به جای استفاده از سنگ سیاه گرانیتی که این روزها در همه گورستانها مد شده است، سنگ سهراب را دیگرگونهمیساختند؟
همین نوروز گذشته بر بلندای تپهای در روستای عنبران مشهد رفته بودم که چند تن از بستگانم آنجا مدفونند و خود نیز خواستهام بدنم در همانجا قرار گیرد. جایی است باصفا و خوش منظره با چند تایی درخت و چشماندازی بر یک دریاچه کوچک که از ساختن سدی پدید آمده است.
آنجا سنگ قبرهایی دیدم در عین سادگی بسیار هنرمندانه و بیگمان زیباتر و متناسب تر از سنگی که امروز بر مزار سهراب است. آیا شأن نام بلند سهراب اندک تر از آن مردگان بینام و نشان است؟
اشتباه نکنید. این شکواییه برای یک سنگ نیست. برای یک مرده نیست. برای دردی است که در میان ما عادی شده است. برای قدرناشناسی ما نسبت به بزرگانمان است. برای پاس نداشتن فرهیختگان و مفاخرمان است.
آنچه بر مزار سهراب میگذرد، نمونهای کوچک است از بدسلیقگیها و بیتوجهیهای ما. مشتی است نمونه خروار.این تنها تلنگری است بر متولیان امر از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تا سازمان میراث فرهنگی و دیگران که کجایند و در چه حالند؟! این تنها نمود کوچکی است از بیمهریها و کارنابلدیهای فراوان ما و مسئولان مربوطه.
از فردوسی ایرانیتر سراغ دارید؟ آیا جز ایناست که تاجیکها بیش از ما برایش سرمایهگذاری کردهاند، فیلم ساختهاند، کنگره بر پا کردهاند و بزرگش میشمارند؟ 2 سال پیشتر، در یادروز حکیم توس به آرامگاهش رفته بودم که کاش نمیرفتم.
دریغ از شور و نشاطی و دریغ از کمترین عنایتی از سوی زمامداران فرهنگ کشور و نیز این احوال را بر مزار عطار، خیام، کمالالملک، اخوان ثالث، محتشم کاشانی و… هم دیدهام.
از اینرو است که میگویم این درد بزرگتر از این حرفهاست و من تنها در پی نشان دادن مشتی نمونه خروارم. پیش از این هم بارها از این حکایت مکرر گفتهام و باز خواهم گفت تا شاید کسی این اشارات دریابد.
شنیدهایم که قطریها با سرمایهای 25 میلیون دلاری دارند فیلم «رومی آتش عشق» را درباره مولوی میسازند! ترکیه که مدتهاست از سفره مولانا نان به جیب خود میریزد! تاجیکستان غزلیات حافظ را در یونسکو ثبت کرده و آذربایجان کلیات عبید زاکانی را! ابن سینا از امارات سر درآورده، ابوسعید ابوالخیر به ترکمنستان رفته، فردوسی تاجیک شده و مانی هم عراقی و یا چینی! و تعجب ندارد اگر سهراب سپهری هم فردا از پاکستان یا افغانستان سر در آورد!
کسی میگفت: دنیا از مشاهیر نداشتهاش جاذبه میسازد و ما با بیبرنامگی و کم توجهی، جاذبههای بزرگمان را در پستوی غفلت پنهان میکنیم!باور کنیم که سهراب را باید پاس بداریم. نه به خاطر او که برای نام عزیز ایرانمان.
او را نه تنها در این دیار که در آن سوی مرزها به نیکی میشناسند و با مراجعه به اولین کتابفروشی سر راهمان از شمارگان بالای کتابهایش، زنده بودن نامش را در مییابیم. امروز آثار او به چاپهای چندم و چند دهم رسیده است اما مزار او…کاش طرح انتقال آرامگاهش با تزریق سیمان به گلستانه عملی میشد. آنگاه شاید ماجرا لااقل در این یک مورد طور دیگری میبود.
من دیروز رفته بود مشهد اردهال و سنگ قبر جدید سهراب رو دیدم ولی قسمت اهدایی شهرداری رو نداشت . البته فکر کنم ترجمه انگلیسی شعر زیاد مناسب نبود و به جاش میتونستن این ترجمه روان وسلیس رو که شعر را برسونه حک کنن : If you are coming to me Approach gently, softly lest you crack The fragile china of my solitude
مشهد اردهال یک زیارتگاه معتبر ولی روستایی است شهرداری با چه مجوزی از اعتبارات شهر مشکل دار کاشان وعوارض شهری دریافتی از مز مردم برای هزینه در شهر در روستا هزینه کرده است از جمله هزینه های انجام شده در مراسم جمعه قالیشویان ونشلجی ها.این هزینه ها بعهده دهداری وهیات امنا زیارتگاه است نه شهرداری . لطفا مومنین محترم به رفتار مولای متقیان در خاموش کردن چراغ بیت المال وروشن کردن چراغ شخصی در وقت مراجعه افراد توجه واز رفتار آن بزرگوار درس بگیریم
جناب آقای طباطبایی بسیار زیباست، هرچند با کمی تاخیر.
چرا ؟ سهراب ان جا نیست از ان نیمه شب بهاری که تن فروخفته سهراب از کنار غنچه های تازه شکفته گلستانه برای اخرین بارگذشت تازیر ان کاشی لاجوردی که برگورش چسباندند جاودانه بیاساید نمی دانم چند باربراین گورسنگ گذاشتند وبعد شکستند . هراز سالی این سنک سرد گویی به ذایقه بزرگان خوش نیست وان را می شکنند . چرا ؟ سهراب دیگر انجا نیست .سهراب در کاشان است در گلستانه است در میان شب بو هاست پای ان بید بلند .سهراب درنیاسراست لای ان سوسن های چلچلراغ روییده درپای ابشار .سهراب درباغ پروانه در چناراست جایی که شاعری می کرد. سهراب هرجاست که مهر باشد راستی باشد وپاکی باشد . سهراب ان جاست .
خوشبختانه در چند روز اخیر نام و نشان شهرداری از روی سنگ محو شده است. در صورت امکان اطلاع رسانی کنید.
chinaware ترجمه ظرف چینی است ای خدا این ... (حذف سردبيري) که بر ما حاکم شدند کی هستد چرا منتشر نمی کنی ...
چه قدر زشته
در مورد سانسور اشتباه شد فکر کردم اینجا پرتال خبری است
افتتاح و رونمایی سنگ قبر تو کشور نداشتیم که به لطف شهردار محترم کاشان، مدیر مرکز ارتباطات راهبردی(!!) و امور بین الملل(!!)، مشاور فرهنگی شهردار با 1000 مقاله و سایر معاونین معزز در کشور اجرا و امیواریم نهادینه شود. البته مشخص است که این نظر نیز کما فی سابق سانسور می شود
باسلام جای تشکرداردهرگونه امرخیری که باعث ابادانی شهرشود ؟ اماکارهای فرهنگی درصدرامورات شهرداری گرفته یازیرساخت های کلی شهر جناب اقای شهردارهرچند سنگ مزارشهدای والامقام این امام زادگان بزرگوارخیلی زیادمربوط به کارشهردارمحترم نیست امامیتوانیددراین رابطه بابنیاد شهید وامورایثارگران برای بازسازی قبورشهدای والامقام مذاکرات وکمک درباسازی مزاراین عزیزان انجام دهید جناب شهردار محترم قابل درک است که مشغله کاری شمافراوان است اما ازامروزبدان به عنوان نمونه مزار شهید سیدبزرگوار14ساله ای است که نام بردن ان رادراینجالازم نمیدانم اما برای حقانیت با20 دقیقه وقت میتوانم نشان دهم خانواده این شهید سادات ازروزی که من انها رامیشناسم درمشیعت زندگی میکنند!آیاوقت ان نیست که مسئولین شهربعدازمرگ سهراب کمی فکرترویج فرهنگ ایثاروشهادت به طورعینی وعملی باشند؟لازم به ذکراست بعدازحدودزیادی نامه های گوناگون به شهرداری دررابطه با وضع بسیارتاسف بارخیابان سردارپاسدارشهیدجلیل مومنی هیچگونه اقدام عملی انجام نگرفته کاش این خانم استرکونیش لاروش ازاین منطقه هم دیداری داشت صددرصدازدادن لوح منصرف میشد حضرت امیرع به مالک اشترفرمودقبل ازانکه به مالیات بیندیشیدبه ابادانی شهرهابپردازید جناب اقای شهردار محترم تاکنون موارد زیاذی باسندیت ازمردم این محل تحت عنوان عوارض مالیات نوسازی وغیره اخذ شده به لطف وهمت شهرداری برگه های عوارض همه ساله درب منازل تحویل داده شده که توضیحات پشت قبوض ازطرف شهرداریقابل تامل است درباره خدمات اخذ عوارض !جای تاسف است که وقتی حتی حضرت علی ع به این نکات اشاره فرموده اند که قبل از ابادانی شهر اگربه مالیات بیندیشید به تابودی مردم نزدیکترید واقعا این نکات دراین محل مشهوداست زباله غبار خاکهای کثیف ریختن نخاله گوناگون درشب توسط اتومبیلهای مختلف ودرپی ان باوزش باد روانه شدن زباله های غیربهداستی به سوی منازل به خصوص حشرات گزنده وکثیفی که جای بسیار زیادی درمنازل این محل باز کرده اند وباعث امراض شده وبه مشکلات مردم این محل افزوده شده تمام اینها نشانه عدالت است یا توجه به خواسته های مردم !باصحت کامل شنیده شده است که همکاران شما نمیدانیم باچه نیتی به شما فرموده اند این محل مربوط به هیئت امنافاز2میباشد!!!!جای تامل است واگذاری حدود 500 قواره زمین 200 میلیونی تا500 پانصد میلیونی به طوررایگان به کارمندان عزیز ومحترم شهرداری ازطرف هیئت امنا ناجی اباد درحالی که شهرداری تا کنون ازواگذاری زمین بلا استفاده که مخصوص کارهای عمرانی است برای تعلیم وتربیت فرزندان سرباززده است باتوجه به اینکه این منطقه درکاشان دراولویت قراردارد برای ساخت مدرسه وفرزندان ازاین نعمت هم محروم هستند گذشته ازمکانهای فرهنگی وعمرانی دیگر-کیست که به سوالات پاسخگو باشد امروز مسئولیت درکدام جهت قرارگرفته است؟م/م
با سلام.. چیزی که برای من جالب توجه است ترجمه انگلیسی چینی ناز ک تنهایی من است My chiness loneliness یعنی تنهایی چینی من... جنس تنهایی از نوع چینی است!!! به خاطر اینه که تنهایی اصلا خوب نیست چون جنسش چینیه!!!!
مدیر مرکز ارتباطات و امور بین الملل(!!!) شهرداری باید پاسخگو باشند.... تا کی قرار است پول بیت المال صرف کارهای تبلیغاتی شهرداری شود در حالی که ابتدایی ترین نیازهای شهری در کاشان با مشکل جدی مواجه است . اگر سری به پارک های شهر بزنید مانند پارک مدنی قدرت مدیریتی شهرداری را متوجه می شوید نور کافی بهداشت سرویس های بهداشتی
چرا بجای این همه قضاوت، از روابط عمومی شهرداری اطلاعات نمیگیرید؟ اگر مترجم بیسواد بوده گناه شهردار جوان است؟ این تفکر پس از این همه سال جای تقدیر و تشکر داره. بجای ایراد و انتقاد بیایید کمک کنیم. ه
ما امیدوار بودیم که شهرداری اندکی برای افکار عمومی ارزش قائل شده و یک تماس برای تایید یا تکذیب موضوع یا روشن شدن اذهان عموم بگیرد، اما نه تنها تماسی نگرفتند بلکه از پاسخ به تماسهای ما هم طفره رفتند. آیا باز هم باید ما تماس بگیریم و خواهش و تمنا کنیم؟ تا بلکه برای روشن شدن اذهان عمومی جوابی بدهند؟ این روش مدیریت و ارتباط را در کجای دنبای می توان یافت؟
دوستان نقاد هنرمند و هنر دوست سپاس از حساسیت شما. اما یک هنرمند بی انصاف نیست و ابزار سیاسیون برای تخریب نمی شود. دوری شما از شهردارها نزدیک شدن دیگران است. پر واضح است زدن آرم و نشان و... هیچگاه دستور یک شهردار نیست بلکه مجری یا مسئول آن اقدامی داشته که جای تاسف دارد و قابل تذکر است. شایسته است نیمه پر را ببینیم.
کلا شهرداری بعض کاراش چشم افزاری است ودرراستای طی مسیر ....
کار تبلیغاتی به کنار, به ترجمه شعر چینی نازک تنهایی که به دو زبان عربی و انگلیسی صورت گرفته دقت کنید! واقعا ترجمه خنده داری است! یعنی واقعا یک آدم باسواد اونجا نبوده؟ از همه جا برای دیدن قبر سهراب میان و با این ترجمه مضحکه عام و خاص میشیم. کاشان نیوز لطفا به این ترجمه مسخره هم توجه کنید و مطلبی برایش بنویسید
درباره شهردار جوان کاشان گفتنی اینکه مهندس ناظم رضوی البته که مرد با تدبیر و عملگرائی با عقل و بینش هستند اما متأسفانه مشاوران اطراف ایشان که عمدتأ از اصولگرایان به زور تزریق شده ماه های اخیر می باشند کمترین بینش و مایه ئی برای دادن مشاوره!!!! آن هم در امور مختلف بخصوص فرهنگ و هنر ندارند و این ماجرا متأسفانه ضربات سختی به وجهه ایشان خواهد زد ..
شهردار جوان، از توجه شما بسیار متشکریم.
اسم شهردار زیر اون آرم شهرداری از قلم افتاده....واقعا شرم آوره
آخرين خبر شهردار كاشان در دستوري فوري ضمن برآشفته شدن از اين اقدام نادرست دستور بازپيرايي سنگ مزار سهراب و حذف نام شهرداري را داده اند.
انتهای این سنگ قبر بهارستان نیست جناب مهندس رضوی
کار بسیار نازیبایی بوده حک نمودن نشان شهرداری بر سنگ مزار سهراب عزیزمان که نه شأن این شاعر گرانقدر است و نه در شأن شهرمان کاشان! فکرش را بکنید مسافران و گردشگران وقتی چنین چیزی را ببینند چه خواهند گفت؟؟؟ بیچاره سهراب و سهراب ها که بازیچه دست این گونه رفتارها شده اند. دلم برای سهراب ها می سوزد...
اگر این اقدام شهرداری کاشان اقدامی تبلیغاتی است و برای کسب رای در انتخابات آتی رخ داده است امیدوارم رقبای انتخاباتی احتمالی ایشان هم با درس گرفتن از این اقدام و با هدف ربودن گوی نسبت به ساخت یک آرامگاه در شان این شاعر شهرمان اقدام نمایند!
واقعا باعث تاسف شاعر نقاش جهاني ما بين مسولين شهرمون جايگاهي ندارد و كج ذهني هاي متعدد است... مشكل داريد ببريد سر جاي كه وصيتش بوده...هيچكاريش نكنيد ببينيد چقدر مردم باش احترام ميذارن.. چه جايگاهي و ارامگاهي درست ميكنن... بخدا تورهاي كه به مزار سهراب ميبريم چيزي جز شرمساري شرمندگي چيزي بامون نميمونه!!!
آقایان چند بار در عمر شریفشان شعرهای سهراب را خوانده اند که مدعی شده اند،مگر سهراب متعلق به کس خواستی است که مصادره دوستان شده و باعث تاسف و تامل گردیده....دریغ که باغیرتی مرد صفت پیدا نمی شود جلوی این ناهنجاریهای سیاست زده گان تازه به زمان رسیده را بدهد
با اصل این که شهرداری سنگ قبری برای یک شاعر تهیه کند کسی مخالف نیست انچه مهم است نحوه انجام کار است اولا برای چنین کاری باید یک تیم کارشناس و متخصص به مشاوره گرفته می شدند در این تیم کارشناس معماری ، گرافیک ، ادبیات ،تاریخ و... و از همه مهمتر خانواده سهراب و وصیان وی باید حضور داشته باشند در این شرایط دیگر هر نوع سنگ و هر نوع جنس و هر خط و عبارتی روی سنگ قبر نوشته نمی شود و از همه مهمتر آرم شهرداری و عبارت اهدایی نیز نوشته نمی شود اینها همه بر می گردد به آدمهایی که دور شهردار جمع شده اند خود شهردار ادم خوبی است اگر توی تهران کار کرده است که کرده است باید بداند و حتما هم می داند که در روز و ماه و سال شهرداری تهران در بسیاری از عرصه ها فعال است و مشارکت دارد و نقش آفرینی می کند ولی قرار نیست برهمه کارهایش برچسب بزند و بنویسد اهدایی شهرداری تهران متاسفانه آدمهای کم عمقی اطراف شهردار جمع شده اند و به او خط می دهند واین هم برای شهردار جوان وهم برای اعتماد مردم خطرناک است و...
با این حال کار شهرداری در مقایسه با شهردارهای قبل ستودنیست، ولی ای کاش تبلیغ شهرداری حذف میشد !
باید خوش بینانه به این موضوع نگاه شود اینکه شهردار توجهی به این امور دارد و میدان ورودی شهر که در آینده به مهمترین میدان ورودی تبدیل خواهد شد را به نام سهراب کرده است و سنگ قبری در شان سهراب با هماهنگی آستان و مسئولین امر را تهیه کرده است را باید قدر بدانیم، و کاری نکنیم که معدود مسئولینی که به این امور توجه دارند نیز مایوس شوند.
فكر مي كنم اين آرم شهرداري بوي تبليغات انتخابات ميده. مردم را چي فرض كردن؟؟!!
این همان سهرابی است که با هیچیک از این بزرگان فرهنگ وسیاست نسبتی نداشت باسنگ قبر وهمایش وبزرگداشت وکوچکداشت هرگز نمی توان این پیامبران اندیشه وفرهنگ را کوچک یابزرگ کرد باز هم میگوییم واو خودش گفته است .....وسیع باش وتنها سر به زیر وسخت....
دریغ و صد افسوس از دهن کجی به مفاخر فرهنگی و ادبی شهرمان .. در طول این سی و چند سال میلیارد ها تومان در این شهر صرف امور به اصطلاح فرهنگی و مذهبی کردند و همچنان به آن پول تزریق میکنند اما تو گوئی این شهر انگار سهراب سپهری ئی که نامدار بودنش سر از آن سوی مرزها درآورده ندارد و دهن کجی ها همچنان ادامه دارد .. سالها جلوی برگزاری برنامه های گرامیداشتش را گرفتند به جرم اینکه به زعم زعمای قوم او بی دین بود!! و در عالم بودائیسم سیر میکرد !!! و اما اکنون صد افسوس از سازمان شهرداری شهرمام و شهردار جوانش که روزبروز ما را از خود ناامیدتر میکند آن از ... (حذف مدیر سایت)این هم از اهدا نمودن سنگ قبر به سهراب !!!!!!!!!!! و در بوق و کرنا کردن این اتفاق به شیوه ی حک در قسمت پائین سنگ قبر ..