کاشان نیوز-محبوبه قریریان: شما هم حتما مثل من هنوز در اطرافیانتان زنان متاهلی را می بینید که همسرانشان با ادامه تحصیل یا کار آن ها مخالف بوده اند و آنها با وجود علاقه ای که به تخصص در رشته خاصی داشته اند آن را به خاطر علاقه به همسرشان رها کرده اند.
متاسفانه هنوز هم با وجود پیشرفتهایی که در زمینه حقوق و مسائل مربوط به زنان داشته ایم این امر که رشد زنان در زمینه های تحصیلی، شغلی، اجتماعی، فرهنگی و … امری لازم است که علاوه بر پیشرفت و موفقیت شخصی موجب رشد کل اعضای خانواده و همچنین جامعه خواهد شد و سود آن به همسر و فرزندان هم می رسد هنوز هم در برخی موارد نیاز به فرهنگسازی دارد. کتاب «زنان بدون مرز» اثر جولیا پیر پونت و ترجمه عباس گودرزی درباره زنانی است که دنیا را به جایی بهتر تبدیل کردند و میتواند به چنین فرهنگسازی ای کمک کند. این کتاب درباره زنان پیشگام و نواندیشی از سراسر دنیاست؛ درباره رشادت ها و جسارت های آنان که نقش ها و قالبهای سنتی زمان خود را شکستند و با وجود تمام موانع و محدودیت هایی که بر سر راهشان قرار داشت توانستند به خواسته های خود برسند و اگر چنین نمیکردند اکنون دنیای ما بسیار بدتر از آنچه هست می بود.
در میان صد زن معرفی شده این کتاب زنانی نام آشنا وجود دارند مانند ماری کوری، هلن کلر، فروغ فرخزاد، ملاله یوسف زای، فریدا کالو، خواهران برونته، ویرجینیا ولف، اپرا وینفری، ماریا مونته سوری، سیمون دوبوار؛ همچنین زنانی که علی رغم تاثیرگذار بودن و مهم بودن فعالیتهایشان ممکن است مانند من نام آنها را تاکنون نشنیده باشید مانند کانو سو گاکو، هوپاتیای اسکندریه، کاترین هپبورن، امیلیا ارهارت و… . تمام زنان مطرح شده در این کتاب در زندگی خود کارهایی کرده اند که آنها را به انسانهای باارزش و قابل احترام تبدیل کرده است. در بخشی از این کتاب جملاتی از کانو سوگاکو بانوی ژاپنی نوشته شده است:«بانوان! بیدار شوید! همانند نبردی که کارگران علیه سرمایه سالاران به راه انداختند تا نظام طبقاتی را برچینند، خواسته ما برای آزادی و برابری، به صرف خواستن ما، به دست نخواهد آمد؛ اگر صدایمان را بلند نکنیم، آزادی و برابری حاصل نخواهد شد.»
این کتاب که به هر زن دو صفحه اختصاص داده است به زندگینامهی کامل این زنان نمیپردازد، بلکه نقطه عطف شرح حال هر کدام از آنها را روایت میکند. مثلا درباره فروغ فرخزاد که در 32 سالگی فوت کرد نوشته شده است که لقب سیلویا پلات ایران به او داده اند و ابراهیم گلستان درباره او میگوید: «من هرگز ندیدم که او در حال نوشتن و فعالیت نباشد. آری، او چنین بود.» فرخزاد رابطه اش با شعر را اینگونه توصیف میکرد: «نیازی حیاتی، در حد خوردن و خوابیدن. چیزی مثل نفس کشیدن.»
یا مثلا در باره خواهران برونته یعنی آن، شارلوت و امیلی که به ترتیب کتابهای معروف اگنس گری، جین ایر و بلندیهای بادگیر را نوشتند ذکر شده که بدون مادر و پدر و در فقر بزرگ شدند و مجبور بودند ابتدا با نامهای مستعار مردانه بنویسند!
درباره هلن کلر که کرولال بود میخوانیم که چطور توانست با اراده پولادین خود دنیای اطرافش را تغییر دهد. او سخنرانیهای مهمی انجام داد و حامی و مددکار ناتوانان بود. حامی حق رای برای زنان و یک فعال صلح طلب و یکی از بنیادگزاران اتحادیه آزادیهای مدنی آمریکا بود.
ملاله یوسف زای نیز که جایزه صلح نوبل را دریافت کرد و جوانترین برنده این جایزه مهم شد چنین میگوید: «بیایید قلم ها و کتابهایمان را به دوش بگیریم که آنها قوی ترین سلاح های ما هستند. یک کودک، یک معلم، یک قلم و یک کتاب برای تغییر دنیا کافی است. سوادآموزی تنها راه حل است.»
کتاب زنان بدون مرز (The Little Book of Feminist Saints) سرگذشت صد زن جریان ساز و تاثیرگذار را شرح میدهد و ادای دینی میکند به بانوانی که به رهایی تمام زنان از دنیای مردسالارانه و شکوفایی تواناییهای آنها کمک کردند. زنانی که در این کتاب به آنها پرداخته شده کلیشههای محدود کننده جنسیتی را کنار زدهاند و با فعالیت خود در عرصههای گوناگونی چون سیاست، هنر، ورزش و … آغازگر جریانی مهم در سرزمینهای خود و حتی جهان بودهاند.
دیدگاه شما