کاشان نیوز- سعید غلامیان: با پایان فصل زمستان و آسان شدن رفت و آمد در مناطق کوهستانی و دشتها، شکارچیان غیر مجاز نیز بیش از پیش به چشم می آیند. اگر چه شکار در فصل زمستان هم متوقف نبوده است. اما در فصل بهار، شکار هم فال است و هم تماشا!
اکثر شکارچیان غیر مجازی که برای تفریح یا کسب درآمد اقدام به شکار در مناطق حفاظت شده می کنند کمتر به مجازات واقعی خود رسیده و متاسفانه خلاء قانونی، مشکلات سیستمی و اداری همراه با کمبود بودجه و عدم حراست دقیق مناطق حفاظت شده و عدم پیگیری مستمر موارد قضایی در این گونه موارد باعث شده است شکارچیان متخلف احساس خطری جدی در این گونه موارد نکنند.
شاهد این ادعا اخباری است که هراز گاهی اداره محیط زیست ارسال می کند اما پس از آن هیچ خبری از نحوه مجازات متخلفان و پیگیری های بعمل آمده در رسانه ها منعکس نمی شود.
محدودیت رسانه ها و کم اهیمت تلقی شدن مسائل زیست محیطی و نگاه غلط به چگونگی حفظ محیط زیست، باعث شده است که مواردی از این دست با بی توجهی دنبال شود. پیگیری این ماجرای اسف بار توسط مردم عادی اجتماع در حد صفر است، گروههای طرفدار محیط زیست هم امکانی جز اقدام به پاکسازی سالی یکبار یک مسیر کوه پیمایی یا حداکثر شرکت در یک حرکت نمادین درختکاری توانمندی دیگری ندارند. سازمان مسئول این جریان در گیر و دار مشکلات اداری و بوروکراسی غرق شده است. مجلس و قوه قضاییه هم کارهای مهمتری دارند که مجال رسیدگی به این موضوع را از ایشان گرفته است.
نگاه به حفظ محیط زیست تنها نگاهی کلیشه ای و گلخانه ای است که این اندیشه در آن نضج گرفته است که اگر فضای سبز و پاکیزگی کوچه و خیابان و چند مسیر کوهپیمایی را حفظ کنیم محیط زیست را ازخطر نابودی نجات داده ایم. اما شکار غیر مجاز صرفاً یک تخلف عادی محسوب می شود که با پرداخت جریمه آثار آن مرتفع می گردد.
نگارنده بعنوان یک خبرنگار و اهل رسانه و یک وکیل طرفدار و دوستدار محیط زیست طبیعی، در سال بیش از دو یا سه مرتبه بیشتر با اخبار گذرای دستگیری یک شکارچی که پرونده وی تحویل مقامات قضایی شده است برخورد نکرده، اما زمانی که به مسئولین محیط زیست و مسئولان قضایی مراجعه کرده ام چنان محدودیت های خاصی را تحمیل کرده اند که از خیر پیگیری ماجرا گذشتن برای خلاصی از شر آن، اولین و مهمترین کاری است که انجام داده ام. اما تا کی باید این ماجرا ادامه یابد؟
و از نظر بررسی قانونی وقتی به قانون «شکار و صید ومبالغ جریمه شکار غیر مجاز» مراجعه کنیم تشویق میشویم که اسلحه ای قاچاقی خریده و به دل مناطق حفاظت شده بزنیم! چرا که اگر حتی تنها به منافع اقتصادی موضوع نیز نگاه کنیم، جریمه نقدی دادگاه با وجود سه برابر شدن جریمه شکار غیر مجاز شاید نصف قیمت یک «کل» یا «بز» وحشی هم نباشد. البته اگر درمسیر استفاده از ابزار قانونی و غیر قانونی تخفیف مجازات اعمال نشود!
برای اثبات این ماجرا نگاه کنید به ماده ۱۱قانون شکار و صید ومبالغ جریمه شکار غیر مجاز: «هرکس مرتکب اعمال زیر شود به جزای نقدی از یک میلیون و پانصد هزار ریال تا سه میلیون ریال یا حبس از ۹۱ روز تا ۶ ماه محکوم میشود:
الف ـ شکار و صید در فصول و ساعات ممنوع مقرر.
ب ـ مبادرت به شکار و صید در مناطق ممنوع و یا خلاف محدودیتها و ممنوعیت هایی که سازمان درحدود اختیارات قانونی خود تعیین و آگهی کرده است و شکار غیر مجاز در قرقهای اختصاصی.»
در این رابطه سوالی که مطرح است این است که چند نفر از شکارچیان غیر مجاز تا کنون به مجازات حبس گرفتار آمده اند و اگر این اقدام صورت گرفته است چند درصد جامعه از آن باخبر شده اند؟
نگاهی به مراکز خرید و فروش علنی حیوانات وحشیکوچک و قابل حمل، بصورت علنی در دروازه دولت کاشان و مغازه های سطح شهر از قبیل، پرندگان که طیف وسیعی از این حیوانات مظلوم را از مرغ مینا و باز و …را در بر میگیرند تا خرگوش و لاکپشت و سنجاب …تاسف بار ترین شکل ماجرا را نشان شما خواهد داد.
کشتار حیوانات به روشهای ناجوانمردانه مانند استفاده از چسب برای کشتن موش و یا اخباری که اخیراً بعض رسانه ها منتشر کرده ند مبنی بر استفاده از شوک الکتریکی برای صید ماهی -البته در شهرهایی که صید رودخانه ایی دارند- و یا تعقیب آهو با موتور سیکلت تا حد از نفس افتادن این حیوانات زبان بسته! که قاعدتا باید وجدان انسانی را معذب کند.
و از همه مهمتر اینکه وقتی یک شکارچی غیر مجاز دستگیر می شود و اخبار حاکی از کشف یک لاشه شکار یا تعداد پرنده است فکر می کنید چه اتفای می افتد؟
نگاه کنید به ماده17 قانون فوق الذکر: «وجوه حاصله از جرايم مذكور در اين قانون جزء درآمد دولت محسوب و به خزانه داري كل پرداخت مي شود. حيواناتي كه بر خلاف مقررات اين قانون شكار يا صيد شده باشند متعلق به سازمان حفاظت محيط زيست خواهند بود.» سازمان محیط زیست با آنها چه میکند؟ چرا این سازمان ملزم به بازگرداندن شکار های زنده به محل زندگی آنها نشده است؟
با این حساب جبران خسارتی که به محیط زیست وارد آمده از کجا جبران خواهد شد و کبک یا شکاری که به دام افتاده و سند مجرمانه شکارچی متخلف است چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟
تا پایان سال گذشته جریمه شکار حیواناتی که بیشترین آمار شکار را دارند عبارت بود از:آهو ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال، قوچ و میش وحشی ۶ میلیون و ۴۰۰ هزار ریال، كل و بز وحشی ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار ریال، اما با آخرین مصوبه دولت این جرایم سه برابر شده است یعنی سنگین ترین جریمه شکار آهو اگر شکارچی متخلف دستگیر شود و کارش به مراجع قضایی برسد و تخفیف مجازات شامل او نشود جریمه اش به اندازه نصف قیمت یک اسلحه شکاری با قیمت متوسط یا معادل گوشت دو کوسفند 50 کیلویی خواهد بود. توجه داشته باشید که گوشت یک آهو یا قوچ چند برابر گوشت گوسفند به فروش میرسد. از قرار شنیده ها سال گذشته یک شکار در کاشان 5 ملیون تومان به بالا خرید و فروش می شد.
امروز مهمترین مسئله زیست محیطی استان اصفهان موضوع منطقه حفاظت شده «قمصر-برزک» است که در گرد و غبار یک درگیری محلی دارد ناپدید می شود! سوال مهمی که باید پرسید این است که اگر خبر شکار یک شکارچی غیر مجاز به یگان اجرایی حفاظت محیط زیست ارسال نمی شد چه اتفاقی می افتاد؟
و آخرین سوال:
از کجا می توان مطمئن شد که به جز همین یک نفر هیچ شکارچی در این منطقه وسیع بی در و پیکر و بدون محافظ، شکارچی غیر مجازدیگری همین الان که شما مشغول مطالعه این نوشته هستید، زندگی یا آزادی یک حیوان بی دفاع را آزمندانه تصاحب نمی کند؟
همه از پرواز گفتند، اما
کسي نگفت که روزی، لحظه اي،
در خيال پرواز سقوط خواهیم کرد!
دیدگاه شما