کاشان نیوز-امیر عباس مهندس: همواره نمود زندگی زیستهی هنرمند در بازخوانی آثارش قابل مشاهده است، آثاری که به تعبیری در زمان خود نمانده و با لحاظ سیالیت از دوره خلق اثر جلوتر میرود.
ویژگیای که پیوسته بیانگر زندگی واندیشهی برآیندهای محیطی هنرمند میباشد، در سیالیتی که میتوان یکی از مشخصههای هنر در دوره معاصر دیده و خواند. این خصوصیت اگرچه میتواند به نوعی به بیثباتی هنر در دورهی معاصر تلقی شود اما با منظور داشت پیامد تفسیر و تعبیرهای متعدد تعریف شرایط محیطی و زمان خلق اثر را با خود همراه دارد.
به گفتاری دیگر اثر هنری تابعی از اتفاق و محیط است و شرایط به واسطهی اینکه در قیدی معین قرار نمیگیرد میتواند نقش اساسی در خلق یا تولید اثر هنری ایفاد کند.
هنر در دورهی کنونی آزادی در نحوهی بیان، گریز از الزامهای تثبیت شده و فاصلهی قابل تامل با آنچه به عنوان وحدت رویه و حتا عرف خوانده میشود را در خود دارد. در چنین رویکردی مشخص است که مخاطب و بیننده با سبک واحدی مواجه نخواهد بود بلکه امکان آن میرود که در یک مجموعه ارائه شده توسط هنرمندی با چند نمونه کار با سبک متفاوت که پیامدش کثرت تعاریف است مواجه باشد.
به تعبیری هنر معاصر محل تجمعاندیشه یا دورههای گذشته و حال در یک اثر میباشد و هنرمند قیدی نمیبیند که حتا از تجمع متناقضها در اثرش بهره نگرفته و از ارائه و نمایش آن اجتناب ورزد. همانگونه که جولیان استلابراس میگوید: به نظر میآید هنر معاصر در منطقهای آزاد زیست میکند که از قوانین، قرارداد و چهارچوبهای زندگی روزمره رها شده است. در چنین اثری که تابعی از زمان و مکان باشد با لحاظ امتناع هنرمند از این عنوان قاعدتن میل به آگاهی بخشی در اثر مشخص است و هر هنرمند با هوشیاری بر این امر واقف میباشد که آگاهی بخشی و اصرار بر نحوهی چنین بیانی، و پر رنگ شدن سویه رتوریک بیان ممکن است اثر را در حیطهی شعار قرار دهد.
آثار رضا ندیمی در گالری فیوز را میتوان مصداقی از سیالیت در زمان و مکان دانست. مجموعهای از طرح پرده و لباس که انجام پذیرفته و با تعریف یا رویکرد همراهی هنر و مد اجرا شده است. یکسو طراحی پردههایی که نهایت و در موقعیت فوقانی کارها با آنچه معرفی و انتساب به سبک گوتیک و باروک داده شده به نقش یا تداعی نشان صلیب میانجامد و اجراهای دیگری از فرم لباسها که در نحوهی قرارگیری و شکل نمایش صلیب را نشان میدهد. در یکی از آثار نمایشگاه به صلیب رفتن تن با همراهی نمادهایی از گلهای شقایق، حتا اگر تنها بیان و یا اجرا یک اثر خوانده و یا دانسته شود، نقشی فراتر را نشان داده ومانیفست هنرمند را به ذهن متبادر میکند.
اگرچه در هنر معاصر به علت وضعیت غیر قطعی رویکرد واحدی نسبت به اثر یا مجموعهای از آثار وجود ندارد و معنا گریزی با بیاثر شدن معنای استعارهها به نفع نظر هنرمند حذف و کنار میرود، اما آنچه میماند همراهی یک اثر در ذهن واندیشهی ببیننده و درگیر کردن وی میباشد. در نظر کلی میتوان عنوان داشت نمایشگاه رضا ندیمی در دعوت به گفتمان هنری به لحاظ سیر و تاریخ هنر با قرار گرفتن در وضعیت بینابینی هنر معاصر قطعیتی را رقم نمیزند که این مهم ویژگی یا تلاش هنر در دورهی کنونی قلمداد میشود.
دیدگاه شما