به نظر شما، در حال حاضر، مهمترین معضل فرهنگی و اجتماعی کاشان چیست؟
در شهر ما، فرهنگ و امور اجتماعی، متولی ندارد یا اگر متولی دارد، برنامهای در کار نیست. در کاشان، یک اتاق فکر برای رصد و تحلیل اوضاع وجود ندارد. نهادهای حکومتی متولی کارهای فرهنگی و اجتماعی شدهاند. با دولتی کردن فعالیتهای فرهنگی، نهادهای مردمی به حاشیه رانده میشوند. دولت باید پشتیبانی کند ولی مدیریت باید مردمی باشد.
پس اینهمه نهاد فرهنگی مسئول در شهر چه میکنند؟! آنها واقعاً برنامهای کاربردی ندارند؟
اینها دورهم جمع میشوند و روضه میخوانند! و شربت و طغری میخورند! یک سری جلسات رسمی و غیرکاربردی دارند و مصوباتی دارند که اجرا نمیشود. آسیبشناسی جدی انجام نمیشود. یک پارلمان مردمی و تصمیمگیرنده باید در شهر باشد که آفتها را رصد کند و بعد تحویل ارگانهای دولتی بدهد.
در جامعه ما، علم رشد کرده است ولی تعقل و تفکّر افت کرده است. معلومات، تقلیدی است، ذهنها انباشته از الفاظ است ولی توان تحلیل و ارزیابی ضعیف است
شورای شهر با رأی مردم انتخاب میشود. آیا در این موضوع، نقش خودش را بهخوبی ایفا نکرده است؟
خیر، زیرا ما شورای شهر نداریم، شورای شهرداری داریم! آنهم شورای بخشی از شهرداری. به نظر من اگر مجلس جدید بخواهد قدمی بردارد، باید ابتدا مسئله «اشتغال» و سپس تقویت شوراها را بهعنوان «پارلمان شهری» در برنامههای خود بگنجاند.
کاشان از قدیم معروف بوده است به «دارالمؤمنین»؛ و الان شهر غمگین و افسرده ای به نظر میرسد و ظاهراً آمارهای رسمی هم این را تأیید میکند. علت را در چه میبینید؟
البته که کاشان، از دیرباز حرف برای گفتن دارد. «دارالمؤمنین» هم بله لقب درستی است و به این دلیل بوده که مردم کاشآنهمیشه در تعظیم شعائر ِ حداقل ظاهری دینی کوشا بودهاند ولی ما باید آمار زندانیان، معتادین، طلاق، بیکاری، رشوه، فساد اقتصادی و ظلم را بررسی کنیم و آنگاه اگر در این شاخصها، به نسبت جمعیت، آمار کمتری نسبت به شهرهای دیگر داشتیم، آنگاه به شهرمان بهعنوان یک شهری که محتوای واقعی دین در آن وجود دارد، افتخار کنیم.
حمیدرضا فهیمی تبار: در کاشان، یک اتاق فکر برای رصد و تحلیل اوضاع وجود ندارد.
در مورد غمگین بودن هم باید عرض کنم که شادی زمانی تحقق پیدا میکند که انسان به مطلوبش برسد و نوعی رضایتمندی درونی برایش رخ بدهد. بله من قبول دارم که شهر ما شهر عبوسی است و با کف افشانی و برگزاری کنسرت و جشن هم کاهش پیدا نمیکند، زیرا اینها فقط مسکّن هستند. ما ازنظر دینی روی عزاداری خیلی مانور دادهایم ولی مصداقهای شادی را معرفی نکردهایم. تا الآن چند نفر حوزوی در مورد عوامل شادیآفرین کار تحقیقی انجام دادهاند؟ مگر در حال حاضر حوزه متولی رسمی دین نیست؟ حوزه در موضوع شادی چه کار جدی انجام داده است؟ متأسفانه در تعریف ما از شادی، نوعی تنگنظری وجود دارد. مردم نباید احساس کنند دین، دستوپا گیر زندگی است و غل و زنجیرشان کرده. مردم باید با تمام وجود احساس کنند که دین آمده است که زندگی را روان کند وگرنه آن را پس خواهند زد.
ما ازنظر دینی روی عزاداری خیلی مانور دادهایم ولی مصداقهای شادی را معرفی نکردهایم
شما تأثیرگذارترین نهاد یا نهادهای اجتماعی را در رشد جوانان چه میدانید؟ و آیا الآن واجد چنین نهادی هستیم؟
بنده در حال حاضر، چنین نهادی نمیبینم. به نظر من، همان نهادهای مردمی یا NGO ها مؤثرترین نهادها هستند، زیرا از دخالت نهادهای رسمی در امان هستند. دولت و بقیه نهادهای حکومتی همینکه درراه رشد فعالیتهای انسان دوستانه و عامالمنفعهی مردمی جوان گرا، مانع ایجاد نکنند، کافی است!
درباره آیندهی پیش روی کاشان جه نظری دارید؟
کاشان به سمتی حرکت میکند که در آینده یک شهر صنعتی مهاجرپذیر خواهد شد و گردشگران، بهعنوان سفیران اقوام مختلف، میآیند و مدیریت شهر باید بتواند میزبان شایستهی فرهنگی باشد. سفیران بافرهنگهای مختلف وارد میشوند؛ و ممکن است چالشهای فرهنگی جدیدی ایجاد شود. البته اینیک فرصت طلایی برای سخن گفتن با دنیاست ولی در حال حاضر برنامهای در شهر برای مدیریت این مسائل وجود ندارد. باید از این فرصت استفاده کرد و از کانال توریستها، با دنیا حرف زد. (ما باید) شهروندانی داشته باشیم که میزبان فرهنگی خوبی برای میهمانان باشند، نه آن چیزی که در حال حاضر میبینیم. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، دنیا از مرزهای ما عبور کرده است.
سفیران بافرهنگهای مختلف وارد میشوند؛ و ممکن است چالشهای فرهنگی جدیدی ایجاد شود. البته اینیک فرصت طلایی برای سخن گفتن با دنیاست ولی در حال حاضر برنامهای در شهر برای مدیریت این مسائل وجود ندارد
منظورتان از «میزبانی فرهنگی» چیست؟
یعنی نشان دادن اخلاق اجتماعی برآمده از دین یا همان اخلاق انسانی. وقتی این را میگویم، یعنی اینکه به آنها دروغ نگوییم، گرانفروشی نکنیم، دست به تمسخر نزنیم، کریمانه برخورد کنیم، آماده ارائه مطلب و آماده گفتگو باشیم. آمادگی فرهنگی برای پذیرش مهمانها، فقط در مسائل رفاهی خلاصه نمیشود. میتوانیم از این فرصت برای تبلیغ صحیح دین هم استفاده کنیم و مثلاً بستههای فرهنگی تهیه کنیم و با منطق پذیرفتهشده، شبهههایی که ممکن است در ذهن توریستها نسبت به دین باشد را رفع کنیم و همراه با یک هدیه تقدیمشان کنیم.
مردم باید با تمام وجود احساس کنند که دین آمده است که زندگی را روان کند وگرنه آن را پس خواهند زد
یکی از مشکلاتی که به نظر میرسد، امروز در جامعه ما وجود دارد، «سطحینگری» است. شما علت آن را در چه میبینید؟
در جامعه ما، علم رشد کرده است ولی تعقل و تفکّر افت کرده است. معلومات، تقلیدی است، ذهنها انباشته از الفاظ است ولی توان تحلیل و ارزیابی ضعیف است. علت این مسئله هم میتواند کمرنگ شدن انگیزهی تفکر باشد. نظام آموزشوپرورش ما، توان این را ندارد که دانشآموز را به تفکّر تشویق کند. دانشآموز را تا با معضل مواجه نکنیم، نمیتوانیم اعتمادبهنفس او را تقویت کنیم. دانشآموز یا دانشجویی که حافظ شعر و اوراد علوم تجربی است و مشکلات جامعه خود را نمیشناسد، از مردم خود بیگانه میشود. تفکّر با «مواجهه با مشکل» و «در میان توده مردم بودن» قوی میشود.
کاشان متولی چی دارد که متولی فرهنگ ندارد ؟؟؟
امان از هوای نفس... دوره های قبل چه کردن بر این شهر .... خیانت....
امان از تعصب و جرأت تشخیص هوای نفس دیگران! کجا گفته شده این دوره یا اون دوره!؟ ما دوست داریم بگیم، همه مون خوبیم، شهرداری و شورای شهر درجه یک بدون عیب و نقص داریم! خود گوییم و خود خندیم و بگیم هنرمندیم!!
رئیس شورای شهر کاشان همراه برادر گرامیشان ...[حذف توسط مدیر سایت] درجه یک کاشان هستند.واقعا متاسفم
حرفای مهمی زدن.جالب بود
مطلب خوبی بود وبه نکات مهمی اشاره شد.امید است روستای کاشان با مدیریت کارآمد به شهر و شهرستان تبدیل شود.
بفرمایید چه زمانی بوده که به قول ایشان، شورا برای شهر بوده نه شهرداری؟ فقط این دوره این جوریه؟