کاشان نیوز-محبوبه قدیریان: کتاب فیه ما فیه بهره سخنان خودمانی مولاناست با یارانش. این سخنان پس از مرگ او گردآوری شده و در دسترس هوادارانش قرار گرفت. کتاب قصههای خواندنی از فیه ما فیه توسط محمدکاظم مزینانی و نشر پیدایش بازنویسی و چاپ شده است.
مولانا در این کتاب بسیار ساده و خودمانی اما ژرف سخن میگوید: گاه نرم و ملایم است و گاه پرخاش میکند. باورهایش را به سادگی بیان میگوید. حتی گاه از آرزوهایش سخن میکند. او آنچنان از شعر سخن میگوید گویی شعرگفتن ننگ آورترین کارهاست.
اگر کسی بخواهد مولانا را بهتر حس کندو یا بفهمد باید به غزلها و مثنویهای مولانا رو آورد. کتاب فیه ما فیه تنها از این رو ساده و گزیده شده تا پیش درآمدی باشد برای رو کردن به به مثنوی و غزلیات مولانا.
«سخن به اندازه بیرون میآید. حرفهای من به آب میماند که میراب آن را به سویی روان میسازد. آب چه میداند که میراب او را به کجا میبرد به خارزار، کلمزار یا گلستانی؟
اگر آب فراوانی جاری شود نشانه آن است که زمین تشنه بسیار است اما اگر آب اندکی بجوشد پیداست که زمین اندک است یا باغچهای است یا چاردیواری کوچکی.
من کفشدوزم چرم زیاد دارم اما به اندازه پای هر کسی میبرم و میدوزم. » (مولانا از فیه مافیه)
یکی از حکایتهای فیه مافیه عبارتست از دیگ زرین و شلغم که مختصر از آن اینجا میاید:
کسی گفت که چیزی از یاد بردهام؛ مولانا گفت:
«در این دنیا اگر همه چیز را فراموش کنی باکی نیست. تنها یک چیز را نباید از یاد برد. تو برای کاری به دنیا آمدهای که اگر آن را به انجام نرسانی هیچ کاری نکردهای. از آدمی کاری بر میآید که آن کار نه از آسمان برمی آید و نه از زمین و نه از کوهها. اما تو میگویی کارهایی زیادی از من برمی آید. این حرف تو به این میماندکه: شمشیر گرانبهای شاهانهای را ساطور گوشت کنی و بگویی آن شمشیر را بیکار نگذاشتهام؛ یا در دیگی زرین شلغمی بار کنی؛ یا کارد جواهرنشان را به دیوار فرو ببری و کدوی شکستهای را به آن آویزان کنی. ای نادان! این کار از میخی چوبین نیز برمی آید. خود را اینقدر ارزان مفروش که بسیارگرانبهاتری…. »
دیدگاه شما