کاشان نیوز ــ میثم نوابی پور*: یکی از تحولات مهم در عرصه سیاسی – اجتماعی کشور، تشکیل شوراهای شهر در سال ۱۳۷۷ بود. تا پیش از تشکیل این شوراها، سازوکار اداره شهرها شکلی ساده و متمرکز داشت.
شهردار از سوی استاندار، یعنی یک مقام انتصابی دولت مرکزی، انتخاب می شد و زیر نظر او به فعالیت می پرداخت. تشکیل شوراهای شهر سبب شد تا سازوکاری غیرمتمرکز و مبتنی بر انتخاب مردم، اداره امور شهرها را بر عهده بگیرد.
اگر چه تشکیل سازمانهای جمعی و دموکراتیک برای اداره شهرها در ایران سابقهای صدساله دارد و در گذشته تجربههایی چون «انجمن بلدی» و «انجمن شهر» ( آبرهامیان، ۱۳۸۷) وجود داشت.
در مجموع میتوان گفت که تا پیش از انقلاب مشروطه، در شهرهای ایران نهادهای منتخب مردم برای اداره امور شهر وجود نداشت و مدیریت شهری در اختیار نمایندگان حاکمان بود. با ورود به دوران مدرن که می توان سرآغاز آن را مقارن با تشکیل حکومت پهلوی اول در ایران در آغاز سده ۱۳۰۰ خورشیدی دانست، در عرصه مدیریت شهری نیز تحولاتی اتفاق افتاد و سازمانهای اداری مدرن برای اداره امور شهرها در قالب شهرداریها تشکیل شد.
با وجود این سازمانها، با توجه به ماهیت مطلقه حاکمیت در دوران پهلوی و سیاست «نوسازی از بالا» به شدت وابسته به دولت مرکزی به ویژه وزارت کشور بودند. توسعه نیافتگی سیاسی در دوره پهلوی سبب شد که ساختارهای کلان و خرد مشارکت سیاسی یعنی مجلس شورای ملی و انجمنهای شهر، هیچگاه نتوانند کارایی لازم را داشته باشند. آنها به آسانی تسلیم قدرت دولت شده و فاقد استقلال و آزادی عمل بودند.
دکتر «ایمانی جاجرمی» در تحقیق عمیقی که در خصوص مسائل شوراهای شهری انجام داده است، معتقد است که: در حال حاضر تنها سازمانی که شوراها قدرت دخالت محدودی در نحوه اداره و نظارت بر عملکرد آن دارند، شهرداریها هستند.
از همینرو تلقی اعضای شوراها ایناست که آنها شورای شهرداری هستند نه شورای شهر. اما شهرداری تنها یکی از ده سازمان اجرایی محسوب میشود که در سطح شهر فعالیت دارند. نیروی انسانی و درآمد شهرداریها در مقایسه با سازمانهای قدرتمندی مانند آب، برق و مخابرات بسیار نازل است. بسنده بودن قدرت و نظارت شورا به شهرداری موجب میشود تا اعضای شورا خود را اعضای سازمانی تلقی نمایند که محدودیت شدیدی بر عملکرد آن تحمیل شده است.
این تلقی آنها، ناشی از این واقعیت است که در قانون اساسی، شوراها نهادهایی مهم و موثر در نظر گرفته شدهاند، در حالی که در واقعیت قدرت چندانی برای اداره امور و عمل به اهداف عالی خود ندارند.
ایمانی میافزاید: ابهامات قانون شوراها و تغییرات مکرری که در آن اتفاق افتاده است، موجب شده تا نهادینگی شورا با مانع مواجه شود. ابهام در متون قانونی، پدید آورنده تفاسیر مختلف از قوانین میشود و ماموران اجرای آنها و مردم را با سردرگمی مواجه می سازد. نبود یا ضعف سنتهای دموکراتیک که مشوق عمل جمعی و تصمیمگیری مشترک باشند از عواملی است که فقدان نهادینگی شورا را موجب میشود.
ایمانی جاجرمی معتقد است: شورای شهرها در ایران، با مسائل زیادی مواجه هستند که بر عملکرد آنها تاثیر دارد. بخشی از این عوامل که از سوی تحقیقات به آنها پرداخته شده است، عوامل فرهنگی یا سرمایه اجتماعی است. این سرمایه در دو شکل درونی و بیرونی بر شوراها موثر است.
در شکل درونی، وجود سرمایه اجتماعی خود را در قالب اعتماد میان اعضای شورا نشان میدهد.
وجود این اعتماد موجب میشود تا جریان تصمیمگیری و اجماع با هزینه و زمان کمتری صورت گیرد. در شوراهایی که اعتماد درون گروهی زیادی را از خود نشان میدهند، کمترین اشاره به تنشهای درون گروهی وجود داشته است. همچنین او معتقد است: نبود یا ضعف سنتهای دموکراتیک که مشوق عمل جمعی و تصمیمگیری مشترک، از عواملی است که فقدان نهادینگی شورا را موجب میشود.
مشاهدات در دوره اخیر شورای شهر «نوش آباد» هم نشان داد که: ضعف تجربه عمل جمعی موجب شد تا بخش قابل توجهی از فعالیت شورا مصروف مباحث و مناقشات میان اعضاء شود. این مباحث عموما فاقد ماهیت فنی و برنامهریزی بودند و در نتیجه در عملکرد شورا تاثیر منفی گذاشت.
مسائل به نحوی پیش رفت که دو تن از اعضای شورای شهر پیش از موعد اتمام دورهشان استعفا دادند.
از عوامل دیگری که باعث اختلال در کار شورای شهر می شد، رقابتهای کاذب محلی در انتخاب اعضای شورا بود که به ایجاد چشمداشتهای غیرمنطقی محلی از اعضای شورا میانجامید.
در حقیقت رقابتهای محلی در ایجاد پیشفرضهای بعضی از اعضای شورا از یکدیگر تاثیر منفی میگذاشت و از کیفیت و کارآمدی فعالیتهای اعضای شورا کاست.
به نظر میرسد درصورتی که این مسائل وجود نداشت، اعضای شورا کارآمدی لازم برای انجام فعالیتهای مثمرثمر بیشتری را داشتند.
* کارشناس ارشد جامعه شناسی
دیدگاه شما