کاشان نیوز – امیرحسین ایزدپناه: با توجه به توضیحات مقدماتی که در ابتدای بخش قبل آمد، در این بخش یکی دیگر از نظرسنجیهای سایت «عصر ایران» که به نظر میرسد نتیجه آن، متفاوت با پیشفرضهای ذهنی بود، به اجمال، بررسی میشود.
یکی از مهمترین اتفاقات سیاسی که حدود دو ماه قبل در رسانههای مختلف دنیا مخابره میشد، «کودتا» در کشور ترکیه بود. تحلیلها درباره این کودتا متفاوت و ضد و نقیض بود. چیزی که در ظاهر رخ داد، تلاش نافرجام تعدادی از افسران ارتش ترکیه بود برای سرنگونی دولت قانونی «رجب طیب اردوغان» که با حضور شبانه و بهموقع مردم طرفدار اردوغان در خیابانها و مدیریت قاطع دولت، خیلی زود شکست خورد. (و بعدها کودتاچیان و برخی از دیگر مخالفان اردوغان، تاوان سنگینی هم برای آن پرداختند)
دولت ترکیه بر این باور بود که این کودتا توسط «فتحالله گولن» (عالم اسلامی مخالف دولت و ساکن آمریکا) هدایت میشده است؛ البته گولن با محکومکردن کودتا این ادعا را رد کرد. از همان زمان، تحلیلهای دیگری همچون ساختگیبودن کودتا هم مطرح شد و اینکه این کودتا نقشه خود اردوغان است تا بتواند بهانههای بهتری برای سرکوب مخالفان خود داشته باشد. برخی نیز آنرا دخالت کشورهای خارجی از جمله آمریکا برشمردند.
بههرحال سیاست است و هزار مسئله آشکار و پنهان و پیچیده؛ و نمیتوان به راحتی درباره یک اتفاق مهم سیاسی، آن هم در کشوری دیگر، نظر داد. ترکیه پیش از این در دهههای گذشته نیز شاهد کودتاهای ارتش بوده است.
سایت «عصر ایران» (که در بخش قبل درباره آن توضیحاتی داده شد) درباره این کودتا، چند نوع نظرسنجی مختلف انجام داد که با مراجعه به آرشیو نظرسنجیهای آن، میتوانید آنها را ببینید. جالب است بدانیم که در یکی از نظرسنجیها، بیش از ۵۲ درصد به گزینه ساختگیبودن کودتا رأی داده بودند! که این ذهنیت «دائیجان ناپلونی» (۱) هم باید در جای خود تحلیل شود.
اما آن چه سوژه فعلی این قلم است: در یکی از نظرسنجیها از مخاطبان سایت، این سوال پرسیده شده بود: «دوست داشتید کودتای دیشب ترکیه به نتیجه برسد؟» که در کمال تعجب، بیش از ۵۰ درصد پاسخ «بله» داده بودند!بنابراین بازهم سؤال پیش میآید که «چرا؟». آیا مردم ما شوخی کردهاند!؟ آیا این رأی نشانه یک ناهنجاری روانی یا ناپختگی سیاسی نیست؟ صرفنظر از ساختگی یا واقعیبودن کودتا، واقعاً باید از کودتای نظامیان بر علیه یک دولت قانونی برآمده از دموکراسی خوشحال باشیم؟ آیا ما دشمن «دموکراسی» هستیم؟ مگر دولت اردوغان برآمده از آراء عمومی مردم در انتخابات نبود؟ پس چرا برخی هموطنان ما دوست داشتهاند که سرنگون شود؟ آیا ما مردمی خشونتطلب و هرج و مرجطلب هستیم؟ آیا به عواقب قدرت گرفتن نظامیان فکر کردهایم؟ آیا بیثباتی در کشور همسایهمان را خوش داریم؟ حتی اگر اردوغان و دولتش را دوست نداشته باشیم یا آن را ناکارآمد بدانیم، آیا با کودتا مشکل حل میشود؟ آیا «کودتا» جز تباهی و هرج و مرج، دستاوردی هم دارد؟ تجربه تاریخی کدام کودتا موفق بوده است؟ اگر قرار باشد که نیروهای نظامی در یک کشور اینقدر قدرت بگیرند که بتوانند دولت قانونی را سرنگون کنند، دیگر چه ارزشی میتوان برای رأی مردم قائل شد و چه اعتمادی میتوان به «دموکراسی» داشت؟ و در دنیای امروز، مگر میشود بدون «دموکراسی» زندگی کرد؟ مخالفان دموکراسی چه جایگزین بهتری برای آن دارند؟
اگر بخواهیم از منظری دیگر این مسئله را ببینیم شاید بتوان گفت که اختلافات نژادی «فارس» و «ترک» همواره بوده است و از هر گاهی به بهانهای دوباره سر بر میآورد. ایران و ترکیه (عثمانی سابق) از گذشتههای دور نیز، باهم اختلافاتی داشتهاند که شاید هنوز عواقب آن در ذهن ناخودآگاه جمعی ما وجود دارد. در سالهای اخیر و بر سر برخی رویدادهای خاورمیانه (همچون بحران داخلی سوریه) شاید این اختلافات شدیدتر هم شده است. شاید مجموعهای از این عوامل، باعث شده است که یک نفرت و کینه نسبت به ترکیه در برخی مردم ما نهادینه شده باشد و گرنه دلیل موجه دیگری برای اینکه ما دوست داشته باشیم کودتای نظامی در یک کشور موفق شود، پیدا نمیشود.
———————————————————
(۱): «دائی جان ناپلئن» نام رمان خواندنی «ایرج پزشکزاد» است که «ناصر تقوایی» در دهه ۵۰ سریالی طنز و جذاب از آن ساخت. شخصیت «متوهم» و «انگلوفوبیا» (انگلیس هراس) کاراکتر اصلی این سریال، و جمله معروف «کار، کار انگلیسیهاست»، باعث شده است که عبارت «تفکر دائیجان ناپلئونی» به عنوان یک شاخص، وارد ادبیات برخی از تحلیلگران ما شود؛ بهخصوص آنها که ما را مردمی دچار به «توهم توطئه» میدانند.
این مدل نظرشمجی ها را نمی شود ملاک قرارداد.اصلا خودش یک نوع مدلینگ وطراحی تئوری هس . اصلا اینکه چنین نظرسنجی هایی در نشریه محلی تحلیل وبررسی می شود نمیدانم جایگاهی دارد یاخیر