کاشان نیوز – مقداد نمکی: اتاق کوچک ننهجون، نمونهای از یک کارگاه فعالی بود که در کنار زندگیاش به هنر قالیبافی میپرداخت و از محل فروش دستبافته اش، امرارمعاش میکرد.
توجه به اقتصاد خانواده موضوع مهمی است که در آبادی ما از گذشته دور، همه اهل خانه را درگیر آن میکرد و از اتفاق، پیوند عمیقی در افراد مشغول به کار در پشتدار قالی به وجود آورده بود. پدر، مادر، فرزندان همگی در یک جمع صمیمی و پرتلاش برای معیشت وزندگی خود آنچنان هماهنگ همکاری داشتند که گویی چون بافتینه یکدست و یکپارچهشان، همدل، هم ایده و هم سو باهماند. ننهجون میگفت در آبادی ما دخترها این هنر و ثروت را از خانه پدر به خانه شوهر انتقال داده و این گردونه تا حالا چرخیده است. او توجه به اقتصاد را نه بهعنوان ثروتاندوزی بلکه در حد بخور و نمیر و تأمین ضروریات زندگی مثل مسکن، سفر به زیارات و اماکن متبرکه عنوان میکرد و میگفت دل بستن به مالومنال خوبیت ندارد. ننهجون خودش همواره دلبسته دنیا نبود و نیست اگر پک و پول پنهان کردهای هم داشت علاقهمند بود برای پیش اجرت شاگرد بافنده، خرید وسایل کارگاه قالیبافی مثل قیچی، چاقو، «دفتین»، یا رنگ و خامه و همچنین بهمنظور ادای نذر و خرید هدیه برای نوه و نبیرهها هزینه کند.
من هم درازای کار بافتن قالی پیش ننهجون هفتهای صد تومان کاسبی میکردم، البته این نبود که واقعاً صد تومان کارکرده باشم او دوست داشت این رقم را برای من در نظر بگیرد ولی به من نمیداد.
نجمه خانم یکی از زنان خیراندیش آبادی ما بود که شغل طلافروشی داشت. او هر صبح جمعه با یکمشت طلاجات سفارش دادهشده به خانهها میرفت و خیلیها را خرد خرد صاحب طلا میکرد. او سالیانی است به رحمت خدا رفته؛ چه زن خوبی بود. خرید طلا برای زنان هم مفید است هم زینت و هم سرمایهای پنهان است برای روز مبادا.
ننهجون از همان اولی که شاگردش بودم با مادر و نجمه خانم زرگر قرارداد کرده بودند که درازای یک قطعه طلایی که برای من بیاورد هفتهای صد تومان به او بدهند. او میگفت ننهجون باید به فکر آینده باشی خودم میخواهم زن وزندگی و بچهات را ببینم. مرد کاروکاسبی که هستی باید مرد زندگی هم باشی. برای من جالب بود که بدانم ننهجون و مادرم از نجمه خانم برام چی خریده بودند چیزی که مدتها نمیدانستم.
مهم این بود که طلای امانتی پیش مادر بود و صد تومان هفتگی از طرف ننهجون به نجمه خانم پرداخت میشد.
حالا فکر میکنم این چند نفر زن چه زیبا به اقتصاد خانواده توجه داشتند و برای فردای من نوجوان چه زیبا ترسیم کرده بودند؛ پساندازی که برخاسته از کار و تلاش بود و ترسیم کننده زندگی. خلاصه گذشت و گذشت تا اینکه بعدها مراسم ازدواجم متوجه شیرینکاریهای ننهجون و نجمه خانم و مادر شدم. بر روی آن قطعه طلا، اسمم نقش بسته بود و چه زیبا و چه شیرین.
اینها را گفتم که به نسل امروزی یادآور شوم گرچه ازدواج باری است که بر روی دوش هر جوانی سنگینی می کند ولی اگر از قبل به فکرش نباشند بعدها برای ایفای نقش در چرخه حیات دچار مشکل میشوند؛ بخصوص آنکه امروزه ذائقه ها عوضشده و اصلاً رنگ و بوی زندگیها فرق کرده. هیچ دخلوخرجی هماهنگ نیست؛ همه کارفرماها که نمیتوانند مثل ننهجون و همه کاسبکارها نمیتوانند مثل نجمه خانم باشند که بدون کارمزد و سود زیاد و … هدفشان خیر رساندن باشد.
به گذشته دورهم که برمیگردی مملو از نمونههایی از زنان صاحبفکر و ایده و عقیده بودند که خیر میاندیشیدند و خیر میکاشتند و خیر برداشت میکردند.
امروز بهحساب تقویم قمری عاشورای رمضان است. همیشه واژه عاشورا توأم با حزن و اندوه روز واقعه است. حادثه کربلا که روز شهادت آزادمردی است که پیامبر برایش گفت: حسین منی و انا من حسین (ع). بیگمان اگر این واقعه در زمان حیات پیامبر واقعشده بود هیچگاه چشمی که در سوگ ابراهیمش گریست، بر شهادت عزیزکردهاش که روی دوش اش جایش بود، از اشک خشک نمیشد. حسین فرزند دختری که پاره تن پدرش بود. امروز که مقارن با شب جمعه و شب زیارتی حضرت حسین (ع) است روز دهم محرم نیست؛ روز دهم ماه مبارک است روز عاشورای رمضان. امروز سالگشت واقعه تلخی است که هرگاه پیامبر (ص) به یادش میافتاد اشک بر چشمانش نقش میبست. امروز روز وفات حضرت خدیجه (س)، عاشق محمدامین و زوجه یتیم عبدالله و همراه رسولالله (ص) و ام الفاطمه (س) و ننهجان حسین (ع) و مادر امت است. کسی که با توکل به خدا برای دین خدا خیر اندیشید و خیر کاشت و خیر کثیری برای امت تربیت کرد که همانا کوثر زهراست. او ازجمله فائزون بود و مقرب درگاه حضرت حق. به ثروتش رسول حق را پشتیبانی کرد و به محبتش آرامشدهنده همسرش شد به هنگامیکه از جانب جبرییل مورد خطاب قرار میگرفت «یا ایها المدثر». او زن زندگی محمد (ص) و مرد زندگیبخش امت پیامبرش بود. براستی خدیجه جاودانه ثروت عاشقی است او پشتوانه اقتصادی اسلام و اولین مؤمنات به دعوت پیامبر اکرم به اسلام و متوکل و مقرب به درگاه الهی بود؛ و بهراستی او از مصادیق واقعی مستجاب شدگان درگاه خداوندی در فرازهای زیبای دعای روز دهم مبارک رمضان بود: اللهمّ اجْعلنی فیهِ من المُتوکّلین علیکَ واجْعلنی فیهِ من الفائِزینَ لَدَیْکَ واجْعلنی فیهِ من المُقَرّبینَ الیکَ بإحْسانِکَ یاغایَهَ الطّالِبین.
خدایا قرار بده مرا در این روز از متوکلان به درگاهت و مقرر کن در آن از کامروایان حضرتت و مقرر فرما در آن از مقربان درگاهت به احسانت اى نهایت همت جویندگان.
دیدگاه شما